اشاره
مربیان ش 24
راهبرد جهاد فرهنگى در تقابل با ناتوى فرهنگى
اشاره
در سال 1999 م. خانم فرانسيس استيونر ساندرس از متخصصان جنگ جهانىدوّم با نوشتن كتاب »جنگ سرد فرهنگى« به افشاى ماهيّت ناتوى فرهنگى ونقش آن در فروپاشى شوروى سابق پرداخت، و اين اعلان خطرى براى همهكشورهاى اسلامى بهويژه جمهورى اسلامى ايران بود. اين نوشتار ضمن اشارهبه خطر و ويژگىها و اهداف ناتوى فرهنگى و اخطار مقام معظم رهبرى نسبتبه خطر بزرگ ناتوى فرهنگى، درصدد تبيين اين مطالب است: تأكيدآموزههاى دينى بر جهاد فرهنگى، الزامات و ضروريات و چالشهاى جهادفرهنگى، و تبيين راهبردها و راهكارهاى جهاد فرهنگى در تقابل با ناتوىفرهنگى.
كليد واژهها: ناتوى فرهنگى، جهاد فرهنگى، راهبردها و راهكارها.
ناتوی فرهنگی چیست؟
در سال 1999 م (هشت سال پيش) خانم »فرانسيس استيونر ساندرس« از متخصصان جنگجهانى دوّم كتابى با عنوان »جنگ سرد فرهنگى« منتشر كرد و به نقش سازمان سيا دراستفاده از روشهاى نرم فرهنگى در ابعاد مختلف آن پرداخت، و ناتوى فرهنگى را استراتژىفرهنگى سازمان سيا ناميد.
از نظر خانم »ساندرس« سازمان سيا در مقام »وزارت فرهنگ بلوك غرب« عمل مىكرد وتوانست كنگره آزادى فرهنگى را در ژوئن 1950 م با حضور يكصد نويسنده از سراسر جهاندر برلين تأسيس كند، از مهمترين اقدامات اين كنگره، آزادى فرهنگى و ايجاد نشريات عليهمخالفان بود، كه توانست در فروپاشى شوروى موفق شود.
نيكسون، رئيس جمهور اسبق آمريكا گفته بود: »ما در رقابت با شوروى بايد در دو جبههپيروز شويم: اقتصاد و ايدئولوژى.« [فرانسيس استونر ساندرس، جنگ سرد فرهنگى، بنياد فرهنگى پژوهشى غربشناسى، ص 2.] بر اين اساس برخى بر اين عقيدهاند كه عامل اصلىفروپاشى شوروى، جنگ فرهنگى بود كه با مهارت كامل و با صرف هزينههاى گسترده، بردانش، بينش و رفتار مردم، نخبگان، مديران و دولتمردان شوروى و بلوك شرق تأثير گذاشتو سرانجام بلوك قدرتمند شوروى را از هم متلاشى كرد. [بهشتىنژاد، مهدى، ناتوى فرهنگى در تقابل با هويت اسلامى وملّى، هفتهنامه پرتو، شماره371، اسفند 85، ص4.]
ويژگىهاى ناتوى فرهنگى
ناتوى فرهنگى به دليل ويژگىهاى خود از پيچيدگى خاصى برخوردار است و خطرشافزونتر از ناتوى نظامى است و قهراً مقابله با آن نيز با مشكلات بيشترى مواجه خواهد بود.اين ويژگىها عبارتند از:
1. نامحسوس و نامرئى بودن اقدامات، فعاليتها و تجهيزات مخصوص به خود.
2. به ظاهر رسمى و قانونى بودن؛ مانند توليد و نمايش فيلم، انتشار كتاب و مجله وروزنامه، سخنرانى، مباحثه، شعر، رمان، عكس و… در قالب ترويج فرهنگ و هنر و تبادلانديشه و تضارب آراء.
3. دراز مدت و دير پا بودن و ماندگار در روح و فكر و تخريب انديشهها.
4. هدف گرفتن فرهنگ به عنوان سنگ زيرين و پايه اصلى جامعه و نسخ هويت اسلامى وملّى و بيگانه كردن انسانها از خود.
5. استفاده ازتمامى حربههاى سياسى، اقتصادى، نظامى، روانى، تبليغاتى و… .
6. با برنامه عمل كردن و داشتن طرح و برنامه در فواصل كوتاه مدت، ميان مدت و درازمدت؛ برنامههايى با عنوان: ايرانشناسى، اسلامشناسى، شيعهشناسى، عاشوراشناسى وفرهنگ انتظار.
7. استفاده از ابزارها و امكانات تكنولوژيكى گسترده و متنوع با تخصيص بودجههاىكلان. [پيشين.]
8. استفاده از ادبيات و الفاظ مردمپسند، مانند: آزادى، دموكراسى، حقوق بشر، امنيت،پيشرفت، تمدّن، توسعه و تبادل فرهنگى و… .
9. بهرهگيرى گسترده از مواد مخدّر، سايتهاى مستهجن و فساد و فحشاء.
10. سود جستن از شيوههاى نوين و متنوع، مثلاً امروز نمىگويند: »دين افيون جامعهاست« بلكه مىگويند: »دين بايد خصوصى شود و به درون خانهها برود و از صحنه اجتماع وسياست خارج گردد«، به همين جهت در فرانسه و تركيه منع حجاب مىشود و برخى كشورهادرب مساجد را مىبندند.
11. حرمت شكنى و توهين به مقدسات، مانند: توهين به ساحت قدس پيامبر اعظم(ص)با نوشتن كتاب توسط سلمان رشدى مرتد و انتشار كاريكاتور در كشور دانمارك، و توهين بهقرآن و… .
هدف ناتوى فرهنگى
دشمن، عقبه جمهورى اسلامى ايران يعنى اخلاق اسلامى، ايمان و توكل به خدا، ارزشهاىالهى و علاقه به اسلام را هدف قرار داده و با شعار دهكده جهانى، جهانىسازى و… . به صدورآزادانه فرهنگ مصرفى، گسترش ضد ارزشها، تحميل سبك زندگى غربى و نابودىسنتهاى اصيل فرهنگى در زير چرخ مدرنيته و ديجيتالى شدن زندگى روى آورده است.فرياد بلند ناتوى فرهنگى عارى ساختن جهان اسلام از هويت انسانى – اسلامى و نيز براندازىنظام جمهورى اسلامى است، دشمن اين هدف استراتژيك را به صراحت بيان كرده است.
»ديويد كيو« مأمور سازمان سيا مىگويد:
مهمترين حركت در براندازى جمهورى اسلامى ايران، تغيير فرهنگ فعلى ايران است و مامصمّم به آن هستيم. [خرم، مسعود، هويّت، ص 18.]
شجاعالدين شفا، ضد انقلاب مقيم خارج مىنويسد:
اصولاً استراتژى جديد ما مبارزه فرهنگى است. ما بايد بينش مردم را عوض كنيم تا جمهورىاسلامى ساقط شود. [ر. ك. نفوذ و استحاله، معاونت سياسى نمايندگى ولى فقيه در قرارگاه ثاراللَّه، ص 17.]
شيوهها و ابزارها
هدف ناتوى فرهنگى روشن است. او براى رسيدن به اين هدف، شيوهها و ابزارهاى گوناگون ومتنوعى به كار گرفته است؛ شيوههايى مانند:
1. تربيت دستآموزها و مهرههايى چون: سياستمداران، اساتيد دانشگاهها، دانشجويانفارغالتحصيل غرب، تاجران، صاحبان قلم، هنرمندان و شاعران.
2. ارائه الگوها و نمونهها و ترويج فرهنگ غربى مبنى بر برهنگى و بىحجابى.
3. تبليغ فراماسونرى، بهائيت، ترويج سكولاريسم و پشتيبانى احزاب و گروههاى همسو.
4. تشكيل مسابقات بينالمللى ادبى، هنرى، علمى، ورزشى و… منطبق بر ارزشهاىغربى.
5. اعزام مستشاران خارجى و شركتهاى چند مليتى.
6. طرح و تفسير دموكراسى به شيوه غربى و ترويج فرهنگ تسامح و تساهل و بىتفاوتى واز بين بردن غيرت دينى و ملّى.
7. تقدسزدايى و حمله به ارزشها؛ اهانت به خدا، پيامبران، قرآن، دين، ائمه اطهار(عليهمالسلام) ولايت فقيه، روحانيت و مقدسات.
8. امامزدايى و ولايتستيزى و تهاجم به اصل ولايت فقيه.
9. شايعهپراكنى و ايجاد جنگ روانى.
10. ايجاد بحرانهاى اخلاقى و معنوى توسط شبكههاى فساد و فحشاء.
11. ايجاد روحيه يأس و نااميدى.
12. بدبين كردن مردم نسبت به مسئولان نظام و روحانيت.
13. تيره و مبهم نشان دادن آينده انقلاب اسلامى و ناكارآمدى دين در اداره جامعه.
و ابزارهايى چون خبرگزارىها، مطبوعات، رسانههاى خبرى (راديو، تلويزيون) سينما وتأتر، مواد مخدر، كالاهاى صادراتى، اينترنت، سايتهاى مستهجن، CDهاى فاسد و… رابهكار گرفته است.
اخطار و هشدار
مقام معظم رهبرى در دهه دوّم انقلاب اسلامى هشدارهاى لازم را دادهاند. ايشان ابتدابحث تهاجم فرهنگى، سپس شبيخون فرهنگى، و در پايان دهه 1370 بحث فروپاشىشوروى را مطرح كردند و در 85 / 8 / 18 نسبت به خطر ناتوى فرهنگى هشدارهاى لازمرا بيان داشتند و فرمودند: هدف قدرتهاى استكبارى از تهاجم فرهنگى عليه انقلاب اسلامى،بىاعتقاد كردن نسل نو به دين، اصول انقلابى و تفكّر فعالى است كه دشمنان اسلام را بههراس انداخته (است). [نسل كوثر، ص 191.] هدف اين است كه… به اصل انقلاب ضربه بزنند. [همان.] من به شما عرضكنم تسلّط فرهنگى از تسلّط اقتصادى و از تسلط سياسى هم خطرناكتر است. [سخنرانى در ديدار با مردم اراك.]
امام خمينى(ره) فرمود: ما از حصر اقتصادى نمىترسيم، ما از دخالت نظامى نمىترسيم؛آن چيزى كه ما را مىترساند وابستگى فرهنگى است، استقلال و موجوديت هر جامعه ازاستقلال آن نشأت مىگيرد و سادهانديشى است كه گمان شود با وابستگى فرهنگى، استقلالدر ابعاد ديگر يا يكى از آنها امكانپذير است. [صحيفه نور، ج 12، ص 54، سخنرانى 59 / 2 / 1.]
جهاد فرهنگی
براى مقابله با »جبهه ناتوى فرهنگى« جز اقدام به جهاد فرهنگى گسترده راهى باقى نماندهاست. يك بسيج همگانى لازم است. خواص، نخبگان و فرهيختگان رسالتى سنگين بر دوشدارند. امير مؤمنان(ع) در موارد گوناگون در نهجالبلاغه به اين مسأله اشاره دارد و مىفرمايد:
اَللَّهَ اَللَّهَ فِى الْجِهادِ بِاَموالِكُم وَ اَنفُسِكُم وَ اَلسِنَتكُم فى سَبيلِ اللَّهِ. [نهجالبلاغه، نامه 47، بند 6، ترجمه محمد دشتى، ص 559. همچنين به حكمت 373، ص 718 و 374، ص 718 و375، ص 720 مراجعه شود.]
خدا را! خدا را! درباره جهاد با اموال و جانها و زبانهاى خويش در راه خدا.
الگوى جهاد فرهنگى پيامبر اعظم(ص) و اهل بيت او هستند. از ويژگىهاى پيامبرخدا(ص) خستگىناپذيرى او در اين راه بود. آن حضرت با وجود همه تهمتها، تكذيبها وتهديدها از جانب مشركان و دشمنان كينهتوز سيزده سال در مكه و ده سال در مدينه به نشراسلام پرداخت و بر راه و سخن خود پايدارى كرد تا سرانجام پيروز شد. امام على(ع) در مورداين حركت فرهنگى رسول گرامى اسلام(ص) فرمود:
اَرسَلَهُ داعياً اِلَى الْحَقِّ وَ شاهِداً عَلَى الخَلقِ، فَبَلَّغَ رِسالاتِ رَبِّهِ غَيرَ وانٍ وَ لا مُقَصِّرِ، وَ جاهَد فِىاللَّهِ اَعداءَهُ غَيرَ واهِنٍ وَ لا مُعَذّرٍ. [نهجالبلاغه، خطبه 116، ترجمه محمد دشتى، ص 225.]
خداوند پيامبر(ص) را فرستاد تا دعوت كننده به حق، و گواه اعمال خلق باشد. پيامبر(ص)بدون سُستى و كوتاهى، رسالت پروردگارش را رسانيد، و در راه خدا با دشمنان بدونعذرتراشى جهاد كرد.
الزامها و ضرورتهاى جهاد فرهنگى
جهاد فرهنگى با مشكلات و سختىهاى فراوانى رو به رو است و با جهاد نظامى تفاوت بسياردارد، به همين دليل »جهاد اكبر« ناميده شده است. اين سختىها عبارت است از: شنيدنتهديد و تكذيب و تهمت [ر. ك. احقاف، آيه 21.] كه شخص بايد از آبرو گرو بگذارد؛ رو به رو شدن با قوم جاهلو نادان [ر. ك. احقاف: آيه 23.] كه از منطق بىبهرهاند؛ نتيجه جهاد فرهنگى تدريجى است نه آنى، بايد صبر كرد تابه ثمر بنشيند، گاه همانند نوح پيامبر 950 سال تلاش و تبليغ مىكند، امّا نتيجهاش ايمانآوردن گروه اندكى به تعداد سرنشينان كشتى هستند؛ برخلاف پيروزى نظامى كه تشويقها وتقديرها در پى دارد، و به جز خدا كسى مجاهد فرهنگى را تشويق نمىكند.
برخلاف جهاد نظامى كه غنايمى دارد، در جهاد فرهنگى غنيمت مادّى و دستمزدى دركار نيست. از اين رو براى اثربخشى و كارآيى جهاد فرهنگى در عرصه عمل بايد الزامهاى آن راپذيرفت. مانند:
1. در جهاد فرهنگى بايد توهينها، قداستشكنىها، استهزاءها را تحمل كرد و باشكيبايى به كار خود ادامه داد.
2. جهاد فرهنگى بايد تداوم يابد، چون نتيجه و ثمره آن آنى نيست، علاوه كه شبيخونفرهنگى دشمن نيز مقطعى نيست، تا وقتى دشمن در ميدان است، ما نيز بايد در ميدانمبارزه حضور داشته باشيم، حتى اگر دشمنان نيز از تبليغ و اهداف خود دست بردارند، مانبايد نسبت به تبليغ دين سست شويم و كنار بكشيم.
ابوعبداللَّه جعفى مىگويد: امام باقر(ع) به من فرمود: نزد شما يك مسلمان تا چند وقتمرزبان مىباشد؟ گفتم: چهل شبانهروز. فرمود: ولى مرزبانى ما تا پايان روزگار است. [لكن رباطنا الدّهر] پياماين روايت آن است كه مرزبانى از اسلام ناب و حق و حقيقت هميشه و تا پايان روزگار ادامهخواهد داشت و تعطيلىبردار نيست.
3. صبر و پايدارى. پايدارى در مقابل ناتوى فرهنگى پيروزى را نويد مىدهد و دشمن را دررسيدن به اهدافش ناكام مىگذارد. دشمن گاه با حجم سنگين تبليغات، افتراء و تهمت،بىآبرويى و… مىكوشد رقيب را از ادامه كار خسته كند، ولى قرآن مىفرمايد صبر و شكيبايىرا پيشه خود سازيد:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ. (آل عمران: 200)
اى مؤمنان، صبر كنيد و ايستادگى ورزيد و مرزها را نگهبانى كنيد و تقوا پيشه سازيد اميد استكه رستگار شويد.
4. دغدغه دين داشتن: در جهاد فرهنگى بايد دغدغه دين داشت و از بىتفاوتى بيرون آمد.امام على(ع) ضمن مقايسه نيروهاى عصر خود با نيروهاى عصر پيامبر(ص) در پيشبرد اسلامو دغدغه دين داشتن، با سرزنش يارانش فرمود:
وَ لَعَمرى لَو كُنّا نَأْتى ما أَتيتُم، ما قامَ لِلدّينِ عَمُودٌ، وَلا اَخْضَرَّ لِلايمانِ عُودٌ. [نهجالبلاغه، خطبه 56، ص 106.]
به جانم سوگند! اگر ما در مبارزه مثل شمابوديم هرگز پايهاى براى دين استوار نمىماند، وشاخهاى از درخت ايمان سبز نمىگرديد.
5. صدق و راستى. مجاهدان عرصه فرهنگ بايد بر سر عهدى كه با خدا بستند، صادقانهبايستند. »مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ.«(احزاب: 23)
زدودن پيرايهها و رياكارىها و آراسته شدن به صداقت و راستى، نصرت الهى را به ارمغانمىآورد و ابزار و شيوههاى فرهنگى را كارآمد مىسازد.
امام على(ع) فرمود:
فَلمَّا رَأى اللَّهُ صِدقنا اَنزل بِعَدوّنا الكَبت و اَنزل علينا النّصر. [پيشين.]
آنگاه كه خداوند صدق و راستى ما را ديد شكست را بر دشمنانمان فرود آورد و بر ما يارىفرستاد.
6. توكّل. در عرصه جهاد فرهنگى ضمن فراهم ساختن مقدمات و بسترهاى فرهنگى،بايد به خدا توكل كرد و از هياهو و ارعاب و تهديد دشمن نهراسيد.
قُل لَن يُصِيبَنَا إِلَّا مَاكَتَبَ اللّهُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ. (توبه: 51)
بگو: »هيچ حادثهاى براى ما رخ نمىدهد، مگر آنچه خداوند براى ما نوشته و مقرّر داشتهاست؛ او مولا (و سرپرست) ماست؛ و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند!«
هرچند كه جهاد فرهنگى مشكلاتى افزون بر جهاد نظامى دارد، ليكن پاداش آن برتر وچون سنتى حسنه هميشه جارى و سارى است. امام صادق(ع) از پيامبر(ص) نقل مىكند: هركس روش نيكى پديد آورد و آن را رواج دهد ثواب آن را مىبرد و تا روز قيامت برابر پاداشى كهبه عاملان آن سنت خوب مىدهند، به او نيز داده مىشود بدون آن كه از پاداش ديگرانچيزى كاسته شود. [وسائل الشيعه، ج 15، ص 24، ح 19937.] و اينكه در روايات مداد علماء از خون شهيدان برتر شمرده شده و براىمجاهدان فرهنگى، درجات، مغفرت و رحمت الهى نوشته شده در همين راستا تفسيرمىشود، چرا كه با جهاد فرهنگى، دين الهى حفظ و پيرايهها و حملات به دين دفع وارزشهاى الهى پايدار مىمانند. [همان، ص 12، ح 19908.]
راهبردها وراهکارهای جهاد فرهنگی
راهبرد (استراتژى): به معناى روش و يا سياست كلّى براى نيل به هدفهاى معين است.همچنين هنر يا علمِ توسعه و بهكارگيرى بهتر امكانات در جهت نيل به هدف معين را راهبردگويند. [فرهنگ علوم سياسى، على آقابخشى و مينو افشارىزاده، نشر چاپار، ص 660.]
راهكار: ترتيب، تركيب و ساختارهايى است كه انجام و تكميل، يا شيوه اجراى اهداف،وظايف، نيازها يا فرايندهاى معين را آسان يا ممكن مىسازد. [همان.] در اين بخش از مقاله بهراهبرد جهاد فرهنگى در تقابل با ناتوى فرهنگى مىپردازيم:
1. شناخت هدف، ابزار، شيوه و راهكارهاى دشمن، نخستين گام ضرورى در جهادفرهنگى است. مجاهدى كه دشمن را نمىشناسد، نمىتواند راهكارهاى مناسب مبارزه با او راطرّاحى كند. مقام معظم رهبرى فرمود:
هجوم فرهنگى را با تفنگ نمىشود جواب داد، تفنگ او قلم اوست… چشمها را بايد بازكرد؛صحنه را شناخت؛ مثل جنگ نظامى كه بدون شناسايى و بدون ديدهبان و بدون داشتن وضعيتدشمن، چشمش را بيندازد پايين، برود جلو، شكست خواهد خورد؛ در جنگ فرهنگى همهمينطور است. [روزنامه رسالت، 69 / 3 / 13.]
امير مؤمنان(ع) به كميل فرمود:
يا كُميل ما مِن حَركَةٍ اِلّا وَ اَنتَ مُحتاجٌ اِلى مَعْرِفَتِهِ. [حسن ابن شعبه حرّانى، تُحف العقول، ترجمه احمد جنتى، ص 171.]
اى كميل! هيچ حركتى نيست مگر آن كه تو در آن به شناخت و آگاهى نيازمندى.
اين وظيه سنگين بر دوش مسئولان، انديشمندان، فرهيختگان و خواصّ است كه دشمنرا خوب بشناسند و مردم را نيز بدان آگاه كنند. شناخت و آگاهى از برنامههاى دشمن، بهمثابه چراغى است كه با كاويدن تاريكىها و چالشها، به برنامهريزى و طراحى درست كمكشايانى مىكند.
2. برنامهريزى فرهنگى. پس از شناخت دشمن، برنامهريزى لازم است؛ لذا مسئولانارگانها، وزارتخانهها، دفاتر فرهنگى و… مىبايست با هماهنگى، يك برنامه جامع و كامل راطراحى كنند. اين برنامهريزى مىبايست از اين ويژگىها برخوردار باشد:
2 – 1. كلاننگر و جامع. هرچند هدفهاى جزيى نيز نبايد فراموش شود، ليكن پرداختنبه آنها نبايد مسئولان عرصه فرهنگى را از پرداختن به اهداف كلان و اساسى غافل كند.از اين رو مراكز تصميمگيرى، نقاط حسّاس و طرحهاى كلان و ريشهاى دشمن بايد در برنامه،هدف قرار گيرند.
2 – 2. آيندهنگرى و پيشبينى توطئههاى دشمن.
2 – 3. تنوعپذيرى و پرهيز از يكسان روى و تكرارى شدن.
2 – 4. مصونسازى نه محدوديتنگرى، يعنى بهگونهاى برنامهريزى شود كه افراد بهويژهجوانان با آگاهى و يا اختيار نه به اجبار و اكراه از آلودگى پرهيز كنند.
2 – 5. تقويت روحيه دشمنستيزى و ايجاد تنفر قلبى نسبت به دشمن.
2 – 6. شورآفرينى و نشاطانگيزى و ايجاد رغبت و ذوق براى مقابله با دشمن.
2 – 7. هماهنگسازى بين ارگانهاى فرهنگى مانند: سازمان صدا و سيما، وزارت ارشاداسلامى، سازمان تبليغات، دفتر تبليغات، ستادهاى نماز جمعه، دفاتر فرهنگى و… .
2 – 8. توجّه به اولويت پيشگيرى بر درمان؛ همانند بهداشت كه با شعار »پيشگيرى بهتر ازدرمان است« عمل مىكند.
2 – 9. توجّه به پيشگيرى از نفوذ دشمن در جامعه و مراكز فرهنگى، مانند: نفوذ درمطبوعات، رسانهها، سينماها، دانشگاهها، اينترنت و سايتها و… و در صورت نفوذ پاكسازىمراكز ياد شده.
2 – 10. تكيه بر هويت دينى و ملّى و دفاع از آنها. هويت دينى ما اسلام ناب محمّدى(ص)و هويت ملّى ما انقلاب اسلامى و فرهنگ و شاخصههاى ملّى كشور ايران است، به اينفرهنگ غنى بباليم و خود را همرنگ دشمنان درنياوريم.
امام صادق(ع) فرمود: »خداوند به پيامبرى از پيامبرانش دستور داد به مؤمنان بگويد:لباس دشمنان را نپوشيد، غذاى دشمنان را نخوريد، به شيوه دشمنان من رفتار نكنيد كه دراين صورت شما نيز همانند آنان و جزو دشمنان من خواهيد شد.« [وسائل الشيعه، ج 3، ص 259.]
3. مبارزه جدّى با فساد و فحشاء. مهمترين شيوه دشمنان دين به عنوان يك استراتژى،نشر فساد و فحشاء در جوامع اسلامى و دينى است. قرآن كريم يكى از حيلههاى شيطان رافراخواندن به فساد و فحشاء مىداند و مىفرمايد:
الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاءِ. (بقره: 268)
شيطان به شما وعده فقر مىدهد و شما را به فحشاء دعوت مىكند.
و در آيه 21 سوره نور مىفرمايد:
فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ.
او (شيطان) به فحشاء و زشتى دستور مىدهد.
در اين دو آيه به سه مسأله مهمّ: »فقر«، »فحشاء« و »منكر« اشاره شده است كه هر كداممىتواند جامعهاى را به سقوط بكشاند. وقتى فقر و فساد و فحشاء پديد آمد، روح ايمان وجوانمردى و غيرت دينى و ملّى از بين مىرود و اندلسى ديگر پديد مىآيد.
مقام معظم رهبرى مىفرمايد: »قدرتهاى سلطهگر، بزرگترين عامل توجيه و نشرفسادند، فساد اخلاقى، فساد جنسى و فساد اعتقادى.« [نسل كوثر، ص 191، به نقل از: پيام انقلاب] دشمنان مصداق اين آيه شريفهاند:»يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا؛ (نور: 19) دوست دارند كه فساد و فحشاء در ميانمؤمنان رواج يابد.« لذا در طول تاريخ به ويژه در فتح اندلس، بهرههاى لازم را از اين راهكاربردهاند. شهيد مطهرى در تبيين فتح اندلس به دست مسيحىها مىنويسد: »نقشهاى كهمسيحيان براى تصرّف اندلس و بيرون كشيدن آن از دست مسلمانان كشيدند اين بود كه بهصورت دوستى و خدمت، وسايل عيّاشى براى آنها فراهم كردند؛ باغها و بوستانها، وقفساختن شراب شد. دختران زيبا و بىحجاب در خيابانها به عشق و عاشقسازى پرداختند.سرگرمىها شهوانى از هر جهت فراهم شد و روح ايمان و جوانمردى مُرد. پس از اين جريانبود كه توانستند مسلمانان را بىدرنگ از دم تيغ بگذرانند. [امدادهاى غيبى، ص 42، صدرا.]
دشمن اگر ديروز با ابزار غير مدرن و فقط در كابارهها و خيابانها توانسته بود جوانها را فاسدكند، امروز با ابزارهاى مدرن ديجيتالى (رايانه، اينترنت، سايتهاى مبتذل، ماهواره و هزارانفيلم و CD فاسد) به درون خانهها نفوذ كرده و قهراً خطرش بيش از گذشته است. لذا مقابله بااو يك مبارزه جدّى مىطلبد و بايد اخطارهاى مقام معظم رهبرى را جدّى بگيريم كهمىفرمايد:
(دشمن) از طريق باندهاى فساد در تلاش است تا جوانان ما را به سوى تباهى سوق دهد، ولى مابا اين مفسدان در هر كجا باشند، با شدت برخورد مىكنيم، زيرا آنها را تباه كننده كشورمىدانيم. [روزنامه جمهورى اسلامى، 71 / 11 / 16.]
در قرآن كريم براى مبارزه و ريشهكنى فساد و فحشاء سخت تأكيد شده است. در يكجا مردم رااز نزديك شدن به فحشاء پرهيز مىدهد: »وَلاَ تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ؛ (انعام: 151)به فواحش، آشكار يا پنهان نزديك نشويد.« فواحش جمع فاحشه به معناى گناهانى است كهفوقالعاده زشت و تنفرآميز و وسوسهانگيز است، مانند زنا و فحشاء. [تفسير نمونه، ج 6، ص 34.]
و در جاى ديگر به جمعآورى و زندانى كردن زنان خيابانى و فاحشه دستور مىدهد.»فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ؛ (نساء: 15) آنان را در خانهها زندانى كنيد تا مرگشانفرارسد.« و در آيه ديگر رواجدهندگان فحشاء و فساد را به عذاب دردناك در دنيا و آخرتوعده مىدهد:
إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ. (نور: 19)
كسانى كه دوست مىدارند فحشاء در جامعه دينى رواج يابد، براى آنان عذاب دردناك در دنياو آخرت است.
اين احكام شديد به خاطر آن است كه فساد و فحشاء چون ميكروبهاى سريع التكثير،جامعه دينى را آلوده مىكند. و جامعه آلوده به فساد، جامعهاى است بىرمق و مرده كه نه تنهاقدرت دفاع از ميكروبهاى مهاجم را ندارد بلكه هويت خود را نيز از دست داده و به شىءبىخاصيت تبديل مىشود. شما از يك عضو فاسد بدن و يا غذاى فاسد چه انتظارى داريد؟! بههمين جهت مهاجمان فرهنگى، فساد و فحشاء را از قبيل: روابط نامشروع، بىبند و بارى،عريانگرايى، دامنزدن به گناهان، شرابخوارى و قمار را به صورت برنامههاى سازمانيافتهسرلوحه فعاليتهاى خود قرار دادند. بنابراين تنها با وجين علفهاى هرز جامعه است كهگلهاى باغستان جامعه دينى به گل مىنشيند.
4. گسترش امر به معروف و نهى از منكر
مسأله امر به معروف و نهى از منكر يك وظيفه همگانى است. »كُلّكم راعٍ وَ كُلّكُم مَسؤولٌ عَنرَعيتِه.« [سيوطى، جامع الصغير.] پيامبر اعظم(ص) فرمود: »همه شما مسئوليد و نسبت به زير دستان خود وظيفهداريد!«
امر به معروف و نهى از منكر اساس همه اصلاحات است و ضامن بقاى دين. به گفته شهيدمطهرى: »امر به معروف و نهى از منكر، يگانه اصلى است كه ضامن بقاى اسلام و به اصطلاحعلت مبقيه است. اصلاً اگر اين اصل نباشد اسلامى نيست، رسيدگى كردن دائم به وضعمسلمانان است. آيا يك كارخانه بدون بازرسى و رسيدگى دائم مهندسان متخصص قابلبقاست؟! اصلاً آيا ممكن است يك سازمانى همينطور به حال خود باشد، هيچ دربارهاش فكرنكنيم و در همين حال به كار خود ادامه دهد! ابداً. جامعه نيز چنين است؛ يك جامعه اسلامىاينطور است، بلكه صد در صد برتر و بالاتر.« [مجموعه آثار، ج 17، ص 235.]
همه نيكىها و حتى جهاد با آن عظمتش در مقابل اين فريضه الهى، چون يك قطره درمقابل درياست. امام على(ع) فرمود:
وَ ما اَعمالُ البِرِّ كُلُّها وَالجِهادُ فى سَبيلِ اللَّهِ عِند الاَمر بِالمَعروفِ وَالنَّهىِ عَن المُنكرِ اِلّا كَنَفثَةٍ فىبَحرٍ لُجّىٍ. [نهجالبلاغه، حكمت 374، ترجمه محمد دشتى، ص 720.]
تمام كارهاى نيك (حتى) جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهى از منكر، چونقطرهاى (آب دهانى)، در برابر دريايى پهناور است.
امام باقر(ع) علت اين عظمت و جايگاه رفيع امر به معروف را چنين بيان مىفرمايد:
… چون در پرتو امر به معروف و نهى از منكر، فرائض برپا، راهها امن، كسبها حلال، مظالمبه صاحبانش بازگردانده، زمين آباد، حق از دشمنان گرفته مىشود و امر (حكومت) تحكيممىيابد. [فروع كافى، ج 5، ص 56.]
امروز يكى از راهكارهاى دشمن خصوصىسازى دين و جدا كردن دين از سياست و جامعهو محصور كردن آن به درون خانههاست. و اين يعنى مبارزه علنى با امر به معروف و نهى ازمنكر. بدين معنى كه شما به عنوان يك مسلمان حق ندارى ديگران را از فساد و فحشاء و منكرنهى كنى و با ميكروبها و منكرات و گناهان جامعه مبارزه نمايى، چون به حريم خصوصى آنانگام نهادهاى؟ وقتى چنين شد و امر به معروف جاى خود را به امر به منكر و زشتىها داد،گناهان عادى و حتى قانونى مىشوند، قبحشان از ميان مىرود و جامعه گناه آلود به آبشخورشيطان تبديل مىگردد.
بنابراين امر به معروف و نهى از منكر كه دشمن به سوى آن نشانه رفته، يعنى مراقبت دائماز مؤمنان، جامعه دينمدارى و ارزشهاى معنوى، اخلاقى و استوارى انقلاب اسلامى و حفظبسترهاى سعادتخيز و تضعيف جبهه كفر و نفاق. احياى اين اصل به عنوان يك راهكار مهمّدر تقابل با ناتوى فرهنگى، فقط وظيفه دولت و حكومت نيست، يك وظيفه و فريضه همگانىاست كه بايد براى سالمسازى محيط زيست خود و ريشهكن كردن منكران و فساد و ميكروبهاىمسرى گناه، بسيج شوند، وگرنه همه ضرر آن را خواهند ديد. شما اگر در كشتى نشسته باشيد،و فردى بخواهد كشتى را سوراخ كند، آيا به او اجازه مىدهيد؟! هرگز! چون مىدانيد سوراخشدن كشتى، غرق شدن تمامى سرنشينان كشتى را در پى دارد.
5. احياى فرهنگ اسلام ناب محمدى(ص)
اسلام ناب، دين جهانشمول است. »ان الدين عند اللَّه الاسلام.« (آل عمران: 19) و با فطرت انسانهاهم آوا و همسو است. اگر به درستى از آن تبليغ شود و شهد شيرين آن به كام انسانهاى تشنهبرسد، قلبها و دلها را به خود جذب مىكند و فطرتهاى الهى را شيفته خود مىسازد.
رهبر معظم انقلاب اسلامى خطاب به اساتيد فرمود: »بايد بكوشيد روحيه و فرهنگاسلامى را ترويج كنيد.« [71 / 9 / 25 ديدار گروهى از زنان، به مناسبت ميلاد حضرت زهرا] ؛ »ما چرا بايد از صادر كردن توحيد، از صادر كردن اخلاق انبياء، ازصادر كردن روح فداكارى و اخلاص، از صادر كردن تزكيه اخلاقى به كشورهاى ديگر خجالتبكشيم؟ ما اين انقلاب را صادر مىكنيم. ما اگر بتوانيم توحيد و ترويج از مكتب انبياء و ارائهروشهاى انسانى، پاكيزه، طيب، طاهر، صبر، استقامت و ايثار را به كشورهاى ديگر صادر كنيمهيچ ابايى نداريم.« [ر. ك. حديث ولايت، ج 1، ص 246، سخنرانى 68 / 4 / 19.] دشمن از خوبىها، ارزشها و اخلاق پيامبران مىترسد، چرا كه حياتو زندگى خود را تنها در جامعه لائيك و ضد خدايى جستوجو مىكند، پس چرا از همين نقطهضعف دشمن وارد نشويم و فرهنگ اسلام ناب را تبليغ نكنيم!
6. به شيوه تهاجمى عمل كردن، دشمنان اسلام ضعيفتر از آنند كه موفق شوند نور خدا راكه در نظام جمهورى اسلامى ايران تجلّى يافته، خاموش كنند.
يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ. (صف: 8)
مىخواهند نور خدا را با دهان (تبليغاتشان) خاموش كنند. ولى خدا نور خود را تمام مىكندگرچه مشركان را خوش نيايد.
ليكن واقعيتى را نمىشود انكار كرد و آن اينكه دشمنان با شيوه تهاجمى به ميدان آمده وجوامع اسلامى را مرعوب و تحت سيطره تبليغات گسترده خود درآوردهاند. و شما مىدانيددر يك نبرد تنگاتنگ، پيوسته ابتكار عمل به دست كسى است كه حالت تهاجم به خود گرفتهو با حالت دفاعى قرار دادن رقيب، قدرت تفكر و انديشه و برنامهريزى درست را از او بازستاندهباشد. امام على(ع) فرمود:
اُغزُوهُم قَبل اَن يَغزُوكُم، فَوَاللَّهِ ما غُزِىَ قومٌ قَطُّ فى عُقرِ دارِهم، اِلّا ذَلُّوا. [نهجالبلاغه، خطبه 27، ترجمه محمد دشتى، ص 74.]
پيش از آنكه آنان با شما بجنگند، با آنان نبرد كنيد، به خدا سوگند، هر ملّتى كه درون خانه خودمورد هجوم قرار گيرد، ذليل خواهد شد.
امام خمينى(ره) آن رهبر فرزانه، بصير و هوشيار مىفرمود: »هميشه با بصيرت و بإے؛عع”ّلددچشمانى باز به دشمنان خيره شويد و آنان را آرام نگذاريد كه اگر آرام گذاريد، لحظهاىآرامتان نمىگذارند.« [پيام نوروزى، 2 فروردين 1368.]
سه نكته در اين سخن نغز وجود دارد كه خود تأكيدى بر توجّه به راهكار تهاجم است.
الف. با بصيرت و چشمانى باز به دشمن خيره شويد. خيره شدن به دشمن نشان از توجّه ومراقبت كامل دارد، حتى يك لحظه هم نبايد از دشمنان غافل شد.
ب. آرام نگذاشتن دشمن. يعنى پيوسته به دشمن حمله كنيد، زندگى و آرامش را از اوبگيريد و نگذاريد با آرامش به سازماندهى و برنامهريزى عليه شما بپردازد.
ج. چنين نيست كه اگر شما به دشمن كارى نداشته باشيد، او هم به شما كارى نداشتهباشد، دشمنى و شرآفرينى و دردسر سازى دشمنان هميشگى است و پايانى ندارد.
7. برپايى نماز، دعا و احياى مساجد؛ اقامه نماز و دعا و قرآن و احياى مساجد به عنوانسنگر فرهنگى يكى از راهبردهاى مؤثّر در تقابل با ناتوى فرهنگى است. قرآن كريم بهصراحت مىفرمايد:
إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ. (عنكبوت: 45)
نماز از فحشاء و بدىها بازمىدارد.
آرى نماز چنين است! اگر به درستى ادا شود چون هالهاى از نور قلب انسان را تسخيرمىكند و جايى براى آلودگى آن باقى نمىگذارد. در روايات، نماز به پنج بار شستوشوى بدنتشبيه شده است. اگر كسى در 24 ساعت پنج بار حمام كند، آيا در بدن او آلودگى ديدهمىشود؟! وقتى دلى به راستى از طريق نماز، دعا و قرآن به سوى خدا رفت، قهراً از رفتن بهسوى شيطان بازمىماند، و به سوى گناه و فساد و فحشاء نمىرود. به اين روايت توجه كنيد:
جوانى از انصار پشت سر پيامبر(ص) نماز مىخواند، در عين حال آلوده به گناه زشتى بود.ماجرا را به پيامبر(ص) گفتند: فرمود: »اِنَّ صَلاته تَنهاهُ يَوماً.« سرانجام روزى نمازش او را از اينگناه بازمىدارد. [تفسير نمونه، ج 16، ص 287.]
دعا، سلاح مؤمن است، و چه سلاحى مؤثرتر و برندهتر از دعا در مقابل فرهنگ مبتذلدشمنان وجود دارد؟! مانند دعاى كميل، مناجات شعبانيه، دعاى عهد كه از سفارشهاى امامراحل مىباشند. [ر. ك. حديث ولايت، ص 288، پا به پاى آفتاب، ج 1، ص 183.]
قرآن عروة الوثقاى زمينيان در حركت به آسمان و ملكوت است، نور و هدايت و شفاىدلها مىباشد. امام راحل(ره) حداقل هر ده روز يك بار قرآن را ختم مىكرد. [هفتهنامه زن روز، شماره 774.]
مساجد، سنگرهاى مبارزه با دشمنان، پيوسته مورد حملات دشمنان بوده است، واحياى آنها دشمنان را در رسيدن به اهدافشان ناكام مىگذارد.
كشاندن پاى جوانها به مساجد و نماز، جاذبهدار كردن دعاها، مساجد، جلسات قرآن وسرمايهگذارى روى آنها بهترين راهكار مقابله با دشمنان فرهنگى است.
8. عمق بخشيدن به بصيرت دينى، سياسى و فرهنگى جامعه بهويژه جوانان.
تقويت بينش سياسى و باورهاى دينى چون عقبهاى مستحكم، جامعه بهويژه جوانان رادر برابر بمباران فرهنگى ناتو محافظت مىكند و او را در مقابل موجهاى سنگين تبليغاتىمقاوم مىسازد. چراغ معنويات و ايمان آنگاه پرفروغ است كه پشتوانهاى از بصيرت داشتهباشد وگرنه فرد به خاطر ضعف ايمان و فقدان بصيرت دينى – سياسى مجذوب تبليغاتپرزرق و برق و پرفريب دشمنان مىشود. همچنان كه قرآن مىفرمايد:
وَلِتَصْغَى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لاَيُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُم مُقْتَرِفُونَ. (انعام: 113)
نتيجه (وسوسههاى شيطان و تبليغات شيطانصفتان) اين خواهد شد كه دلهاى منكرانقيامت، به آنها متمايل گردد؛ و به آن راضى شوند؛ و هر گناهى كه بخواهند، انجام دهند!
مقام معظم رهبرى در تبيين اين راهكار چنين مىفرمايد: »در خودتان بصيرت ايجادكنيد؛ قدرت تحليل در خودتان ايجاد كنيد؛ قدرتى كه بتواند از واقعيتهاى جامعه، يكجمعبندى ذهنى براى خودتان به وجود بياورد و چيزى را بشناسيد. اين قدرت تحليل خيلىمهمّ است. هر ضربهاى كه در طول تاريخ ما مسلمانان خورديم از ضعف قدرت تحليل بود. درصدر اسلام هم ضرباتى كه خورديم همينطور بوده… نگذاريد كه دشمن از بىبصيرتى وناآگاهى ما استفاده بكند و واقعيتى را واژگون جلوه دهد.« [سخنرانى، 77 / 11 / 20.]
»تمام مشكلاتى كه براى افراد يا اجتماعات بشر پيش مىآيد، بر اثر يكى از اين دو است؛ ياعدم بصيرت، يا عدم صبر. يا دچار غفلت مىشوند و واقعيتها را تشخيص نمىدهند؛ حقايقرا نمىفهمند؛ يا با وجود فهميدن واقعيات از ايستادگى خسته مىشوند.« [همان.]
9. افشاگرى و تبيين مواضع و اهداف دشمن. دشمنشناسى جزو اصول و اساس دين ماست.چنانچه دشمن را نشناسيم، نمىتوانيم از او تبرّى داشته باشيم. تولّى و تبرّى بر شناختدوست و دشمن استوار است. از اين رو از وظايف دست اندر كاران است كه ماهيت و اهدافدشمن را براى جامعه نمايان كنند و او را خوب بشناسانند. وقتى بچهاى از مار كشنده فرارمىكند كه ماهيت كشنده آن را درك كند وگرنه فريفته ظاهر خوش خط و خال آن مىگردد.
نكته قابل توجّه در افشاگرى و شناساندن دشمن اين است كه به شيوه منطقى واستدلالى و بيان واقعيات استوار باشد نه ناسزاگويى و پرداختن به سخنان ناهنجار كه ازفرهنگ اسلام ناب فاصله دارد. امير مؤمنان(ع) در گفتارى اصحابش را از شيوه بدگويى وناسزاگويى نهى كرد و راه افشاگرى را توصيه نمود:
اِنّى اُكره لَكُم اَن تَكُونوا سَبّابين، وَلكِنّكُم لَو وَصفتُم اَعمالَهم وَ ذَكرتُم حالَهم كانَ اَصوبَ فِى القَولِوَ اَبلغَ فِى العُذْرِ. [نهجالبلاغه، خطبه 206، ص 428.]
من خوش ندارم كه شما دشنام دهنده باشيد، امّا اگر كردارشان را تعريف و حالات آنان را بازگومىكرديد به سخن راست نزديكتر، و عذرپذيرتر بود.
10. تداوم و ايستادگى؛ يكى از مشكلات گريبانگير مجاهدان فرهنگى ابتر گذاشتنبرنامهها، رها كردن كار در وسط راه و نايستادن تا پايان عمل است. مقام معظم رهبرىمىفرمايد: »تمام مشكلاتى كه براى افراد يا اجتماعات بشر پيش مىآيد، بر اثر يكى از اين دواست: »يا عدم بصيرت« و يا »عدم صبر«. [سخنرانى، 72 / 11 / 20.] صبر و ايستادگى در پاى عمل از عوامل مهم پيروزىاست؛ و دشمن با اهرمهاى فشار روانى، ارعاب، ارهاب و حتى كشتن مىكوشد تا مجاهدانكمطاقت را از ميدان مبارزه بيرون راند. جهاد فرهنگى استقامت و پايدارى و حتى شهادتمىطلبد تا به پيروزى نهايى برسد. امام خمينى(ره) مىفرمايد:
اين روشن است كه شكستن فرهنگ شرق و غرب، بىشهادت ميسّر نيست، من بار ديگر ازمسئولين بالاى نظام جمهورى اسلامى مىخواهم كه از هيچ كس و هيچ چيز جز خداى بزرگنترسند و كمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد عليه فساد و فحشاى سرمايهدارى غربو پوچى كمونيزم نكشند كه ما هنوز در قدمهاى اوّل مبارزه جهانى خود عليه غرب و شرقيم. [پيام نوروزى، 2 فروردين 1368.]
نتیجه گیری
بىترديد »ناتوى فرهنگى« براى رسيدن به اهداف خود از همه توانايىها و شيوهها و راهكارهااستفاده مىكند و هدف او انهدام عقبه نظام اسلامى و دين و اخلاق مردم جهت براندازى يابىمحتوا كردن جمهورى اسلامى مىباشد. دشمن در عرصه فرهنگى در پى اندلسى ديگراست تا به آسانى سنگرهاى از پيش تعيين شده را فتح كند. آنچه در اين نبرد كارساز است،جهاد فرهنگى و بسيج عمومى مسئولان و دست اندركاران فرهنگى را مىطلبد تا بابهكارگيرى راهبردها و راهكارهاى طراحى شده در تقابل با ناتوى فرهنگى پيروزى را نصيبخود سازند. مانند: شناخت راهكارهاى دشمن، برنامهريزى فرهنگى، مبارزه جدى با فساد وفحشاء، گسترش امر به معروف و نهى از منكر، احياى فرهنگ اسلام ناب، تهاجمى عملكردن، احياى نماز و دعا و مساجد، عمق بخشيدن به بصيرت دينى، سياسى و فرهنگىجامعه، افشاگرى مواضع دشمن و تداوم و ايستادگى جهت نيل به پيروزى كامل در تقابل باناتوى فرهنگى.