(فلسفه،ملاکها وآسان گرفتن ازدواج،مهریه،ساعات عروسی،وظایف ،ساعات انعقاد،و…)
فهرست
فصل اول.اهتمام به ازدواج
1.ازدواج سنّت پیامبر(ص)
2. تأکید برازدواج
دختران مثل میوه اند
3. وجوب ازدواج
4.ترک ازدواج به جهت فقرمالی
5. واسطه ازدواج
فصل دوم.فلسفه ازدواج
1.حفظ نسل آدمی
2.حفظ عفاف وپاکی
3. لباس یکدیگر
4.آرامش وآسایش
5.کمال یافتن
6.سلامت جامعه
7.رونق یافتن فعالیت های اقتصادی
فصل سوم. ملاک های انتخاب همسر
یک.ملاک های همسرخوب:
1.خانواده اصیل وبا شرافت
2.اخلاق خوب
3.غمخوار وبا محبّت
4.هم کفو
5.دین داروخوش سیما
6 .سلامت عقل
7. پرهیزاز ازدواج بازن بدکاره
دو.ملاک های مردخوب:
1.دین مدار
2.اخلاق پسندیده
فصل چهاوم.ازدواج به طمع ثروت یازیبایی زن
فصل پنجم.اقسام ازدواج( 1.ازدواج شهوی، 2.ازدواج تجاری، 3.ازدواج مقامی، 4.ازدواج سیاسی، 5.ازدواج قومی وتعصّب آمیز، 6. ازدواج انسانی،7.ازدواج الهی وکمال جویی)
فصل ششم. ازدواج موقت
فصل هفتم.آسان گیری درانتخاب همسر
فصل هشتم.ازدواج فامیلی
فصل نهم.تحقیق ومشاوره قبل از ازدواج
فصل دهم.خواستگاری
فصل یاز دهم.نحوه خواستگاری اززنان بیوه
فصل دوازدهم.مراسم عروسی
فصل سیزدهم.ازدواج های حرام
فصل چهاردهم.ضابطۀمحرمیّت
یک.محارم نسبی (ازپدرومادر)
دو.محارم رضاعی
سه.محارم سببی(ازطریق همسر)
چهار.ربیبه (دخترهمسراز شوهرقبل)
پنج. عروس
شش. همسر فرزند خوانده
هفت.حرمت دائمی ازدواج بانامادری
هشت.حکم فرزندخوانده
راههای محرمیت فرزندخوانده
فصل پانزدهم.حقوق متقابل زن وشوهر
یکسان بودن ارزش معنوی زن ومرد
یک.وظایف مردان
1.مدیریت وسرپرستی خانواده
2.وجوب نفقه وهزینۀ زندگی
– باقیماندۀ نفقه و خرجی منزل
3. حقّ مسکن
4. خوش اخلاق ومهربان
5.پرهیز ازبدرفتاری وبداخلاقی باخانواده
6.روان شناختی روحیه زنان
7. تربیت وهدایت صحیح خانواده به دین داری
8. تحمّل اخلاق بدهمسر
9.خدمت به خانواده
دو.وظیفه زن درزندگی
1.اطاعت پذیرونافرمانی نکردن (پاداش خانه داری،خدمت به شوهر،زن ناشزه وناسازگار ،آزار ونیش زبانی)
2. اجازه گرفتن برای رفتن بیرون ازمنزل. و اذن دردوران عقد
3.تربیت فرزند، ازمهم ترین وظایف زن( 1. دوران بارداری2.وضع حمل 3.دوران شیردهی)
فصل شانزدهم.مهریه
مهریه سنگین
تصرفات مالی زن
فصل هفدهم.تاثیرساعات انعقادنطفه، درفرزندان
مقدمه
تشکیل خانواده موردتاکیداسلام است.خانواده خوب وارزشی،جامعه خوب می سازد.درقرآن وروایات معصومین علیهم السلام برای تشکیل یک خانواده خوب،ملاکها ووظایفی برای زن ومردبرشمرده شده است.اگرازابتدای تشکیل خانواده به این ملاکهاودستورات ووظایف توجه شود،زندگی شیرین وراه سعادت رادرپیش خواهدداشت.دراین کتاب به اختصاربه این موضوع ازمنظرآیات وروایات پرداخته شده است.
فصل اول.اهتمام به ازدواج
دردین اسلام ازدواج،سنت پیامبر(ص)وبرآن تاکیدشده وگاه واجب می شود.وترک آن به جهت فقرمالی روانیست.
1.ازدواج سنّت پیامبر(ص)
پیامبر(ص) : ازدواج سنّت من است کسی که ازسنّت من روی گردان شود ازمن نیست. [1]
امیرمؤمنان (ع) :ازدواج کنید.رسول خدا (ص)فرمود:هرکس دوست داردپیرو سنّت من باشد(بداندکه) سنّت من ازدواج است.[2]
2. تأکید برازدواج
قرآن می فرماید: بی همسران وغلامان وکنیزان(فرزندان) شایسته خودراهمسردهید.(وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُم(نور:۳۲)
((ایامی))جمع ((ایّم))کسی که همسرندارد،چه پسروچه دختروچه ازدواج نکرده یا متارکه کرده باشد.
فعل أَنْكِحُوا (ازدواج دهید)امراست. وبه اتفاق علما براستحباب ازدواج دلالت می کند.
طبق آیه شریفه تلاش برای فراهم ساختن مقدمات ازدواج کسانی که همسر ندارند مستحب وگاه واجب می شود.به این جهت که گاه امربه معروف منحصربه ازدواج می شودوامربه معروف هم واجب است.[3]
امام باقر(ع) ازپیامبر(ص):دراسلام بنایی محبوب تر نزدخدا ازازدواج نیست.[4]
تعبیربه بناءواساس،یعنی ازدواج،اساس وپایه خانواده وسنگ زیربنای جامعه بشری است.
امام صادق (ع):دورکعت نمازازدواج کننده، برترازهفتادرکعت انسان مجرداست.[5]
چراکه ممکن است انسان عزب ومجرد به انواع گناهان جنسی آلوده شودوارزش نمازش کم گردد.ولی انسان متأهّل ازاین لحاظ فکرش آسوده است.
دختران مثل میوه اند. چون رسیده شدندبایدچیده شوند.
2.ازامام صادق(ع):خداوندهر آن چه نیازانسان است به پیامبرش آموخته است.روزی پیامبر(ص)بالای منبر فرمود:ای مردم!دوشیزه گان بمانندمیوه روی درخت می باشند،چگونه میوه که رسیدباید چیده شود،والاخورشید وباد آن راتباه می کنند،دختران دم بخت نیزچنین هستند،آنان نیازمندشوهرند،والادرمعرض فسادقرارمی گیرند،چون انسان هستند.[6]
3. استحباب ووجوب ازدواج
ازدواج،استحباب مؤکَددارد.ولی گاهی واجب می شود.برخی عالمان دینی ازدواج رابه احکام پنجگانه(مستحب ،واجب،مکروه،حرام ومباح)تقسیم کرده اند. [7]
عنوان اولیّه ازدواج،استحباب است لیکن گاه تحت عنوان ثانویه واجب می شود.آنجا که کسی می داندویاخوف خطرمی کندکه اگرازدواج نکندبه حرام می افتدویا به بیماری جسمی مبتلا می شود وجانش به خطرمی افتد،واجب است برای حفظ جانش ازدواج کند.[8]
4.ترک ازدواج به جهت فقرمالی
قرآن می فرماید:اگرفقیروتنگدست هستند،(ومی ترسند تن به ازدواج بدهندبدانند که)خداوند ازفضل خودآنان را بی نیاز می کند. ﴿إِن یَکُونُوافُقَرَآءَ یُغْنِهِمُ ٱللهُ مِن فَضْلِهِ﴾(نور:32)
پیامبر(ص):کسی که به جهت ترس ازفقرازدواج نکند،به خداوند عزّوجلّ بدگمان است. [9]
رزق وروزی همراه همسران است.
اسحاق بن عمارگوید:به امام صادق (ع)عرض کردم:آیااین روایتی راکه مردم ازپیامبر(ص) نقل می کنندحق است؟مردی به خدمت پیامبررسیدوازفقرونیازمندی خودشکایت کرد،پیامبر(ص)به اودستوردادازدواج کند، سپس باردوّم آمدوازتنگدستی خودشکایت کرد،پس پیامبراورا امربه ازدواج کرد،بارسوم آمدو همچنان پیامبر (ص) به اوفرمود:ازدواج کن. امام صادق (ع)فرمود:این روایت درست است.آنگاه فرمود:«رزق وروزی همراه زنان است.»( الرِّزْقُ مَعَ النِّسَاءِ وَ الْعِيَالِ )[10]
دلیل آن روشن است.انسان مجردهیچ مسئولیتی احساس نمی کند،ولی وقتی ازدواج کرد،تکلیفی رابرعهده خودمی بیند،وبرای آن که جلوی همسرش شرمنده نشود،درپی کاروتلاش می رود.افرادفراوانی بودندکه در ابتد ای زندگی هیچ چیزنداشتند،ولی باتلاش واحساس مسئولیت به همه چیزدست یافتند.به خانه،ماشین،زندگی خوب ومرفّه و…..
البته مسئولین باید بارونق اقتصادی موانع ازدواج جوانان رابرطرف کنند.
5. واسطه ازدواج
واسطه شدن برای ازدواج ازسفارشات اسلام است.
قرآن درسوره نورآیه32می فرماید:برای بی همسراناقدام کنیدوواسطه ازدواج آنان شوید. (وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ)
1.سکونی ازامام صادق (ع): درقیامت سایه ای است که زیرچترآن قرارنمی گیرند جز پیامبر(ص) ووصیّ پیامبر(ص) وآزادکننده برده،وهمچنین کسی که بدهی مؤمنی راپرداخت کند.ونیزکسی که مقدمات ازدواج مؤمنی رافراهم سازد.[11]
2. علی بن جعفر(ع) ازبرادرش موسی بن جعفر(ع):سه کس درروز قیامت درزیرسایه عرش الهی می آرمند،روزی که سایه ای جزآن سایه نیست:مردی که واسطه ازدواج برادرمسلمانش شود،یا به اوخدمت کندویااسرار اورا کتمان نماید.[12]
فصل دوم.فلسفه ازدواج
چراباید ازدواج کرد؟برای آن مواردی بیان شده است:
1.حفظ نسل آدمی
درقرآن، زن به عنوان کشتزارذکرشده نه صرف اطفاءغریزه.زن برای تولید نسل است نه بازیچه هوس رانان.رابطه مرد وهمسرش چون کشاورز وزمین کشتزار است .
می فرماید:زنان شماکشتزارشمایند،هرزمان وهرکجاکه خواستید به کشتزار خود درآیید،وبرای خویش نسلی شایسته وصالح بفرستید ﴿نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ فَأًتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لِأَنفُسِکُمْ﴾(بقره:۲۳۳)
سه نکته درآیه شریفه:
1.زنان کشتزارند(نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌلَّکُمْ).
2.به کشتزار فکرکنیدکه چه کارمی کنید وچه بذری درآن می پاشید.(أَنَّی شِئْتُمْ )
۳. فرزند صالح بفرستید که به درتان بخورد(وَقَدِّمُواْ لِأَنفُسِکُمْ)
پیامبر(ص):ازدواج کنیدوتکثیرنسل داشته باشید،به درستی من درقیامت به شما مباهات می کنم درمیان امّت ها،ولوفرزند سقط شده باشد.[13]
اگرروزی ترس وانقراض نسل مسلمانان برود ویا موازنه جمعیت به سودکفّاروبه ضررمسلمانان وشیعیان شود،ازدواج وفرزندآوری ضرورت می یابد.
2.حفظ عفاف وپاکی
ازدواج پاکی می آفریندوراه بی عفتی وگناهان جنسی را می بندد.
پیامبر(ص):کسی که ازدواج کندنصف دینش راحفظ کرده بکوشدنصف دیگرش راحفظ نماید.[14]
صیانت نصف دین به ازدواج مربوط می شود.چراکه غریزه جنسی باتمامی غرایزدیگرانسانی برابری می کند.
3. لباس یکدیگر
زن وشوهربمثابه لباس هستندکه یکدیگررامی پوشانند.
قرآن می فرماید: زنان، لباس و پوشش شمامردان، وشمامردان،لباس وپوشش برای زنان هستید.
﴿هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ﴾(بقره:187)
آیه شریفه استعاره ای است که به فلسفه ازدواج اشاره دارد.ظاهر ازلباس درآیه شریفه همان معنای معروف آن است.یعنی آنچه راکه انسان به واسطه آن بدن خودرامی پوشاند.هریک اززن وشوهرپوشش وساتری است که معایب یکدیگررامی پوشاندومانع خطاوگناه وموجب کمال یکدیگرمی شوند.
خصوصیات این تشبیه:
1.لباس، پوششی برای پستی و بلندی وناموزنی های بدن است.زن وشوهرنیز معایب همدیگرراپوشانده وآبروی یکدیگرراحفظ می کنند.
2.رابطه انسان با لباس خویش تنگاتنگ ومماس است وبیگانه درآن راه نمی یابد.زن وشوهرنیزبایدبه گونه ای به یکدیگرنزدیک باشندکه بیگانگان هرگزقصد نزدیک شدن به آنان رانکنند.
3. لباس، درفصل های مختلف گرماوسرما متفاوت است.زن وشوهرنیزمی بایددرحالات گوناگون فقر، غنا،شادی،گرفتاری،انعطاف پذیربوده پشتیبان یکدیگر باشند.
4.لباس، محل کاربا لباس داخل منزل متفاوت است.رفتارمردوزن نیزبایکدیگروبادیگرافراد درخارج ازمنزل نیز باید متفاوت باشد.
برخی از ژست هاوقیافه ها برای بیرون ازمنزل خوب است؛امّابرای داخل منزل مناسب نیست.درداخل منزل بی آلایش بودن وتواضع لازم است.
5 .لباس،انسان راازآفات وآلودگی هاوسرماوگرماحفظ می کند.زن وشوهرنسبت به یکدیگرچنین اند.یکدیگررا ازگناه و آلودگی وضدارزش ها وناهنجاری ها حفظ می کنند.
6.لباس و بدن وظایف متقابل دارند،زن نیز نسبت به شوهرخویش ومرد نسبت به همسرخویش وظایفی دارند.
7.لباس، انتخابی است. ازدواج وهمسرگزینی نیزانتخابی است.ازدواج های اجباری وقبیله ای که به صورت معامله انجام می گیرد،دراسلام ارزشی نداردوهدف ازدواج راتأمین نمی کند.
۸.افراددرانتخاب لباس چیزی را می پسندندکه ازجهت اندازه،رنگ وغیره باحال وسلیقه آنها باشد. اسلام ازشرایط ازدواج را((هم کفوبودن))دانسته است. [15]پیرامون این موضوع بعدا بحث می کنیم.
9.همچنان که لباس دربهبود بیماری نقش دارد،زن وشوهرنیزدرحفظ سلامتی ودرمان بیماری یکدیگر نقش ایفا می کنند. نگاه به چهره شاداب همسر،غم وغصّه را ازمیان می برد.
امیرمومنان ع فرمود:هرگاه به سیمای فاطمه س نگاه می کردم نگرانی هاوغمهایم زدوده می شد.[16] چون نگاه به چهره همسر خوش اخلاق، موجب گرمی قلب می شود. وقلب با فرستادن خون به اعضای بدن آنها راگرم وبلغم را دفع می کند.درمقابل نگاه به چهره عبوس وگرفته موجب هیجان سودا می شود.یکی ازاصحاب امام صادق ع ازغلبه بلغم شکایت کرد.امام ع فرمود:آیا کنیزی نداری که تو را بخنداند؟گفت:نه.امام فرمود:کنیزی بخر.این بلغم را آب می کند.[17]
4.آرامش وآسایش
از دستاوردها وفلسفه مهم ازدواج،آسایش وآرامش روحی-روانی وجسمی زن وشوهر است.ترک کنندگان ازدواج به جهت تنها زیستن، ممکن است به انواع بیماری های روحی وجسمی دچارشوند.
دوآیه به این مسئله اشاره دارد:
دراین آیات، آرامش وآسایش را زیستن درکنارهمسران بیان داشته است. انسان ها درکنارهمسرخود می توانندآرامش وآسایش فردی واجتماعی را تجربه کنندودرشکوفایی ورشد یکدیگر کمک نمایند.زندگی درمحیطی آرام،لذت بخش ودوام پذیراست.
انسان های مجردوتنها، کمتربه آرامش می رسند.خودکشی ها،بی مسئولیتی ها،عدم تعادل روحی،بیماری هاوناآرامی های روانی،ناامیدی و….بیشتردرمجرّدها دیده می شود.
چگونه خانواده به آرامش می رسد؟
قرآن پایداری زندگی آرامش بخش را دردوچیزمی داند:
یک:”مودّت ” ( دوستی وعلاقه ومحبّت ).
دوم:”رحمت عاطفانه”(احترام متقابل وگذشت از اشتباهات یکدیگر).
می فرماید: درمیان شمامودّت ورحمت قرارداد.این نشانه هایی برای کسانی که می اندیشند.(وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ)(روم/21)
تفاوت مودّت ورحمت
یک.مودّت،انگیزه ارتباط وآرامش درآغاززندگی است؛ورحمت درپایان زندگی.که ممکن است یکی اززوجین ضعیف وناتوان وبیمارشود ونیازمندبه مهرومحبّت ورسیدگی داشته باشد.
دو.مودّت،درموردبزرگ ترهاست که نسبت به هم خدمات متقابل دارند،به کسی خدمت کردی اوهم درصدد جبران برمی آید.ولی رحمت نسبت به کودکان است،که درسایه رحمت وکمکِ ایثارگرانه رشدوپرورش می یابد.
سه.مودّت،اغلب جنبه متقابل دارد.امّارحمت جنبه ی ایثارگرانه ویک طرفه است.آنجایی که همسریک جانباز پروانه وارگرد او می چرخدوبه اوخدمت می کندوحتّی جوانیش راایثارگرانه پای او می ریزد،داردکاری رحمت گرانه انجام می دهد.[18]
5.کمال یافتن
انسان هاکامل نیستند،ونوعاًدریک بعدعاطفی ویاعقلانی رشدمی کنند.مردهادربعدعقلانی وخانم هادربعد عاطفی .وقتی پیوندازدواج برقرارشداین دو بعدمی توانند بعدهای یکدیگرراکامل کنند.
کسی که ازدواج کرده، دروجودخویش شخصیت تازه ونوی احساس می کند.اوباتکیه برهمسرش،پشتوانه ای یافته که می تواند نواقص خودرا برطرف وراه کمال را بپیماید. او بااین پشتوانه می تواند دست به کارهای بزرگی بزند.گفته اند:”پشت یک مردموفّق،یک زن فداکارنشسته است”.
امام علی ع فرمود:فاطمه بهترین یاوروپشتیبان من درراه فرمانبری ازخداوند است.[19]
برخی گفته اند:توفیق علّامه طباطبایی(ره)، درنگارش تفسیر نفیس المیزان –درزمانی که امکاناتی نبود- مرهون فدا کاری خانمش بودکه مقدمات کاررافراهم ساخته ودغدغه های زندگی را ازدوش علّامه برداشته وبه اوآرامش می بخشید.
غیرت،شجاعت،مردانگی،باادبیات شایسته سخن گفتن،نظافت وآرایش،پاکیزگی لباس وکفش،مسواک زدن و….، نظم گرفتن درزندگی،مستقل زیستن،عمرراتلف نکردن،دوری ازوب گردی ها وولگردی هادرفضای مجازی و…. همه وهمه می تواندثمره شیرین ازدواج باشد.
6.سلامت جامعه
ازدواج، به عنوان یک وسیله پیشگیری ازتخلفات وناهنجاری های اجتماعی وجنایات وسرقت هاوشرارت هاوناامنی ها شناخته شده است.
انسان مجرد،چون احساس مسئولیت اجتماعی نمی کند ممکن است به بسیاری ازناهنجاری های اجتماعی آلوده شودوپیوسته ازصحنه بگریزد.
اماکسی که ازدواج کرده خودرا پایبند همسروفرزندمی داند،نوعی علقه ورابطه ای برایش ایجادشده ومی کوشد آن راحفظ کندومراقب کارهای خودباشد.شایدبه همین دلیل، بسیاری ازمؤسّسات برای استخدام نیروی انسانی،شرط ازدواج را مطرح می کنند.
ازپیامبر(ص)فرمود:بیشتر اهل جهنّم مجردهاوعزب هاهستند.[20]
وهمچنین فرمود:انسان های شرور،مجردها هستند.عزب ها برداران شیاطین اند.خوبان امت من متأهل ها وبدان امت من، مجرّدهامی باشند.[21]
چرابیشترجهنمیان مجردهاهستند؟چون احساس مسئولیت نمی کنندومرتکب گناه وجنایت می شوند.
7.رونق یافتن فعالیت های اقتصادی
ازدواج موجب توسعۀ رزق وروزی ورونق اقتصادی می شود.انسان های متأهّل به عشق همسروفرزندبه کاروتلاش وتجارت وفعالیت های اقتصادی می پردازند وبه اقتصادرونق می بخشند.
پیامبر(ص) به زیدبن ثابت فرمود:ازدواج کن.به درستی که درازدواج برکت وعفت است.[22]
همچنین فرمود:همسربرگزینید،اوبرایتان رزق وروزی می آورد.[23]
امام صادق(ع):رزق وروزی همراه زنان وخانواده است.[24]
فصل سوم. ملاکهای انتخاب همسر
امام صادق(ع):همسر،چون گردن بندی برگردن توست.خوب بنگرچه چیزی رابرگردن می آویزی!زنان قابل قیمت گذاری نیستند.نه خوبشان ونه بدشان .
امّاخوبشان چنان ارزشمندند که طلاوجواهرات، قیمت آنان نیست بلکه برتر ازطلاونقره وجواهرات هستند.اما بدشان حتی ارزش خاک راهم ندارند،خاک بهترازآنان است.[25]
از مسائل مهّمی که درروایات امامان معصوم علیهم السّلام برآن تأکیدشده توجّه به انتخاب همسراست.
زنان خوب،همراه وپشتیبان انسان اند.وزنان بد،انسان راقبل ازپیری، فرسوده وپیر می کنند.
پیامبر(ص) فرمود:خدایابه توپناه می برم ….ازهمسری که قبل از رسیدن به پیری، پیرم کند.[26]
جابربن عبدالله انصاری می گوید:درمحضر رسول خدا(ص)بودیم،سخنی ازصفات زنان شد،پیامبرخدا(ص)صفات برجسته یک همسرخوب ویک همسربدراچنین بیان فرمود:
بهترین زنان شما،فرزندآوری،مهربان وبامحبّت،عفیف وپاکدامن،درخانواده خود دارای شخصیت،متواضع درمقابل شوهر،آراسته وزینت کردن برای همسر،وخودنگهداردرمقابل بیگانه است. .[27]
وبدترین زنان،خوار وذلیل درخانواده خود،بلندپروازدرمقابل شوهر،عقیم ونازا،حسودکه ازکارهای زشت پرهیزنمی کند،به هنگام غیبت شو هر خودراآرایش می کندولی ازشوهرخودپرهیزدارد،ازاواطاعت نمی کند،درخلوت به همسرتن نمی دهد،همچنان که شترچموش، سواری نمی دهد،(ناشزه است).ازاین زن عذری پذیرفته نیست وگناهی بخشوده نمی شود.[28]
یک.ملاک های همسرخوب:
1.خانواده اصیل وبا شرافت
بی تردید،عامل وراثت،نقش مهمّی درنسل آدمی، ایفامی کند.
پیامبرص فرمود:درخانواده های اصیل وشایسته ازدواج کنید.زیراعرق(نطفه وژن)تأثیرمی گذارند.[29]
پیامبر(ص) ازازدواج بازن زیبایی که درخانواده پست وبد،تربیت شده پرهیزداده .فرمود:ازسبزی روئیده برزباله وکودوخاکستر پرهیزکنید.سؤال شد:منظوراز سبزه روئیده برزباله چیست؟فرمود:زن زیبایی که درخانواده بد و پست رشدکرده باشد.[30]
پدرومادر خوب وصالح ودرستکار،غالباً فرزندان صالح وشایسته تربیت می کنند.ونوعاً بچه هاازلحاظ صفات ورفتار به دایی وخاله خودمی برند.
پیامبر (ص)فرمود:برای نطفه های خود،همسران شایسته برگزینید،چون زنان، فرزندانی شبیه برادرها و خواهران خود به دنیامی آورند.[31]
همچنین فرمود:همسران پاکیزه برگزینید،چراکه دایی یکی ازهمراهان وهمخوابی هااست(وفرزندبه دایی خود می رود)[32]
دخترانی که درخانواده ای اصیل وباشرافت وبافرهنگ تربیت شده اند،نقش بسزایی درزندگی خوب وتربیت فرزندان خواهندداشت.
1.امام علی (ع) به محمدحنفیه درجنگ جمل فرمود:بی بهرگی توازشجاعت، ازمادرت به ارث رسیده .
2. امام علی (ع) درانتخاب ام البنین به برادرش عقیل نسب شناس فرمود:زنی از خانواده شجاع و اصیل برایم پیدا کن. وشجاعت حضرت عباس به خانواده مادرش رفته بود.
3. مادری می شناسم،سحرخیز،باایمان،چادری،سخت کوش،بچه هایش هم ماننداوسحرخیز،اهل نماز واهل کار ودخترهایش هم چادری واهل نمازولی خواهر همان خانم،بی خیال،خوش خواب،اهل تسامح بچه هایش هم مثل او. دخترهایش مانتویی،پسرها مسامحه درنمازوعبادت …
2.اخلاق خوب
آدمی عمری می خواهد باهمسرش زندگی کند،اگرشریک زندگیش ازاخلاق خوب ونجابت ووارستگی برخوردار بود،زندگی شیرین می شود.ولی اگربداخلاق بودزندگی تلخ می گردد.
امام صادق (ع)به یکی ازاصحابش که می خواست ازدواج کند،فرمود:ببین خودرا کجاقرار می دهی وچه کسی راشریک مال ودین واسرارت می کنی!اگرتصمیم قطعی برازدواج داری،دوشیزه ای منسوب به خانواده خوب و اصیل که اخلاق خوب داشته باشند انتخاب کن.[33]
امام رضا(ع):حسین فرزندبشارواسطی می گوید:نامه ای به امام رضا(ع)نوشتم:خویشی دارم که به من پیشنهادازدواج داده ولی اخلاقش یک جوری است!امام فرمود:اگربداخلاق است بااو ازدواج نکن.[34]
3.غمخوار وبا محبّت
زن خوب،غمخواروسنگ صبورخانواده است.نه تنها باخواسته های بی موردش آرامش وآسایش همسرش را به هم نمی زند بلکه بارفتاروگفتارش غم ونگرانی وخستگی راازچهره همسرش می زداید.
امام علی(ع):….فاطمه هیچ گاه مرا به خشم نیاوردوازفرمان من سرپیچی نکردوهرگاه به اونگاه می کردم نگرانی هاوغمهایم زدوده می شد.[35]
4.هم کفو
هم کفو،یعنی زن ومردهم قواره یکدیگرباشندوبه هم بخورند.مانند:لباسی که بایدبه تن آدمی بخوردوکوچک وبزرگ وبدقواره نباشد.
هم کفوبودن، یعنی هم شأن بودن درایمان واخلاق وشرف.یکدیگررادرک کنند.ودرهرشرایطی درکنار هم باشند.
پیامبر(ص):به هم کفو، زن بدهیدوازآنها زن بگیریدوآنان را برای نطفه های خود برگزینید.[36]مردی پرسید:یارسول الله “هم کفو”چیست؟فرمود:مومنان هم کفوبعض دیگرند. مومنان هم کفوبعض دیگرند.[37]
همچنین فرمود:وقتی هم شأن برای خواستگاری آمدند،دخترتان را به آنها بدهیدومنتظرحوادث نباشید.[38]
5.دیندار وخوش سیما
زنان با ایمان،آرامش بخش خانه اند.وزنان خوش سیما،غم زدا.البته زیبایی نسبی است.وبستگی به نوع ملاک فرد دارد.برخی چشمان رنگی وبرخی موی زیبا وبرخی صورت گرد وبرخی هم ملاکهای دیگری برای زیبایی دارند.(پسندم آن چه راجانان پسندد)
امام صادق (ع):سعادت مرد مسلمان دردنیااین است:شباهت فرزندبه خود،همسرزیبا روی باایمان،مرکب راهوار و خانه وسیع.[39] خوش سیما،چشم آبی،موئی زیبا نیزدرروایات آمده است.
درمقابل باید ازهمسربنگ (وزیرجنگ)،خانه تنگ ومرکب لنگ که انسان را پیر و فرسوده می کند پرهیزنمود.
پیامبر(ص)فرمود:بازنی برای رسیدن به چهارچیزازدواج نکن:برای مالش،جمالش،نسبش ولذّت (جنسی)بردن ازاو،بلکه زن دینداررا برگزین.[40]
-پیامبر(ص):کسی که به خاطر جمال وثروت خانمی باوی ازدواج کند.به هیچ یک نمی رسد،وخداوند اورابه خودش وامی گذارد.برشمابادازدواج بازن دین دار.[41]
7.سلامت عقل
زن ازلحاظ عقل ،ضعیف العقل،عقب افتاده وسفیه واحمق نباشد.چراکه علاوه برانتقال این صفات به فرزندان، زندگی را تلخ وبامشکلات روبه رومی کند.
امام صادق (ع):ازازدواج بازن احمق پرهیزکنید.هم نشینی بااو بلاوگرفتاری است وفرزندش بمانندکفتار(ضباع) ساده لوح خواهدبود.دربرخی منابع واژه((ضیاع))آمده،یعنی فرزندش تباه ونالایق می شود.[42]
8. پرهیزاز ازدواج بازن بدکاره
ازدواج بازن زانیه (بدکاره)ومتولدزنا ناپسندومکروه است.[43]
دو.ملاک های مردخوب
همسرمرد چه ویژگی هایی بایدداشته باشد؟
خانواده عروس نوعاً می پرسندآیادامادخانه،ماشین وشغل دارد؟ درآمدش چقدراست؟قدش چندسانت است؟و…امّانمی پرسند این جوانی که به خواستگاری دخترشان آمده،نماز می خواند،اخلاق دارد؟و….
درروایات،دین واخلاق وصفات انسانی ملاک است نه ثروت وجمال وقدوقیافه و….
امام رضا(ع)ازرسول خدا(ص):ازدواج، فرمانبری وابستگی است،پس هرگاه کسی ازشما خواست دخترش را ازدواج دهد هرآینه اورافرمانبرووابسته کرده است.پس دقت کند نورچشم خودرا به اطاعت چه کسی درمی آورد.[44]
ازدواج دختر یعنی وابسته کردن او به خانواده ای دیگر.بنابراین بایدبداند مسئولیت وسرپرستی دخترش را به چه کسی می سپرد واورادرچه مسیری قرارمی دهد!اگر شوهرش باایمان وبااخلاق بود،سعادت دنیاوآخرت رابرایش فراهم ساخته است واگرغیر آن شد،جهنّم را پیش روی دخترش قرارداده است!
برخی ازصفات همسران مردی که باید مد نظرخانمها قرارگیرد:
1.دین مدار
مرد دین دار،علاوه برحفظ احترام به همسرخود،نقش بسزایی درسعادت خانواده خوددارد.
امام حسن (ع)درپاسخ کسی که درمورد ازدواج دخترش پرسیده بود،فرمود:دخترت را به ازدواج مردی باتقوا درآور.زیرااواگردخترت رادوست بدارد،به اواحترام می گذارد،واگربه او علاقه نداشته باشد،به اوظلم نمی کند.[45]
پیامبر(ص):هرگاه شرابخواربه خواستگاری دخترتان آمد،به اودختر ندهید.[46]
2.اخلاق پسندیده
اخلاق، تأثیرزیادی درآرامش وآسایش وشیرینی زندگی دارد.اگرمردواعضای خانواده، اخلاقی نیکو داشتند،زندگی خوش وشاد می شود. ومشکلات وفرازونشیب های زندگی،نمی تواند زندگی را تلخ نماید.
امام علی(ع):باخوش اخلاقی،زندگی نیکو وپاکیزه (وشیرین)می شود.[47]
امام رضا(ع)درمورد اخلاق مرد فرمود:هرگاه مردی به خواستگاری نزدت آمدکه ازدین و اخلاقش خوشنود هستی واخلاقش را می پسندی،پس دخترت رابه اوتزویج کن،فقروتنگ دستی اوتورا(اززن دادن به او)بازندارد.زیراخداوندفرمود:….اگرفقیروتنگدست باشند، خداوندازفضل خودآنان را بی نیاز می سازد.[48]
همچنین فرمود:اگر مرد بداخلاق است به اوزن نده.[49]
امام خمینی(ره):ازدواج بامردبداخلاق،زن صفت،فاسق وشرابخوار سزاوارنیست.[50]
فصل چهارم.ازدواج به طمع ثروت یازیبایی زن
ازدواج نباید به طمع تصاحب مال ویا جمال ویا زیبایی زن باشد.[51]
اسلام ازازدواج بازنان، برای تصاحب ثروت آنان را منع کرده است.
درجاهلیت اززنان ثروتمندکه قیافه خوبی نداشتندوازنظرازدواج مطلوب نبودند،خواستگاری کرده باآنان ازدواج می کردندولی بعدآنها را بدون طلاق رها می ساختندومنتظر می ماندندتابمیرندوثروتشان رابه ارث ببرند.
اسلام این عمل را زشت شمردوجلوی آن را گرفت.خداونددرسوره نساءآیه19 فرمود: ای اهل ایمان! برای شما ارث بردن از زنان در حالی که خوشایند شما نیستند [و فقط به طمع به دست آوردن اموالشان پس از مرگشان با آنان زندگی می کنید] حلال نیست.وآنان را درتنگنا و فشار مگذارید تا بخشی از آنچه را [به عنوان مهریه] به آنان داده اید پس بگیرید، مگر آنکه کار زشت آشکاری مرتکب شوند.[52]
پیامبر(ص) فرمود:کسی که به جهت جمال وزیبائی زنی باوی ازدواج کند،به آنچه دوست داردنمی رسد،وکسی که به طمع تصاحب مالی زنی باوی ازدواج کند،هدفش فقط مال اوست،خداونداورابه خودش وا می گذارد،پس برشما باد به ازدواج بازنی که دین دارد.[53]
فصل پنجم.اقسام ازدواج
ازدواج گاه برای جمال است وگاه برای مال وگاه برای کمال.
1.ازدواج شهوی.انسانی که برای رسیدن به هوی وهوس خودفقط زیبایی زن را ملاک قرارمی دهد،به خواسته اش نمی رسد.چون این زیبایی ممکن است مفاسدزیادی درپی داشته باشد،وممکن است دریک حادثه ازدست برود.ویا به طلاق منجرشود.(لم یرفیها مایحب).
2.ازدواج تجاری.ازدواج به طمع ثروت ومال زنی که ممکن است جمالی هم نداشته باشد،این نوع ازدواج علاوه برپستی ودون همّتی،فردرا ذلیل وخوارمی کندوزود آن را ازدست می دهد.
3.ازدواج مقامی.به طمع بهره مندی ازمقام وجایگاه پدرزن که به طلاق ذلّت بار می رسد.
4.ازدواج سیاسی،که گاهی مثبت است وگاهی منفی.
5.ازدواج قومی وتعصّب آمیز،مانند: پسرخاله ودخترخاله،دخترعمه،دخترعمو،دختردایی و…. که ممکن است مشکلات فراوانی درپی داشتهباشد.
6. ازدواج انسانی،طرفین فقط به مسائل دینی اهمّیّت می دهندوازدیگر صفات غافلند.
7.ازدواج الهی وکمال جویی،این بهترین ازدواج است.که باعشق و محبّت واقعی همراه است.
عشق یعنی چه؟وچه مزه ای دارد؟
فرق عشق واقعی ومجازی چیست؟عشق به آب یاعشق به کف روی آب؟
عشق یک طرفه است یادوسویه؟
عشق مربوط به دل است یاعقل؟دل انسان عاشق میشودیاعقل او؟
عشق ومحبت به همسرش واقعاًصاف وصادق است یا فکرمی کندچنین است؟
پاسخ همۀسؤالات درقرآن آمده است:سوره آل عمران:۳۱ می فرماید: بگواگرخدارا دوست داریدوبه اوعشق می ورزید،ازمن پیروی کنیدتاخداشمارادوست داشته باشد.[54]
عشق واقعی یعنی عشق به خدا.عشق های دیگرمجازی اند.عشق های مجازی وقتی بوی عشق حقیقی را می دهند که درراستای عشق حقیقی باشندورنگ وبوی خدایی به خود بگیرند.
عشق به پیامبر(ص)،امامان علیهم السّلام،خانواده،پدرومادرو….اگرخدایی شدجاودانه خواهدماند.
عشق حقیقی ماندگارخواهدبود وعشق مجازی چون کف روی آب فقط چندروزی میهمان است.اماعشق واقعی باگذرزمان رنگ وبو نمی گیردونخ نما نمی شود.
عشق واقعی را بایدازپروانه آموخت که برگردشمع سوخت وهیچ نگفت.
عشق واقعی راباید ازامام علی (ع)آموخت که در شب لیلة المبیت خودرا فدایی پیامبرخدا(ص)کرد.او عاشق رسول خدا(ص)بود.
خداعاشقان ومدعیان را چنین می آزماید:وقتی سوره آیه12 آمد:هرکس می خواهدپیامبرخدا(ص)راببیند وبااوسخن گوید،باید روزی یک درهم صدقه بدهد.[55] اینجابودکه همۀ پولدارها درخانه هایشان نشستند تاشایدفرجی حاصل شود وحکم این آیه لغو گردد.
عدّه ای ازاغنیاء وقت و بی وقت خدمت پیامبر(ص)می رسیدند وباوی نجوامی کردند،آیه نازل شد تا اینان را بیازماید وهمه دراین امتحان مردود شدند.تنها یک نفر عاشق پیامبر(ص)بودوآن امام علی (ع) که یک دینار دارائیش را به ده درهم فروخت وهرروز قبل از ملاقات باپیامبر(ص)یک درهم آن را صدقه می داد.[56]
عشق حقیقی دوطرفه است.هرکس را دوست داشته باشی او هم تورادوست خواهدداشت.
فصل ششم. ازدواج موقت
ازدواج یا دائم ویا موقت است ؛ هرکدام شرایط خاص خود را دارد.
درموردازدواج موقت آیات وروایاتی وجود دارد.ازقبیل:
﴿فَمَا ٱسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریِضَةً﴾(نساء:24)
و از هر کدام از زنان بهره مند شدید، مهریه او را به عنوان واجب مالی بپردازید.
علمای شیعه وسنّی درازدواج موقّت(متعه)اتّفاق نظردارند.
درمنابع اهل سنّت این روایت ازعمربن خطّاب آمده است: دومتعه درعهد رسول خدا(ص)حلال بود ومن ازآن دو نهی می کنم ومتخلّفان را کیفر می دهم :متعه زنان(ازدواج موقت) ومتعه حج.(حج تمتع) [57]
امام علی (ع)فرمود:اگر(عمربن خطاب)ازمتعه (ازدواج موقت)نهی نمی کرد،جزشقی زنا نمی کرد.[58]
ازدواج موقت سه شرط دارد:
یک.اجرای صیغه ی عقدبازبان.ولی نوشتن،معاطاة،اشاره و صرف رضایت قلبی کفایت نمی کند.
دو. تعیین مدّت.بدون تعیین مدّت زمان عمداً یافرمواشی،عقد دائمی می شودوعقد موقت باطل می گردد.[59]
سه.تعیین مهر،بدون مهرعقد متعه باطل است.
زراره ازامام صادق (ع):ازشرایط ازدواج موقت:مدت معین ومهریه مشخص است.[60]
4.صیغه99ساله بین فقها اختلاف است.امام خمینی وآیات عظام:صافی وفاضل صحیح می دانند. ولی آیات عظام: سیستانی،مکارم،اشکال می دانند.
۵ .ازدواج موقّت طلاق ندارد،بااتمام مدت عقد،ویابخشوده شدن مدّت عقدتوسط مرد،زوجین ازهم جدا می شوند.
6.زن ومرد درازدواج موقّت ازهم ارث نمی برند ونفقه ی زن برعهدۀ مردنیست.
7.ازدواج موقت بامشرکین جایز نیست،ولی با اهل کتاب(یهود،مسیحی) جایزاست.
8. ازدواج موقت بازنان اهل سنّت جایزاست.امّااگرزن شیعه بخواهدبااهل سنّت ازدواج کند.باید خوف خطر برای دین ومذهب اونباشد.
9.عدّه طلاق مدخول بها درازدواج موقت، 45روزیا دو پاکی (طهر)است.
10.زن یائسه وزن غیرمدخول بها عدّه ندارد.
هشام بن سالم ازامام صادق (ع) روایت می کند:مستحبّ است مرد،ازدواج موقّت داشته باشد،چه زیبنده است برای مردی ازشما که ازدنیابرود ولویکبار متعه داشته باشد.[61](البته روایت ناظربه رعایت تمام شرایط وجوانب مسئله است.)
مقدارمهرازدواج موقت
مهردرازدواج موقت(متعه) به رضایت طرفین است.
محمّدبن مسلم ثقفی ازامام صادق(ع)ازمقدارمهریه پرسید؟امام(ع)فرمود: آنچه دوطرف برآن توافق می کنندتامدّت معیّن.[62]
فصل هفتم.آسان گیری درانتخاب همسر
باید توجّه داشت که تمام شرایط دریک همسرخوب جمع نمی شود. هم زیبایاشد،هم خانواده خوبِ درجه یک،هم بااخلاق ونجیب ،هم رفتاروگفتارپسندیده وهنرمندوپولدار،وهم باکمال باشد، دریک نفرجمع نمی شود!
اگرفردی دنبال چنین همسری جامع الشرایط باشد،انتظاری بیهوده می کشد.بنابراین فرد بایدمعدّل گیری کندونقاط قوّت وضعف راباهم ببیندوبرترین را برگزیند.
امام علی (ع)فرمود:کسی که درانتخاب دوست خیلی سخت گیری کند بی دوست می ماند.[63] انتخاب همسرنیزچنین است.[64]
فصل هشتم.ازدواج فامیلی
ازدواج فامیلی خلاف احتیاط است.وامروزهم برخی پزشکان روی این مسئله حساس هستند.چون ممکن است ازلحاظ ژنتیکی بیماری هایی برای فرزندان پدیدآورد.البته ازدواج خویشاوندی دربین ائمّه اطهار رواج داشته است.مانندامام علی (ع)با فاطمه زهرا(س)(دخترعمووپسرعمو)ازدواج دخترامام حسین با حسن مثنی(دخترعمو وپسرعمو)،ازدواج پیامبربادخترعمّه خویش زینب،بایدگفت:اینها استثناء هستند.
دو روایت یکی از شیعه ویکی ازاهل سنت وجوددارد که برکراهت ازدواج فامیلی دلالت می کند.
1. سیدرضی ازپیامبر(ص):بادوردست ها(غیرخویشاوندان)ازدواج کنیدتا(بچّه های شما)بیمارونحیف نشوندوخوش بنیه باشند.[65]
2. حدیث اهل سنت از پیامبر(ص):با خویشاوندان نزدیک ازدواج نکنید.چون فرزندانتان نحیف و بیمارمتولّدمی شود.[66]
ابن اثیر در شرح روایت می نویسد:با بیگانگان(ونه خویشاوندان) ازدواج کنید،چون فرزندان شما بهترو سالم ترند.[67]
فصل نهم.تحقیق ومشاوره قبل از ازدواج
تحقیق ومشاوره درمسئله ازدواج، نیکوولازم است.ازدواج یک عمرزندگی است،بایدشریک زندگی را شناخت.
ازدواج درغالب مردم یکبارتجربه می شود.کسانی که می خواهند دراین مسیر قدم بگذارند،تحقیق کنند،وبهتر است باکسانی که ازدواج های موفق وناموفق داشته اندوتجربه دارند،بویژه بزرگان به مشورت بنشینند.البته برخی مشا وران ازدواج نیز می توانندراهنمایی هایی خوبی داشته باشند.
ازخانواده،برادرها،خواهرهاو….ایمان ورفتاروسلامتی او تحقیق کنند.چشم بسته به صرف اعتمادویا خوشبینی به واسطه ها اقدام نکنند.قبل ازرفتن به خواستگاری،شرایط خودوهمسر آینده اش را بررسی وواقع بینانه عمل کند.
امام علی (ع)فرمود:اندیشیدن قبل ازاقدام به هرکاری،انسان راازلغزش ایمن می دارد.[68]
فصل دهم.خواستگاری
1.خواستگاری مرداززن،نوعی احترام به شخصیت زن است .
خداوند مردرا مظهرطلب وعشق آفریده وزن را مظهر مطلوب بودن ومعشوق بودن،زن بمثابۀ گل ومردبه مانند بلبل ویاشمع وپروانه است.این ازتدابیرحکیمانه وشاهکارخلقت خداونداست که درغریزۀ مرد،نیازوطلب ودر غریزۀ زن،نازوجلوه آفریده است.[69]
۲.قبل ازرفتن به خواستگاری دورکعت نمازبخواند وازخداوند چنین درخواست کند:خداوندا،می خواهم همسر انتخاب کنم،خداوندا،پاک دامن ترین زنان را برمن مقدّرنما.زنی که حافظ خودومال من است، روزیش فراوان وبرکتش بیشتراست.خداوندا،ازاو فرزندان شایسته وصالح به من بده که درحیاتم وبعدازمرگم جانشین شایسته ای برایم باشد.[70]
3.خواستگاری علنی وآشکارنباشد.
امام علی (ع) فرمود:مراسم ازدواج را آشکاروخواستگاری را پنهان دارید.[71]
4.خواستگاری ساده و بدون تکلّف
پیامبر(ص)فرمود:ازنشانه های برکت زن آن است که مراسم خواستگاریش آسان وبی تکلّف انجام گیرد.[72]
5. روزجمعه، بهترین روز خواستگاری
امام علی (ع)فرمود:روزجمعه،روز خواستگاری است.[73]
6. نگاه به صورت وچهره خواستگار
امام صادق(ع)درپاسخ به این سؤال که آیا مردمی تواندبه زنی که می خواهدبااو ازدواج کندبنگرد؟ فرمود:آری، نگاه کردن مردبه چهره وازپشت سر به زنی که می خواهدبااوازدواج کنداشکالی ندارد.[74]
7.سؤال ازموی عروس
امام علی (ع):هروقت یکی ازشمابخواهد ازدواج کندازاوصاف موی سرزن نیز سؤال کند.همچنان که ازچگونگی رخساروسیمای اومی پرسد.چون موی سرزن یکی ازدو زیبایی(مووصورت)است.[75]
۸.گفتگو بین دختروپسر
ازراههای شناخت طرف مقابل صحبت وگفتگوی پسرودختراست .
امام علی (ع)فرمود:انسان آنچه درسینه دارد،به واسطه زبان وگفتگو وحالت های چهره اش،آشکار می گردد.[76]
فصل یازدهم.نحوه خواستگاری اززنان بیوه
قرآن درسوره بقره آیه 235نحوۀ خواستگاری اززنانی که شوهرازدست داده اندرا چنین بیان می کند: و گناهى بر شما نيست كه به طور كنايه، (از زنانى كه همسرانشان مردهاند) خواستگارى كنيد، و يا در دل تصميم بر اين كار بگيريد (بدون اينكه آن را اظهار كنيد). خداوند مىدانست شما به ياد آنها خواهيد افتاد، (و با خواسته طبيعى شما به شكل معقول، مخالف نيست،) ولى پنهانى با آنها قرار زناشويى نگذاريد، مگر اينكه به طرز پسنديدهاى (به طور كنايه) اظهار كنيد! (ولى در هر حال،) اقدام به ازدواج ننماييد، تا عده آنها سر آيد! و بدانيد خداوند آنچه را در دل داريد، مىداند! از مخالفت او به پرهيزيد و بدانيد خداوند، آمرزنده و بردبار است (و در مجازات بندگان، عجله نمىكند).[77]
نوع خواستگاری طبق مفادآیه شریفه می بایست:
۱.بطور کنایه ونه به صراحت انجام گیرد.
۲.باحفظ احترام ورعایت موقعیت اجتماعی وفردی اوباشد.
۳.پنهانی وعده ازدواج ندهد مگربه طرز پسندیده وکنایه.ازامام صادق (ع)در توضیح((قول معروف ))چنین روایت شده که فرمود:مثلاً مرد به زن موردنظر بگوید:((من زنان را گرامی می دارم وبه تو علاقه مندم،بنابراین دیگری را برمن مقدّم ندار)).[78]
4.درزمانی که زن درعدّه مرگ شوهرش به سر می بردخواستگاری انجام نگیردوصبرکند تاعدّه زن (4ماه و10روز) تمام شود.[79]
فصل دوازدهم.مراسم عروسی
مراسم عروسی درروزهای اعیاد،جشن ها،ولادت ها مبارک است ودرروزهای عزای دینی که موجب هتک حرمت شود،پرهیز گردد.
1.روزعروسی
امام رضا(ع) ازامام علی (ع):جمعه روز خواستگاری وعروسی است.[80]
امام صادق (ع):عروس را شب به خانه دامادببریدوولیمه عروسی را روزبدهید.[81]
2. ولیمه وغذادادن
پیامبر(ص):ولیمه درعروسی ازسنت های پیامبران است.[82]
امام صادق (ع)ازپیامبر(ص):مراسم عروسی روز اول، حق است وروزدوم خوب وبیش ازدوروز اسراف و ریاست.[83]
3. جشن عروسی
رسول خدا(ص)ازخانه علی بن هبّار گذرکردوآوازدف شنید.پرسید:این چیست؟گفتند:علی بن هبّاراست.عروسی دارد.فرمود: این خوب است،نکاح است ونه زنا کاری.آنگاه فرمود:درازدواج بکوشید ودرمیان خودتان آشکارسازید وبرایشان دف بزنید.واین درمیان مردم سنت شد.[84]
البته حدوحدود سازد وآوازودف در عروسی هاباید مراعات شودوازمحرمات پرهیز گردد.
4.دستورات ورودعروس به خانه همسر
ابو سعيد خدرى روایت می کند: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله به على بن ابى طالب عليه السّلام فرمود:وقتی عروس واردخانه ات شد،چهارعمل را انجام بده:
1. اى على، وقتى عروس داخل اطاقت شد وقتى كه مىنشيند كفشهايش را در بياور.
2. و پاهايش را بشوى
3. و آب جمع شده را از درب خانهات تا دورترين موضع خانهات كه حدّ آن است بريز و وقتى چنين نمودى خداوند هفتاد نوع فقر را از خانهات دور و هفتاد نوع بركت به جاى آن داخل منزلت نموده و هفتاد رحمت بر تو نازل كرده كه بالاى سر عروس قرار مىگيرند و از آن جا به هر گوشهاى از خانهات توزيع شده و تا مادامى كه اين رحمتها و بركاتشان در اين خانه مىباشند عروس از جنون و جذام و برص در امان است.
4. اى على در هفته اوّل ازدواج، عروس را از خوردن: شيرها و سركه و خربزه و سيب ترش بازدار.
على عليه السّلام عرضه داشت: يا رسول اللَّه براى چه او را از تناول اين چهار تا بازدارم؟
حضرت فرمود : در اثر تناول اين چهار غذا، رحم عقيم شده و از پرورش و نشو و نما نمودن فرزند در آن بازمىماند. يك حصير و بوريا كه در گوشهاى از خانه افتاده بهتر است از زنى كه عقيم و نازا است.
على عليه السّلام عرضه داشت: يا رسول اللَّه، چرا اینها را از او منع نمايم؟
حضرت فرمود: زنى كه سركه خورده اگر حيض شود،س هرگز به طور كلّى پاك نمىشود و خربزه نيز خون حيض را در شكم زن زياد نموده و كار ولادت را دشوار مىسازد، همچنانکه سيب ترش حيض را بند آورده و سبب بيمارى مىشود.[85]
فصل سیزدهم.ازدواج های حرام
1.ازدواج باکافر(دائم وموقّت)[86] وناصبی(دشمن اهل بیت علیهم السلام) وغلات(غلوکنندگان درموردامامان) درحکم کفارند.[87]
2. ازدواج دائم بااهل کتاب (مسیحی،یهودی،زرتشتی).ولی ازدواج موقت اشکال ندارد.
3. ازدواج بازن شوهرداری که بااو زناکرده.بعدازفوت شوهرش وبعدعدّه وفات،حرمت دائمی دارد.
4.ازدواج باخواهر،مادرودخترپسری که بااولواط کرده است. حرمت ابدی دارد.[88] اما (این عمل)بعدازازدواج موجب بطلان نمی شودولی احتیاط ترک نشود.[89]
۵.بازنی که درعده طلاق رجعی زناکرده،حرمت ابدی است. [90]
6.ازدواج بادخترهمسر خود(ازشوهردیگر) اگربامادردختر همبسترشده است.ولو دختربعدها ازشوهری دیگربه دنیا بیاید.
7.ازدواج درحال عدّه(وفات وطلاق،دائمی یاموقت)حرمت ابدی دارد.اگرعالم به حکم موضوع باشدوهمچنین در صورت جهل اگردخول شده ولودردبر.ولی اگردخول نشده عقدباطل است وحرمت ابدی ندارد.یعنی مجدد می تواندعقدکند.[91]
8.ازدواج دائمی زن پنجم دریک زمان.
9. ازدواج شغار،باطل است(یعنی زنی مهرزن دیگرشود)[92]
10.لعان (متهم کردن همسر به زنا)[93]
فصل چهاردهم.حرمت ازدواج با محارم (اقوام نسبی وسببی)
محرمیّت ازدو راه پدید می آید:نسب(پدرومادر) وسبب(ازدواج).
﴿وَهُوَ الَّذی خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرَاً فَجَعَلَهُ نَسَبَاً و سَبَباً ﴾(فرقان:54)
او كسى است كه از آب انسانى را آفريد او را نسب و سبب قرار داد (و نسل او را از اين دو طريق گسترش داد) و پروردگار تو همواره قادر است.
محرم، یعنی کسی که ازدواج بااو حرام است.این محرمیّت ابدی است.مادرزن،(نامادری)حتی بعدازطلاق یامرگ همسر، همچنان محرم است.محرمیّت یک قانون فطری ودرهمه ادیان پذیرفته شده است.
یک.محارم نسبی(ازپدرومادر)
اقوام نسبی هفت نفرند:مادر،دختر،خواهر،خواهرزاده،برادرزاده،عمّه وخاله. ولی همسربرادر،زن عمو،زن دایی ودخترخاله،دخترعمّه نامحرمند.
قرآن درسوره نساءآیه 23این موارد را محرم می داند: حرام شده است بر شما مادرانتان و دختران و خواهران و عمهها و خالهها و دختران برادر و دختران خواهر شما و مادرانى كه شما را شير دادهاند و خواهران رضاعى شما و مادران همسر و دختران همسرتان كه در دامان شما پرورش يافتهاند از همسرانى كه با آنها آميزش جنسى داشتهايد و چنانچه آميزش جنسى با آنها نداشتهايد (دختران آنها) براى شما مانعى ندارد و (همچنين) همسرهاى پسرانتان كه از نسل شما هستند (نه پسرخواندهها) و (نيز حرام است بر شما) اينكه جمع ميان دو خواهر كنيد مگر آنچه در گذشته واقع شده خداوند آمرزنده و مهربان است [94]
۱.مادر(نسبی ورضاعی ،مادربزرگ)﴿أُمَّهَاتُكُمْ ….وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ﴾
۳.دخترودختردختر(نتیجه ها) ﴿وَبَنَاتُكُمْ﴾
۴. خواهروخواهررضاعی ﴿وَأَخَوَاتُكُمْ مِنَ الرَّضَاعَةِ ﴾
۴.خواهرزاده ﴿وَبَنَاتُ الْأُخْتِ ﴾
۵. دختربرادر ودخترخواهر ﴿وَبَنَاتُ الْأَخِ….وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ﴾
۶.عمّه،عمّه پدر،عمّه مادر﴿ وَعَمَّاتُكُمْ ﴾
7. خاله وخاله پدروخاله مادر﴿وخالاتکم ﴾
دو.محارم رضاعی
محارم رضاعی ازطریق شیرخوردن محرم می شوند.وهمانندمحارم نسبی هستند.
یک.محارم پسر شیرخواره:
1.مادررضاعی او(زنی که به او شیرداده).
2.مادرومادربزرگ آن زن.
3.خواهرآن زن(خاله های رضاعی)
4. دخترهاونوه های او(خواهرهای رضاعی)
5.عمّه ها و خاله های آن زن(عمّه وخاله رضاعی)
6.شوهرآن زن(پدررضاعی)
دو.محارم دختر شیرخواره:
1.شوهرزن(پدررضاعی)
2. پدرشوهروپدربزرگ(جدّرضاعی)
3.پسرها ونوه های پسری (برادران رضاعی)
4.عموودایی مرد(عموودایی رضاعی)
5.برادران مرد(عموهای رضاعی)
6. برادران مادررضاعی(دایی رضاعی)
7.عموودائی زن
این افراد فقط به کودک شیرخوارمحرمند.نه پدرومادروبرادران وخواهران او[95]
شرایط شیرخوارگی
1.کودک، شیرزن زنده را بخورد.
2.ازپستان بمکد.(نه ازپستانک وشیشه).
3.شیرزن، حرام نباشد(اززنا حامله نشده باشد)
4.شیر،خالص باشد.(باچیزی مخلوط نباشد).
5.دوسال قمری کودک تمام نشده باشد،زیردوسال باشد.
6.شیرازیک شوهر باشد(زن دوشوهرقبلی وبعدی نباشد)
7.یک شبانه روزکامل وسیربخورد،یا15مرتبه بدون فاصله.
8.مقداری بخورد که گوشت بروید واستخوانش محکم شود.[96]
سه.محارم سببی(ازطریق همسر)
اقوام سببی چهارنفرند:مادرزن،دخترهمسر(ازشوهردیگر)،همسر فرزند(عروس)و همسرپدر(نامادری).
اماخواهرزن،نامحرم است.
1.مادرزن ومادراوومادربزرگ پدری ومادری زن(به عقددائم یاموقت،صغیره یاکبیره،ولو بازن نزدیکی نکرده باشد محرم دائمی هستند.حتّی بعدازطلاق یاانقضای مدّت.[97] ﴿وَأُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ﴾(سوره نساء:23)
2.دختر همسرازشوهر دیگر که بااو همبستر شده یادرعقداوست.امّااگرهمبستر نشده واورا طلاق داد،می تواندبادخترش ازدواج کند. ﴿ وَرَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسَائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ﴾(نساء:23)
3. زن پدر(نامادری) حتّی بعدازفوت پدرویاطلاق،محرم وازدواج بااو حرام دائمی است.﴿وَلا تَنکِحُوا مَا نَکَحَ آبَآؤُکُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ﴾ (نساء:22)
4.ازدواج بادوخواهردریک زمان حرام است.امااگرخانمش فوت کندویاطلاق بگیرد، بادیگری می تواندازدواج کند.
محارم سببی به خانم: پدر وپدربزرگ همسر،پسرونوه،خواهرزاده(پسر خواهر)،برادر وپسر برادر،عمو وعموی پدرومادر،دایی و دایی پدرومادر.
-زن ومردی که باهم ازدواج کرده وهردو ازازدواج قبلی فرزنددارند،فرزندانشان چه صغیریاکبیر به هم نامحرمند.
-عروس زن ازشوهردیگر به مردی که بااوازدواج کرده،نامحرم است.
–محارم سببی برزن:شوهر،پدر وپدرشوهر،پسرشوهر ازهمسردیگر ونوه او،شوهرمادر(به شرط همبستر شدن) ودامادبرزن محرم هستند.
امّا شوهر خواهر،وبرادر شوهر نامحرمند.[98]
چهار.ربیبه (دخترهمسراز شوهرقبل)
ودختران همسران شما(ربائب) که دردامان شمایند (وتحت سرپرستی شما پرورش یافته اند)ازآن همسرانی که باآنان آمیزشی داشته اید، برشماحرام هستند.وامّااگرآمیزش نداشته اید،برشما گناهی نیست که مادرشان رابه طلاق یا اتمام صیغۀ موقّت ویا بخشش مدّت –رهاساخته باآنان ازدواج کنید.[99]
(ربائب))جمع ((ربیبه ))به معنی تربیت شده. مادرانی که پس از شوهراوّل ازدواج می کنندودختران خردسالی دارندکه نیازبه سرپرست هستند.اینان درحقیقت بمثابۀ دخترانسان ودردامن وخانه اوبزرگ می شوند.قید ((فی حجورکم))نیز به همین معناست.
((ربیبه)) به دختر همسر ازشوهرقبلی گفته می شود.که همچون دخترشمابرشما محرم است.ولی به پدر وفرزندان شما نامحرم می باشد.
اگرزنی راعقد(دائم یاموقت) کردوبااوهمبستر شد،دختر ونوۀدختری وپسری آن زن هرچه پایین روند،وحتّی دخترانش که بزرگ شده ومثلاً شوهرکرده اند،به آن مرد، محرم (دائمی)می باشند،ولوآن که مادرشان ازشما طلاق گرفته وبعداً ازشوهرسوّم به دنیا بیایند.
ولی اگر بازن نزدیکی نکرده وفقط عقدمحرمیّت خوانده، تاوقت عقد نمی تواند بادختر او ازدواج کند.امابعدازپایان عقدمی تواند بادخترش ازدواج کند.[100]
البته برخی مراجع مانندآیة ا… سیستانی احتیاط واجب درعدم ازدواج دارند،[101]اگرزن انسان ازشوهر دیگرش دختری داشته باشد،انسان می تواند آن دختررابرای پسرخود که ازآن زن نیست عقد کند.و(همچنین)می توانددخترخودرا که ازآن زن نیست به ازدواج پسرآن زن از شوهرسابقش درآورد. واگر دختری را برای پسرخود عقدکند می تواند بامادر آن دخترازدواج نماید.[102]
پنج. عروس(همسرفرزند)
برشماحرام است…وهمسران فرزندانتان ازنسل شما.[103]
همسرفرزند(عروس)برپدرمحرم وا زدواج بااو حرام است.
شش. همسر فرزند خوانده
همسر فرزندخوانده،حکم عروس انسان را نداردومحرمیّت وسایرشرایط برآن بارنمی شود.لذا اگر همسر فرزند خوانده اش از شوهرش جدا شد،(به طلاق یامرگ فرزندخوانده )می تواندبااوازدواج کند.
درسنّت جاهلی همسرپسرخوانده رامحرم می شمردند،وخداونداین سنّت جاهلی را به واسطۀ پیامبرخدا(ص)برهم زد.
زیدبن حارثه ، -فرمانده شهیدجنگ موته-،فرزندخوانده پیامبر(ص)،غلام خدیجۀ کبری ،که به پیامبر(ص) بخشیده بود.رسول خدا(ص)خود،برایش خواستگاری رفت وزینب دختر جحش(دخترعمّه خودرا)برایش خواستگا ری کرد.بعداز مدّتی زندگی،زیدهمسرش را طلاق داد.وبه دستورخدا،پیامبرمأمورشد،زینب را به همسری خویش برگزیند.
قرآن زید فرزندخواندۀ پیامبر(ص)را برای مؤمنان مثال می زندورسول خدا(ص)دراین عمل پیشگام می شود تااین سنّت جاهلی را بشکند.درسوره احزاب آیه37می فرماید:
پس هنگامی که زیدنیازخودراازهمسرش به پایان برد(واوراطلاق داد) وی رابه همسری تودرآوردیم تابرای مؤ منان نسبت به ازدواج باهمسران پسرخوانده هایشان حرجی نباشد.زمانی که نیازشان را ازآنان به پایان برده باشند.دستورخداشدنی است.[104]
هفت.حرمت دائمی ازدواج با نامادری
نامادری(زن بابا) ولوعقدموقّت باشدبه فرزندمحرم دائمی می شود،وفرزند نمی تواندبانامادری خودازدواج کند،و لوپدرهیچ تمتّعی نبرده ودخولی صورت نگرفته باشد.مانندعقدچندساعته دختربچّه شیرخواریادوساله جهت محرمیت بامادرش.این دختر وقتی بزرگ شد،نمی تواندباپسرکسی که اورا عقدکرده،ازدواج کند.چون نامادری او می شود. [105]
قرآن درسوره نساءآیه 22می فرماید:
وبا زنانی که پدرانتان به ازدواج خوددرآورده اند،ازدواج نکنید،مگرآنچه درگذشته (پیش ازنزول این حکم) انجام شده است، ازدواج با(نامادری )بسیارزشت وموجب دشمنی وراه بدی است.[106]
این عمل زشت درعصر جاهلیّت رواج داشت.واسلام براین عمل ناپسندجاهلی خط بطلان کشید.
درآیه سه تعبیرشدیددرمنع این نوع ازدواج آمده است:
یک.این عمل بسیارزشت است.﴿إِنَّهُو کَانَ فَاحِشَةً﴾
دو. مورد تنفرافکارعمومی است.طبع سلیم آن را نمی پسندد.﴿وَمَقْتاً ﴾
سه .راه نادرستی است﴿سَآءَسَبِیلاً﴾
این نوع ازدواج را تنفرآمیزمی خواندندواگرفرزندی به دنیامی آمد آن را((مقیت)) (فرزنذموردتنفّر)می نامیدند.[107]
نامادری درحکم مادراست وتجاوزبه حریم پدر وهتک حرمت اوبشمار می آید.
هشت.حکم فرزندخوانده
فرزندخوانده،نامحرم است،اگردخترباشدبه مردواگرپسرباشدبه زن نامحرم است.
سؤال:کودکی رابه فرزندخواندگی پذیرفت ودرثبت احوال اورا سیدعلی ثبت نام کردندولی اوسید نبود.
امام خمینی(ره):برفرزندخواندگی آثارشرعی بُنوّت مترتب نمی شود،وکسی که ازطرف پدرواقعی اش سیدنیست، آثارواحکام سیادت را ندارد.ولی به هرحال نگهداری کودک بی سرپرست شرعاً عمل بسیار خوب و پسندیده ای است.[108]
این عمل درجامعه داردانجام می گیرد وافرادی بچّه های یتیم و بی سرپرست راازبهزیستی به فرزندخواندگی می پذیرند وبزرگ می کنند.عمل خوبی است،لیکن بایدبرای محرمیت راه شرعی پیداکرد.
راههای محرمیت پسرخوانده بازن :
1.شیر خوردن اززن (که مادررضاعی او شود).
2.شیرخوردن ازخواهریادخترخواهرزن(خاله اوشود).
3.شیرخوردن ازمادرآن زن (که برادر اوشود)
4.عقدمحرمیت بین آن پسرودخترآن زن(اگردختری باشدتابشوددامادش).
5. شیرزن برادر یادختربرادرکه بشودپسربرادر رضاعی(عمّه)
راههای محرمیت دخترخوانده بامرد:
1.صیغۀ عقدموقت باپدرمرد بااجازۀ حاکم شرع (نامادری شود).
2.صیغۀ عقدموقت باخودمرد بااجازۀ حاکم شرع (همسر او شود).
3.شیرخوردن ازهمسر مرد(دختر رضاعی او شود).
4.شیر خوردن از زن برادر(عموی او شود)
5. شیرخوردن ازمادر مرد(خواهررضایی او شود)
6.شیر خوردن ازخواهرمرد(دایی او شود)
ولی شرعی فرزند خوانده :
1.ولی فقیه.
2.نماینده ولی فقیه که اجازۀامورحسبیه دارد.
3.امام جمعه ها باحکم ولی فقیه.
4.مراجع یانمایندگان آنان که اجازۀ امورحسبیه دارند.
5.پدرفرزندخوانده.
6. جدّ پدری وجدّجدّ فرزندخوانده.
7. منصوب ازجانب پدر یاجد.
فصل پانزدهم.حقوق متقابل زن وشوهر
زن ومرددرزندگی مشترک نسبت به یکدیگر وظایف و حقوقی دارند. اگربه این وظایف و حقوق عمل شود،کا نون خانواده ثبات وآرامش پیداوشیرین می شود و کشمکش ها وجدایی هابه حداقل می رسد.
امام علی (ع)فرمود:کسی را بردیگری حقّی نداردمگرآن که اونیز براین شخص حقوقی دارد وآن دیگری رابراین شخص حقی نیست،مگر این که این شخص هم حقّی دارد.[109]
مقام معظم رهبری امام خامنه ای (مدظله العالی)درلزوم رعایت حقوق متقابل همسران فرمود:
محبّت درصورتی خواهدماندکه طرفین حقوق یکدیگروحدودخودرا رعایت کنندوازآن تخطّی وتجاوزنکنند؛ یعنی درواقع هرکدام ازاین دوطرف که دوشریک هستند وباهم زندگی را بنا می کنند،سعی کنندکه جایگاه خودرا دردل وذهن وفکرطرف مقابل،جایگاه راسخ ونافذی قرار دهند.یعنی همان نفوذمعنوی؛همان ارتباط وپیوند قلبی زن وشوهر.حقوق اسلامی براین است.[110]
یکسان بودن ارزش معنوی زن ومرد
ملاک کمال یابی،انسانیت است،نه جنس مرد ونه جنس زن.
ازمنظرقرآن، مردوزن دروصول به مقامات معنوی وکمالات انسانی درشرایط یکسان برخوردارند.ومردان هیچ برتری معنوی برزنان ندارند، حتی درقرآن برخی زنان الگوی مؤمنان مردوزن معرفی شده اند.(تحریم:11)
خداوند درسوره آل عمران آیه ۱۹۵می فرماید:یقیناً من عمل هیچ عمل کننده ای از شما را از مرد یا زن که همه از یکدیگرند (وازیک جنس) تباه نمی کنم.[111]
ودرسوره نحل آیه 97می فرماید:هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاكيزه اى حيات [حقيقى] بخشيم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مى دادند پاداش خواهيم داد.[112]
درسوره غافرآیه 40می خوانیم:… و هر كه كار شايسته كند چه مرد باشد يا زن در حالى كه ايمان داشته باشد در نتيجه آنان داخل بهشت مى شوند و در آنجا بىحساب روزى مى يابند.[113]
علّامۀ طباطبایی (ره)ذیل آیۀ199آل عمران می نویسد:
مشاهده وتجربه، این معنی را ثابت می کندکه مردوزن دوفرد،ازیک نوع وازیک جوهرند،جوهری که نامش انسان است.چون تمامی آثاری که ازانسانیّت درصنف مردمشاهده شده،درصنف زن نیزمشاهده شده است.(اگردرمرد فضائلی ازقبیل سخاوت،شجاعت،علم،خویشتن داری وامثال آن دیده شده درصنف زن نیزدیده شده است)آنهم بدون هیچ تفاوت.بطورمسلّم ظهورآثارنوع،دلیل برتحقّق خودنوع است.پس صنف زن نیزانسان است.بله این دو صنف دربعضی آثارمشترک(نه آثارمختص ازقبیل حاملگی)ازنظر شدّت وضعف اختلاف دارند.ولی صرف شدّت وضعف دربعضی صفات انسانیّت، باعث آن نمی شودکه بگوئیم نوعیت درصنف، باطل شده واودیگرانسان نیست.وبااین بیان روشن می شودکه رسیدن به هردرجه ازکمال که برای هرصنف میسّرومقدوراست برای صنف دیگر نیزمیسّر وممکن است ویکی ازمصادیق آن است کمال های معنوی است.[114]
یک.وظایف مردان
مسئولیت مردوزن در خانواده
مسئولیت مرد | مسئولیت زن |
1.سرپرست خانواده در ادارۀ زندگی | 1.اطاعت پذیری از همسر(حسن التبعّل ) |
2.تأمین هزینۀ زندگی (نفقه) | 2.حفظ آرامش وگرم نگهداشتن کانون خانواده (لتسکنواالیها) |
3.تهیه مسکن | 3.حفاظت و صیانت ازخانه د رغیاب شوهر |
4. هدایت صحیح وتربیت خانواده روان شناختی روحیۀ زنان | 4. حفظ غرورواقتدارمرد |
5.مشفق ومهربان وخوش اخلاق باخانواده | 5.تأمین خواسته ی شرعی مرد(تمتع) |
6. آسان گرفتن برخانواده | ۶.خودآرایی وزینت برای همسر |
7.تحمّل اخلاق ناشایست همسر | ۷.مواظبت درایام حمل و شیر دهی |
8.کاروخدمت درخانه(کمک به خانواده) | ۸. اهتمام به تربیت فرزندان |
9.پرهیزاز همسرآزاری | 9.پرهیزازناشزه وناسازگاری |
1.مدیریت وسرپرستی خانواده
خانواده، واحدکوچکی ازجامعه است که برای ثبات وچرخیدن چرخ زندگی،نیازمند به سرپرست ومدیرواحداست. همانندجامعۀ بزرگ که نیازمندرهبری واحداست.
قرآن سرپرستی ومدیریت خانواده را به دلایلی به مردان سپرده است.
درسوره نساءآیه34می فرماید:مردان سرپرست وخدمتگزارزنانند.بخاطربرترهایی که خداوندبرای بعضی نسبت به بعضی دیگرقرارداده است و به خاطر انفاق هایی که ازاموالشان(درموردزنان) می کنند. [115]
قوّامون در(ٱلرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی ٱلنِّسَآءِ)ازقیام،جمع قائم وقیم یعنی مسئول قیام به امرشخص دیگر.[116]یعنی مردان سرپرستی زنان رابرعهده می گیرندوعهده دارتدبیر زندگی مشترک می گردند.البته منظورازاین تعبیر، استبداد واجحاف وتعدّی به حقوق همسرنیست .بلکه منظورراهبری واحدمنظّم باتوجه به مسئولیت های لازم است.[117]
ریاست خانواده مقامی است که برای تثبیت ومصلحت خانواده به مرد داده شده است،نه آن که امتیازوحقّ فردی مرد باشد.بطوری که او خیال کند اعضای خانواده برای اوبه منزلۀ برده به حساب می آیندوهرنوع اعمال قدرتی که خواست می تواندانجام دهد.این مقام نشانۀ کمال وتقرّب الی الله نیست،بلکه یک مسئولیّت اجرایی است،همانندیک مدیردرکارهای اجرایی یک کشور. [118]
البته این قانون ممکن است استثناءاتی هم داشته باشد،مثلاًمرد،بدلایلی ناتوان است.دراین صورت زن مدیریت و سرپرستی خانواده را به عهده می گیرد.
دلایل واگذاری مدیریت وسرپرستی خانواده به مردان،خصوصیاتی است که درمردان وجوددارد.قرآن می فرماید: و مردان بر آنان برترى دارند. (وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ﴾(بقره:228)
درآیۀ 34نساءکه گذشت به دودلیل اشاره می کند:
یک:درمردان دوخصلت:((ترجیح قدرت تفکّربراحساسات))و((توان جسمی))به مردان اجازه می دهدباتدبیر واندیشه زندگی را اداره وباقدرت ازحریم خانواده دفاع نمایند.قرآن بااشاره به این دلیل می فرماید:خداوندبه مردان توان جسمی بیشتری داده تاازپس کارهای سنگین که زنان قادربه انجام آن نیستند،برآیند. درعوض خدواندبه زن ها،عاطفه ومهرورزی داده است. ﴿بِما فَضَّلَ ٱللهُ بَعْضُهُمْ عَلَی بَعْض﴾
دو.تامین هزینه زندگی(نفقه)﴿وَبِمَاأَنْفَقوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ﴾.باعنایت به این نکته که حرف «با»در«بما» سببیّت است.
نکات :
نکته یک:درنظام خلقت،جهت تأمین نیازمندی ها وگذران زندگی،برتری هایی به برخی انسان ها داده شده است.واین عدالت است نه تساوی.اگرخداوندبه همه یک نوع استعداد می داد چرخ زندگی ازکارمی افتاد.
نکته دو:آیه اشاره به مدیریت وکارهای اجرایی دارد نه معنویت وکمال.
درکارهای معنوی هریک اززن ومردجهت کمال یابی ورسیدن به حیات طیّبه،خودباید تلاش کنند﴿ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللَّهِ أَتْقَاكُمْ﴾(حجرات:13) مردبودن ،هیچ فضیلت وبرتری معنوی برزن ندارد.درکارهای اجرایی خداوند امتیازاتی به او داده است.بدین جهت خداوند کارهای اجرایی مانند:نبوّت،امامت،ولایت،مرجعیّت،قضاوت،جهادو….رابرای مردان قرارداد.البته یک زن می تواندبه درجۀ اجتهادبرسدامّانمی تواند مرجع تقلیدشود.درمقابل خداوندقدرت عاطفی ومهرورزی وجاذبه ای به زن داده که به مردنداده است.
نکته سه:درنظام خانواده،بخش سخت افزاری برعهدۀ مردوبخش نرم افزاری برعهدۀ زن است.مرد موظّف است زندگی را مدیریّت کند.ونفقه وهزینه های زن وبچّه را برعهده گیرد.ولی تربیت فرزندان،حفظ آرامش منزل(به جهت خصوصیّت عاطفی ومهرورزی)برعهدۀ زن است(ازدامن زن مردبه معراج می رود).مردبه مثابۀ آجروزن به مثابۀ ملات بین آجرهاست.
تفاهم زن ومردوعمل به تکلیف ووظایف به مانند:دوسیم برق فازونُل،به زندگی روشنایی وگرمی می بخشد.
تفاوت انسان ها ازلحاظ استعداد و طبیعت بین مردها وزنهایک قانون کلّی است،تا دردنیا چرخ زندگی بچرخد، وکسی اززن ومرد نباید آرزو داشته باشد:ای کاش جای دیگری بود.خداونددرسوره نساءآیه32می فرماید: برتری هایی راکه خداوندنسبت به بعضی ازشمابربعضی دیگرقرادداده آرزو نکنید،(این تفاوتها طبیعی وحقوقی برای حفظ نظام اجتماع شماوطبق اصل عدالت است.ولی بااین حال)مردان نصیبی ازآنچه به دست می آورنددارندوزنان نصیبی.(ونباید حقوق هیچ یک پایمال گردد) و از فضل (و رحمت و بركت) خدا بخواهيد و خداوند به هر چيز دانا است.[119]
درشان نزول آیه آمده است: ام سلمه (از همسران پيامبر) به پيامبر (ص) عرض كرد: چرا مردان به جهاد مىروند و زنان جهاد نمىكنند؟ و چرا براى ما نصف ميراث آنها مقرر شده؟ اى كاش ما هم مرد بوديم و همانند آنها به جهاد مىرفتيم، و موقعيت اجتماعى آنها را داشتيم” آيه فوق نازل گرديد و به اين سؤالات و مانند آن پاسخ گفت.[120]
2.وجوب نفقه وهزینۀ زندگی
هزینۀ زندگی وخانواده برعهدۀ مرداست.مانند:خوراک،پوشاک،دارو و درمان ومسکن.
قرآن درسوره نساءآیه 34می فرماید: مردان سرپرست زنان هستند….به جهت این که هزینه زندگی را برعهده دارند. [121]
و بر آن كس كه فرزند براى او متولد شده [پدر]، لازم است خوراك و پوشاك مادر را به طور شايسته بپردازد. ﴿وَعَلَی ٱلْمَوْلُودِ لَهُورِزْقُهُنَّ ﴾(بقره:233)
«مولودٌله» یعنی زوج و «هنّ» در«رزقهنّ» یعنی زوجات.
درروایتی بلندازپیامبر(ص)چنین آمده است:حق زن برهمسرش آن که هزینه خوراک وپوشاک وی را بپردازد.وبه اونمازوروزه وزکات یاددهد. [122]
پیامبر(ص): تلاش برای زندگی همانند مجاهددرراه خداست . [123]
1/2. مقدار نفقه
مقدارنفقه چقدراست؟
پاسخ:مخارج زندگی ونفقه همسر،مقدارمعینی ندارد.هرکس به اندازه درآمدوتوان خود بطورمتعارف هزینه کند وکم نگذارد.درقرآن سوره طلاق آیه7می خوانیم:
آنها كه امكانات وسيعى دارند بايد از امكانات وسيع خود انفاق كنند، و آنها كه تنگ دستند از آنچه كه خدا به آنها داده انفاق نمايند، خداوند هيچكس را جز به مقدار توانايى كه به او داده تكليف نمىكند، خداوند به زودى بعد از سختيها آسانى قرار مىدهد.(هرکس به اندازه توانایی هزینه کند.)[124]
در پايان آيه، براى اين كه تنگى معيشت، سبب خارج شدن از جاده حق و عدالت نگردد، و هيچ يك زبان به شكايت نگشايند، مىفرمايد:” خداوند به زودى بعد از سختي ها، آسانى و راحتى قرار مىدهد” (سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْراً).يعنى غم مخوريد، بي تابى نكنيد، دنيا به يك حال نمىماند، مبادا مشكلات مقطعى و زودگذر، رشته صبر و شكيبايى شما را پاره كند.[125]
مخارج اولادتازمانی که نتواندخودرااداره کندواجب است.[126]
2/2. وسعت برخانواده
درروایات برتوسعه وخوب هزینه کردن درخانه آمده است:
امام سجّاد(ع):خوشنودترین شمانزدخداکسی است که برخانواده اش توسعه داشته باشد. [127]
امام رضا(ع):شایسته است مرد برخانواده دست ودل بازباشدتاتمنّای مرگش رانکنند. آنگاه آیه وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ …راتلاوت کردندوفرمودند:خانواده اسیرمرد است.سزاواراست که مردبه هنگام برخورداری ازنعمت برخانواده توسعه دهد.[128]
پیامبر(ص):ازما نیست کسی که وضع مالی اش خوب است ولی برخانواده اش تنگ وسخت می گیرد. [129]
3/2. نفقۀ حلال
چه لقمه ای سر سفرۀ خانواده مان بگذاریم؟
مهم ترازتوسعه برخانواده،حلال بودن نفقه وهزینۀ زندگی است،تاآثارخوبی درزندگی بگذاردومسیرکمال را هموارسازد.
درآمدهای حرام ونامشروع علاوه برعقاب اخروی،آثاروضعی نامطلوبی برزندگی وخانواده وفرزندان می گذارد. خوردن لقمۀ حرام در اخلاق ورفتارآدمی تأثیروضعی می گذارد.مانندکسی که ناداناسته به جای آب شراب بنوشد،مست می شود.
درروزقیامت خانواده ازسرپرست خود شکایت دارد،که چرامال حرام به زندگی آنها آورده است!
لقمۀ حلال، لقمه ای که حقّ النّاس وحقّ الله(خمس وزکات)درآن نباشدوازراه شغل های مناسب وحلال وعرق جبین به دست آید.
نفقۀ واجب را نمی توان ازخمس وزکات داد.پرداخت زکات به زن غیردائم جائزاست.به شرط آن که نفقۀ او به واسطۀ شرط برشوهرواجب نباشد.
پرداخت زکات به زن ناشزه جایزنیست.[130]
4/2. شرط وجوب نفقه
نفقۀ زن برشوهر،بادوشرط واجب است:((عقددائم))و((تمکین))[131]مگرآن که زن دارای عذرشرعی باشد[132](مانند عادات ماهانه،روزۀ واجب و…).برزن ناشزه نفقه واجب نیست.پرداخت نفقه به همسرغیردائم واجب نیست،مگرآن که درعقدشرط کرده باشد.
5/2. نپرداختن نفقه وخرجی
در صورت نپرداختن نفقه توسط مرد، آیا زن حق دارد از مال شوهر بردارد؟
امام خمینی:زن مطیع، اگر مطالبۀ خرجی زندگی کندوشوهر ندهد،می تواندبه حاکم شرع یا مؤمنین شکایت برد. واگرراهی ندارد می تواند هرروز به اندازۀ خرجی آن روز بدون اجازه از مال او بردارد،و اگر ممکن نیست اطاعت او از شوهر واجب نیست.[133]
شکایت هندازابوسفیان
هندزن ابوسفیان نزدرسول خدا(ص) آمدوگفت:ابوسفیان بخیل است.خرجی نمی دهدتا من و بچه ام کفافمان باشد.مگرآن که مخفیانه از مال اوبردارم،آیا برمن چیزی هست؟
پیامبر(ص)فرمود:به اندازه کفاف برای خودوفرزندت بردار.[134]
شهید ثانی در مسالک در تحلیلی از روایت، ده نکته را برداشت کرده است:
۱.جوازخروج زن ازخانه بدون اذن شوهر برای سؤال شرعی.
2.صدای زن،عورت نیست،و اِلّا پیامبر(ص) تذکّر می داد.
3.جواز گفتن صفات بد شوهر در غیاب او.
4.زوجه می توانداز مال شوهرش به جای حقش بردار.
5.آنچه برمی دارد،از جنس حقش باشد یاغیرآن .
6.پیامبر(ص) بدون درخواست بیّنه حرف هندرا قبول و قضاوت کرد.
7.زن می تواندبرای دفاع از حقّش تظّلم و شکایت کند.
8.این عمل از باب قضاوت است.
9.مادرمی توانددرحیات شوهر قیّم بچّه هایش باشد.
10.نفقه زوجه و بچّه به قدر معروف است و حدّشرعی ندارد. [135]
برخی گفته اند،روایت ازباب استفتاءودر مورد خاصّ هنداست وعمومیت ندارد.
6/2. هزینۀ درمان همسر
س:آیا هزینۀ درمان زن برعهده همسر است؟
امام خمینی(ره):هزینۀ متعارف ومعمول درمان زوجه (که معمولاًبرای هرکسی اتفاق می افتد)به عهدۀ زوج است.ولی بیماری های سخت که گاهی پیش می آید مخصوصاً در صورتی که هزینۀ زیادی داشته باشد جزء نفقه نمی باشد.[136] همچنین آیتا…صافی.[137]
آیة ا… خامنه ای:هزینۀ متعارف درمان زن به عهدۀ شوهراست وبیماری های صعب العلاجی که زوجه به طور اتفاقی به آن مبتلامی شودولو نیازمندبه هزینۀ زیادی است مشروط به این است که شوهر به حرج نیفتدوامید به شفاء بلکه اطمینان به معالجۀ زوجه داشته باشد نیز برذمۀ زوج است.[138] همچنین آیة ا… سیستانی.[139]
آیة ا… مکارم:مداوا در حدّ متعارف جزء نفقه است. [140]
7/2. نفقۀ زن حامله ناشزه
س:آیا نفقه زن حاملۀ ناشزه برعهدۀ همسر است؟
امام خمینی(ره):برشوهرواجب نیست.[141]
آیة ا… خامنه ای:نفقۀ خودش بانشوز ساقط است(ازاین فتوا استفاده می شود که نفقۀ بچه برعهده پدراست)[142]
8/2. خرید هدیه
ابن عباس ازپیامبر(ص):هر كه به بازار در آيد و هديهاى بخرد و براى خانوادهاش ببرد همچون كسى باشد كه صدقهاى براى نيازمندان برده است و بايد نخست به دختران هديه دهد؛ چرا كه به راستى، هر كه دخترى را شادمان كند گويا يك نفر از نسل حضرت اسماعيل عليه السّلام را از بردگى رهانده است، و هر كه پسرى را شادمان نمايد گويا از ترس خدا گريسته است و هر كه از ترس خدا بگريد خداوند او را به بهشت پر نعمت درآورد. [143]
9/2. باقیماندۀ نفقه و خرجی منزل
س: نفقه و پولی که شوهر به همسرش می پردازدمانندخریدموادغذایی،لباس،دکترو…، آیابرای زن مالکیت می آوردویا فقط اباحۀ تصرف(به اصطلاح تنخواه)است؟به عبارت دیگرپولی که دراثرقناعت وصرفه جو یی ازهزینۀ خانه توسط زن اضافه می آید متعلق به زن است ویا باید به شوهر برگردانده شود؟
امام خمینی (ره):اگرزن باصرفه جویی درمخارج پول اضافه بیاوردملک اوست ومردحق استرداد ندارد.[144]
آیة ا…خامنه ای:اگرنفقه واجبه باشد،زن آن رامالک می شودواگرکمک خرجی خانه باشدبایددرامورمربوط به خانه صرف شودو اگر مازاداورا بخشیده باشدزن مالک می شود.[145]
آیةا…مکارم:نفقه، ملک زن می شود.اگرحق نفقه را مردبرزن واگذارکند زن در مصرف آن مختاراست.[146]
نکته:۱-اگرمردبه همسرش بگوید:هرمقدار که از هزینه و خرج خانه اضافی آمد،مال خودت،دیگر مردحق استردادپول را ندا رد.
۲.مردی مبلغی را به عنوان نفقه به همسرش می دهدوبه مسافرت طولانی می رود،آنچه زن به واسطۀ قناعت(ویاروزه گرفتن)اضافی آورده از خود زن است ومرد حق نداردآن را پس بگیرد.
3. تامین مسکن
ازحقوق مسلّم زن برشوهرخویش،مسکنی متناسب باشأن وموقعیّت اجتماعی اوبه صورت اجاره،ساخت یاخرید است..
امام خمینی(ره):زن استحقاق داردکه مرد،اورادرخانه ای که به حسب عادت،لایق وشایستۀ امثال اوست سکونت دهدوبایدازاسباب وامکانات منزل آنچه بدان نیازمنداست،داشته باشد….تفاوتی نمی کندکه خانه عاریه ای باشدیااستیجاری یاملکی….[147]
1.هنگامی که امیرمؤمنان (ع)با فاطمۀزهراازدواج کرد،رسول خدا(ص)به وی فرمود:یاعلی خانه ای برای همسر خویش جستجو کن.علی(ع)هم خانه ای که فاصلۀ چندانی باخانۀ پیامبرنداشت،فراهم آورد.[148]
2.حتی زنان مطلقه تاوقتی کامل جدا نشدند حق مسکن دارند. درسوره طلاق آیه6 آیه1آمده:آنان(زنان مطلقه رجعی)راهرجا خودتان سکونت داریدودرتوانایی شماست سکونت دهید.
– آنان(زنان مطلّقه) راازخانه هایشان بیرون نکنید،آنهاهم بیرون نروند. [149]
تعبیر((بیوتهّن))درآیۀ شریفه یعنی خانه هایشان،نه خانۀ شوهرشان،حکایت ازحقّ مسکن برای خانواده ها ست.
3.سعیدبن ابی خلف می گوید: ازابوالحسن موسی بن جعفر(ع)ازحکمی درباب طلاق پرسیدم؟فرمود:….زنی که شوهرش اورابرای نخستین بارطلاق داده است تازمانی که عدّۀ طلاق اوتمام شود،می توانددرمنزل شوهربماندوتا پایان عدّه حق نفقه ومسکن دارد.[150]
4. خوش اخلاقی ومهربان
زندگی برپایۀاخلاق،مودّت ورحمت استواراست.
قرآن درسوره نساء،آیه 19می فرماید: بازنان به صورت معقول وپسندیده معاشرت کنید.(لذا می بایست نسبت به آنان اظهارمحبّت کرد.)[151]
قرآن درسوره طورآیه26یکی ازراههای بهشتی شدن مردان را مشفق ومهربان بودن نسبت به خانواده بیان کرده است.«گفتندمانسبت به خانواده مان مشفق ومهربان بودیم.[152]
((مشفقین))ازمادّۀ((اشفاق))هرگاه باحرف((فی))متعدّی شود،مفهوم توجّه وعنایت ومحبّت درآن بیشتر است ،واگربا کلمۀ ((من))متعدّی شود.مفهوم خوف وترس درآن ظهوردارد.[153]
علّامۀ طباطبایی(ره) درتفسیرآیه می نویسد:معنای آیه چنین می شود:ما دردنیا نسبت به خانوادۀ خوداشفاق داشتیم، همۀ آنان رادوست می داشتیم وبه سعادت ونجاتشان ازمهالک وضلالت ها عنایت داشتیم،وهم ازاین که مبادا گرفتارمهالک شوند می ترسیدیم،وبه همین منظوربه بهترین وجهی باآنان معاشرت می کردیم،ونصیحت ودعوت به سوی حق راازایشان دریغ نمی داشتیم.[154]
بهشتی ها می گویند:همین محبّت باعث شدخداوندبرمامنّت نهدوماراازعذاب دردناک نجات دهد.﴿فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَیْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ ٱلسَّمُومِ﴾(طور:27)
امام رضا(ع)فرمود:دلها به کسانی گرایش دارندکه به آنان محبّت می کنندوکینۀ کسانی را بردل می گیرند که به آنان بدی می کنند. [155]
قرآن درسوره نساء:19 می فرماید: با شا یستگی باآنان معاشرت داشته باشید.[156] (برخانواده آسان بگیرید،آنان راتحت فشارقرارندهید.)حتّی اگرازهمسرتان رضایت نداریدوازاوخوشتان نمی آید باآنان بدرفتاری نکنید، چه بسا از چيزى كراهت داريد و خداوند در آن نيكى فراوان قرار داده است.(چراکه ممکن است شمادر تشخیص اشتباه کرده باشید)
یکی ازمصادیق “خیرکثیر” فرزندان صالح وارزشمنداست .
واژۀ ((تکرهوا))بااین مضمون درقرآن فقط دردو موردآمده:درموردجنگ (سورۀبقره آیۀ216)ودرمورد همسر(همین آیه.)
امام علی(ع)درموردرفتارخودنسبت به همسرش فاطمه(س)فرمود:به خداسوگند!هیچ گاه فاطمه(س)رابه خشم نیاوردم واورابرکاری که میل نداشت وادارنکردم تا زمانی که خداونداورا به نزدخودبرد.[157]
5.پرهیز ازبدرفتاری وبداخلاقی باخانواده
پیامبرفرمود:بدترین مردم کسی است که برخانواده اش سخت بگیردوبدرفتاری کندپرسیدند:یارسول الله چگونه سخت بگیرد؟
فرمود:هنگامی که مردواردخانه شود،زنش ازاومی ترسد،وبه لرزه می افتد،بچّه هایش فرارمی کنند.لیکن وقتی که ازخانه بیرون رفت،همسرش خوشحال می شود وبابچّه هایش انس می گیرد.[158]
6.روان شناختی روحیه زنان
ازعوامل آرامش وشادی زندگی، شناخت روحیّۀ زنان توسط مردان است.
پیامبرخدا(ص): زن لُعبه (بازیگر)است.هرکسی اورابه بازیگرفت ضایعش نسازد. [159]یعنی زن دراختیاروتسلیم مرداست.این مرداست که چون کارگردان ماهر،می تواندزن را به بازی بگیردوهمراه خودکند.ولی دراین بازی اوراتباه نکند. بلکه به سوی ارزش های الهی هدایت کند.
امام علی(ع)فرمود: كارى كه برتر از توانايى زن است به او وامگذار، كه زن گل بهارى است، نه پهلوانى سخت كوش . مبادا در گرامى داشتن زن زياده روى كنى كه او را به طمع ورزى كشانده براى ديگران به ناروا شفاعت كند [160].
گل وریحان ظریف است،وباید بانرمی باآن برخوردکرد.
7. تربیت وهدایت صحیح خانواده به دین داری
مردنسبت به هدایت وتربیت درست زن و بچّه ها درراه خدا وارزش های الهی مسئولیّت دارد.
می بایددرحفظ سلامتی جسمی وروحی خانواده وعدم انحراف آنان ازاسلام ناب وخداباوری بکوشد،خانواده ای سالم وصالح تحویل جامعه دهد.
وقتی جامعۀ کوچک خانواده، راه درست را پیمودوارزش های الهی را پاس داشت وصالح شد،جوامع بزرگ که ازاین حلقه های کوچک تشکیل می شودنیز صالح خواهندشد.
امام علی (ع):زن بازیگر است.هرکس او راگرفت باید موعظه اش کند.[161]
قرآن درسوره تحریم آیه6 فرماید: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خود و خانواده خويش را از آتشى كه هيزم آن انسانها و سنگها است نگاهداريد، آتشى كه فرشتگانى بر آن گمارده شده كه خشن و سختگيرند، و هرگز مخالفت فرمان خدا نمىكنند و دستورات او را دقيقا اجرا مىنمايند! [162]
نکات آیه:
1.مرد به عنوان مدیرومربّی خانه وخانواده،خودباید به دستورات اسلام آشنا وعامل باشد،تادرهدایت خانواده خودبتواندهادی آنان باشدو به کژراهه نرود.
2. آیۀ شریفه تعبیربه ((قوا))(نگهدارید)فعل امرکرده است.اشاره به این مطلب است که اگرخانواده راازلحاظ معنوی ومعارف الهی ووظایف دینی رهاکنید،خواه یاناخواه منحرف شده به سوی آتش جهنّم پیش می روند واین شماهستید که باید آنهارا حفظ کنید.[163]
ابوبصیرمی گویدازآیۀ﴿قُواأَنْفُسَكُمْ…..﴾ازامام صادق(ع)پرسیدم:خودرامی توانم حفظ کنم ولی چگونه زن وفرزند خودرا ازآتش حفظ کنیم؟
امام (ع)فرمود:آنهاراامرکن به آنچه خدا آنان رادستورداده ونهی کن ازآنچه خداآنان رانهی کرده است،اگرطاعت کردند،توایشان را حفظ کرده وبه وظیفه ات عمل کرده ای.واگرنافرمانیت کردند،خودشان گنه کارند وتوآنچه رابرعهده داشته ای انجام داده ای.[164]
درسوره زمرآیه15آمده: بگو: زيانكاران واقعى كسانى هستند كه سرمايه وجود خويش و بستگانشان را در روز قيامت از دست دادهاند، آگاه باشيد زيان آشكار همين است.[165]
اگرمردی به اعمال نادرست خانواده اش مانندبی حجابی،بی نمازی و….رضایت داشته باشددرگناه آنان شریک است.[166]
درقیامت انسان های باایمان به همراه خانواده با ایمان خویش هستند.
و آنها كه ايمان آوردند و فرزندانشان به پيروى از آنان ايمان اختيار كردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنها ملحق مىكنيم.[167]
1/7. الگو گیری از پیشوایان دین
پیامبران وبزرگان،خانوادۀ خودرابه خداپرستی ،نماز،زکات وارزش های الهی سفارش می کردند،که بهترین الگوواسوه برای ماهستند.
1.ابراهیم خلیل و يعقوب فرزندان خود را (در بازپسين لحظات عمر) به آئين خداپرستی وصيت كردند (و هر كدام به فرزندان خويش گفتند:) فرزندان من! خداوند اين آئين پاك را براى شما برگزيده است و شما جز به آئين اسلام (تسليم در برابر فرمان خدا) نميريد. (بقره:132)
2.لقمان گفت: پسرم! چيزى را شريك خدا قرار مده كه شرك، ظلم عظيمى است. (لقمان:13)
پسرم! اگر به اندازه سنگينى دانه خردلى (عمل نيك يا بد) باشد و در دل سنگى يا در گوشهاى از آسمانها و زمين قرار گيرد خداوند آن را (در قيامت براى حساب) مىآورد، خداوند دقيق و آگاه است. (لقمان :16)
پسرم! نماز را بر پا دار، و امر به معروف و نهى از منكر كن، و در برابر مصائبى كه به تو مىرسد با استقامت و شكيبا باش كه اين از كارهاى مهم و اساسى است.(لقمان:17)
(پسرم!) با بى اعتنايى از مردم روى مگردان، و مغرورانه بر زمين راه مرو كه خداوند هيچ متكبر مغرورى را دوست ندارد. (لقمان:18)
(پسرم!) در راه رفتن اعتدال را رعايت كن، از صداى خود بكاه (و هرگز فرياد مزن) كه زشتترين صداها صداى خران است. (لقمان:19)
گاه تفاوت آموزش هایی که ما به فرزندانمان می دهیم وآموزش هایی که قرآن یادمی دهد،اززمین تاآسمان است.برخی آموزش های والدین به فرزندان،یاددادن موسیقی،بدحجابی،کلاه برداری،زرنگ بازی،دغل کاری، و… است!
8. تحمّل اخلاق بدهمسر
یکی ازوظایف شایستۀ مرد،صبوری درمقابل رفتارواخلاق تحمّل ناپذیر همسراست.زود عصبانی نشودوتصمیم به جدایی نگیرد.
مقدّس اردبیلی زن بداخلاقی داشت. ومی گفت:زن بداخلاق، نعمت است.
شیخ حسن خرقانی،عارف وسالک ایرانی ودارای کرامت،زن بداخلاق وناسازگاری داشته است.اوسوارشیرشده مارزنگی به دست گرفته می گوید:این همه کرامت به خاطرتحمّل بداخلاقی های زنم می باشد.[168]
سعدبن معاذ یکی ازاصحاب وفرماندهان پیامبر(ص)ازدنیارفت.پیامبرشخصاًاوراتشییع کرد.هفتاد هزارفرشته به تشییع اوآمدند.رسول خدا بادست خوداورادرقبرگذاشت وبادست خودلحدچید.مادرسعد گفت: ای سعد!بهشت برتوگوارا بار.پیامبر(ص)فرمود:ای مادرسعد!رها کن وبرای خداتکلیف تعیین نکن.برسعدفشارقبرواردشد. وقتی علّت راازپیامبرپرسیدند؟فرمود:اودرخانه بااهلش بداخلاقی می کرد.[169]
مردی که زن خویش را بیازارد،خداوندازاوتوبه وندبه وحسنه ای قبول نمی کند.گرچه شبها به عبادت وروزهاروزه بداردوبنده هاآزادکند،و بهترین اسبهادرراه جهاددهد،تااینکه زن ازاو راضی شود.پس اواولین کسی است که واردجهنّم می شود.[170]
9.پرهیزازکتک زدن زن
ازپیامبر(ص):هرکس زن خود را بی حق کتک کند درروز قیامت من دشمن او خواهم بود. [171]
همچنین فرمود:آیا مرد زنش را می زند، سپس بااومعانقه(همخوابی) می کند!. [172]
امام علی(ع) به فرماندهانش نوشت:زنان را با آزار دادن تحريك نكنيد هر چند آبروى شما را بريزند، يا اميران شما را دشنام دهند، كه آنان در نيروى بدنى و روانى و انديشه كم توانند .[173]
10.خدمت به خانواده
پیامبر(ص):ای علی!خدمت درخانه، کفاره گناهان کبیره،فرونشاندن خشم الهی،مهریه حورالعین است. و برحسنات ودرجات می افزاید. ای علی به خانواده درخانه کمک نمی کند،مگرصدیق یا شهید یا مردی که خیردنیا وآخرت راخواستاراست.[174]
همچنین:ای علی!ساعتی خدمت درخانه برترازعبادت هزارسال وهزارحج وهزارعمره (مستحبی)وبهترازآزادکردن هزاربرده ورفتن به هزارغزوه وجنگ وعیادت هزاربیماروتشییع هزارجنازه وپوشاندن هزاربرهنه وهدیه هزاراسب درراه خداوانفاق هزاردیناربه فقراء.وبهترازخواندن تورات وانجیل وزبوروفرقان وبرترازخریدن هزاراسیروآزادکردنشان وبهترازهزارقربانی وتقسیم بین مساکین است.و ازدنیا نمی رود مگرآن که جایگاهش را دربهشت می بیند.[175]
روزی پیامبر(ص) واردخانۀ علی(ع) شد،دید وی عدس پاک می کند.وزهرا(س)کناردیگ نشسته است. فرمود: بشنو ای علی!آن چه می گویم:به امرپروردگارم است.هرمردی درکارخانه به همسرش کمک کند،خداوندبه تعدادموهای بدنش برایش عبادت یکسال می نویسد.که روزها روزه وشبها به نمازبایستد.وخداوندپاداش صابرین وداودنبی ویعقوب وعیسی ع را به او می دهد.[176]
امام صادق علیه السّلام فرمود:علی علیه السّلام آب وگندم تهیه وفاطمه سلام الله علیها گندم راآردوخمیرمی کردونان می پخت. [177]
دو.وظیفه زن درزندگی
زن درعقد دائمی وظایفی دارد.ازقبیل:درستکاری،اطاعت پذیری ازهمسر،نیک شوهر داری ،صیانت ازخانه واموال درغیاب همسر.حفظ غرورواقتدار همسر،تأمین خواسته های شرعی همسر،ایجادمحیطی آرامش بخش واهتمام به تر بیت فرزندان.
قرآن سوه نساءآیه34،در توصیف زنان درستکار می فرماید: وزنان درستکار آنانی اندکه متواضعندودرغیاب(همسران خود)ازاسراروحقوق الهی،حفاظت می کنند.[178]
نکات آیه شریفه:
1.زنان می بایدصالح ودرستکارباشند وبه قوانین الهی تن دهندو به آن عمل کنند.(الصالحات)
2.زنان درستکاردر مقابل خانواده خاضع و متعهدند(قانتاتً)
3.زنان صالح درغیاب شوهر،حافظ ناموس واموال همسر خویشندوبه شوهرخیانت نمی کنند.مردغریبه درخانه راه نمی دهند،اسرارخانه را بیرون نمی برند،وازاموال ودارایی های همسرخویش به درستی صیانت می کنند.(حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ )
4. زنان صالح، سازگارندوبا اخلاق خوب،خانه رامحل آرامش وآسایش می کنند(لِّتَسْکُنُواْإلَیْهَا)(روم:21)
مردبرزن حقوقی داردکه درصورت برآورده شدن،تاثیربسزایی دراخلاق ورفتارمردداردوزندگی راشیرین می کند.
1.اطاعت پذیرونافرمانی نکردن
امام خمینی(ره):ازحقوق مردبرزن این است که زن اورااطاعت کرده و نافرمانی نکند.(ان تطیعه ولا تعصیه). 1
اگرزن ازهمسرخوداطاعت نکندگناهکاراست وحق غذا ولباس ومنزل وهمخوابی نداردولی مهرش از بین نمی رود.2
سوال:آیا اطاعت مطلق است،یعنی در همۀ موارد بایدمطیع باشد؟یادر قبال استمتاعات است؟ یا فقط در موردواجبات است نه حقوق مستحب؟
پاسخ:ازمجموع دلایل به دست می آیدکه اطاعت زن ازهمسرمطلق نیست.
دراین مسئله نه روایت آمده(پنج روایت از شیعه که به جز یکی، بقیه در سندمشکل دارندودوروایت ازاهل سنت). به روایت صحیح السندمحمدبن مسلم اشاره می کنیم:
محمد بن مسلم ازامام باقر(ع) چنین روایت می کند:زنی خدمت پیامبر(ص) آمدو پرسید:حق مردبرزن خودچیست؟
فرمود:ازاواطاعت کندونافرمانی نکند،ازخانۀ اوانفاق نکندمگربااجازۀ او،روزۀ مستحبی نگیردمگربااجازۀ همسرش، استنکاف ازلذّت جویی همسرش نداشته باشدولو برپشت شتر باشد(کنایه ازاین که درهر شرایطی شوهررا منع نکند )بدون اجازۀ شوهرازخانه بیرون نرود،واگربدون اجازه اوبیرون رفت فرشتگان آسمان وزمین وفرشتگان دوزخ و رحمت،اورا لعن می کنندتا وقتی به خانه بازگردد.
پرسید:یا رسول الله بزرگ ترین حق برمردرا چه کسی دارد؟
فرمود:پدرش.
فرمود:شوهرش.
-آیا من هم بمانندحقوق او براو حق دارم؟
فرمود :نه .ونه از صد حق یکی .
گفت: به خدایی که تورا به رسالت مبعوث کرد تا آخرعمر شوهر نمی کنم. [179]
بررسی روایت
هرچندروایت ازلحاظ سندمعتبراست،وبرخی فقها،مانند:علامه شیخ حسن نجفی درکتاب جواهرالکلام و…طبق آن فتوا داده اند.ولی روایت قابل بررسی وبا آیات قرآن وبرخی روایات درتعارض است .
یک.ممکن است این روایت ناظر به شخص یااشخاص خاصی بوده وقابل تعمیم نیست.(قضیة فی واقعة )مثلاً ناظربه زنان آن زمان باشد که نسبت به شوهروخواسته های او بی اعتنا بودند .
دو.احتمال دارد،روایت ناظر به گونه استحباب اطاعت باشد.چون خدمت به خانه وشیردادن به بچه،مسلّم برزن واجب نیست،بنابر این نمی توان گفت: اطاعت زن از شوهر مطلقا واجب است .
سه.دین اسلام دین آسان است.پیامبر(ص)برشریعت سهل وآسان مبعوث شده است.[180] همچنین فرمود:دردین برشماحرج وسختی نیست.[181]
پس این چه دین آسانی است که زن با شنیدن سخنان پیامبر(ص) گفت: من هرگز ازدواج نمی کنم واز شوهر متنفرم!
چهار. روایت با این آیات قرآنی سازگار نیست. باآیه وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوف (بقره:228) ( براى زنان، همانند وظايفى كه بر دوش آنهاست، حقوق شايستهاى قرار داده شده است. وهمچنین با آیه: وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف(نساء:19)بازنان به نیکی معاشرت کنید.ونیزباآیه : وَ لا تُضآرُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ(طلاق:6) و به آنها زيان نرسانيد تا كار را بر آنان تنگ كنيد (و مجبور به ترك منزل شوند)،درتضاد است.این آیات برحقوق زن تاکید دارد.پس چگونه روایت یک صدم حق هم برای زنان قائل نیست!
آیات قرآنی برخلاف روایت می فرمایند:زن ومردبریک دیگر حق دارند. يعنى زن همان اندازه كه در اجتماع وظايف سنگينى دارد حقوق قابل توجهى نيز داراست. اسلام زن را مانند مرد برخوردار از روح كامل انسانى و اراده و اختيار دانسته و او را در مسير تكامل كه هدف خلقت است مىبيند. لذا هر دو را در يك صف قرار داده و با خطاب هاى« يا ايها الناس» و« يا ايها الذين آمنوا» مخاطب ساخته وبرنامههاى تربيتى و اخلاقى و علمى را براى آنها لازم كرده است. [182]
پنج. روایت با این روایات که درآن حقوق واجب ومستحب زن ومرد باهم آمده است،همخوانی ندارد .مانندروایت عمروبن جبیر عزرمی (البته راوی مجهول است).
ازامام صادق (ع) می گوید :زن خودرا بابهترین عطروبهترین لباس وبهترین زینت آلات برای شوهر بیاراید.1 وحال آن که این مستحب است نه واجب .وسیره زنان مؤمن نیز برخلاف این اموراست،آیا آنان بهترین زینت ها را تهیه می کنند؟!
بنابراین اطاعت ازهمسر به صورت مطلق نیست،بلکه آنجاکه حق مرددراستمتاع ویاحقوق واجبی درمیان باشد، اطاعت زن ازشوهر واجب است. 2
1/1. پاداش خانه داری
خداوند برای خانه داری خانم ها پاداش قرارداده است.
ازامام صادق (ع)از پیامبر(ص) چنین روایت شده است: هرزنی درخانه همسرش به کار خانه بپردازدودرجهت اصلاح و رونق آن تلاش کند.خداوندبه اونظرمی کندوکسی که خدا به او نظرداشته باشد،اورا عذاب نمی کند.[183]
پیامبر(ص): (اى زنان) هر يك از شما با اشتغال در خانه خويش اگر خدا خواهد ثواب مجاهدان را خواهد يافت.[184]
2/1. پاداش خدمت به شوهر
پیامبر(ص): زن درستکار وصالح،برترازهزارمردناصالحاست.هرزنی که هفت روزبه همسرش خدمت کند،خداوندهفت درب جهنم رابروی ببنددوهشت درب بهشت رابروی بگشاید،که ازهری خواست واردبهشت شود.[185]
امام علی(ع) فرمود: جهاد زنان خوب شوهرداری است.[186] همسرخوب، درشادی وغمها وگرفتاریهای همسرش شریکاست.خدماتهمسرش راپاس می دارد،به او دراهداف بلندش کمک می کند،زیاده خواه نیست،اقتدار و غرور همسرش راجریحه دار نمی کند.خودرا پشتیبان همسرش می داند.
اصبغ ازامیرمومنان(ع) چنین نقل می کند: خداوندجهادرابرمردان وزنان نوشت.جهادمردبذل مال وجانش است تااین که درراه خدا کشته شود.وجهادزن آن است که بداخلاقی وغیرت همسرش راتحمل کند.[187]
3/1. پاداش ثواب آب دادن به شوهر
ازمعصوم روایت شده:هرزنی که لیوان آبی به شوهرش بدهد،برترازعبادت سالی است که روزهایش روزه وشبهایش به عبادت مشغول باشد.وخدوانددرمقابل هرجرعه آبی خانه ای دربهشت برایش بنا می کند وازشصت خطایش می گذرد.[188]
تأمین نیاز مرددرروابط زناشویی.که سبب می شودبسیاری از چشم چرانی ها و مفاسداخلاقی واجتماعی کاهش پیداکند.
الگوی زنان صالح وشایسته،فاطمۀ زهرا(س) است.رسول خدا(ص)پس از ازدواج امام علی ع وفاطمه س،واردخانه آنان شد،ازامام علی (ع)پرسید:همسرت را چگونه یافتی؟پاسخ داد:بهترین یاوربرای اطاعت خدا،واز فاطمه در مورد شوهرش پرسید؟گفت:بهترین شوهر.آنگاه برایشان دعا کرد.3
برخی گفته اند[189]:تفسیرالمیزان رادونفرنوشتند:علامه طباطبایی وهمسرش.اگراوشرایط را درمنزل فراهم نمی ساخت وآرامش خانه راحفظ نمی کرد،وهمانندبرخی زنان هرروز درخواستی ازعلامه می کردو مدیریت دخل وخرج خانه رابرعهده نمی گرفت وهرروزبرای کمبودهابهانه ای می آوردوذهن علامه راآشفته می ساخت،آیاعلامه می توانست تفسیرالمیزان رابنویسد؟!پس اورادرپاداش آن تفسیرگران سنگ شریک است.به همین جهت است که ازعلامه طباطبایی نقل شده که وقتی باخانم به حرم حضرت معصومه س می رفتیم،وخانم به حضرت معصومه س سلام می داد،پاسخ سلام خانم را ازحضرت می شنیدم .
خداونددرسورۀ احزاب آیۀ 30به همسران پیامبر(ص)خطاب می کند:اگر خداوپیامبرش و سرای آخرت راطالب هستید، خداوند برای نیکوکاران شما پاداش عظیم آماده کرده است . برخی زنان پاداش مضاعف دارند،آنان که احترام و موقعیت خانواده را حفظ کردند.
4/1. زن ناشزه و ناسازگار
زن ناشزه:زنی ناسازگارکه تن به مرد نمی دهد.
پیامبر(ص):زنی که دوراز بسترشوهرش شب رابروزآوردفرشتگان تا صبح اورالعنت می کنند.[190] پیامبر(ص):هرزنی باشوهرش ناسازگاری کند وازاو چیزی را بخواهد که انجام آن در قدرت شوهر نباشد ازاوهیچ حسنه ای قبول نخواهدشد(ودرقیامت )خدا را درحالی که براو غضبناک است ملاقات خواهد کرد.[191]
5/1. آزار ونیش زبانی
ازامام صادق(ع): هر زنی که به شوهرش بگوید:من هرگز از تو خیری ندیدم تمام عملش نابود می شود.[192]
همچنین:هر زنی که شوهرش رابازبان بیازارد،ازاو هیچ عمل و حسنه ای قبول نمی شود تااینکه شوهرازاو خشنود گردد. گر چه روزهارا روزه بدارد وشبهارا در عبادت باشدوبنده ها آزادکند واسبهای نیکورا برای جهاد بدهد.پس او اوّل کسی است که وارد آتش می شود وهمچنین است مردی ناسازگار که به زنش ظلم کند و اورابیازارد.[193]
2. اجازه گرفتن برای رفتن بیرون ازمنزل
حق دوّم مردبرزن آن است که زن بدون اجازۀ همسراز منزل بیرون نرود.[194]
فقها فتوا دادند.که خروج زن بدون اذن شوهر حرام است .
آیة ا…مکارم:به احتیاط واجب خروج ازمنزل احتیاج به اذن شوهردارد.ولی استثناءات فراوان دارد.[195]
در روایت محمدبن مسلم از امام باقر(ع)چنین آمده است:زن برای بیرون رفتن ازمنزل بایداز شوهرش اجازه بگیردواگربدون اجازه بیرون رود،موردلعن فرشتگان آسمان وزمین و خشم و رحمت الهی است تا به خانه برگردد.[196]
سوال:آیا حرمت خروج زن ازمنزل بدون اجازه همسرمطلقا حرام است؟ویا مقیّد به نشوزت زن و یا مقیّدبه نساءاست؟
پاسخ:خروج از منزل بدون اجازه همسرحرام است. ولی نه به صورت مطلق،بلکه استثنائات فراوانی داردکه دایره آن حکم کلّی را تنگ می کند.
1/2. استثناءات(مواردی که ازوظیفه فوق استثناء شده)
1.خروج برای تهیه نیازمندی های منزل.مثلاًمردبه زن پولیبرای تهیه آذوقهونیازهای منزل به همسرشداده وخودبه مسافرت یا سرکاررفته است.دلیل آن هم عسروحرج وضرراست.
2.خروج برای تکالیف وواجبات شرعی . مانندحج واجب،ادای دین واجب،صله رحم.
3.حضوردرمجالس وعظ وآموزش و کسب معارف الهی،قرآن،احکام. مانندمسجد،بسیج.اگرزن را ازخروج ازمنزل نهی کنندچگونه این معارف را بیاموزد؟!علاوه آموزش احکام در مسائل تربیتی خانواده نقش بسزایی دارد.
4. شرکت درجماعت.که درصورت عدم شرکت موجب استخفاف جماعت می شود.
5. شرط ضمن عقد،اگرخانم درعقدشرط کندکه برای برخی کارهاازخانه بیرون می رود،شوهر بایدبه آن متعهد شود.مانند:شغل کارمندی،معلم،پزشک و….
6. انجام واجبات عینی که متوقف برخروج از منزل است. مانند:سفرحج واجب،انتخابات،نجات نفس محترمه و….
7.کسب درآمدوتأمین معاش،در صورتی که شوهر قادرنباشد.
۸.رفتن به دکترودرمان.
۹.رفتن برای تظلم خواهی.
۱۰.فرارازضررهای مالی،جانی،وآبرویی.
۱۱.ماندن زیاد درمنزل،موجب بیماری وروانی شدن وی می شودکه با عسرو حرج سازگار نیست.[197]
همچنین در صورتی که خروج ازمنزل حاکی ازنشوزت وعدم تمکین زن داشته باشد ویا موجب فسادشود حرام است.
چرااجازه؟
چرا زنان باید ازهمسراجازه بگیرند؟و چرااسلام حضورزنان رادربیرون خانه محدودکرده وبیشترین وظیفه شان رادرمنزل تعریف کرده است؟
پاسخ:مسئولیت زن به عنوان یک همسرومادر،پرورش انسان های باکمال است.
مادربایک دست گهواره وبادست دیگردنیا را تکان می دهد. زنان مربیان خوبی هستند،بایدبامهرومحبّت،کانون جامعه کوچک خانه رابسازندتابسترسازجامعه ی بزرگ باشد. آنان قادرند درکانون خانواده، فرزندانی صالح و نیک و ارزشمند تربیت کنند.مردان بزرگ از دامن زنها به معراج می روند.واین بزرگ ترین خدمت زنان به جامعه ی انسانی است. ازاین رو بایددرآرامش و آسایش باشندوازهیاهوی وناهنجاری های جامعه دوربمانند.
آنان نمی دانندبیرون از منزل و درجامعه چه مسائل و ناهنجاری هایی وجوددارد.چه چیزهایی آرامش راازآنان سلب می کند.ولی شوهرش این مسائل را می شناسدوتشخیص می دهدکجاهابرای همسرش مناسب یانامناسب است.
علاوه حضور زنان در بیرون،بیشترین زمینه های فساد را فراهم می سازد،چشم چرانی ها،فسادهای اخلاقی و….در بیرون خانه رخ می دهد.
2/2. اذن دردوران عقد
برخی اجازه شوهروبرخی اجازه پدرراگفته اند.
امام خمینی:حق زوجیت ثابت می باشد،اذن همسرلازم می باشد.[198]
آیت الله خامنه ای:دختری که عقدکرده درمنزل پدراست،خروج او از منزل منوط به اجازۀ شوهر نیست. (استفتاءات).
آیة ا…مکارم:دراین دوران نه نفقه واجب است ونه اجازه گرفتن زن از شوهر.
آیة ا…سیستانی: به متعارف شهربستگی دارد،برخی نه نفقه ونه اجازه واجب است وبرخی واجب.
آیة ا..نوری :دردوران نامزدی فقط اذن پدرشرط است.[199]
3.تربیت فرزند، ازمهم ترین وظایف زن
زن به دلیل برخورداری ازمهروعاطفه واحساسات لطیف؛بخش نرم افزاری زندگی به اوسپرده شده است.
اوبااخلاق ورفتار پسندیده بایدکانون خانواده راگرم نگهداردوبه تربیت فرزندان بپردازد.اوبه عنوان یک مرّبی نه تنها خود صالح باشدبایدشاخصه های یک مربی خوب وپسندیده رادرخودفراهم سازد.وراههای تربیت فرزندان راخوب بداند.
مادر از زمان دورۀ باداری (9ماه و نه روز)،دورۀ شیردهی (2سال)[200]ودورۀ کودکی تا رفتن کودکش به مدرسه،مسئولیّت مهمّی برعهده دارد.زیرساخت کودک دراین دوران(یعنی 7سالگی) آماده وپرورش می یابد.
1/3.وظایف خانم ها در دوران بارداری
دوران بارداری،یکی از سخت ترین دوران برای مادراست.حالت ((ویار))حالتی است که به گفته ی پزشکان براثرکمبود هایی درجسم مادربه خاطرایثار به فرزندرخ می دهد.
وهرقدرجنین رشدمی کند،موادبیشتری ازشیرۀ جان مادررامی گیرد،وحتی روی استخوان او واعصاب اواثرمی گذارد ودرآخردوران بارداری حتی نشست و برخاست برای مادر مشکل می شود.گاه خواب و خوراک وآرامش را ازاو باز می ستاند.ولیکن مادرباصبروحوصله وامید این مشکلات را پشت سرمی گذارد.[201]
مادر دراین دوران بایدازحرکات و رفتار وخوراک وغذای خود بسیارمواظبت کند. ازهرغذای مشکوک پرهیزکند. چون نوع غذاها ومیوه ها هرکدام یک آثاری دارد.هر صداو آهنگی رانباید گوش کند.چراکه تأثیر مستقیم برروی جنین می گذارد. زیبایی،سلامتی،صبوری،شجاعت،اخلاق خوب وبد،خوشبختی،خوش استعدا دی و…کودک در این ایام شکل می گیرد و رقم می خورد.
قصّۀ زنی که به هنگام بارداری سوزنی به انارباغ بیگانه زد وآبش را مکید،بچه اش در بزرگی باچاقو،مشک سقایی را (که سرمایه او بود) پاره کرد،درس خوبی به زنها می دهد.
2/3.وضع حمل
دوران بارداری ووضع حمل،سختی هایی دارد که زبان قادر به بیان آن نیست.گاه مادر جان خویش را فدا می کند،ولی امید او به تولد فرزنددلبندش چنان روحیه ای به وی می بخشد که شایدهمه مشکلات ودردها را فراموش کند.قرآن ازوضع حمل به کُره و سختی تعبیرکرده است.﴿وَوَضَعَتْهُ کُرْهاً﴾(احقاف:15)
3/3.دوران شیردهی
دورۀ شیردهی که به دوسال می انجامد،دورۀ جدیدی از سنگین ترین تکالیف ووظایف مادرآغاز می شود.
مادران فرزندان خودرادوسال کامل شیرمی دهند،آنهاکه بخواهنددوران شیر دهی را تکمیل کنند.[202]
امام صادق (ع)از امیرمؤمنان (ع) فرمود: هیچ شیری بهترو بابرکت تراز شیرمادربرای کودک نیست.[203]
ازپیامبرخدا (ص)درمورد پاداش شیردادن کودک چنین روایت شده است:ام سلّمه پرسید:یارسول الله!مردان همۀ کارهای خیررابرده و تصاحب کردند،برای زنان بیچاره چه چیزی است؟فر مود:آری.هرگاه زنی باردارشود،به مثابۀ انسان روزه داری است،عبادت کننده وجهادگربا جان ومالش درراه خدا.پس آن گاه که وضع حمل کرد،خداوند به او پاداشی می دهد که احدی قادر به درک آن از لحاظ بزرگی نیست.
وآنگاه که کودکش راشیردهد،خداونددربرابرهرمرتبه ای که کودک ازپستان مادرشیربمکد،ثواب آزادکردن بنده ای ازفرزندان اسماعیل به اوعطامی کند،و پس از پایان شیرخوارگی وگرفتن بچّه از شیر،فرشته ی الهی دست به پهلوی مادر نهاده می گوید:زندگی را دوباره آغاز کن که خداوند گناهان گذشته ات راآمرزید.[204]
خداوند در یک پستان غذاودردیگری آب قرار داده تا غذای کودک کامل شود.
دوران شیرخوارگی،مهمترین ایام رشدکودک از لحاظ جسمی و روحی است.
درروایات سفارش شده که مواظب شیرکودک تان باشید. اززن یهودی،مسیحی،مجوسی،ناصبی و دشمن اهل بیت (ع)،زنازاده،زن احمق وبداخلاق وبدمنظر و کسی که پاکی ونجسی رارعایت نمی کند،شیرننوشد [205] .
مادران از لقمۀ حرام پرهیزکنند،تا شیرشان به حرام آغشته نشود.
مادران صالح وبامسئولیت،باوضووطهارت به فرزندشان شیرمی دهند.در خاطرات مادر شهیدبهشتی آمده که به هنگا م شیر دادن وی،باوضو بوده وقرآن می خوانده است،وهرگاه قرآن نمی خوانده کودک هم شیر نمی نوشیده است.
موسی (ع) درشیرخوارگی، پستان هرزنی را نگرفت،تنها ازپستان مادرشیرنوشید. خداوند می فرماید: ما همۀ زنان شیرده رااز قبل براوتحریم کردیم .[206]
فصل شانزدهم.مهریه
1.مهریه. هرچیزی که در ملکیت مرد است می تواند مهریه قرار گیرد.عین. مانند: پول،زمین. یا منفعت، مانند:اجارۀ فلان خانه یا مغازه. یا دَین. مانندآموزش قرآن،کارکردن و…. باشد.
2. مهریه مقدار معینی ندارد.به رضایت طرفین است.
3. مستحب است مهریه ازمهر السنّة (۵۰۰درهم)بیشتر نباشد.(و مهریۀ زیاد محبت رااز دلها می برد).
4. مهریه بایدتعیین شودو ابهام نداشته باشد.
5. مهریه شرط صحّت عقد نیست.بعداز عقد هم می توانندمهر تعیین کنند.
6.اگرعقد بدون مهرباشد،قبل ازدخول،زن استحقاقی ندارد،وبعدازدخول مهرالمثل محاسبه می شود .طلاق قبل از دخول مهر به حسب حالش می باشد.
7. زن مالک مهریه است.اگرمطالبه کرد مرد بایدمهریه را پرداخت کند.
8. مهریه، دین وبدهکاری به گردن مرداست.[207]
9. قیدعند المطالبه یا عندالاستطاعه،قید ضمن عقداست . اگراین قیوددر عقد ذکرنشد،مهر عندالمطالبه یعنی مؤجل و مدت دار می شود.[208]
مهریه سنگین
۱۰. مهریۀ سنگین،محبت را ازدل ها می برد،و ازدواج را نا مبارک می کند.[209]
زن خوشبخت،آن است که مهرومخارج اوکم باشد.
امام صادق(ع): ازبرکت زن،سبک بودن مهروآسان وضع حمل کردن اوست واز شومی زن سنگین بودن مهرو سخت وضع حمل کردنش است.[210]
تصرفات مالی زن
س:آیا زنان درامورمالی خودشان استقلال دارند؟ونیاز به اذن شوهر ندارند؟مانند:ارث یازنان کارمند،پزشک کاسب و…
امام خمینی (ره):زن می تواند با مال خودش خریدو فروش نماید.[211] ولی امام درکتاب تحریرالوسیله طبق روایت عبدا…سنان که باکلمه ((واردشده))،تفصیل قائل شده ،بین صدقه وهبه ونذر که باید بااذن شوهر باشدوبین حج،زکات ونیکی به والدین وصلۀ ارحام که نیازی به اذن شوهرنیست.البته درمحتوای روایت وتعارض آن بادیگرروایات قابل بحث است.فرموده:حق امری باوجودشوهرش ندارد.مگراینکه بااذن شوهر باشد.البته درحج ویا زکات یا نیکی به والدین یا صلۀ خویشاوندان تابع او نمی باشد.[212]
روایت عبدالله بن سنان از امام صادق(ع):زن بدون اجازه شوهرش نمی تواند ازمال خودش بنده آزاد کند وصدقه بدهدوکاری کندونذروبخششی داشته باشد.مگربرای حج یاپرداخت زکات ویاکمک به پدرومادرخویش وصله رحم،که اجازه لازم ندارد.[213]
سؤال:آیا نهی درروایت ارشاد به اذن شوهراست؟
پاسخ:دونظریه است :یک.برخینهی را ارشادبرشرطیتاذن شوهر دانسته و فتوا داده اند که بدون اذن شوهر، نذر،صد قه، هبه و…. باطل است.
دو. شیخ مفید،نهی را شرطیت نمی داند.لذا فتوا داده:اگر این کارها را بدون اذن شوهر انجام داده گناه کرده امّا عملش صحیح است.[214]
اصل “النَّاسُ مُسَلَّطُونَ عَلَى أَمْوَالِهِمْ” [215] می گوید:مردم برای تصرف دراموال خودآزادند.ومضمون روایاتی هم این را تأیید می کند:مانند:صاحب مادام که زنده است، حق داردهرکاری با مالش انجام دهد،ببخشد،صدقه بدهد،آن رارها کند.[216]
مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ ازامام صادق ع : صدقه از خانه شوهر باید با اجازه شوهرش باشد. [217]
نتیجۀ دوروایت آخرناظربه مال زوج دارد.زن اگربخواهدازمال شوهرنذریاصدقه و…بدهدباید بااجازه شوهر باشد.
اماروایاتی که می گوید:از مال خودش هم اجازه شوهرلازم است،یک حکم اخلاقی است وزوجه ملزم نیست که برای تصرّف در مال خودش اجازه بگیرد.بنابراین اجازۀ زن برای تصرف در مال شوهر واجب ودر مال خودش مستحب است.[218]
مؤیّد این مطلب ذیل روایت عبدا… بن سنان است که حج و زکات و نیکی به والدین وصلۀ رحم رااستثناء کرد. نیکی کردن مستحب به والدین وارحام اجازۀ زوج نمی طلبد،واین حکم به مستحبّات دیگرهم سرایت می کند.اصولاً واژه”برّ “غالباً در مستحبّات استعمال می شود.
فصل هفددهم.تاثیرساعات انعقادنطفه، درفرزندان
اگرخواهان فرزندان سالم وصالح وباایمان وفرهیخته وشایسته هستیم به این روایت امام علی (ع)توجه کنیم.
امیرمومنان(ع) در حديث طولانى از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله ساعات عمل زناشویی راکه درخلق وخوی وسلامت وصالح شدن ویابیماری وناخلف شدن فرزندتاثیرگذاراست راچنین روایت می کند ودرپایان می فرماید: يا على اين وصايا و سفارشات را از من حفظ نما همان طورى كه من از جبرئيل عليه السّلام آموختم وحفظ نمودم. (يَا عَلِيُّ احْفَظْ وَصِيَّتِي هَذِهِ كَمَا حَفِظْتُهَا عَنْ جَبْرَئِيلَ ع )
متن روایت را ازعلل الشرائع ،ابن بابویه، صدوق ج2 ،ص 515 ،باب289 علل نوادر النكاح ،بااستفاده از ترجمه ذهنى تهرانى ؛ ج2 ؛ ص643 -653 نقل کردم.همچنین روایت دربحار الأنوار محمد باقر مجلسى ، ج100، ص: 280-283، باب 8 آداب الجماع، وأمالي صدوق ص 566- 570 ودیگرمنابع روایی آمده است.
الف.ساعات بدانعقادنطفه
1.انعقادنطفه درحال حیض، فرزندى مبتلا به جذام يا برص
پیامبر(ص)ناخشنودداشت از اين كه مرد با زن در حال حيض هم بستر شود و اگر چنين كرد و فرزندى مبتلا به جذام يا برص متولّد شد كسى غير از خود را ملامت نكند.[219]
2.درحال جنابت بدون غسل،فرزندی دیوانه
پیامبر(ص) ناپسند دانستند كه مرد در حالى كه محتلم وجنب شده و غسل نكرده با همسرش نزديكى كند و اگر مرتكب اين عمل شده و فرزندى متولّد گشت كه ديوانه بود غير از خود كسى ديگرى را سرزنش نكند.[220]
3.درقمردرعقرب، ووقت محاق،سقط جنین
كسى كه ازدواج(مواقعه) كرده و قمر در عقرب باشد، خوبى نخواهد ديد و همچنين فرمودند: كسى كه در آخر ماه و وقت محاق ازدواج(مواقعه) كند بايد تسليم سقط شدن فرزند باشد.[221]
4.اوّل و وسط و آخر ماه قمری،جنون وجذام وفلجی فرزند
يا على: در اوّل و وسط و آخر ماه با همسرت نزديكى مكن چه آنكه به واسطه هم بستر شدن در اين اوقات جنون و جذام و بيمارى فلجى به زن و فرزندش متوجّه مىگردد.[222]
5.بعدازظهر،فرزندی دوبین
یاعلی! بعد از ظهر با همسرت نزديكى مكن زيرا اگر فرزندى بين شما مقدّر شده باشد دو بين مىگردد و شيطان از بيمار مزبور در انسان مسرور و خوشحال مىگردد. [223]
6.حرف زدن حین مجامعت،تولدفرزندی لال
هنگام نزديكى زياد سخن مگو زيرا اگر فرزندى متولّد شود از مرض لالى در امان نيست.[224]
7.نگاه به فرج،کوری فرزند
و هنگام نزديكى به فرج و آلت همسرت نگاه مكن و ديدگانت را بپوشان زيرا نظر به عورت موجب كورى مىباشد (يعنى كورى فرزند)[225]
8. باشهوت زن دیگر،زن صفت وبخیل شدن فرزند
يا على با تمايل و شهوت به زن ديگرى با همسرت نزديكى مكن زيرا بيم آن دارم كه فرزندت مخنّث[226] و زن صفت و بخيل گردد.[227]
9. خواندن قران درحال جنابت،آتش آسمانی
يا على هر گاه در بستر با همسرت بودى و جنب گرديدى قرآن مخوان زيرا خوف دارم كه آتش از آسمان بر شما ببارد و بسوزاند شما را.[228]
10.برهنه نبودن حین جماع
يا على با همسرت نزديكى مكن مگر آنكه با تو و در بدنت جبّهاى و در تن همسرت نيز لباسى باشد .[229]
11.پاک کردن بایک پارچه،موجب عداوت
و با يك خرقه و پارچه هر دو خود را پاك نكرده و استفاده نكنيد چه آنكه شهوت بر شهوت واقع شده و به دنبال آن بين شما عداوت حاكم مىگردد و اين منجر به جدايى و طلاق خواهد شد.[230]
12.ایستاده،ابتلای بچه به ادرار درجای خود
يا على، در حال ايستاده مجامعت مكن زيرا اين فعل درازگوش بوده و اگر فرزندى از شما متولّد گردد در بسترش ادرار كرده همچون درازگوش كه در هر مكانى بول مىكند.[231]
13.شب عیدفطر،فرزندآوری بچه درپیری
يا على، در شب عيد فطر مجامعت مكن زيرا اگر خداوند فرزندى نصيب شما كرده باشد اين فرزند بزرگى كه شد خداوند به او فرزندى نمىدهد مگر در كبر سن.[232]
14. شب عیدقربان،4یا6 انگشتی نوزاد
يا على در شب عيد قربان با همسرت نزديك مكن زيرا اگر فرزندى متولّد شود شش يا چهار انگشتى مىباشد.[233]
15. زير درخت ميوهدار،جلادوقاتل وکاهن شدن کودک
يا على زير درخت ميوهدار با همسرت مجامعت مكن زيرا اگر فرزندى به دنيا بايد جلّاد و قاتل و كاهن مىگردد.[234]
16.مقابل خورشید،فقیرشدن فرزند
یا على مقابل قرص خورشيد و شعاع آن مجامعت مكن مگر بين شما و آفتاب ساتر و پردهاى باشد زيرا اگر چنين نمودى و فرزندى متولّد شد پيوسته در فقر و فاقه خواهد بود تا از دنيا برود.[235]
17. بين اذان و اقامه،حریص برخون ریزی کودک
يا على بين اذان و اقامه با همسرت نزديكى مكن زيرا اگر فرزندى متولّد شد بر ريختن خون مردم حريص مىباشد.[236]
18.بدون وضوبازن باردار،بخیل شدن بچه
يا على هر گاه همسرت حامله و باردار بود بدون وضوء با او جماع مكن زيرا اگر فرزند متولّد شود كورباطن و بخيل و ممسك مىگردد.[237]
19. نيمه شعبان ،زشت صورت شدن کودک
يا على در نيمه شعبان با همسرت جماع مكن. زيرا اگر فرزند متولّد شود زشت و بد مو و بد صورت خواهد بود.[238]
20.دوروزبه آخرماه شعبان،احمق وکم فهم شدن کودک
يا على در آخر درجه و آخرين اوقات ماه شعبان (يعنى هنگامى كه دو روز از آن باقى مانده) با همسرت مجامعت مكن زيرا اگر فرزندى متولد شود احمق و كم فهم مىگردد.[239]
21. به عشق ویادخواهرزن،مددکارظالم شدن نوزاد
يا على با همسرت به عشق خواهرش مجامعت مكن زيرا اگر فرزندى متولّد شود عشّار (گمركچى) يا مددكار ظالم شده و گروهى از مردم به دستش هلاك مىگردند.[240]
22.پشت بام،منافق شدن کودک
يا على روى سقف ساختمان وپشت بام با همسرت مجامعت مكن زيرا اگر فرزندى متولّد شود منافق و مخاصم و مبدع مىگردد.[241]
23.شب مسافرت،صرف مال درراه باطل توسط کودک
يا على وقتى به سفر رفتى در آن شب با همسرت هم بستر مشو زيرا اگر فرزندى متولّد شود مالش را در راه باطل و غير حق صرف مىكند و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم اين آيه را قرائت فرمود:إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطِينِ (تبذيركنندگان هم بستگان و ياوران شياطين هستند) [242]
24.سفرسه روزه،کمک کارظالم به تو
يا على هر گاه به سفرى كه سه شبانه روز مىباشد رفتى با همسرت مجامعت مكن. زيرا اگر فرزندى متولّد شود مددكار ظالمى كه به تو ستم مىكند مىگردد.[243]
25.اول شب،ساحرودنیاطلب شدن نوزاد
يا على در اوّل ساعت از شب با اهل خود مجامعت مكن زيرا اگر فرزندى به دنيا بيايد ساحر گشته و دنيا را بر آخرت بر مىگزيند.[244]
ساعات نیک انعقادنطفه
26.شب دوشنبه،حافظ قرآن شدن کودک
يا على بر تو باد كه شب دوشنبه مبادرت به جماع نمايى زيرا فرزندى كه متولّد مىشود حافظ قرآن بوده و به آنچه حق عزّ و جل تقسيم كرده خشنود و راضى مىباشد.[245]
27.شب سه شنبه،شهید ومهربان وسخی شدن نوزاد
يا على اگر با اهل خود در شب سه شنبه هم بستر شوى و فرزندى متولّد شود به وحدانيت حق تعالى و رسالت محمّد مصطفى شهادت داده و به فيض شهادت نائل خواهد گشت، حق عزّ و جل او را در آخرت با مشركين عذاب نمىكند. دهانش خوشبو و قلبش مهربان و سخى اليد و زبانش از غيبت و دروغ و بهتان منزّه مىباشد.[246]
28.شب پنجشنبه،عالم شدن کودک
يا على اگر در شب پنجشنبه با همسرت نزديكى نمودى و خدا فرزندى به شما عنايت فرمود فرمانروايى از فرمانروايان يا عالمى از علماء خواهد شد.[247]
29.زوال روزپنجشنبه،فهیم خطیب شدن کودک
و اگر در روز پنجشنبه هنگام زوال آفتاب مواقعه نمودى و فرزندى متولّد شد تا زمانى كه اين فرزند پير شود شيطان نزديكش نرفته و شخصى بافهم بوده و سلامت در دين و دنيا را خداوند نصيبش مىفرمايد.[248]
30. شب جمعه،خطیب وسخنور نوزاد
و اگر شب جمعه مجامعت نمودى و فرزندى متولّد شد خطيب و سخنور مىگردد.[249]
31.عصرروزجمعه،مشهورشدن کودک
و اگر عصر روز جمعه مواقعه نمودى و فرزندى متولّد گرديد معروف و مشهور مىشود.[250]
32. شب جمعه بعد از عشاء،ازخوبان شدن نوزاد
و اگر در شب جمعه بعد از عشاء مجامعت نمودى اميد مىرود كه فرزند ازخوبان گردد.[251]
[1] . النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی (بحارالانوار،ج100،ص220،باب 1،کراهت عزوبت.)
[2] . تَزَوَّجُوا فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَتَّبِعَ سُنَّتِي فَإِنَ مِنْ سُنَّتِيَ التَّزْوِيجَ.( كافي ( إسلامية) ، ج5 ، 329 ، باب كراهة العزبة )
[3] .ر.ک.کتاب نکاح ،آیة ا…مکارم،مدرسه امام علی بن ابیطالب(ع) 1424قم،ج1،ص21.
[4]. مَا بُنِيَ بِنَاءٌ فِي الْإِسْلَامِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنَ التَّزْوِيجِ. (من لا يحضره الفقيه ، ج3 ،ص 383 ،ح4343، باب فضل التزويج )
[5] . رَكْعَتَانِ يُصَلِّيهِمَا الْمُتَزَوِّجُ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ رَكْعَةً يُصَلِّيهَا أَعْزَبُ. كافي ( إسلامية) ، ج5 ، 328 ، باب كراهة العزبة.
[6] . إِنَّ الْأَبْكَارَ بِمَنْزِلَةِ الثَّمَرِ عَلَى الشَّجَرِ إِذَا أَدْرَكَ ثَمَرُهُ فَلَمْ يُجْتَنَى أَفْسَدَتْهُ الشَّمْسُ وَ نَثَرَتْهُ الرِّيَاحُ وَ كَذَلِكَ الْأَبْكَارُ إِذَا أَدْرَكْنَ مَا يُدْرِكُ النِّسَاءُ فَلَيْسَ لَهُنَّ دَوَاءٌ إِلَّا الْبُعُولَةُ وَ إِلَّا لَمْ يُؤْمَنْ عَلَيْهِنَّ الْفَسَادُ لِأَنَّهُنَّ بَشَرٌ(كافي ( إسلامية)، ج5، ص: 337)
[7] .مانند:محقق بحرانی درکتاب حدائق،شهیداول درکتاب القواعد،شهیدثانی درکتاب مسالک،سیدکاظم یزدی درکتاب عروة الوثقی (کتاب نکاح آیة ا….مکارم،ج1،ص11.)
[8] . کتاب نکاح آیة ا….مکارم،ج1،ص11.
[9] مَنْ تَرَكَ التَّزْوِيجَ مَخَافَةَ الْعَيْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ بِاللَّهِ الظَّنَّ. ( كافي ( إسلامية) ، ج5 ، 330.
[10] . عن اسحاق بن عمّارقال: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْحَدِيثُ الَّذِي يَرْوِيهِ النَّاسُ حَقٌّ أَنَّ رَجُلًا أَتَى النَّبِيَّ ص فَشَكَا إِلَيْهِ الْحَاجَةَ فَأَمَرَهُ بِالتَّزْوِيجِ فَفَعَلَ ثُمَّ أَتَاهُ فَشَكَا إِلَيْهِ الْحَاجَةَ فَأَمَرَهُ بِالتَّزْوِيجِ حَتَّى أَمَرَهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع هُوَ حَقٌّ ثُمَّ قَالَ الرِّزْقُ مَعَ النِّسَاءِ وَ الْعِيَالِ.( وسائل الشيعة ؛ ج20 ؛ ص44،ح24990)
[11] . إِنَّ لِلَّهِ ظِلًّا تَحْتَ يَدِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يَسْتَظِلُ تَحْتَهُ إِلَّا نَبِيٌّ أَوْ وَصِيُّ نَبِيٍّ أَوْ مُؤْمِنٌ أَعْتَقَ عَبْداً مُؤْمِناً أَوْ مُؤْمِنٌ قَضَا مَغْرَمَ مُؤْمِنٍ أَوْ مُؤْمِنٌ كَفَّ أَيِّمَةَ مُؤْمِنٍ. (بحار الأنوار (بيروت) ، ج71 ، 356 ، باب 22 تزويج المؤمن).
[12] . ثَلَاثَةٌ يَسْتَظِلُّونَ بِظِلِ عَرْشِ اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ- يَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ رَجُلٌ زَوَّجَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ أَوْ أَخْدَمَهُ أَوْ كَتَمَ لَهُ سِرّاً.( وسائل الشيعة، ج20 ،ص 46 ، باب12 باب استحباب السعي في التزويج)
[13] . تَنَاكَحُوا تَنَاسَلُوا تَكْثُرُوا فَإِنِّي أُبَاهِي بِكُمُ الْأُمَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَوْ بِالسِّقْطِ (جامع الأخبار(للشعيري)،ص 101 ، الفصل 58 في التزويج وبحار،ج44،ص169)
[14] . مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِينِهِ وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ فَلْيَتَّقِ اللَّهَ فِي النِّصْفِ الْآخَرِ أَوِ الْبَاقِي. (كافي (إسلامية) ، ج5 ،ص 329 ،باب كراهة العزبة ) .
[15] .ر.ک. سایت تبیان،بخش قرآن
[16] . …ولقدکنتُ انظرالیهافتنکشف عنّی الهموم والاحزان(کشف الغمه،ج1،ص363)
[17] . الْمَرْأَةُ الْجَمِيلَةُ تَقْطَعُ الْبَلْغَمَ وَ الْمَرْأَةُ السَّوْءَاءُ تُهَيِّجُ الْمِرَّةَ السَّوْدَاءَ. (کافی،ج5،ص336،ح1)
[18] .ر.ک.تفسیرنمونه،ج16،ص3-392.
[19] . نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ ( مناقب آل أبي طالب عليهم السلام ( ابن شهرآشوب) ، ج3 ،ص 356)
[20] . أَكْثَرُ أَهْلِ النَّارِ الْعُزَّابُ. (وسائل الشيعة ، ج20 ،ص 20 ، 2 باب كراهة العزوبة)
[21] . شِرَارُكُمْ عُزَّابُكُمْ وَ الْعُزَّابُ إِخْوَانُ الشَّيَاطِينِ. (بحار الأنوار (بيروت) ، ج100 ،ص 221 ، باب 1 كراهة العزوبة)
[22] . تَزَوَّجْ فَإِنَّ فِي التَّزْوِيجِ بَرَكَةً وَ التَّعَفُّفَ مَعَ تزوّج (جامع أحاديث الشيعة (للبروجردي، ج25 ،ص 146 )
[23] . اتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَكُمْ.( كافي (إسلامية) ،ج5 ،ص329 ، باب كراهة العزبة)
[24] . الرِّزْقُ مَعَ النِّسَاءِ وَ الْعِيَالِ (وسائل الشیعه،ج20،ص44،ح24990)
[25] . إِنَّمَا الْمَرْأَةُ قِلَادَةٌ فَانْظُرْ إِلَى مَا تَقَلَّدُهُ قَالَ وَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ لَيْسَ لِلْمَرْأَةِ خَطَرٌ لَا لِصَالِحَتِهِنَّ وَ لَا لِطَالِحَتِهِنَّ أَمَّا صَالِحَتُهُنَّ فَلَيْسَ خَطَرُهَا الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ بَلْ هِيَ خَيْرٌ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ أَمَّا طَالِحَتُهُنَّ فَلَيْسَ التُّرَابُ خَطَرَهَا بَلِ التُّرَابُ خَيْرٌ مِنْهَا.(کافی (اسلامیه)،ج5،ص332،ح1)
[26] . اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ … وَ مِنْ زَوْجَةٍ تُشَيِّبُنِي قَبْلَ أَوَانِ مَشِيبِي.(وسائل الشيعة ، ج20 ،ص 39 ،ح 24972 ،باب9 استحباب اختيار الزوجة الصالحة. )
[27]. إِنَّ مِنْ خَيْرِ نِسَائِكُمُ الْوَلُودَ الْوَدُودَ السَّتِيرَةَ الْعَفِيفَةَ الْعَزِيزَةَ فِي أَهْلِهَا الذَّلِيلَةَ مَعَ بَعْلِهَا الْمُتَبَرِّجَةَ مَعَ زَوْجِهَا الْحَصَانَ مَعَ غَيْرِهِ الَّتِي تَسْمَعُ قَوْلَهُ وَ تُطِيعُ أَمْرَهُ وَ إِذَا خَلَا بِهَا بَذَلَتْ لَهُ مَا أَرَادَ مِنْهَا وَ لَمْ تَبَذَّلْ لَهُ تَبَذُّلَ الرَّجُلِ. (من لا يحضره الفقيه ،ابن بابویه،شیخ صدوق، ج3 ،ص 389 ،ح4367، )
[28] . ثُمَّ قَالَ أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِشَرِّ نِسَائِكُمْ قَالُوا بَلَى قَالَ إِنَ مِنْ شَرِّ نِسَائِكُمُ الذَّلِيلَةَ فِي أَهْلِهَا الْعَزِيزَةَ مَعَ بَعْلِهَا الْعَقِيمَ الْحَقُودَ الَّتِي لَا تَتَوَرَّعُ مِنْ قَبِيحٍ الْمُتَبَرِّجَةَ إِذَا غَابَ عَنْهَا بَعْلُهَا الْحَصَانَ مَعَهُ إِذَا حَضَرَ الَّتِي لَا تَسْمَعُ قَوْلَهُ وَ لَا تُطِيعُ أَمْرَهُ وَ إِذَا خَلَا بِهَا بَعْلُهَا تَمَنَّعَتْ مِنْهُ تَمَنُّعَ الصَّعْبَةِ عِنْدَ رُكُوبِهَا وَ لَا تَقْبَلُ لَهُ عُذْراً وَ لَا تَغْفِرُ لَهُ ذَنْباً (تهذيب الأحكام ، ج7 ،ص 400 ،باب 34 اختيار الأزواج )
[29] .تزوّجوا فی الحجر الصّالح. فانّ العِرق دسّاسً(کنزالعمال،ج16،ص296)
3 . أَيُّهَا النَّاسُ إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْءِ. (كافي ( إسلامية) ، ج5 ،ص 332)
[31] . تخيّروا لنطفكم فإنّ النّساء يلدن أشباه إخوانهنّ و أخواتهنّ (نهج الفصاحه،ص381،ح1132)
[32] . اخْتَارُوا لِنُطَفِكُمْ فَإِنَّ الْخَالَ أَحَدُ الضَّجِيعَيْنِ .(کافی،)اسلامیه)،ج5،ص332،ح2)
[33] . انْظُرْ أَيْنَ تَضَعُ نَفْسَكَ وَ مَنْ تُشْرِكُهُ فِي مَالِكَ وَ تُطْلِعُهُ عَلَى دِينِكَ وَ سِرِّكَ فَإِنْ كُنْتَ لَا بُدَّ فَاعِلًا فَبِكْراً تُنْسَبُ إِلَى الْخَيْرِ وَ إِلَى حُسْنِ الْخُلُق (کافی،ج5،ص323،ح3)
[34] . كَتَبْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَّ لِي قَرَابَةً قَدْ خَطَبَ إِلَيَّ وَ فِي خُلُقِهِ شَيْءٌ فَقَالَ لَا تُزَوِّجْهُ إِنْ كَانَ سَيِّئَ الْخُلُقِ. (كافي ( إسلامية) ؛ ج5 ؛ ص563 ،ح30)
[35] .فَوالله ….ولااغضبنی. ولاعَصَتْ لی امراً.ولقدکنتُ انظرالیهافتنکشف عنّی الهموم والاحزان(کشف الغمه،ج1،ص363)
[36] . زوّجوا الأكفاء و تزوّجوا الأكفاء، و اختاروا لنطفكم. (نهج الفصاحة ،ص 511 ،ح 1705)
[37] . فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنِ الْأَكْفَاءُ فَقَالَ الْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ أَكْفَاءُ بَعْضٍ الْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ أَكْفَاءُ بَعْضٍ. (كافي ( إسلامية)، ج5، ص: 337)
[38] .اذاجاءکم الاکفاء فانکوهنّ ولا تربصّوابهنّ الحدثان(کشف الغمه،ج1،ص37)
[39] . إِنَّ مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ الْمُسْلِمِ أَنْ يُشْبِهَهُ وَلَدُهُ وَ الْمَرْأَةَ الْجَمْلَاءَ ذَاتَ دِينٍ وَ الْمَرْكَبَ الْهَنِيءَ وَ الْمَسْكَنَ الْوَاسِع. (بحار،ج100،ص216، ح3).
[40] . لَا تُنْكَحُ الْمَرْأَةُ لِأَرْبَعَةٍ لِمَالِهَا وَ جَمَالِهَا وَ نَسَبِهَا وَ لَذَّتِهَا فَعَلَيْكَ بِذَاتِ الدِّينِ (جامع الأخبار(للشعيري) ،101 ، الفصل الثامن و الخمسون في التزويج).
[41] . مَنْ تَزَوَّجَ امْرَأَةً لَا يَتَزَوَّجُهَا إِلَّا لِجَمَالِهَا لَمْ يَرَ فِيهَا مَا يُحِبُّ وَ مَنْ تَزَوَّجَهَا لِمَالِهَا لَا يَتَزَوَّجُهَا إِلَّا لَهُ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ فَعَلَيْكُمْ بِذَاتِ الدِّينِ. (تهذيب الأحكام ، ج7 ،ص 399،ح1592، باب 34 اختيار الأزواج )
[42] . إِيَّاكُمْ وَ تَزْوِيجَ الْحَمْقَاءِ فَإِنَّ صُحْبَتَهَا بَلَاءٌ وَ وُلْدَهَا ضِيَاعٌ. (کافی،ج5،ص354)
[43] تحریرالوسیله،امام خمینی،ج2،ص238؛کتاب نکاح،م3.
[44] . إِنَّمَا النِّكَاحُ رِقٌّ، فَإِذَا أَنْكَحَ أَحَدُكُمْ وَلِيدَةً فَقَدْ أَرَقَّهَا، فَلْيَنْظُرْ أَحَدُكُمْ لِمَنْ يُرِقُ كَرِيمَتَهُ. (أمالي ( لطوسي) ،ص 519 ، المجلس الثامن عشر)
[45] . زَوِّجْهَا مِنْ رَجُلٍ تَقِيٍ فَإِنَّهُ إِنْ أَحَبَّهَا أَكْرَمَهَا وَ إِنْ أَبْغَضَهَا لَمْ يَظْلِمْهَا (مكارم الأخلاق ،طبرسی،ص 204 ، الفصل الثالث في الأكفاء)
[46] . إِنَّ شَارِبَ الْخَمْرِ لَا يُزَوَّجُ إِذَا خَطَبَ ( كافي (إسلامية) ،ج5 ،ص 300 )
[47] . بِحُسْنِ الْأَخْلَاقِ يَطِيبُ الْعَيْشُ (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ،ص 255،ح5377)
[48] . إِنْ خَطَبَ إِلَيْكَ رَجُلٌ رَضِيتَ دِينَهُ وَ خُلُقَهُ فَزَوِّجْهُ وَ لَا يَمْنَعْكَ فَقْرُهُ وَ فَاقَتُهُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ إِنْ يَتَفَرَّقا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ وَ قَالَ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ (بحار الأنوار ( بيروت) ، ج100 ،ص372 ،باب 21 الكفاءة في النكاح)
[49] . قَدْ خَطَبَ إِلَيَّ وَ فِي خُلُقِهِ سُوءٌ قَالَ لَا تُزَوِّجْهُ إِنْ كَانَ سَيِّئَ الْخُلُقِ.( بحار ، ج100 ،ص 235 ، باب 3)
[50] .تحریرالوسیله،ج2،ص238؛کتاب النّکاح،م4.
[51] .تحریرالوسیله،ج2،ص237؛کتاب النکاح،م2.
[52] . یَّأَیُّهَا ٱلَّذِینَ آمَنُواْ لَایَحِلُّ لَکُمْ أن تَرِثُواْٱلنِّسَآءَ کَرْهَاً وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَآءَ آتَیْتُمُوهُنَّ إلّا أَن یَأْتِینَ بِفَاحِشةٍ مُّبَیِّنَةٍ (نساء:19)
[53] . تهذيب الأحكام ، ج7 ،ص 399،ح1592، باب 34 اختيار الأزواج.
[54] . قُلْ إِن کُنتُم تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ ٱللهُ (آل عمران:۳۱).
[55] . يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواإِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ … (مجادله:12)
[56] .ر.ک.نمونه ح،23،ص450.
[57] . مُتعتان کانَتاعَلی عَهدرَسُولِ اللهِ. اَنا اَنهی عَنهُماوَاُعاقِبُ علیها،مُتعة النّساءِ ومتعة الحجّ. (سنن الکبری بیهقی،ج7،ص706؛کتاب النکاح)
[58] .تفسیر الدّرالمنثور،سیوطی،ج2،ص140
[59].(تحریرالوسیله امام خمینی،ج2،ص288،م 906،القول فی النکاح المنقطع.)
[60]. لَا تَكُونُ مُتْعَةٌ إِلَّا بِأَمْرَيْنِ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ أَجْرٍ مُسَمًّى. ( كافي ( إسلامية) ، ج5 ، 455 ،ح1
[61] . يُسْتَحَبُّ لِلرَّجُلِ أَنْ يَتَزَوَّجَ الْمُتْعَةَ وَ مَا أُحِبُّ لِلرَّجُلِ مِنْكُمْ أَنْ يَخْرُجَ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَتَزَوَّجَ الْمُتْعَةَ وَ لَوْ مَرَّةً. (وسائل الشيعة ، ج21 ،ص 15 ،باب 2 استحباب المتعة)رساله المتعة،شیخ مفید،کنگره جهان هزاره شیخ مفید،1413ق،قم،اوّل، 43روایت آمده است.)
[62] . سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع كَمِ الْمَهْرُ فِي الْمُتْعَةِ؟ فَقَالَ مَا تَرَاضَيَا عَلَيْهِ إِلَى مَا شَاءَا مِنَ الْأَجَلِ (النوادر(للأشعري) ،ص 82 ،باب 17 نكاح المتعة)
[63] . مَنِ اسْتَقْصَى عَلَى صَدِيقِهِ انْقَطَعَتْ مَوَدَّتُهُ (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ،ص 422 ،ح9680)
[64] .ر.ک.احکام نکاح،آیة ا…مکارم،ج1،ص19
[65] . اغتربوا لاتضووا.(مجازات النبویّه ج91،ص95)
[66] .قال رسول الله (ص):لاتنکحوا القرابة القریبة. فاِنّ الولدُ یخلق ضاویاً اَی نحیفاً(النهایةفی غریب الحدیث،ج3،ص105،به نقل ازکتاب النکاح،مکارم،ج1،ص12،نرم افزار.)
[67] .ای تزوّجوا الغرائب دون القرائب،فاِنّ ولدالغریبة انجب واقوی من ولدالقربیة؛(همان)
[68] . الْفِكْرُ فِي الْأَمْرِ قَبْلَ مُلَابَسَتِهِ يُؤْمِنُ الزَّلَلَ(تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ،ص 58 ،ح588).
[69] .فلسفه خواستگاری مرداززن،پایگاه اطلاع رسانی آیة ا…مکارم شیرازی.
[70] . اللَّهُمَّ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَتَزَوَّجَ فَقَدِّرْ لِي مِنَ النِّسَاءِ أَعَفَّهُنَّ فَرْجاً وَ أَحْفَظَهُنَّ لِي فِي نَفْسِهَا وَ فِي مَالِي وَ أَوْسَعَهُنَّ رِزْقاً وَ أَعْظَمَهُنَّ بَرَكَةً وَ قَدِّرْ لِي وَلَداً طَيِّباً تَجْعَلُهُ خَلَفاً صَالِحاً فِي حَيَاتِي وَ بَعْدَ مَمَاتِي. (کافی،ج3،ص482،ح2)
[71] .اظهروا النّکاح وَاَخفوا الخِطبة(میزان الحکمه،مترجم،ج5،ص2272)
[72] .ان من یمن المرأة تیسیر خطبتها(کنزل العمال،ج16،ص322)
[73] . يَوْمُ الْجُمُعَةِ يَوْمُ خِطْبَةٍ وَ نِكَاح (بحار الأنوار ( بيروت) ؛ ج100 ؛ ص273،ح25)
[74] . نَعَمْ لَا بَأْسَ أَنْ يَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلَى الْمَرْأَةِ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَتَزَوَّجَهَا يَنْظُرُ إِلَى خَلْقِهَا وَ إِلَى وَجْهِهَا. (وسائل الشيعة ؛ ج20 ؛ ص88 ،ح25102)
[75] . إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ يَتَزَوَّجَ فَلْيَسْأَلْ عَنْ شَعْرِهَا كَمَا يَسْأَلُ عَنْ وَجْهِهَا فَإِنَّ الشَّعْرَ أَحَدُ الْجَمَالَيْنِ. (وسائل الشيعة ؛ ج20 ؛ ص59 ،ح25032)
[76] . مَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَيْئاً إِلَّا ظَهَرَ فِي فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَ صَفَحَاتِ وَجْهِه.(نهج البلاغه،حکمت26)
[77] . وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَ لكِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلاَّ أَنْ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتابُ أَجَلَهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ (بقره:235).
[78] .تفسیرنورالثقلین،ج1،ص232،ح905
[79] .ر.ک. ً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْرا(بقره:234)،تفسیرنمونه،ج2،ص194.
[80] . يَوْمُ الْجُمُعَةِ يَوْمُ خِطْبَةٍ وَ نِكَاح (خصال،ج2،ص384)
[81] . زُفُّوا عَرَائِسَكُمْ لَيْلًا وَ أَطْعِمُوا ضُحًى. (كافي ( إسلامية) ،ج5 ،ص 366).
[82] . إِنَّ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِينَ الْإِطْعَامَ عِنْدَ التَّزْوِيجِ. (کافی،ج5،ص367).
[83] . الْوَلِيمَةُ أَوَّلَ يَوْمٍ حَقٌّ وَ الثَّانِيَ مَعْرُوفٌ وَ مَا زَادَ رِيَاءٌ وَ سُمْعَةٌ. ( كافي (إسلامية) ، ج5 ، 368 )
[84] . فَقَالَ (صَ): حَسَنٌ هَذَا لِلنِّكَاحِ لَا السِّفَاحِ. ثُمَّ قَالَ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): أَشِيدُوا بِالنِّكَاحِ وَ أَعْلِنُوهُ بَيْنَكُمْ، وَ اضْرِبُوا عَلَيْهِ بِالدَّفِّ، فَجَرَتِ السُّنَّةُ فِي النِّكَاحِ بِذَلِكَ.
(الأمالي (للطوسي) ،ص 519 ،مجلس18)
[85]. عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ: أَوْصَى رَسُولُ اللَّهِ ص عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع فَقَالَ يَا عَلِيُّ إِذَا دَخَلَتِ الْعَرُوسُ بَيْتَكَ:
[86] . تحریرالوسیله،ج2،ص285 .
[87]. تحریر،ج2،ص286،م7،العقول فی الکفر.
[88] . تحریر،ج2،ص281م24القول فی المصاهرة.
[89] . همان م۲۵.
[90] . همان م۱۵.
[91] . تحریر،ج2،ص282،م1،العقول فی النکاح والعدة.
[92] . همان م17.
[93] . همان م16.
[94] . (حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالَاتُكُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ مِنَ الرَّضَاعَةِ …)(نساء:۲۳).
[95]. تحریر،ج2،ص265.
[96]. همان.
[97] . رساله محشی،ج2،ص598،س2385 .
[98]. تحریر،ج2،ص263،کتاب نکاح.
[99] . ﴿ وَرَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسَائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ ﴾(نساء:23)
[100]. ر.ک.رساله محشی،ج2،م 2387 .
[101] همان.
[102]. رساله محشی،ج 2،ص643م2452.
[103] . حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ….وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ ﴾ (نساء:۲۳).
[104] . ﴿فَلَمَّا قَضَی زَیْدٌمِّنْهَاوَطَراً زَوَّجْنَاکَهَالِکَیْ لَا یَکُونَ عَلَیَ الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فِی أَزْوَاجِ أَدْعِیَآئِهِمْ إِذَا قَضَوْاْ مِنْهُنَّ وَطَرَاً وَ کَانَ أَمْرُ ٱللَّهِ مَفْعُولاً﴾(احزاب:37).
[105]. ر.ک..استفاءات امام ج3،ص110،س77.
[106] . وَلَاتَنکِحُوامَانَکَحَ آبَآؤُکُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِإِلّامَاقَدسَلَفَ إِنَّهُو کَانَ فَاحِشَةًوَمَقْتاً وَسَآءَسَبِیلاً (نساء:22)
[107]. ر.ک.تفسیرنمونه،ج3،ص325 .
[108]. رساله محشی ج2،ص99،س1012.
[110] .کتاب مطلع عشق ،ص69،خطبه عقد11/12/1377
[111] . ﴿أَنِّی لَآ أُضِیعُ عَمَلَ عَآمِلٍ مِّنکُم مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنَثی بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ﴾(آل عمران: ۱۹۵).
[112] . ﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴾(نحل:97)
[113] . ﴿… وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴾(غافر:40)
[114] . ترجمه المیزان،ج4،ص140؛نرم افزار،بحث فلسفه ومقایسه….
[115] . ٱلرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی ٱلنِّسَآءِبِما فَضّلَ ٱللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ وَبِمَآأَنفَقُوا (نساء:34)
[116] .تفسیرالمیزان،ترجمه موسوی همدانی،ج4،ص543،مجمع البحرین،مادّۀقوم.
[117] .ر.ک.تفسیرنمونه،ج3،ص370.
[118] .حقوق مدنی،حبیب الله طاهری،ج3،ص196.
[119] . وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَی بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴾(نساء:32)
[120] . تفسير نمونه، ج3، ص: 362.
[121] . ٱلرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی ٱلنِّسَآءِ…..وَبِمَآ أَنفَقُوا (نساء:34).
[122] . للمرأة على زوجها أن يُشبع بطنها، ويكسو ظهرها، ويعلّمها الصلاة والصوم والزكاة إن كان في مالها حقّ ولا تخالفه في ذلك(جامع الاحادیث الشیعه،بروجردی،ج25،ص518،به نقل از مستدرک ).
[123] . الکاد لعیاله کالمجاهد فی سبیل الله. شرح اصول کافی،ملاصدرا،ج1،ص433.
[124] . لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَمَنْ قُدِرَعَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا (طلاق:7)
[125] . تفسير نمونه، ج24، ص: 250.
[126] .ر.ک.تحریرالوسیله ،ج2،کتاب النکاح ،ص314،م12.
[127] . وَ إِنَّ أَرْضَاكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَسْبَغُكُمْ عَلَى عِيَالِهِ (كافي ( إسلامية) ،ج8 ،ص 69 )
[128]. يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أَنْ يُوَسِّعَ عَلَى عِيَالِهِ كَيْلَا يَتَمَنَّوْا مَوْتَهُ وَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ- وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً قَالَ الْأَسِيرُ عِيَالُ الرَّجُلِ يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ إِذَا زِيدَ فِي النِّعْمَةِ أَنْ يَزِيدَ أُسَرَاءَهُ فِي السَّعَةِ عَلَيْهِمْ( كافي ( إسلامية) ، ج4 ،ص 11 ،ح3، باب كفاية العيال و التوسع عليهم)
[129] . لَيْسَ مِنَّا مِنْ وُسِّعَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَتَّرَ عَلَى عِيَالِهِ(مستدرك الوسائل ، ج15 ،ص 256 ،ح 18159،باب 14 استحباب التوسعة على العيال)
[130].ر.ک.ترجمۀ تحریرالوسیله،ج2،ص59؛کتاب زکات م2.
. [131] تمکین یعنی زن نسبت به آنچه که اطاعتش بروی لازم است،مطیع شوهر باشد.(همان،م1)
[132] .تحریرالوسیله،همان،م5.
[133]. (رساله محشی م 2416) .
[134] . انّ هنداً امرأة ابی سفیان جاءت الی رسول الله (ص) فقالت:انّ اباسفیان شحیح لا یعطین مایکفینی وولدی الّا ما آخذ منه سرّاً وهولایعلم.فهل علیّ من ذلک شیء؟فقال(ص):خذی مایکفیک وولدک بالمعروف.(جواهر،ج31،ص302،به نقل از کنزالعمال ج8،ص303،رقم 5171؛بیهقی،ج7،ص466،سنن ابن ماجه،ج2،ص769،شهیدثانی درمالک ج1،ص184.)
[135] مسالک،ج1،ص184.
[136]. تحریرالوسیله،ج 2،ص316،م9.
[137] . هدایة العباد،ج2،ص475،م9.
[138] . استفتاءات جدید،ج1،ص369،س1651.
[139] . منهاج الصالحین ،ج3،ص 126،م 421 .
[140] . استفتائات،ج 1،ص237،س520.
[141]. تحریرالوسیله، ج2،ص314،م24.
[142] . استفتاء جامعه الزهراء .
[143] . مَنْ دَخَلَ السُّوقَ فَاشْتَرَى تُحْفَةً فَحَمَلَهَا إِلَى عِيَالِهِ كَانَ كَحَامِلِ صَدَقَةٍ إِلَى قَوْمٍ مَحَاوِيجَ وَ لْيَبْدَأْ بِالْإِنَاثِ قَبْلَ الذُّكُورِ فَإِنَّهُ مَنْ فَرَّحَ أُنْثَى فَكَأَنَّمَا عتق [أَعْتَقَ] رَقَبَةً مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِيلَ وَ مَنْ أَقَرَّ بِعَيْنِ ابْنٍ فَكَأَنَّمَا بَكَى مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَنْ بَكَى مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ أَدْخَلَهُ جَنَّاتِ النَّعِيمِ. (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ،، ابن بابویه،صدوق، ص 201 .ترجمه حسن زاده ؛ ص463)
[144] . تحریرالوسیله،ج 2،ص217، م11.
[145]. استفتاء جامعه الزهراء.
[146] . استفتاءات،ج۱،ص ۲۳۶،م ۸۴۳ .
[147] .تحریر،ج2،ص13،فصل نفقات.
[148] .طبقات کبری،ترجمۀ محمود مهدوی دامغانی،ج8،ص20.
[149].﴿أَسْکِنُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ سَکَنتُم مِّن وُجْدِکُمْ﴾(طلاق:6). ﴿لَاتُخْرِجُوهُنَّ مِنم بُیُوتِهِنَّ وَلَا یَخْرُجْنَ﴾(طلاق:1)
[150] . …فَقَالَ إِذَا طَلَّقَ الرَّجُلُ امْرَأَتَهُ طَلَاقاً …وَ الْمَرْأَةُ الَّتِي يُطَلِّقُهَا الرَّجُلُ تَطْلِيقَةً ثُمَّ يَدَعُهَا حَتَّى يَخْلُوَ أَجَلُهَا فَهَذِهِ أَيْضاً تَقْعُدُ فِي مَنْزِلِ زَوْجِهَا وَ لَهَا النَّفَقَةُ وَ السُّكْنَى حَتَّى تَنْقَضِيَ عِدَّتُهَا. (کافی،ج6،ص90،ح5)
[151] . ﴿وَعَاشِرُوهُنَّ ﺑﭑلْمَعْرُوفِ﴾(نساء:19).
[152] . ﴿قَالُواإِنَّاكُنَّاقَبْلُ فِي أَهْلِنَا مُشْفِقِينَ﴾(طور:26).
[153] .ر.ک.تفسیرنمونه،ج22،ص439؛تفسیرالمیزان،مترجم،ج19،ص21.
[154] .ترجمۀ تفسیرالمیزان،ج19،ص21.
[155] . جُبِلَتِ الْقُلُوبُ عَلَى حُبِ مَنْ أَحْسَنَ إِلَيْهَا وَ بُغْضِ مَنْ أَسَاءَ إِلَيْهَا. (تحف العقول ، ابن شعبه حرانى ،ص37 )
[156] . ﴿وَعَاشِرُوهُنَّ ﺑِﭑلْمَعْرُوفِ فَإِن کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَی أَن تَکْرَهُواْشَیْئاً وَ یَجْعَلَ ٱللَّهُ فِیهِ خَیْراً کَثیراً ﴾(نساء:19).
[157] . والله مااغضبهاولااکرهتهاعلی امرحتّی قَبضهاالله-عزّوجلّ – ا لیه. (کشف الغمه،ج1،ص363)
[158].شرّ النّاس الضّیق علی اَهله.قالوایارسول الله وکیف یکون ضیّقاً علی اهله؟قال:الرّجل اذا دَخل بیتهِ خَشعتِ امرأتَهُ وَهرِب وَلدهُ وفَرّ.فاِذا خَرج ضَحِکت امرأتَه واستأنَس اَهل بیته(مجمع الزوائدومنبع الفوائد،ج8،ص25)
[159] . إِنَّمَا المَرأةُ لُعبة مَنِ اتّخذها فلایُضیعها.(المیزان،ج4،ص350؛مترجم ص555؛کافی ،ج5،ص510)
[160] . وَ لَا تُمَلِّكِ الْمَرْأَةَ مِنْ أَمْرِهَا مَا جَاوَزَ نَفْسَهَا فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ وَ لَا تَعْدُ بِكَرَامَتِهَا نَفْسَهَا وَ لَا تُطْمِعْهَا فِي أَنْ تَشْفَعَ لِغَيْرِهَا( نهج البلاغة ، ترجمه دشتى ؛نامه31به امام حسن ع ؛ ص537)
[161] . إِنَّمَا الْمَرْأَةُ لُعْبَةٌ فَمَنِ اتَّخَذَهَا فليعظها (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ،ص 408 ،ح9369)
[162] . یاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواقُواأَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَايَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ (تحریم:6)
[163] .ر.ک. نمونه ج 24،ص287
[164] . ….قال (ع):تأمرهم بما امرک الله وتنهاهم عمّانهاهم الله قال اطاعوک کنت قدوقیتکم وان عَضوک کنتَ قدقضیت ماعلیک(کافی اسلامیه،ج5،ص62،ح2.
[165] . قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ (زمر:15).
[166] .امام علی (ع):الرّاضی بِفعل قومٍ کالدّاخل فیه معهم.نهج البلاغه ،صحیحی صالح ص499،حکمت155.
[167] . وَالَّذیِنَ آمَنُوا وَٱتَبَعْتَهُم ذُرّیَتَهُمْ بِإیمانٍ اَلْحَقْنَا ذُرّیَتَهُمْ (طور:21).
[168]. واعظ خانواده123
[169] . …قُلْتَ إِنَّ سَعْداً قَدْ أَصَابَتْهُ ضَمَّةٌ قَالَ فَقَالَ نَعَمْ إِنَّهُ كَانَ فِي خُلُقِهِ مَعَ أَهْلِهِ سُوءاً. ( أمالي( صدوق) ،ص 385 ، مجلس 61)
[170] . الرَّجُلُ إِذَا كَانَ لَهَا ظَالِماً الأمالي( صدوق) ،ص 429 ، المجلس السادس و الستون)
[171] . من ضَرَبَ اِمْرَأَةًبِغیر حقٍّ فَاَنا خَصْمُه یَوْم القیامَة (ارشادالقلوب دیلمی،ص291)
[172] . أَ يَضْرِبُ أَحَدُكُمُ الْمَرْأَةَ ثُمَّ يَظَلُ مُعَانِقَهَا.( كافي ( إسلامية) ، ج5 ،ص 509 ، باب إكرام الزوجة )
[173] . وَ لَا تَهِيجُوا النِّسَاءَ بِأَذًى وَ إِنْ شَتَمْنَ أَعْرَاضَكُمْ … فَإِنَّهُنَّ ضَعِيفَاتُ الْقُوَى وَ الْأَنْفُسِ وَ الْعُقُول نهج البلاغة ( لصبحي صالح) ؛ نامه14،ص373
[174] . يَا عَلِيُّ خِدْمَةُ الْعِيَالِ كَفَّارَةٌ لِلْكَبَائِرِ وَ يُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ وَ مُهُورُ حُورِ الْعِينِ وَ يَزِيدُ فِي الْحَسَنَاتِ وَ الدَّرَجَاتِ يَا عَلِيُّ لَا يَخْدُمُ الْعِيَالَ إِلَّا صَدِّيقٌ أَوْ شَهِيدٌ أَوْ رَجُلٌ يُرِيدُ اللَّهُ بِهِ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ (مستدرك الوسائل ، ج13 ،ص 49 ،باب 17 استحباب العمل في البيت )
[175]. يَا عَلِيُّ سَاعَةٌ فِي خِدْمَةِ الْبَيْتِ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ أَلْفِ سَنَةٍ وَ أَلْفِ حِجَّةٍ وَ أَلْفِ عُمْرَةٍ وَ خَيْرٌ مِنْ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَةٍ وَ أَلْفِ غَزْوَةٍ وَ أَلْفِ مَرِيضٍ عَادَهُ وَ أَلْفِ جُمُعَةٍ وَ أَلْفِ جَنَازَةٍ وَ أَلْفِ جَائِعٍ يُشْبِعُهُمْ وَ أَلْفِ عَارٍ يَكْسُوهُمْ وَ أَلْفِ فَرَسٍ يُوَجِّهُهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَلْفِ دِينَارٍ يَتَصَدَّقُ بِهَا عَلَى الْمَسَاكِينِ وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يَقْرَأَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ وَ مِنْ أَلْفِ أَسِيرٍ أَسَرَ فَأَعْتَقَهُمْ وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَلْفِ بَدَنَةٍ يُعْطِي لِلْمَسَاكِينِ وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَرَى مَكَانَهُ مِنَ الْجَنَّةِ. (بحار الأنوار ( بيروت) ، ج101 ،ص 132 ،ح1، باب 6 فضل خدمة العيال )
[176] . قَالَ اسْمَعْ مِنِّي وَ مَا أَقُولُ إِلَّا مَنْ أَمَرَ رَبِّي مَا مِنْ رَجُلٍ يُعِينُ امْرَأَتَهُ فِي بَيْتِهَا إِلَّا كَانَ لَهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ عَلَى بَدَنِهِ عِبَادَةُ سَنَةٍ صِيَامٍ نَهَارُهَا وَ قِيَامٍ لَيْلُهَا وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا أَعْطَاهُ اللَّهُ الصَّابِرِينَ وَ دَاوُدَ النَّبِيَّ وَ يَعْقُوبَ وَ عِيسَى ع (جامع الأخبار(للشعيري) ،ص 102 ، الفصل التاسع و الخمسون في خدمة العيال)
[177] . یَسْتَقِی وَیَحْتَطِبُ وَکَانَتْ فَاطِمَةُ (علیهاالسّلام) تَطْحَنُ وَتَعْجِنُ وَتَخْبِزُ وَتَرْقَعُ (روضۀکافی،ج8،ص165)
[178] ﻓَﭑلصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَاحَفِظَ ٱللَّهُ (نساء:34)
1 .تحریرالوسیله
2 .رساله محشی م2413.
[179] . عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا حَقُّ الزَّوْجِ عَلَى الْمَرْأَةِ فَقَالَ لَهَا أَنْ تُطِيعَهُ وَ لَا تَعْصِيَهُ وَ لَا تَصَدَّقَ مِنْ بَيْتِهِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ لَا تَصُومَ تَطَوُّعاً إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ لَا تَمْنَعَهُ نَفْسَهَا وَ إِنْ كَانَتْ عَلَى ظَهْرِ قَتَبٍ وَ لَا تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِهَا إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ إِنْ خَرَجَتْ مِنْ بَيْتِهَا بِغَيْرِ إِذْنِهِ لَعَنَتْهَا مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ وَ مَلَائِكَةُ الْأَرْضِ وَ مَلَائِكَةُ الْغَضَبِ وَ مَلَائِكَةُ الرَّحْمَةِ حَتَّى تَرْجِعَ إِلَى بَيْتِهَا فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَقّاً عَلَى الرَّجُلِ قَالَ وَالِدُهُ فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَقّاً عَلَى الْمَرْأَةِ قَالَ زَوْجُهَا قَالَتْ فَمَا لِي عَلَيْهِ مِنَ الْحَقِّ مِثْلُ مَا لَهُ عَلَيَّ قَالَ لَا وَ لَا مِنْ كُلِّ مِائَةٍ وَاحِدَةٌ قَالَ فَقَالَتْ وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ نَبِيّاً لَا يَمْلِكُ رَقَبَتِي رَجُلٌ أَبَداً.(وسائل الشیعه ج14،ص ،ح1،باب 79،ابواب مقدمات نکاح،وکافی]ج5،ص507.)
[180] . (بعثت) علی الشریعة السّهلة السمحة (ر.ک.من لا يحضره الفقيه ، مقدمةج1 ،ص 4 .)
[181] . ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ. (كافي (إسلامية) ، ج3 ،ص 14 ).
[182] تفسیرنمونه،ج2،ص162.
1 .وعلیها ان تطیّب بأطیب وتبلس أحسن ثیابها وتزّین بأحسن زینتهاو….(وسایل الشیعه ج۱۴،ص ،ح2،باب 79،ابواب مقدمات نکاح و کافی ،ج5،ص507.)
2 .ر.ک.فقه استدلالی کتاب نکاح،آیةالله مکارم شیرازی ج6،ص118-120.
[183] أَيُّمَا امْرَأَةٍ رَفَعَتْ مِنْ بَيْتِ زَوْجِهَا شَيْئاً مِنْ مَوْضِعٍ إِلَى مَوْضِعٍ تُرِيدُ بِهِ صَلَاحاً نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهَا وَ مَنْ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ لَمْ يُعَذِّبْهُ( وسائل الشیعه،آل البیت ،ج21،ص451،ح27557،باب67،استحباب خدمة)
[184]. مهنّة إحداكنّ في بيتها تدرك جهاد المجاهدين إنشاء اللَّه. پاينده، ابو القاسم، نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله)، دنياى دانش – تهران، چهارم، 1382ش. ص746،ح2892)
[185] . الِامْرَأَةُ الصَّالِحَةُ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ رَجُلٍ غَيْرِ صَالِحٍ وَ أَيُّمَا امْرَأَةٍ خَدَمَتْ زَوْجَهَا سَبْعَةَ أَيَّامٍ أَغْلَقَ اللَّهُ عَنْهَا سَبْعَةَ أَبْوَابِ النَّارِ وَ فَتَحَ لَهَا ثَمَانِيَةَ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ تَدْخُلُ مِنْ أَيِّهَا شَاءَتْ. (وسائل الشيعة ،ج20،ص 172 ،ح 25342،باب 89 )
[186] . جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ. (كافي (إسلامية) ، ج5 ،ص 9.)
[187] . عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع كَتَبَ اللَّهُ الْجِهَادَ عَلَى الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ فَجِهَادُ الرَّجُلِ بَذْلُ مَالِهِ وَ نَفْسِهِ حَتَّى يُقْتَلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ أَنْ تَصْبِرَ عَلَى مَا تَرَى مِنْ أَذَى زَوْجِهَا وَ غَيْرَتِهِ. (كافي (إسلامية) ، ج5 ،ص 9، باب جهاد الرجل و المرأة).
[188] . وَ قَالَ ع مَا مِنِ امْرَأَةٍ تَسْقِي زَوْجَهَا شَرْبَةً مِنْ مَاءٍ إِلَّا كَانَ خَيْراً لَهَا مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ صِيَامٍ نَهَارُهَا وَ قِيَامٍ لَيْلُهَا وَ يَبْنِي اللَّهُ لَهَا بِكُلِّ شَرْبَةٍ تَسْقِي زَوْجَهَا مَدِينَةً فِي الْجَنَّةِ- وَ غَفَرَ لَهَا سِتِّينَ خَطِيئَةً. (وسائل الشيعة، ج20 ،ص 172 ،ح25343،باب 89)
3. … فَسَأَلَ عَلِيّاً كَيْفَ وَجَدْتَ أَهْلَكَ قَالَ نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ سَأَلَ فَاطِمَةَ فَقَالَتْ خَيْرُ بَعْلٍ (بحار الأنوار (بيروت) ، ج43،ص 117، باب 5.)
[189] . بابایی سرویراستار،مقاله المیزان رادونفرنوشته اند.
[190]. إذا باتت المرأة هاجرة فراش زوجها لعنتها الملائكة حتّى تصبح.( نهج الفصاحة ( كلمات قصار پیامبر) ،ص،190،ح187 ).
[191] . وَ قَالَ النَّبِيُّ ص أَيُّمَا امْرَأَةٍ لَمْ تَرْفُقْ بِزَوْجِهَا وَ حَمَلَتْهُ عَلَى مَا لَا يَقْدِرُ عَلَيْهِ وَ مَا لَا يُطِيقُ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهَا حَسَنَةٌ وَ تَلْقَى اللَّهَ وَ هُوَ عَلَيْهَا غَضْبَانُ (مكارم الأخلاق ،ص214).
[192] . جَمِيلُ بْنُ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: أَيُّمَا امْرَأَةٍ قَالَتْ لِزَوْجِهَا مَا رَأَيْتُ قَطُّ مِنْ وَجْهِكَ خَيْراً فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهَا. (من لا يحضره الفقيه ، ج3 ،ص440 ،ح4524)
[193]. قَالَ ع أَيُّمَا امْرَأَةٍ آذَتْ زَوْجَهَا بِلِسَانِهَا لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهَا صَرْفاًوَ لَا عَدْلًا وَ لَا حَسَنَةً مِنْ عَمَلِهَا حَتَّى تُرْضِيَهُ وَ إِنْ صَامَتْ نَهَارَهَا وَ قَامَتْ لَيْلَهَا وَ أَعْتَقَتِ الرِّقَابَ وَ حَمَلَتْ عَلَى جِيَادِ الْخَيْلِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ كَانَتْ فِي أَوَّلِ مَنْ يَرِدُ النَّارَ وَ كَذَلِكَ الرَّجُلُ إِذَا كَانَ لَهَا ظَالِما (همان)
[194] امام خمینی(ره):عدم الخروج من منزله بغیراذنه. تحریرالوسیله
[195] فقه استدلالی،آیة ا…مکارم،مدرسه امام علی بن ابیطالب (ع) اول 1424ﮬ.قم،کتاب نکاح،ج6،ص30.
[196] .عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: … وَ لَا تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِهَا إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ إِنْ خَرَجَتْ مِنْ بَيْتِهَا بِغَيْرِ إِذْنِهِ لَعَنَتْهَا مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ وَ مَلَائِكَةُ الْأَرْضِ وَ مَلَائِكَةُ الْغَضَبِ وَ مَلَائِكَةُ الرَّحْمَةِ حَتَّى تَرْجِعَ إِلَى بَيْتِهَا (كافي (إسلامية) ، ج5 ،ص 507 )
[197]. فقه استدلالی،آیة ا…مکارم،ج6،ص12-13.
[198]. استفتاءات،ج3،ص146،س3.
[199] . سایت اسلام کوئیت
[200] . وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَاناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَوَضَعَتْهُ کُرْهاً وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاَثُونَ شَهْراً (احقاف:15) به انسان سفارش کردیم که به والدینش نیکی کند،چون دوران بارداری ووضع حمل سخت است.دورۀ بارداری و شیردهی سی ماه است.(اقل بارداری 6ماه ودوره شیر خوارگی 24ماه)
[201] .ر.ک.تفسیرنمونه،ج2،ص326،نرم افزارنور.
[202] . وَٱلْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ لِمَنْ أَرَادَأَن یُتِمَّ ٱلرَّضَاعَةَ (بقره:233) وَفِصَالُهُو فِیعَامَیْن (لقمان:14 )
[203] .مامِن لَبَنٍ یُرضعُ بِه الصَبّیُ اَعظم بَرکةً عَلیه مِن لبنِ اُمّهِ ( کافی،دارالحدیث،ج11،ص424،ح28وچ اسلامیه ج6،ص40.)
[204] . أَيُّمَا امْرَأَةٍ رَفَعَتْ مِنْ بَيْتِ زَوْجِهَا شَيْئاً مِنْ مَوْضِعٍ إِلَى مَوْضِعٍ تُرِيدُ بِهِ صَلَاحاً نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهَا وَ مَنْ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ لَمْ يُعَذِّبْهُ فَقَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص- ذَهَبَ الرِّجَالُ بِكُلِّ خَيْرٍ فَأَيُّ شَيْءٍ لِلنِّسَاءِ الْمَسَاكِينِ فَقَالَ ع بَلَى إِذَا حَمَلَتِ الْمَرْأَةُ كَانَتْ بِمَنْزِلَةِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ الْمُجَاهِدِ بِنَفْسِهِ وَ مَالِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِذَا وَضَعَتْ كَانَ لَهَا مِنَ الْأَجْرِ مَا لَا يَدْرِي أَحَدٌ مَا هُوَ لِعِظَمِهِ فَإِذَا أَرْضَعَتْ كَانَ لَهَا بِكُلِّ مَصَّةٍ كَعِدْلِ عِتْقِ مُحَرَّرٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِيلَ- فَإِذَا فَرَغَتْ مِنْ رَضَاعِهِ ضَرَبَ مَلَكٌ كَرِيمٌ عَلَى جَنْبِهَا وَ قَالَ اسْتَأْنِفِي الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَكِ. (وسائل الشیعه،چ آل البیت،ج21،ص451،ح27557-1،باب 67.)
.[205] رک.وسائل الشیعه ج21،ص464،باب75،کراهة ….تاباب۷۹.
[206] . وَحَرَّمْنَا عَلَیْهِ الْمَرَاضِعَ مِنْ قَبْلُ (قصص:82).
[207]. تحریر الوسیله،ج2،ص297فی المهر.
[208] .همان.
[209] .همان.
[210]. مِنْ بَرَكَةِ الْمَرْأَةِ خِفَّةُ مَئُونَتِهَا وَ تَيْسِيرُ وِلَادَتِهَا وَ مِنْ شُؤْمِهَا شِدَّةُ مَئُونَتِهَا وَ تَعْسِيرُ وِلَادَتِهَا. (كافي ( إسلامية) ، ج5 ،ص 564 ،ح37)
[211] . استفتاءات،ج 3،ص554.
[212] . تحریرالوسیله،ترجمه،ج3،ص541،باب قسم وسوز وشقاق.
[213] . لَيْسَ لِلْمَرْأَةِ مَعَ زَوْجِهَا أَمْرٌ فِي عِتْقٍ وَ لَا صَدَقَةٍ وَ لَا تَدْبِيرٍ وَ لَا هِبَةٍ وَ لَا نَذْرٍ فِي مَالِهَا إِلَّا بِإِذْنِ زَوْجِهَا إِلَّا فِي حَجٍّ أَوْ زَكَاةٍ أَوْ بِرِّ وَالِدَيْهَا أَوْ صِلَةِ رَحِمِهَا. (وسائل الشيعة ، ج19 ،ص 214 ،باب 17،ح24454).
[214] . ….فان فعلت شئیاً ممّا ذکرناه بغیر اذن زوجها کانت سیئة فی ذلک ومضی فعلها ولم یکن للزوج ردّه ونسخه(مصنفات شیخ مفید،ج9،ص31؛احکام النساءباب 17ابواب احکام وقوف وصدقات.)
[215]. كافي( دارالحديث) ، ج10 ،ص 478 ، باب الضرار.
[216] . إِنَّ لِصَاحِبِالْمَالِ أَنْ يَعْمَلَ بِمَالِهِ مَا شَاءَ مَا دَامَ حَيّاً إِنْ شَاءَ وَهَبَهُ وَ إِنْ شَاءَ تَصَدَّقَ بِهِ وَ إِنْ شَاءَ تَرَكَهُ إِلَى أَنْ يَأْتِيَهُ الْمَوْت.
[217] . وَ لَا تَصَدَّقَ مِنْ بَيْتِهِ إِلَّا بِإِذْنِهِ ( كافي (إسلامية) ، ج5 ،ص 507 )
[218] .ر.ک. فقه استدلالی،کتاب نکاح،مکارم،ج6،ص125-126
[219] . ِانَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَرِهَ أَنْ يَغْشَى الرَّجُلُ امْرَأَتَهُ وَ هِيَ حَائِضٌ فَإِنْ فَعَلَ وَ خَرَجَ الْوَلَدُ مَجْذُوماً أَوْ بِهِ بَرَصٌ فَلَا يَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَهُ.
[220]. وَ كَرِهَ أَنْ يَأْتِيَ الرَّجُلُ أَهْلَهُ وَ قَدِ احْتَلَمَ حَتَّى يَغْتَسِلَ مِنَ الِاحْتِلَامِ فَإِنْ فَعَلَ ذَلِكَ [وَ] خَرَجَ الْوَلَدُ مَجْنُوناً فَلَا يَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَه.
[221] . وَ قَالَ ع مَنْ تَزَوَّجَ وَ الْقَمَرُ فِي الْعَقْرَبِ لَمْ يَرَ الْحُسْنَى وَ قَالَ ع مَنْ تَزَوَّجَ فِي مُحَاقِ الشَّهْرِ فَلْيُسَلِّمْ لِسِقْطِ الْوَلَد.
[222] . ثُمَّ قَالَ يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعِ امْرَأَتَكَ فِي أَوَّلِ الشَّهْرِ وَ وَسَطِهِ وَ آخِرِهِ فَإِنَّ الْجُنُونَ وَ الْجُذَامَ وَ الْخَبَلَ يُسْرِعُ إِلَيْهَا وَ إِلَى وَلَدِهَا
[223] . يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعِ امْرَأَتَكَ بَعْدَ الظُّهْرِ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ فِي ذَلِكَ الْوَقْتِ يَكُونُ أَحْوَلَ وَ الشَّيْطَانُ يَفْرَحُ بِالْحَوَلِ فِي الْإِنْسَانِ.
[224] . يَا عَلِيُّ لَا تَتَكَلَّمْ عِنْدَ الْجِمَاعِ فَإِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ لَا يُؤْمَنُ أَنْ يَكُونَ أَخْرَسَ.
[225] . وَ لَا يَنْظُرَنَّ أَحَدُكُمْ إِلَى فَرْجِ امْرَأَتِهِ وَ لْيَغُضَّنَّ بَصَرَهُ عِنْدَ الْجِمَاعِ فَإِنَّ النَّظَرَ إِلَى الْفَرْجِ يُورِثُ الْعَمَى يَعْنِي فِي الْوَلَدِ.
[227]. يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعِ امْرَأَتَكَ بِشَهْوَةِ امْرَأَةِ غَيْرِكَ فَإِنِّي أَخْشَى إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ أَنْ يَكُونَ مُخَنَّثاً مُؤَنَّثاً بَخِيلًا.
[228] . يَا عَلِيُّ إِذَا كُنْتَ جُنُباً فِي الْفِرَاشِ مَعَ امْرَأَتِكَ فَلَا تَقْرَأِ الْقُرْآنَ فَإِنِّي أَخْشَى أَنْ يَنْزِلَ عَلَيْكُمَا نَارٌ مِنَ السَّمَاءِ فَتُحْرِقَكُمَا.
[229] . يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعِ امْرَأَتَكَ إِلَّا وَ مَعَكَ خِرْقَةٌ وَ مَعَ امْرَأَتِكَ خِرْقَةٌ.
[230] . وَ لَا تَمْسَحَا بِخِرْقَةٍ وَاحِدَةٍ فَتَقَعَ الشَّهْوَةُ عَلَى الشَّهْوَةِ وَ إِنَّ ذَلِكَ يُعْقِبُ الْعَدَاوَةَ بَيْنَكُمَا ثُمَّ يُؤَدِّيكُمَا إِلَى الْفُرْقَةِ وَ الطَّلَاقِ.
[231] . يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعِ امْرَأَتَكَ مِنْ قِيَامٍ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ فِعْلِ الْحَمِيرِ وَ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ يَكُونٌ بَوَّالًا فِي الْفِرَاشِ كَالْحَمِيرِ الْبَوَّالَةِ فِي كُلِّ مَكَانٍ
[232] . يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعِ امْرَأَتَكَ فِي لَيْلَةِ الْفِطْرِ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ فَيَكْبَرُ ذَلِكَ الْوَلَدُ وَ لَا يُصِيبُ وَلَداً إِلَّا عَلَى كِبَرِ السِّنِّ
[233] . يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعِ امْرَأَتَكَ فِي لَيْلَةِ الْأَضْحَى فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ يَكُونُ لَهُ سِتُّ أَصَابِعَ أَوْ أَرْبَعُ أَصَابِعَ
[234] . يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعِ امْرَأَتَكَ تَحْتَ شَجَرَةٍ مُثْمِرَةٍ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ يَكُونُ جَلَّاداً قَتَّالًا عَرِيفاً
[235] . يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعِ امْرَأَتَكَ فِي وَجْهِ الشَّمْسِ وَ تَلَأْلُئِهَا إِلَّا أَنْ تُرْخِيَ عَلَيْكُمَا سِتْراً فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ لَا يَزَالُ فِي بُؤْسٍ وَ فَقْرٍ حَتَّى يَمُوتَ
[236] . يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعْ أَهْلَكَ بَيْنَ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ يَكُونُ حَرِيصاً عَلَى إِهْرَاقِ الدِّمَاءِ
[237] . يَا عَلِيُّ إِذَا حَمَلَتِ امْرَأَتُكَ فَلَا تُجَامِعْهَا إِلَّا وَ أَنْتَ عَلَى وُضُوءٍ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ يَكُونُ أَعْمَى الْقَلْبِ بَخِيلَ الْيَدِ
[238] . يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعْ أَهْلَكَ فِي النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ يَكُونُ مُشَوَّهاً ذَا شَامَةٍ فِي شَعْرِهِ وَ وَجْهِهِ
[239] . يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعْ أَهْلَكَ فِي آخِرِ دَرَجَةٍ مِنْهُ يَعْنِي إِذَا بَقِيَ يَوْمَانِ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ كَانَ مُفَدَّماً
[240] . يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعْ أَهْلَكَ عَلَى شَهْوَةِ أُخْتِهَا فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ يَكُونُ عَشَّاراً أَوْ عَوْناً لِظَالِمٍ وَ يَكُونُ هَلَاكُ فِئَامٍ مِنَ النَّاسِ عَلَى يَدَيْهِ
[241] . يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعْ أَهْلَكَ عَلَى سُقُوفِ الْبُنْيَانِ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ يَكُونُ مُنَافِقاً مُمَارِياً مُبْتَدِعاً
[242] . يَا عَلِيُّ وَ إِذَا خَرَجْتَ فِي سَفَرٍ فَلَا تُجَامِعْ أَهْلَكَ تِلْكَ اللَّيْلَةِ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ يَكُونُ يُنْفِقُ مَالَهُ فِي غَيْرِ حَقٍّ وَ قَرَأَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطِينِ(اسراء:27)
[243] . يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعْ أَهْلَكَ إِذَا خَرَجْتَ إِلَى مَسِيرَةِ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ وَ لَيَالِيهِنَّ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ يَكُونُ عَوْناً لِكُلِّ ظَالِمٍ
[244] . يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعْ أَهْلَكَ فِي أَوَّلِ سَاعَةٍ مِنَ اللَّيْلِ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ لَا يُؤْمَنُ أَنْ يَكُونَ سَاحِراً مُؤْثِراً لِلدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ
[245] . يَا عَلِيُّ عَلَيْكَ بِالْجِمَاعِ لَيْلَةَ الْإِثْنَيْنِ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ يَكُونُ حَافِظاً لِكِتَابِ اللَّهِ رَاضِياً بِمَا قَسَمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ
[246] . يَا عَلِيُّ إِنْ جَامَعْتَ أَهْلَكَ فِي أَوَّلِ لَيْلَةِ الثَّلَاثَاءِ فَقُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ فَإِنَّهُ يُرْزَقُ الشَّهَادَةَ بَعْدَ شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ لَا يُعَذِّبُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَعَالْمُشْرِكِينَ وَ يَكُونُ طَيِّبَ النَّكْهَةِ مِنَ الْفَمِ رَحِيمَ الْقَلْبِ سَخِيَّ الْيَدِ طَاهِرَ اللِّسَانِ مِنَ الْغِيبَةِ وَ الْكَذِبِ وَ الْبُهْتَانِ
[247] . يَا عَلِيُّ وَ إِنْ جَامَعْتَ أَهْلَكَ لَيْلَةَ الْخَمِيسِ فَقُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ فَإِنَّهُ يَكُونُ حَاكِماً مِنَ الْحُكَّامِ أَوْ عَالِماً مِنَ الْعُلَمَاءِ
[248] . وَ إِنْ جَامَعْتَهَا يَوْمَ الْخَمِيسِ عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ عَنْ كَبِدِ السَّمَاءِ فَقُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ لَا يَقْرَبُهُ حَتَّى يَشِيبَ وَ يَكُونُ فَهِماً وَ يَرْزُقُهُ اللَّهُ السَّلَامَةَ فِي الدِّينِ وَ الدُّنْيَا
[249] . يَا عَلِيُّ وَ إِنْ جَامَعْتَهَا لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ وَ كَانَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ يَكُونُ خَطِيباً قَوَّالًا مُفَوَّهاً
[250] . وَ إِنْ جَامَعْتَهَا يَوْمَ الْجُمُعَةِ بَعْدَ الْعَصْرِ فَقُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ فَإِنَّهُ يَكُونُ مَعْرُوفاً مَشْهُوراً عَالِماً
[251] . وَ إِنْ جَامَعْتَهَا فِي لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ بَعْدَ صَلَاةِ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ فَإِنَّهُ يُرْجَى أَنْ يَكُونُ وَلَداً بَدَلًا مِنَ الْأَبْدَالِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.