
قرآن درسوره کهف آیات۹۳ تا۹۸ و سوره انبیاء آیۀ ۹۶ از قوم یأجوج و مأجوج یاد می کند. قوم یأجوج و مأجوج، اقوامی جنگ جو، وحشی، مهاجم و غارتگر بودند که در دوردست ترین نقطه آسیا زندگی میکردند – این قوم شرور با حمله و نفوذ به شهرها دست به فساد و غارت میزدند و امنیت را از مردم سلب و زندگی را به مردم سخت و دشوار مینمودند.شبیه امروزآمریکایی ها وصهیونیست بین الملل،که قتل وغارت ودزدی وزورگویی وباج خواهی حکومت های ستمگرانه خودرا برپا می دارند.
در سوره کهف، آیات ۹۳ تا۹۸ به این قصه چنین پرداخته است:
ذوالقرنین در مسافرتهای خود به يك منطقه كوهستانى رسيد و در آنجا جمعيتى (غير از دو جمعيتى كه در شرق و غرب يافته بود) مشاهده كرد كه از نظر تمدن در سطح بسيار پائينى بودند، آن قوم كه از ناحيه دشمنان خونخوار و سرسختى بنام ياجوج و ماجوج در عذاب بودند، مقدم ذو القرنين را كه داراى قدرت و امكانات عظيمى بود، غنيمت شمردند، دست به دامن او زدند و” گفتند: اى ذو القرنين! ياجوج و ماجوج در اين سرزمين فساد مىكنند، آيا ممكن است ما هزينهاى در اختيار تو بگذاريم كه ميان ما و آنها سدّى ايجاد كنى”
ذو القرنين در پاسخ گفت: “مرا با نيرويى يارى كنيد، تا ميان شما و اين دو قوم مفسد، سد نيرومندى ايجاد كنم”
سپس دستور داد:” قطعات بزرگ آهن براى من بياوريد” هنگامى كه قطعات آهن آماده شد، دستور چيدن آنها را به روى يكديگر صادر كرد” تا كاملا ميان دو كوه را پوشاند” ذو القرنين تصميم داشت آن شكافی را كه ياجوج و ماجوج از آن نفوذ مىکردند، پر كند. بعد به آنها” گفت مواد آتشزا (هيزم و مانند آن) بياوريد و آن را در دو طرف اين سد قرار دهيد، و با وسائلى كه در اختيار داريد در آن آتش بدميد تا قطعات آهن را، سرخ و گداخته كرده وذوب کند. او مىخواست، از اين طريق قطعات آهن را به يكديگر پيوند دهد و سد يكپارچهاى بسازد، و با اين طرح عجيب، همان كارى را كه امروز بوسيله جوشكارى انجام مىدهند انجام داد، يعنى به قدرى حرارت به آهنها داده شد كه نرم وذوب شدند و به هم جوش خوردند!. آنگاه درآخرين دستور گفت مس ذوب شده براى من بياوريد تا بروى اين سد بريزم. و به اين ترتيب مجموعه آن سد آهنين را با لايهاى از مس پوشانيد و آن را مقاوم ساخته از نفوذ هوا و پوسيدن حفظ كرد! سرانجام آن چنان سد نيرومندى ساخت كه آن دوقوم شرور قادر نبودند از آن بالا روند و نمىتوانستند نقبى در آن ايجاد كنند. و در پایان گفت اين از رحمت پروردگار من است اما هنگامى كه وعده پروردگارم فرا رسد آن را در هم مىكوبد و وعده پروردگارم حق است. [1]
(ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً حَتَّى إِذا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِما قَوْماً لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلاً قالُوا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ سَدًّا قالَ ما مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ رَدْماً آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذا ساوى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً فَمَا اسْطاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتَطاعُوا لَهُ نَقْباً قالَ هذا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي فَإِذا جاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ وَ كانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا)
” اين سد دفاعی تا آستانه قیامت وآخرالزمان ادامه دارد.تازمانی كه راه بر ياجوج و ماجوج گشوده شود و آنها در سراسر زمين پخش شوند، و از هر بلندى و ارتفاعى با سرعت بگذرند وبه فساد وشرارت بپردازند (حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ (انبیاء:۹۶)
آيه فوق صريحا در اين باره سخن نگفته، تنها از انتشار و پراكندگى آنها در كره زمين به عنوان يك نشانه پايان جهان و مقدمه رستاخيز و قيامت ياد كرده است. تفسير نمونه، ج۱۳، ص۵۰۳
لزوم استحکامات دفاعی
قصه یاجوج وماجوج به ما می آموزدچگونه درمقابل جنایات وشرارت وفساد وزیاده خواهی های ستمگران ونظام سلطه به سرکردگی شیطان بزرگ آمریکا بایستیم. آمریکا یی که با غارت وزیاده خواهی ها وبااقدامات خصمانه وشرارتهای خود همواره درصدد ضربه زدن به امنیت، اقتصاد و حاکمیت جهانیان بویژه ایران انقلابی بوده است. امنيت، اعم از امنیت دفاعی،اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و… نخستين ومهمترين شرط يك زندگى سالم اجتماعى است.اصولاً تا جلوی مفسدان را با قاطعيت و بوسيله نيرومندترين سدها نگيرند جامعه روى سعادت رانخواهد ديد .
می بایست استحکامات دفاعی همچون سدی نیرومند بمانندسدذوالقرنین در همه عرصهها ی فرهنگی ،اقتصادی،سیاسی ،امنیتی ،اجتماعی ساخت و راه نفوذ را بر نظام سلطه وهمه دشمنان بشریت وانسانیت بست.
شرارت های یاجوج و ماجوج جاهلیت مدرن به رهبری شیطان بزرگ آمریکا، یکی و دوتانیست.هرکجاپای آمریکای شروربازشده،ناامنی وجنگ خونریزی وغارت و فساد به آنجا راه یافته است.افغانستان،لبنان،عراق،سوریه،فلسطین وغزه مظلوم ،ویتنام و….نمونه کوچکی است.برخی از شرارت هاعبارت است از: شوک روانی،اتهاب آفرینی،فسا دوبی بندوباری وفحشا،کشتار،غارت،ترور،حمایت همه جانبه ازغده سرطانی صهیونیست ها،قانون شکنی،اهانت،تحریف،دروغ و شایعه پراکن،و… خلاصه: گرگ خونخوارودیوستمکار و عقرب جرار.بااین همه می توان سد های دفاعی پولادین ونفوذناپذیردر مقابل حملات شیطان بزرگ ویاجوج و ماجوج عصرجاهلیت مدرن ساخت.واوراازشرارت پشیمان ساخت.
قرآن سددفاعی را اقتدار دانسته است. وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة(انفال:۶۰).اقتداردرعرصه های گوناگون: نظامی ودفاعی،فرهنگی،سیاسی،اقتصادی،اجتماعی،.
درعرصه دفاعی وامنیتی ونظامی می باید مجهز به تجهیزات مدرن هوایی،زمینی،دریایی،سایبری و… شد.در عرصه فرهنگی: مجهز به زره پولادین خدا باوری،تکیه به نصرت الهی ونترسیدن از هیاهوی نظام سلطه. وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِين(آل عمران:۱۳۹).درعرصه اجتماعی: عزت طلبی و نرفتن زیر پرچم ظلم وحفظ اتحاد و همبستگی. وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا(آل عمران:۱۰۳) .وگوش به فرمان امام و رهبری معظم انقلاب سپردن.درعرصه اقتصادی:تکیه به اقتصاد مقاومتی و مقابله با دشمنان با تحریم کالاهای آنان.درعرصه سیاسی: دشمن شناسی و حضور در صحنه مبارزه با دشمنان ووادار کردن حاکمان به بستن سفارتخانه ها وقطع رابطه با دشمنان اسلام بویژه صهیونیستها ی غاصب.
[1] ر.ک.تفسیرنمونه،ج۱۲،ص۵۳۹.