مقدمه
از دیرزمان همواره مدعیان دروغین که با ادعای مهدویت و نبوت و حتی الوهیت، با ترفندهای خاصی توانسته چند صباحی جمعی از مسلمانان را فریب داده شیفته خود سازند، ولی خیلی زود کوس رسوایی آنان به صدا درآمده است.
از این میان موضوع مهدویت و ظهور منجی ومسائل پیرامونی آن از مسائلی بوده که بازار مدعیان را داغ و رونق بخشیده است، از جمله این مدعیان دروغین با پشتیبانی سرویسهای اطلاعاتی موساد، انگلیس و وهابیت، احمد اسماعیل قاطع مشهور به احمدالحسن است که خود را سیدیمانی خوانده ومنسوب به امام حسن عسکری کرده، که ادعای فرستاده امام مهدی، فرزند امام مهدی ومرتبط با امام عصر(عج) را دارد،
تلاشمان در این نوشتار، بازخوانی پرونده این مدعی دروغین در ده فصل به اختصار میباشد.
فصل یکم.احمدالحسن کیست؟
احمد فرزند اسماعیل فرزند حاج صالح فرزند حسین فرزند سلمان از قبیلهی ابوسویلم از عشایر صیامیر، متولد 1968م در روستای همبوشی در منطقه هُویَر از توابع استان بصره است. سه برادرند ویکی از برادرانش به نام داخل، نظامی بازنشسته ارتش بعث می باشد، احمد اسماعیل فارغ التحصیل مهندسی عمران از دانشگاه بصره در سال 1988 ودو سال درحوزه نجف، مدرسه شهیدصدر بوده است ، سپس به مغرب عربی رفته و پس از بازگشت از مغرب خود را احمد الیمانی معرفی کرده است. ولی تمامی اعضای خانواده و عشیره از ادعای وی برائت جسته اند.
احمداسماعیل با این که هیچکدام از اجداد و خانوادهاش از سادات نمیباشند، مدعی سیادت است و با پنچ واسطه فرزند امام زمان(عج)، که مأموریت یافته تا مقدمات ظهور امام زمان(عج) را فراهم سازد، چون سیادت در میان مردم به ویژه عربها از مقبولیت و احترام خاصی برخوردار است، او خود را به دروغ سید نامیده تا مأموریتش اقبال بیشتری داشته باشد.
در سال 1434ق با شیخ حیدر مشتّت المنشداوی العراقی که او هم مدعی سید یمانی بود هم پیمان شد، ولی شیخ حیدر از او جدا شد و تحت تعقیب دولت عراق قرارگرفت و به ایران آمد. در ایران دستگیر وبه تحمل6ماه حبس محکوم گشت؛ پس از آزادی به عراق بازگشت ولی توسط نیروهای احمد اسماعیل ترور شد.
همچنین احمداسماعیل با ضیاء الزهره القرعاوی، اهل دیوانیه عراق، رهبر گروه جندالسماء مرتبط شد، قرعاوی فارغ التحصیل هنرهای زیبا در بغداد بود که در مراسم عروسی نوازندگی می کرد و علاقه ای به امور دینی و مذهبی نداشت، ولی خود را قاضی آسمان خوانده و در کتابش به نام «قاضی السماء» گفته: “من مهدی و از ذرّیه فاطمه(س) هستم”.گروهی به نام جندالسماء را تأسیس کرد که کشتن مراجع نجف و حمله به اماکن مقدسه را در دستور کار خود داشت. گروه جندالسماء به رهبری قرعاوی در سال 2007م در یک درگیری با نیروهای عراقی در حمله به نجف با هدف اشغال نجف و قتل عام مراجع و اعلام مهدویت، متلاشی و قرعاوی نیز در سن 38 سالگی کشته شد.( ر.ک . دجال بصره، علی کورانی عاملی، ترجمه مسلم خاطری، بوستان کتاب قم، 1394)
ظهور در بصره
احمداسماعیل500 نفر از اهالی بصره، ناصریه و دیگر استانهای عراق را جذب و آموزش نظامی داد و در روز عاشورای 2008م-1387ش با عنوان جنود رسول المهدی و با پرچم البیعه لله و شعار مهدی ظهور کرد، وارد دستههای عزاداری شده که پلیس بصره با آنان برخورد کرد. در این درگیری صدنفر کشته و سیصدتن دستگیر و بقیه فرار کردند و احمد اسماعیل نیز فرارکرد که جای او تاکنون مخفی است، و از طریق اینترنت وفضای مجازی با هوادارانش در ارتباط است. برخی احتمال می دهند در امارات به سر میبرد و برخی احتمال میدهند در اسرائیل است.
برخی از القاب احمدالحسن که توسط خود وی عنوان شده عبارتند از:
شکافنده علوم، یمانی موعود، قائم، اوّل المهدیین، بقیه آل محمد، الرکن الشدید، المؤیّد بجبرئیل، المسدّد بمیکائیل، المنصور باسرافیل.
فصل دوم: ادعاها وعقائد
برخی از ادعاها و اعتقادات این جریان باطل ومدعی دروغین عبارت است از:
1- احمدالحسن ادعای عصمت دارد، او در تاریخ 4 ربیع الثانی1426ﻫ در پاسخ صالح المیاحی که میپرسد: کدام یک از علماء(نزد امام مهدی) درس خوانده اند؟ میگوید: سید احمد الحسن نزد امام مهدی درس خوانده و آنچه مراجع میآموزند نیاموخته است.
2- او معتقد است در سال(1421ق-1999م) در خواب امام زمان به وی مأموریت داده برای اصلاح حوزه علمیه نجف اقداماتی انجام دهد.
3- ادعا دارد درسال1423ﻫ امام زمان در خواب به وی دستور داده به مردم ابلاغ کند که وصی و رسول و فرزند ایشان است.
4- همچنین ادعای مباهله با علمای ادیان سه گانه یهود، نصارا و اسلام را دارد.
5- مدعی است قدرت احتجاج با تمام ادیان آسمانی بر مبنای کتاب آسمانی خودش را دارد.
6- گروههای مخالف احمدالحسن پس از سال 1423ﻫ. مرتدشناخته می شوند.
7- تقلید از مراجع تقلید حرام است و همه باید دستورات شرعی را از احمدالحسن بگیرند.
8- خمس در عصر غیبت مباح شمرده شده است(فقد ابیح لشیعتنا) وباید به احمدالحسن پرداخت گردد.
9- به استناد روایت «اثناعشر مهدیا» احمدالحسن اولین مهدی است.
10- سلاح وعلم رسول خدا نزد احمد الحسن است.
11- او ادعا دارد که مصداق واقعی راسخون فی العلم است و توانائی تبیین متشابهات قرآن را دارد .
12- تبعیت از علماء از اقسام شرک است. می گوید: علماء بت هایی ناطق هستند.
13- قرآن موجود، تحریف شده و قرآن واقعی نزد احمدالحسن است.
14- نمازجمعه به امامت کسی صحیح است که به حقانیت احمدالحسن اعتقاد داشته باشد.
15- در اذان پس از اشهدان علیاً ولی الله واجب است گفته شود اشهد انّ المهدی والمهدیین من ولده حجج الله.
16- در نماز، هفت تکبیر واجب است.
17- قرائت سوره حمد در رکعت 3و 4واجب است .
18- واجب است مسح پا به صورت حلقوی انجام گیرد.
19- بازار کشورهای اسلامی اعتبار ندارد، و اگر اطمینان به حلال بودن مواد غذائی ندارید، استفاده از آن جایز نیست.
20- علم رجال اعتبار ندارد و می توان به هر روایتی(ولو ضعیف و نامعتبر وجعلی) تمسک کرد.
21- غیرمشروع دانستن نظام جمهوری اسلامی وسیاه نمایی علیه آن؛ این مدعی دروغین اظهار میکند: حکومت از آن خداست(همانند اندیشه خوارج) و احمدالحسن به امرخدا برای حکومت انتخاب شده و رهبر ایران پس از ظهور یمانی(یعنی احمدالحسن)، غاصب حکومت است و باید حکومت را به احمدالحسن تحویل دهد.
فصل سوم.آرم و نماد این فرقه:
مدعی یمانی در توجیه آن گفته است: انتخاب ستاره داود بر اساس دستور خدا بوده است، حضرت داود از پیامبران الهی است ومن وارث پیامبران گذشته هستم. همچنین گفته: ایلیا از انبیاء بنی اسرائیل جزء سپاه حضرت مهدی(عج) است.
2- به عنوان نماد، تمامی انصارِ معمّم، باید تحت الحنک را بازکرده روی دوش بیاندازند.
فصل چهارم.ارتباط مدعی یمانی با سرویسهای اطلاعاتی بیگانگان:
با وجود اسناد ذیل، بیتردید احمدالحسن از مهرههای استکبار است که جهت فتنه انگیزی درمیان شیعیان(داعش شیعه) برگزیده شده است،(در کنار داعش فعلی که از وهابیت و اهل تسنن هستند).
1- در سندی آمده احمد اسماعیل برای ضربه زدن به رهبران شیعی در عراق به ویژه آیتالله سیستانی، روابط محکمی با القاعده دارد.
در سند مذکور آمده است: « با پشتیبانی نظامی جریان الیمانی در عراق از سوی گروه القاعده جهت ضربه زدن به رهبران شیعه در عراق موافقت شد. این سند کاملاً سرّی است. تاریخ12/5/2007(سایت شیعه نیوز-15 آبان95)».
2- مرتبط بودن سیدیمانی با موساد، انگلیس و وهابیت: استاد کورانی در نشست تخصصی نقد و بررسی جریان مدعی یمانی گفت: به احتمال قوی پشت سر احمدالحسن، انگلیس قراردارد؛ او با موساد و انگلیس و وهابیت مرتبط بوده و جلساتی با موساد داشته است. او هر ماه دومیلیون دلار خرج میکند، هزینههای دفاترش در کشورهای مختلف، هزینههای انتشارات و مدرسه اش در نجف هرکدام هزینه دارد. به برخی طلبههای عراقی شهریه سنگینی می دهند تا مورد حمایتشان قرار دهند . این هزینهها و دلارها از کجا می آید؟ روشن است که این یک پروژه امنیتی اطلاعاتی از طرف صهیونیستها، انگلیسیها، و وهابیت است.(سایت دولت بهار، 20/2/94- کدخبر:49610)
3- دریافت حمایتهای مالی از کشور امارات، طبق اعتراف سیدحسن حمامی (از عناصر اصلی این جریان) در شبکه خبری البروج.
4- وی از نیروهای استخبارات حزب بعث، جهت ورود هدفمند به حوزه علمیه نجف، با مأموریت تضعیف مراجع، ایجاد اختلاف در حوزویان بوده است(دجال بصره، کورانی : 31)،. مؤید این مسئله عبارتند از: ارتباط احمدالحسن با حارث الضاری، رئیس تجمع علمای اهل سنت عراق که مواضع ضد شیعی و ضد ایرانی دارد. همچنین ارتباط داشتن با فیصل الیاسری(تاجر مقیم کویت ومشکوک به ارتباط با سرویس انگلیس) و نیز ارتباط با بندربن سلطان(رئیس سرویس اطلاعاتی وقت عربستان) و نیز ارتباط با ضیاء قرعاوی که از طرف سرویس اطلاعاتی عراق مأمور به حوزه نجف بوده است.
5- به گفته احمد دعیبل، سخنگوی مطبوعاتی و رسانه ای استاندار نجف، گروه انصارالمهدی(وابسته به احمدالحسن) ، در امتداد جماعت جندالسماء(نیروهای قرعاوی) هستند که از طریق دولتهای عربی همجوار پشتیبانی می شوند.
6- در یافت حمایتهای مالی از کشور امارات، طبق اعتراف سیدحسن حمامی از عناصر اصلی جریان انصارالمهدی.
فصل پنجم.مأموریت احمدالحسن:
1- مستندات این جریان انحرافی و ساخته و پرداخته استکبار جهانی بیانگر خطر بروز داعش شیعی با هدف براندازی نظامهای شیعی و ادامه اسلام هراسی است. داعش فعلی از اهل سنت و وهابیت، مأمور به ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی بود . اما مأموریت احمدالحسن تشکیل داعشی شیعی به منظور ایجاد اختلاف در درون شیعه است. این جریان که منطبق با روایات آخر الزمان طراحی شده و انتظار امیدبخش را هدف گرفته، به صورت نرم و مسلحانه جهت براندازی حکومتهای شیعی به ویژه ایران و عراق تجهیز و پشتیبانی می شود.
سیدحسن حمامی از فرماندهان شاخه نظامی و مبلغان جریان یمانی است که پس از دستگیری در شورش عاشورای 2008م توسط پلیس نجف در اعترافاتش میگوید: ما قصد داشتیم در روز عاشورا مراجع دینی و هیأتهای حسینی را هدف قرار دهیم ، هزینة مالی ما از کشورهای خارجی به ویژه امارات تأمین میشود(سایت مؤسسه راهبردی دیدهبان17/2/93).
2- از مأموریتهای این جریان انحرافی، تشکیل یک لشکر دوازده هزار نفری و آموزش دیده وتجهیز به سلاح جهت یک حرکت وشورش مسلحانه در ایران و اعلان حکومت یمانی و دولتی به نام امام مهدی(عج) میباشد(شبیه به ابوبکر بغدادی رهبر داعش که در موصل پس از اشغال آن ادعای خلافت کرد).
چارت تشکیلاتی وفرم ثبت نام انصار یمانی برای شاخه نظامی که درسربرگ فرم، آرم البيعة لله و نام مکتب السید احمد الحسن علیه السلام النجف الأشرف وجود دارد، مؤید این مطلب است.
باتوجه به پشتیبانی گسترده مالی، فکری، تبلیغاتی و… استکبارجهانی از این جریان انحرافی، خطر آن برای شیعیان امری جدّی وبدیهی است و باید گفت: خطر جریان احمدالحسن خیلی بیشتر از خطر داعش باشد.
فصل ششم.فعالیتهای فرهنگی:
فضای باز و آزاد عراق و پشتیبانی دشمنان، بستر خوبی برای فعالیتهای گستردة فرهنگی این فرقه انحرافی و مهره استکبار جهانی پدیدآورده است، از قبیل:
1) اقدام به احداث دفتر در شهرهای بغداد، بصره، نجف، کربلا، ناصریه، کوت، حلّه، بابل، میسان، المثنی، کرکوک، دیوانیه و نینوا.
2) تأسیس دفتر انصار یمانی در قم توسط احمد کهندل ومیرحسین موسوی که توسط نیروهای اطلاعاتی، امنیتی تعطیل شد(کهندل دانشجو و آشنا به مباحث حوزوی در حدّ مقدمات وفعال در دفتر انتخابات خاتمی و مرتبط با فتنه88 است که در سال90 از طریق سایت انصار یمانی جذب این جریان شده است- میرحسین موسوی طلبه درحد سطح، مرتبط با سازمان منافقان و الآن مقیم سوئد است)
3) تأسیس دفتر در خوزستان، خراسان، تهران و….
4) تالیف وگردآوری 45 عنوان کتاب ومقاله، مانند: وصایت، مهدویت و دعوت پیامبران الهی، رحلۀ موسی الی مجمع البحرین، رساله الهدایۀ شیء من تفسیر سورۀ الفاتحه، التوحید، وصی و رسول الأمام المهدی فی التوراۀ والإنجیل والقرآن، وصیه المقدسۀ، الطریق الی الله، نصیحۀ الی طلبۀ الحوزان العلمیۀ والی کل من طلب الحق.
5)نگارش مقالات و فعالیتهای فرهنگی توسط هواداران درخصوص ظهور سیدیمانی و دعوت وی و مقابله با مؤسسه مطالعات تخصصی امام مهدی(عج) وابسته به آیت الله سیستانی به مدیریت سیدمحمد قپانچی که فعالیت خود را از 2003م آغاز کرده است.
نام برخی نویسندگان این جریان انحرافی عبارتند از: علاء رزاق اسدی، شیخ ناظم العقیلی، ابومحمد الأنصاری، شیخ انمار المهدی، شیخ حبیب السعدی، شیخ علاء السالم، شیخ رزاق الأنصاری، احمد الحطاب، عبدالرزاق الدیراوی، ضیاء الأنصاری الزیدی، و…
6) نشر هفته نامه الصراط المستقیم با تیراژ بالا در عراق.
7) نمایش و به فروش رساندن کتابها در نمایشگاه بین المللی کتاب بغداد در هرسال.
8) چاپ کتابها با تیراژ بالا در بیروت و عراق بدون محدودیت.
9) دو پایگاه اینترنتی با عنوان نصر313، و المهدی یاهو.
10) شبکه تصویری المنقذ العالمی.
11) چندین وبلاگ و فیس بوک، مریدانش صفحه فیس بوک را صفحه مبارک نام گذاشته و منکر صحت مطالب آن را مرتد میدانند.
12) پاسخ به سؤالات در فضای مجازی طبق نظر احمدالحسن تحت عنوان الجواب المنیر عبرالأثیر.
13) نشر ماهنامه با عنوان المنقذ العالمی به زبان عربی و انگلیسی در استرالیا از سوی گروهی به نام انصارامام المهدی.
برخی عناوین شماره 5و6 در رجب وشعبان 1433ه عبارتند از:
14) تأسیس حسینیه ومدرسه انصارالمهدی در نجف.
15) تهیه و انتشار کلیپهای صوتی، تصویری و سرویسهای حماسی به حمایت احمدالحسن.
16) توهین به مراجع به ویژه آیت الله سیستانی وخطاب دجّال به وی در سایت رسمی انصار یمانی.
۱۷) از مبلغان فعال این فرقه ضالّه، سیدحسن حمامی وشیخ ناظم العقیلی در عراق و دکتر شیخ محمد العطیه تبعه مصر، مسئول دفتر انصار در کشور مصر می توان نام برد.
فصل هفتم. شگردها و شیوهها:
برخی شیوههای این گروه دجّال صفت و مهره استکبار عبارتند از:
بررسیهای ما نشان میدهد احمدالحسن از سلاله رسول خدا(ص) نیست. ایشان به سحر و جادو و رمالی اشتهار دارد. احمدالحسن با سوء استفاده از عقاید شیعی درخصوص مهدویت، خود را مهدی موعود معرفی کرده تا از این رهگذر به اهداف و امیال و منافع شخصی خود برسد.
حجت الاسلام همایونی میگوید: احمدالحسن سحر و جادو را از عبدالفتاح طوفی آموخته است و هفت سال در اسرائیل آموزش دیده است(سایت تبریز بیدار-27آبان95).
فصل هشتم.کرامت سازی برای احمدالحسن، این مهره صهیونیست:
از شگردهای این جریان وابسته به بیگانگان، کرامت سازی برای احمدالحسن است، مانند:
فصل نهم: برخی از دلایل بطلان ادعاهای این دجال بصره و راهکارهای مقابله با آن.
۱. هوشیاری
مقام معظم رهبری در دیدار نیمه شعبان1395 با مسئولان آموزش و پرورش ، با دروغگو خواندن و دکان دار خواندن این مدعیان فرمودند:«مردم در مقابل دروغگویانی که ادعای رؤیت، ارتباط، تشرف، دستور گرفتن از حضرت حجت و اقتدای به آن حضرت در نماز را مایه سودجویی و دکانداری قرار داده اند، هوشیار باشند.ادعاهایی حقیقتا شرم آور و پیرایه های باطلی است که ممکن است حقیقتِ روشن انتظار را در چشم و دل انسان های پاک نهاد، مشوش کند…البته ممکن است انسان سعادتمندی، این ظرفیت را پیدا کند که چشم دلش به نور جمال مبارک حضرت حجت روشن شود، اما چنین کسانی اهل ادعا و بازگو کردن این مسائل نیستند؛ همانگونه که بزرگان و برجستگان نیز چنین ادعاهایی نکرده اند.
۲. شیوه امام خمينی(قدس سره) در مقابله با جریان مدعیان دروغین
يكى از مدعيان ارتباط با امام عصر عليه السلام در زمان حيات امام خمينى قدس سره با يكى از مسؤولان بلند پايۀ جمهورى اسلامى تماس گرفته، مىگويد: پيغامى از حضرت بقية اللّه عليه السلام براى امام دارم كه بايد حضورى به ايشان عرض كنم.
گويا آن مسؤول بلند پايه باور كرده بود كه مدّعى راستمىگويد. لذا جريان را به اطلاع امام خمينى قدس سره مىرساند.
امام در پاسخ مىفرمايند: به او بگوييد «من كور باطن هستم – اشاره به اينكه بىدليل چيزى را نمىپذيرم – سه سؤال از وى بكنيد و بگوييد: اگر با ولى عصر عليه السلام ارتباط دارد، ابتدا پاسخ اين سؤالها را بياورد، بعد پيغام آنحضرت را بگويد:
سؤال نخست: من يك چيزى را دوست دارم، آن چيست؟( عكسى منسوب به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله كه در اتاق امام قدس سره بوده است.) سؤال دوّم: چيزى را گم كردهام، كجاست؟ ( ديوان شعرى كه مفقود شده بود.) سؤال سوم: ربط حادث به قديم چگونه است؟
امّا مدّعى به جاى پاسخ به پرسشهاى امام، نامهاى سراسر اهانت به ايشان مىنويسند كه چرا از واسطۀ ولى عصر عليه السلام براى اثبات ادعايش دليل و برهان مىخواهد!
امام نامه را مىفرستند كه در جلسۀ سران قوا خوانده شود تا…»
ماهیت این شیادان به همین سادگی روشن می شود.وهنگامی که لو می روند به اهانت وفحاشی روی می آورند. (ر.ک. بركات سرزمين وحى، محمد رى شهرى، ص 84 و 85)
۳. کذاب خوانده شدن مدعیان در روایت علی بن محمد سمری:
در توقيع منسوب به حضرت امام مهدی(عج)خطاب به على بن محمد سمرى آخرین
نماینده آمده کسانی راکهادعای دیدار و
نیابت ازآن حضرت دارند، کذاب هستند:
يا عَلىّ بن
محمّد السَّمرى أعظَمَ اللّه أَجرَ اخوانِكَ فيكَ: فَاِنّك مَيّت ما بَينك و بين
سِتّة أيّام، فَاجمَع أمرَكَ، و لا تُوصِ الى أحد فَيَقوم مَقامَكَ بَعدَ وفاتِكَ،
فَقَد وَقَعَتِ الغيبةُ التّامَّة، فلا ظُهُورَ الاّ بَعدَ اذنِ اللّه تَعالى
ذِكرُه، و ذلك بَعدَ طوُل الأمَدِ و قَسوَة القلوب وامتَلاء الارضِ جَوراً و
سَيأتى شيعَتى مَن يَدّعى المشاهَدَة، ألا فَمَن ادَّعى المُشاهَدَة قَبلَ خُروجِ
السُّفيانىّ و الصَّيحة فَهُو كَذّاب مُفتر ( بحارالانوار، ج
51، ص 260، ح 7؛ احتجاج طبرسى، ج 2، ص 297.؛ منتخب
الأثر، ص 399 و 400.مجموعه رسائل در شرح
احاديثى از كافى، ج1، ص: 140)
اى على بن محمد سمرى! خداوند اجر برادران دينى تو را در سوگ تو افزون كند. تو زندگى را شش روز ديگر بدرود خواهى گفت. كار خويش را سامان بخش و به كسى در مورد جانشينى خود (در نيابت خاصه) وصيّت نكن كه غيبت كامل كبرى آغاز گرديده و ظهور جز به اذن الهى تحقّق نيابد و آن، پس از مدّتى دراز و قساوت دلها و آكنده شدن زمين از جور و ستم خواهد بود. آگاه باشيد هر كس پيش از خروج سفيانى و صيحه آسمانى ادعاى مشاهده ما را داشته باشند، سخت دروغگو و افترا زننده است».
از اين توقيع
استفاده مىشود كسانى كه پيش از خروج سفيانى و شنيده شدن صيحه آسمانى، ادعاى رؤيت
و مشاهده ونیابت كنند، «كذّاب و مفترى» خواهند بود و تكذيب آنان لازم است.
مقصود از «ادعاى مشاهده»، در اين
روايت مطلق مشاهده (و ديدار) آن حضرت نيست؛ چراکه بسیاری ازبزرگان توفیق
دیدارداشته اند،بلكه همان طور كه علامه مجلسى احتمال داده است، مراد ادعاى ديدار همراه با
نيابت از آن حضرت و آوردن اخبار و دستورات از جانب ايشان، مانند ساير نمايندگان آن
حضرت در عصر غيبت صغرى است (ر.ك: بحارالانوار، ج
53، ص 318 و 325..) اين توقيع، اعلام پايان يافتن «غيبت صغرى» و شروع «غيبت
كبرى» است كه در آن به جناب على بن محمد سمرى(ره)، امر شده است كه به احدى وصيت
نكند كه بعد از او قائم مقام او و نايب خاصّ باشد. و نيز اعلام صريح بطلان ادعاى
افرادى است كه در غيبت كبرى، ادعاى نيابت و سفارت خاصه و وساطت بين امام«ع» ومردم مىنمايند.چنین کسانی كذّاب و مفترى هستند، بنابراین صرف
ديدار، در روايت منتفى نشده است وعلما نيز نفى اصل ديدار را استفاده نكردهاند؛ (ر.ک.امامت
ومهدويت، ج 2، ص 475)
علاوه بيشتر بزرگان و علمايى كه موفّق به ديدار
حضرت شده بودند، آن را براى مردم بازگو نمىكردند؛ بلكه اطرافيان و خواص آنان – از روى شواهد و قراينى و يا در زمانهاى بعد – متوجّه ديدار آن عالم با امام مىشدند. بنابراين توقيع، با
داستان ملاقات برخى از بزرگان منافات ندارد،بلکه ادعای سفارت ونیابت خاصه ووساطت
بین آن حضرت ومردم را نفی می کند.
۴. کسی که خود را فرزند امام زمان میخواند، لعنت کنید:
در روایتی کلینی با سلسله راویان از ابی ساکت از پدرش از امام محمدبن علی(ع) چنین روایت میکند: (حدثنا محمد بن یعقوب عن ابی زراج عن ابو یوسف بغدادی عن طلحة بن زراق عن صیامر بن جبیر عن محمد بن جعفر عن ابویوسف نجلی عن ابراهیم بن یعقوب عن ابی سأکت عن ابیه عن محمدبن علی سلام الله علیه قال :من یدعی انه ولدٌ للامام المهدی فالعنوه).(الردّ علی اهل البدعه، شیخ ابوالحسن علی بن ابی سهل حاتم بن ابی حاتم القزوینی،ص۴۳۱)
کسی که خود را فرزند امام زمان می خواند اورا لعن کنید.
بنابراین احمد الحسن که خود را به دروغ فرزند امام مهدی(عج) مینامد باید لعن و طرد شود.
۵. عدم حجیت خواب:
احمدالحسن برای اثبات مدعی خود به خواب تمسک می کندوحال آن که طبق روایات اهل بیت(ع) خواب حجت نیست:
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام، قَالَ: قَالَ: «مَا تَرْوِي هذِهِ النَّاصِبَةُ؟» فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، فِيمَا ذَا؟ فَقَالَ: «فِي أَذَانِهِمْ وَ رُكُوعِهِمْ وَ سُجُودِهِمْ». فَقُلْتُ: إِنَّهُمْ يَقُولُونَ: إِنَّ أُبَيَّ بْنَ كَعْبٍ رَآهُ فِي النَّوْمِ، فَقَالَ: «كَذَبُوا؛ فَإِنَّ دِينَ اللَّهِ- عَزَّ وَ جَلَّ- أَعَزُّ مِنْ أَنْ يُرى فِي النَّوْمِ». (كافي ج6 ،ص 636 ، باب النوادر ).
امام صادق(ع) به ابن اذینه فرمود: این ناصبیها چه میگویند؟ عرض کردم فدایتان شوم در چه مورد؟ فرمود: درباره اذان و رکوع و سجدهشان؟ عرض کردم میگویند: ابی بن کعب آن را در خواب دیده است، فرمود: به خدا سوگند دروغ میگویند! دین خدای بلندمرتبه برتر از آن است که در خواب دیده شود،
خواب در فروعات حجت نیست چه برسد به اصول و مباحث امامت و وصایت.
۶. احمدالحسن مدعی است عصمت دارد، به تمام زبانهای دنیا آشناست و نزد امام مهدی(عج) درس خوانده است!، اگر چنین است پس چرا نوشته هایش پُر است از اغلاط ادبیات عرب؟! و چرا قرآن را غلط میخواند؟!(کلیپ صوتی وی) آیه شریفه لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ إِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ (انفال:42) را می خواند: لیحیا من یحیا علی بینه و یموت من یموت علی بینه ( دجال بصره: 130).
۷. برای ادعای خود برخی واژههای روایات را حذف و برخی را جعل میکند، مثلاً در روایت “فعندها یظهر ابن النبی المهدی،” واژه النبی را حذف کرده تا بگوید: احمدالحسن فرزند مهدی است وظهور می کند.
۸ . او که مدعی اصلاح جهان دارد، چرا خود را مخفی کرده و هیچ ردپایی از خود به جا نمیگذارد(مانند ابوبکر البغدادی، رئیس داعشیها).
۹. چرا مانند وهابیها و تکفیریها وداعشیها، مخالفین خود را تکفیر و کشتن ایشان را واجب میداند؟
۱۰. چرا از نماد ستاره اسرائیل استفاده میکند؟
1۱. احمدالحسن مدعی است حسنی بوده و امام مهدی از نسل امام حسن است؟ و حال آن که به اجماع شیعه و روایات، امام مهدی از نسل امام حسین است، آیا این افکار دلیل بر وهابی بودن او نیست؟
۱۲. خاطرهای از آیتالله کورانی در تلاش دو دجال(حیدر مشتت و احمدالحسن) برای فریب او:
حیدر مشتت، تقریباً ده ماه قبل از هلاکتش، به دیدار من به قم میآمد و پیرامون امام زمان(عج) از من سؤال میپرسید. پس از سقوط صدام نیز نزد من آمد و سعی داشت در مورد یمانی بودنش از من تأییدیهای بگیرد! حال آن که یمانی در یمن ظاهر میشود نه در عراق!
آخرین باری که به دیدار من آمد گفت: دو نامه با خودم آورده ام، یکی برای تو و یکی برای مقام معظم رهبری(حفظهالله)!
پرسیدم: نامه از کیست؟
گفت: از امام صاحب الزمان(عج)!
کمی خودم را جمع کردم و به او گفتم: شیخ حیدر، آیا مطمئنی؟
گفت: بله!
گفتم: عجله نکن! هنوز سؤال دارم آیا تو امام مهدی(عج) را دیدهای؟
گفت: بله!
او را نصیحت کرده و ماجرای منصورحلاج را برایش بازگفتم که چگونه او نیز ادعای سفارت کرد و به پدر شیخ صدوق نامه نوشت که به او ایمان بیاورد!
در پایان به او گفتم شیخ حیدر در آنچه گفتم دقت کن، من از گرفتن نامه تو معذورم، اگر یک بار دیگر امام زمان(عج) را دیدی و ایشان از تو خواستند که نامه ای به من برسانی، به ایشان بگو فلانی نامههای شما را نمیپذیرد مگر اینکه معجزهای ببیند!
حیدر فوراً جواب داد: چه معجزهای میخواهی؟
گفتم همان معجزهای که پدر شیخ صدوق از حلاج خواست، ریشهای مرا که سفید شده، به رنگ اولیه زمان جوانی برگرداند!
حیدر ساکت شد، سپس گفت خب آیا قبول میکنی که شب خوابی ببینی؟
گفتم هرگز، حتی اگر بیست خواب هم ببینم قبول نمیکنم، مگر میتوان دین را از راه خواب گرفت؟
حیدر دقایقی سکوت کرد، سپس خداحافظی کرد و رفت… .
قطعاً شیخ حیدر،شریکش احمد دجال را از دیدار و دعوایش با من آگاه کرده بود.
احمد دجال نیز پس از این که ادعای یمانی بودن را از حیدر خرید، تلاش هایی کرد که من را هم با خود همراه کند، نامه ای برای من نوشت و در آن از من خواسته بود که به او ایمان بیاورم، نامهای هم برای حضرت آیتالله خامنهای(مدظلهالعالی) نوشته و از ایشان خواسته بود که رهبری ایران را به او بدهد، چرا که فرستاده امام زمان به سوی جهانیان است.
آنان میخواستند من این نامه را به ایشان برسانم که از گرفتن نامه خودداری کردم.
در آن دیدار فرستاده احمد دجال به من گفت: تو نزد عموم مردم شخص پذیرفته شدهای هستی، اگر با ما همراه شوی میتوانیم دجالها را از بین ببریم،
پرسیدم: دجالها چه کسانی هستند؟
گفت: مراجع نجف!
پاسخ حرفهای پوچش را داده و گفتم: برای من ثابت شد که کینه شما نسبت به مراجع شیعه یک کینه وهابی است و امام شما[احمددجال] فکرو پولش را از وهابیت میگیرد.سپس افراد دیگری به دیدار من فرستاد که به شکر الهی آنان را نیز روسیاه کردم.
در نهایت توافق کردیم که شخصی بفرستم تا با آنان مناظره کند، من شیخ عبدالحسین حَلفی را به تنومه فرستادم، دجال با او مناظره نکرد، اما پذیرفت که با وی مباهله کند! شط العرب را به عنوان مکان مباهله انتخاب کردند اما باز دجال پیمان شکنی کرد و در مباهله حاضر نشد!
شیخ عبدالحسین حلفی نزد من بازگشت و گفت متأسفم از اینکه از مباهله فرار کرد! پرسیدم قصد داشتی چگونه با او مباهله کنی؟
گفت قرار شد فردای آن روز کنار شط العرب مباهله کنیم، او ابتدا قبول کرد اما هنگام مباهله حاضر نشد، قصد داشتم هنگام مباهله دستش را بگیرم و بگویم از خدا بخواه که راستگوی ما را نجات دهد و دروغ گو را هلاک کند، سپس خود را به داخل آب بیاندازیم! مطمئن بودم که من نجات مییابم و او غرق خواهد شد.
باز شخص دیگری از جانب او نزد من آمد با او مناظره کرده و گفتم: امام تو را به قم دعوت میکنم بیایید ومناظره کنیم، با دجال تماس گرفت اما او پیشنهاد مرا نپذیرفت.
از وی خواستم شخصی را به نمایندگی از خود بفرستد، دو نفر را به عنوان نماینده مورد اعتماد خود فرستاد،
درحضور گروهی از طلاب با آن دو مناظره کردم و به خاطر نادانی و تناقضهای سخنانشان همگی به آنان خندیدند!
تا اینکه ماه محرم از راه رسید و یاران دجال دست به حرکت مسلحانه در بصره و ناصریه زده و دهها نفر از پلیس و مردم بیگناه را به شهادت رساندند. از خود آنان نیز دهها نفر کشته شدند و دولت بسیاری از آنان را دستگیر کرد . احمد دجال هم به امارات گریخت.(دجال بصره، علی کورانی:59-63)
فصل دهم: برخی تشابهات دجال یمانی با فرقه ضاله بهائیت:
۱۰- تکفیر مخالفین خود.
۱۱- فرار از مناظره و رو در روشدن با عالمان دینی.
۱۲- عوام فریبی با سوء استفاده از مقدسات اسلام.
کتابنامه
1. بازخوانی پرونده یک روحانی نما(احمدالحسن معروف به سیدیمانی- دادستانی ویژه معاونت بررسی وپیشگیری سال 1393).
2- سراب، بررسی جریان مدعی یمانی موعود احمداسماعیل گاطع(احمدالحسن)- اداره اطلاعات قم-سال1394.
3.دجال بصره،علی کورانی عاملی،ترجمه مسلم خاطری،انتشارات بوستان کتاب.قم1394.
4- سایت مؤسسه راهبردی دیده بان. 5- سایت شیعه نیوز. 6- سایت دولت بهار. 7- سیاست مؤسسه تحقیقاتی ولیعصر(عج). 8- سایت گلستان.
۹.برکات سرزمین وحی،محمدمحمدی ری شهری
۱۰.الإحتجاج على أهل اللجاج، احمد بن على طبرسى، 588 ق نشر مرتضى مشهد.
۱۱. بحار الأنوار، محمد باقر مجلسى، 1110 ق ،دار إحياء التراث العربي بيروت.
۱۲.كافي ، محمد بن يعقوب بن اسحاق كلينى329 ، ق دارالحديث ، قم؟
۱۳. مجموعه رسائل در شرح احاديثى از كافى،
۱۴.امامت و مهدویت غیبت امام زمان عج،آیت الله لطفالله صافی گلپایگانی،جمکران
۱۵.منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر،آیت الله لطفالله صافی گلپایگانی،
فروردین 1396