کمک به ظالم (اعانه برظلم)

فصل اول. معنی کاوی ظلم واعانه برظلم

فصل دوم.احکام اعانه برظلم به فتوای امام خمینی وامام خامنه ای

فصل سوم.مبانی کمک به ظالم ،درآیات وروایات

فصل اول. معنی کاوی ظلم واعانه برظلم

۱.معنی ظلم

 ظلم یعنی انسان چیزی را در غیر جایگاه مخصوص خودش قرار دهد. نقطه مقابل ظلم عدل است. عادل کسی است که هر چیز را در جایگاه مخصوص خودش قرار می دهد.بااین معنا ی عام،دایره ظلم و عدل بسیار گسترده خواهد بود.

ظالم می تواند طاغوت وحاکم باشد ویا خان وکدخدا ویاهمسرظالمی درخانه ویا زورگیرمحله و…

۲.گونه های اعانه برظلم

یاری ظالم شامل هر نوع اعانه و کمک وپشتیبانی مادی و معنوی وفراهم کردن مقدمات ظلم ظالم می شود.اعم ازفرهنگی وتبلیغاتی،اقتصادی ومالی، تسلیحاتی، عاطفی، رضایت قلبی، خدماتی وجوارحی و جانی.

 لذا فرمودند: کسی که ظلم می‌کند، و کسی که با او همکاری دارد و کسی که بدان رضایت دارد، هرسه شریک‌اند.

۳.پایداری ظلم به جهت حامیان

ظلم فرعون ها وستمگران،به کمک منفعت جویان وافراد زبون و فرصت طلبان انجام می گیرد. لذا اعوان ظلمه در سرنوشت شوم ظالمان شریکند.اگراین افراد زبون و ضعیف، و یا فرصت طلب و دنیاپرست ،اطراف ظالمان را نگیرند، و دست و بال آنها و یا حداقل سیاهى لشکرشان نشوند،آنان به قدرت شیطانى دست نمی یابند.

همچنين اگر در مقياس بين‏المللى دولت هاى دنيا، با متجاوز- هر كس و هر دولتى بوده باشد- همكارى نكنند، تعدى و تجاوز و استعمار و استثمار از جهان برچيده خواهد شد.اما هنگامى كه مى‏بينيم عده ای از آنها به حمايت متجاوزان و ستمگران بر مى‏خيزند و با صراحت اعتراف مى‏كنند كه اشتراك منافع، آنها را دعوت به اين حمايت كرده، نبايد انتظار وضعى بهتر از اين داشته باشيم.به همین جهت عذاب حامیان درقیامت کمترازاربابان ظالمشان نیست

 ۴.حامیان آمریکا وصهیونیسم جنایکار

امروزظلمی که آمریکا ورژیم کودک کش صهیونیستی این سگ هارآمریکا دارددرفلسطین ولبنان انجام می دهد برکسی پوشیده نیست.حامیان ویاری کنندگان اونیزدرجنایات این گرگ صفتان شریکند.مانند:حاکمان کشورهای عربی آل سعو، اردن،مصر،امارات،بحرین،قطر،ترکیه،آذربایجان وکشورهای غربی انگلیس ،فرانسه،آلمان،وهمه کشورهایی که درکشورشان سفارتخانه رژیم صهیونیستی دارند.اینان با حفظ منافع اسرائیل،دادن اطلاعات،کمک مالی وسوخت رسانی،کمک تسلیحاتی،تبلیغاتی و….رژیم صهیونیستی را حمایت می کنند. یکی سوخت می دهد. مانندآذربایجان وترکیه.یکی اطلاعات می دهد،و…

یکی هم مانندبرخی غربگرایان داخلی به نوعی ازنظام سلطه حمایت می کنند.

فصل دوم.احکام اعانه برظلم به فتوای امام خمینی وامام خامنه ای

۱.حکم اعانه:اعانه وکمک برظلم حرام وازگناهان کبیره وسرانجام به جهنم خواهدرفت.

امام خمینی می‌فرمایند: کمک به ظالمین در ستم آنان بلکه در هر حرامی بدون اشکال حرام است.بلکه از پیامبر وارد شده که فرمود: کسی که به سوی ظالمی برود تا او را کمک کند درحالی که می‌داند او ظالم است همانا از اسلام خارج شده است. و از پیغمبر اسلام است که وقتی که روز قیامت برپا شود منادی ندا می‌کند کجا هستند ستمگران و حامیان ستمگران حتی اگر کسی که برای آنان قلمی را تراشیده و لیقه دواتی برایشان مهیا نموده است. فرمود: به دنبال این ندا همه در تابوتی از آتش نهاده می‌شوند سپس به جهنم انداخته می‌شوند.[1]

امام خمینی: اگر در سکوت علمای دین و رؤسای مذهب تقویت ظالم و تایید او باشد سکوت کردن بر آنان حرام است و بر آنها واجب است اظهار کنند ولو اینکه در رفع ظلم او موثر نباشد.

  اگر سکوت علمای دین و روسای مذاهب موجب سوءظن به ایشان و هتک آنان و نسبت دادنشان به چیزی که صحیح نیست و نسبت دادن با آنها جایز نیست بشود مانند اینکه نعوذ بالله اعوان الظلمه به حساب آیند بر آنها واجب است برای برطرف کردن ننگ از ساحت مقدسشان انکار نمایند ولو اینکه در رفع ظلم اثر نکند. [2]

امام خامنه ای:هرچیزی که کمک به ظالم محسوب شود،حرام است.چه کمک مستقیم.ماننددادن شلاق به دست ظالم برای کتک زدن کسی. وچه غیرمستقیم.مانندآب دادن به ظالم دراثنای کارظالمانه اش.وازمصادیق رایج امروزی کمک تبلیغاتی است.یاتوجیه کارظالم. [3]

  ۲.كار كردن در دولت ظالم‌

 س:آيا انجام وظيفه در حكومت غير اسلامى جايز است؟

امام خامنه ای:جواز آن منوط بر اين است كه خود آن وظيفه في نفسه جايز باشد.[4]

 س ۱۳۵۵كسانى كه در كارخانه‌ها و مؤسساتى كار مى‌كنند كه سود آنها به دولتهاى كافر مى‌رسد و باعث استحكام و تقويت آنها مى‌شود، چه تكليفى دارند؟

ج:كسب درآمد با كارهاى مشروع في نفسه اشكال ندارد هر چند از امورى باشد كه درآمد آن به دولت غير اسلامى مى‌رسد، مگر زمانى كه آن دولت در حال جنگ با اسلام و مسلمين باشد و از نتيجه كار مسلمانان در اين جنگ استفاده كند. [5]

 ۳.قاضی دربارظالم

س ۱۳۵۹:آيا قاضى منصوب از طرف سلطان جائر، براى حكم كردن و قضاوت، مشروعيت دارد تا اطاعت از او واجب باشد؟

ج:جايز نيست غير از مجتهد جامع الشرائط چنانچه از طرف كسى كه حق نصب دارد منصوب نشده باشد متصدّى امر قضا و فصل خصومات در بين مردم شود و بر مردم هم جايز نيست به او مراجعه كنند، و حكم او هم نافذ نمى‌باشد، مگر در حال ضرورت. [6]

   ۴.کمک اقتصادی به ظالم (خریدوفروش کالای اسرائيلى )

س ۱۳۶۵:آيا وارد كردن كالاهاى اسرائيلى و ترويج آنها جايز است؟ در صورتى كه اين كار هر چند بر اثر اضطرار صورت بگيرد، آيا فروش آنها جايز است؟

ج:بايد از معاملاتى كه به نفع دولت غاصب اسرائيل كه دشمن اسلام و مسلمين است، خوددارى شود و وارد كردن و ترويج كالاهاى آنان كه از ساخت و فروش آن سود مى‌برند، براى هيچ كس جايز نيست و هم چنين براى مسلمانان هم خريد آن كالاها بخاطر مفاسد و ضررهايى كه براى اسلام و مسلمين دارد جايز نيست.

 .س ۱۳۴۸آيا براى مسلمانان خريد كالاهاى اسرائيلى كه در سرزمين اسلامى به فروش مى‌رسند، جايز است؟

ج:بر آحاد مسلمين واجب است كه از خريد و استفاده از كالاهايى كه سود توليد و فروش آنها عايد صهيونيست‌ها كه با اسلام و مسلمين در حال جنگ هستند، مى‌شود، اجتناب كنند.

س ۱۳۴۹:آيا گشايش دفترهاى مسافرت به اسرائيل در كشورهاى اسلامى جايز است؟ و آيا براى مسلمانان تهيه بليط از اين دفاتر جايز است؟

ج:اين كار به دليل ضررهايى كه براى اسلام و مسلمين دارد، جايز نيست و هم چنين مبادرت به انجام اعمالى كه نقض تحريم مسلمانان عليه دولتِ دشمن و محارب اسرائيل محسوب شود، براى هيچ كس جايز نيست.

س ۱۳۵۳:اگر بدانيم كه كالاهاى اسرائيلى بعد از تغيير گواهى مبدأ از طريق كشورهاى ديگرى مثل تركيه، قبرس و غيره مجدّداً صادر مى‌شوند تا خريداران مسلمان گمان كنند كه آنها غير اسرائيلى هستند، زيرا مى‌دانند كه اگر مسلمانان بدانند كه آنها ساخت اسرائيل هستند، از خريد آنها خوددارى مى‌كنند، در اين صورت تكليف مسلمانان چيست؟

ج:مسلمانان بايد از خريد و ترويج و استفاده از آن كالاها خوددارى نمايند.

۵.خریدکالاهای آمریکایی وغربی

س ۱۳۵۰:آيا خريد توليدات شركتهاى يهودى يا امريكايى يا كانادايى با وجود اين احتمال كه‌ شركتهاى مزبور به تقويت دولت اسرائيل مى‌پردازند، جايز است؟

ج:اگر خريد و فروش اين توليدات موجب تقويت دولت حقير و غاصب اسرائيل شده و يا در راه دشمنى با اسلام و مسلمين بكار مى‌روند، خريد و فروش آنها براى هيچ كس جايز نيست و الّا اشكال ندارد.

س ۱۳۵۴خريد و فروش كالاهاى امريكايى چه حكمى دارد و آيا اين حكم شامل همه كشورهاى غربى مثل فرانسه و انگلستان هم مى‌شود؟ و آيا آن حكم مخصوص ايران است و يا در همه كشورها جارى است؟

ج:اگر خريد كالاهاى وارداتى از كشورهاى غير اسلامى و استفاده از آنها باعث تقويت دولتهاى كافر و استعمارگر كه دشمن اسلام و مسلمين هستند، شود و يا قدرت مالى آنها را براى هجوم به سرزمين‌هاى اسلامى يا مسلمين در سر تا سر عالم، تقويت نمايد، واجب است كه مسلمانان از خريد و به كارگيرى و استفاده از آنها اجتناب كنند، بدون اين كه فرقى بين كالايى با كالاى ديگر و دولتى با دولت ديگر از دولتهاى كافرى كه دشمن اسلام و مسلمين هستند، وجود داشته باشد و اين حكم هم اختصاصى به مسلمانان ايران ندارد. [7]

۶.  کمک به ظالم درکارخیروغیرظلم

 کمک به ظالم دوفرض دارد:کمک به ظلمی که می کند وکمک به کارهای غیرظلم.مانند:کارهای خیر.مثل:ساخت مسجد،راه،بیمارستان،مدرسه ودانشگاه وآن چه به سودجامعه می باشد.ویااعمال مباحی که ظالم خودمرتکب می شود.

امام خمینی باشروطی آن را جایزمی شمرد.می فرماید:واما کمک به آنان (ظالمان)در غیر محرمات جایز است مادامی (و به شرط آن)که جز اعوان حاشیه ‌نشینان و منسوبین ایشان حساب نشود. اسمش در دفتر و دیوان آن‌ها نوشته نشود. و این کمک موجب زیاد شدن شوکت و قوت آنها نگردد. [8]

س.آیا کمک به ظالم درکارهای مباح وخیر،حرام است؟

 امام خامنه ای به شرط کمک نشدن به ظلم جایزمی داند:اگربگوییم که اعانت این اشخاص(ظالم)حتی درمباهات هم حرام است،نظام معاش به هم خواهد ریخت،چراکه ممکن است ازهرکسی درزمانی،ظلمی سرزند.آنچه حرام است این است که کمک به نحوی باشدکه یا مستقیم به ظلم او کمک کند،یا غیرمستقیم.[9] 

   دوروایت وجوددارد که به ظاهرمتناقضندولی قابل جمع.یکی مانند روایت علی بن یقطین که ورود به حکومت کفروظلم راجایزمی شمرد ودیگری روایت ابراهیم جمال است که ازکمک به کارخیرهارون الرشیدمانندحج را هم منع می کند.

عَلِيِ‏ بْنِ‏ يَقْطِينٍ ،وزیرهارون الرشید،ازامام موسی بن جعفرع اجازه خواست ازدربارهارون استعفا دهد،ولی امام به وی اجازه نداد.شایداین روایت به خدمت به شیعیان،علاوه برحفظ جان خودعلی بن یقطین اشاره داشته باشد.[10]

        فصل سوم.مبانی کمک به ظالم ،درآیات وروایات

درقرآن وروایات معصومین علیهم السلام علاوه برنهی ازاعانه ظالم،به فرجام آن هم اشاره کرده است.

الف.آیات قرآن  

۱. وَ لاتَعاوَنُوا عَلَى الإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ (مائده:۳)  و (هرگز) در راه گناه و تعدى (کمک به ظالم)همكارى ننمائيد.

۲. وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ (هود:۱۱۳)

  و تكيه بر ظالمان نكنيد كه موجب مى‏شود آتش(جهنم) شما را فرو گيرد و در آن حال جز خدا هيچ ولى و سرپرستى نخواهيد داشت و يارى نمى‏شويد.

«رُکُون»، خواه به معنى تمایل قلبى باشد، یا به معنى همکارى ظاهرى، یا اظهار رضایت، و یا دوستى و خیرخواهى، یا اطاعت، و یا مفهومى جامع همه اینها راشامل است.

۳. رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَکُونَ ظَهِیراً لِلْمُجْرِمِینَ(قصص:۱۷) موسى گفت:به شكرانه تمام نعمتهايى كه از آغاز تا كنون به من مرحمت كردى من هرگز پشتيبانى از مجرمان نخواهم كرد و يار ستمكاران نخواهم بود.بلكه هميشه به يارى مظلومان و رنجديدگان خواهم شتافت.

ابن عباس  مى گوید: آیه «رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَکُونَ ظَهِیراً لِلْمُجْرِمِینَ» از جمله آیاتى است که گواهى مى دهد بر این که، پشتیبانى مجرمان، جرم و گناه است و کمک به مؤمنان اطاعت فرمان خدا!. ر.ک.تفسیرنمونه،ج۴،ص۲۵۳

فرجام یاری دهندگان ظالم

درآیاتی به درگيرى حامیان ظالمان و اربابان خود در جهنم پرداخته است!آنان فکرنمی کردند روزی بمیرند وبه همراه اربابان خود به جهنم بروند.

۴. قالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيها جَمِيعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ وَ قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ فَما كانَ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ (اعراف:۳۸-۳۹)

   (خداوند به آنها) مى‏گويد: داخل شويد در صف گروه‏هاى مشابه خود از جن و انس در آتش، هر زمان گروهى وارد مى‏شوند گروه ديگر را لعن مى‏كنند تا همگى با ذلت در آن قرار گيرند (در اين هنگام) گروه پيروان وحامیان درباره پيشوايان واربابان خود مى‏گويند: خداوندا! اينها بودند كه ما را گمراه ساختند. پس كيفر آنها را از آتش دو برابر كن. خداوندمى‏گويد: براى هر كدام (از شما) عذاب مضاعف است ولى نمى‏دانيد (زيرا پيروان وحامیان اگر گرد پيشوايان ستمگر و گمراه را نگرفته بودند، آنها قدرتى بر اغواى  دیگران نمى‏داشتند.) و پيشوايان به پيروان خود مى‏گويند: شما امتيازى بر ما نداريد. پس بچشيد عذاب (الهى) را در برابر آنچه انجام مى‏داديد.

  در این آیه پيروان گمراه یعنی همان حامیان واعوان ظلمه که درکنارستمگران و اربابانشان خود را  خوشبخت می دیدند،حالا درجهنم خود را کنارآنان می بینندوتقاضاى عذاب مضاعف براى اربابان خود دارند چون آنان را مقصروعامل ورودبه جهنم می دانند.ولی به آنان گفته مى‏شود:برای هردو: هم براى اربابان ظالم و هم براى شما نوکران، عذاب مضاعف است ولى نمى‏دانيد.(لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ). مضاعف بودن عذاب ائمه كفر و ضلال روشن است، اما مضاعف بودن مجازات پيروان گمراه چرا؟ دليلش اين است. نوکران واعوان ظلمه يك عذاب بخاطر گمراهى وکفرشان دارند، و عذاب ديگرى بخاطر تقويت و كمك ظالمان. زيرا ظالمان وستمگران به تنهايى نمى‏توانند كارى از پيش ببرند، بلكه این نوکران وحامیان آنهایند که به طاغوت ها وستمگران قدرت بخشیده وآتش تنور داغ ظلم و كفر آنان راروشن کرده اند.امروزرژیم جعلی وغاصب صهیونیسم،با حمایت وپشتیبانی کشورهای عربی وغربی این همه جنایت می کند.اگرشاهان وروسای کافرعرب وآذربایجان وترکیه و…به این سگ هارآمریکا کمک مالی واقتصادی ونظامی نکند اوقادربه این همه جنایت وکشتن پنجاه هزارزن وکودک نیست.[11]

 ۵. يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يا لَيْتَنا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولا وَ قالُوا رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلارَبَّنا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذابِ وَ الْعَنْهُمْ لَعْناً كَبِيراً(احزاب:۶۶-۶۸)  

  در آن روز كه صورتهاى آنها در آتش (دوزخ) سوخته ودگرگون خواهد شد (از كار خود پشيمان مى‏شوند و) مى‏گويند: اى كاش خدا و پيامبر را اطاعت كرده بوديم. و مى‏گويند: پروردگارا! ما از رؤسا و بزرگان وحاکمان خود اطاعت كرديم و ما را گمراه ساختند. پروردگارا! آنها را از عذاب، دو چندان ده، و آنها را لعن بزرگى فرما.

دراین آیات عذاب حامیان ظالم وستمگر،همچون اربابان خود،دوبرابراست وهیچ عذری ازآنان پذیرفته نیست.درقیامت عذاب اینان انواع واقسامی دارد که به دونوع آن ازقرآن اشاره می شود:

یک.درسوره نساء آیه۵۶می فرماید: كافران را به آتش مى‏افكنيم و هر زمان پوستهاى تن آنها سوخته شود پوستهاى ديگرى بر آنها مى‏رويانيم تا به حد كافى مجازات پروردگار را بچشند.

دو.درسوره حاقه آیات۳۱-۳۳می فرماید: او را بگيريد و در بند و زنجيرش كنيد! سپس او را در دوزخ بيفكنيد! بعد او را به زنجيرى كه هفتاد ذرع است ببنديد!

آیا ستمگرانی چون سران آمریکا وپادشاهان عرب وحاکمان کشورهای اسلامی حامی صهیونیسم با این همه جنایت،تحمل این عذاب ها را تاابد دارند؟!

  ب.روایت

در روايات اسلامى در باره اعانه برظلم هشدارهای  فراوانى داده شده كه به عنوان نمونه به چند روایت اشاره مى‏كنيم:

۱. پيغمبر اكرم ص فرمود: در روز قيامت منادى ندا در مى‏دهد كجا هستند ستمكاران و حامیان وياوران آنها و كسانى كه خود را شبيه آنها ساخته‏اند؟ حتى كسانى كه براى آنها قلمى تراشيده‏اند و يا دواتى را ليقه كرده‏اند- همه آنها را در تابوتى از آهن قرار مي دهند سپس در ميان جهنم پرتاب مي شوند. [12]

۲. صفوان جمال از ياران امام كاظم ع چنین نقل می کند:

خدمت امام رسيدم فرمود: اى صفوان! همه كارهاى تو خوبست جز يك كار! عرض كردم: فدايت شوم، چكار؟ فرمود: اين كه شتران خود را به اين مرد يعنى” هارون” كرايه ميدهى!، گفتم: بخدا سوگند در مسيرهاى عياشى و هوس بازى و صيد حرام به او كرايه نميدهم، تنها در اين راه، يعنى راه مكه، در اختيار آنها ميگذارم، تازه خودم همراه شتران نميروم، بعضى از فرزندان و كسانم را با آنها مى‏فرستم، فرمود اى صفوان! آيا از آنها كرايه مي گيرى؟! عرض كردم بله، فرمود آيا دوست دارى كه زنده بمانند و بر سر كار باشند تا كرايه ترا بپردازند گفتم بلى، فرمود: كسى كه بقاى آنها را دوست بدارد از آنها است و هر كسى از آنها باشد در آتش دوزخ خواهد بود، صفوان ميگويد من بلافاصله رفتم و تمام شترانم را فروختم، اين موضوع بگوش هارون رسيد بدنبال من فرستاد و گفت: صفوان! شنيده‏ام شترانت را فروخته‏اى؟ گفتم آرى گفت: چرا؟ گفتم: پير شده‏ام و فرزندان و كسانم نمى‏توانند از عهده اداره آنها بر آيند، گفت: چنين نيست، چنين نيست! من مى‏دانم چه كسى اين دستور را به تو داده است آرى موسى بن جعفر ع به تو چنين دستورى داده است گفتم: مرا با موسى بن جعفر چكار؟ هارون گفت، اين سخن بگذار! بخدا سوگند اگر سوابق نيك تو نبود دستور ميدادم گردنت را بزنند![13]

۳. پيامبر ص به على ع فرمود: ده طايفه از اين امت به خدا كافر شده‏اند … يكى از آنها كسى است كه اسلحه به دشمنان اسلام كه با آنها در حال جنگند بفروشد” [14]

  ۴. امام صادق ع:کسی که ازستمگری علیه مظلومی حمایت کند،همچنان درخشم خداوندگرفتاراست.تاوقتی که دست ازحمایت بردارد. [15]

۵.امام سجادع: خدایا به توپناه می برم از اینکه ستمگری را کمک کنیم، یا ستمدیده و فریادخواهی را به خود واگذاریم وکمکش نکنیم. [16]

 سخن امام سجاد ع  به دومطلب اشاره دارد.  یاری ظالم وستمگر،و رها کردن مظلوم درزیرچکمه ظلم ستمگران.که هردو جزء مهلکات بوده و در صورت ابتلا، دنیا، دین و آخرت انسان را بربادمی دهد.

– «نعضد» از ریشه عضد به معنای اعانه و کمک است. هچنین به بازو»عضد« گفته می شود. چون نقش بازو کمک رساندن برای انسان است.

 ۶. امام سجادعلیه السلام طی نامه ای به «محمّد بن مسلم زهرى» فقیه ودانشمند اهل مدینه که با دستگاه بنى امیه، مخصوصاً «هشام بن عبدالملک» همکارى مى کرد، او را از اعانت ظالمان برحذر داشت، و به اوچنین هشدارداد:

«آیا آنها تو را به جمع خود دعوت نکردند؟ و مرکزیتى به وسیله تو تشکیل ندادند که آسیاى ظلم آنها بر محورش مى گردد؟
آیا تو را پلى براى عبور به سوى بلاهاى خود قرار ندادند؟
آیا به وسیله تو نردبانى براى ضلالتشان، و مبلغى براى گمراهى و جهلشان، و رهروى براى راه ننگینشان نساختند؟ (ظالمان) به وسیله تو، علماء را زیر سؤال مى برند و قلوب ساده لوحان جاهل را، به دام مى افکنند…
آنها در مقابل چیزى که از تو گرفتند، چه کم بهائى به تو پرداختند!! و در برابر آنچه از تو ویران کردند، چه کم آباد نمودند .
اندکى درباره خود بیندیش، که هیچ کس دلسوز تو، جز خودت نیست، و همچون یک انسان مسئول به حساب خویش رسیدگى کن. [17]
     ۷. به یکى از علماء گفتند: «فلان کس نویسنده فلان ظالم شده است، و تنها چیزى را که مى نویسد، دخل و خرج او است، اگر حقوقى در برابر این کار بگیرد زندگیش تأمین مى شود، و الاّ خود و خانواده اش شدیداً گرفتار فقر خواهند شد.
مرد عالم، در پاسخ این سؤال، تنها این جمله را بیان کرد: آیا گفتار آن مرد صالح (موسى(علیه السلام)) را نشنیده اى که گفت: «رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَکُونَ ظَهِیراً لِلْمُجْرِمِینَ»؛ (خداوندا به شکرانه نعمت هائى که به من بخشیدى، هرگز از مجرمان پشتیبانى نمى  کنم [18]

مهر۱۴۰۳

---

[1] . تحریرالوسیله،ج۱،ص۴۹۷،م۱۴کتاب مکاسب ومتاجر. وترجمه ج۲ ،ص۳۵۱ .

[2] . تحریرالوسیله ،ج۱،ص۴۷۳،م ۹و۱۱،  کتاب امربه معروف ونهی ازمنکر،الشرط الرابع.و ترجمه ، ج۲ ،ص ۳۰۶.

[3] . رساله آموزشی،امام خامنه ای،فقه روز(وابسته به انقلاب اسلامی)،چ ۱۳۹۶،ص۱۳۱،درس۳۲،گفتار۲۰.

[4] . أجوبة الاستفتاءات (فارسى)،قم ،اول، ۱۴۲۴ه‍ ق ص: ۳۰۳،س۱۳۵۶.

[5] . همان ص۳۰۰

[6] . همان،س۱۳۵۹.

[7] . أجوبة الاستفتاءات (فارسى)، امام خامنه‌اى ،دفتر معظم له در قم، اول، ۱۴۲۴ ه‍ ق،ص۳۰۰-۳۰۳.

[8] . تحریرالوسیله،ج۱،ص۴۹۷،م۱۴کتاب مکاسب ومتاجر. وترجمه ج۲ ،ص۳۵۱.

[9] . رساله آموزشی،ص۱۳۱،درس۳۲.

[10] . مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى، أَوْ عَنْ زَيْدٍ، عَنْ عَلِيِ‏ بْنِ‏ يَقْطِينٍ‏، أَنَّهُ كَتَبَ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ‏: إِنَّ قَلْبِي يَضِيقُ مِمَّا أَنَا عَلَيْهِ مِنْ عَمَلِ السُّلْطَانِ- وَ كَانَ وَزِيراً لِهَارُونَ- فَإِنْ أَذِنْتَ لِي- جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ- هَرَبْتُ مِنْهُ. فَرَجَعَ الْجَوَابُ: «لَا آذَنُ لَكَ بِالْخُرُوجِ مِنْ عَمَلِهِمْ، وَ اتَّقِ اللَّهَ» (قرب الإسناد ( الحديثة)، عبد الله بن جعفر حميرى ، مؤسسة آل البيت عليهم السلام – قم، اول، ۱۴۱۳ ق.،ص۳۰۵،ح۱۱۹۸و بحار،ج۴۸،ص۱۵۸،ح۳۲. )   

[11] . ر.ک.تفسير نمونه، ج‏۱۷، ص: ۴۴۲

[12] . إذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ أَيْنَ‏ الظَّلَمَةُ وَ أَعْوَانُ الظَّلَمَةِ وَ أَشْبَاهُ الظَّلَمَةِ حَتَّى مَنْ بَرَى لَهُمْ قَلَماً وَ لَاقَ لَهُمْ دَوَاةً قَالَ فَيَجْتَمِعُونَ فِي تَابُوتٍ مِنْ حَدِيدٍ ثُمَّ يُرْمَى بِهِمْ فِي جَهَنَّمَ. ((وسائل الشيعة / ج‏۱۷،ص۱۸۲،ح۲۲۳۰۴)  

[13] .؟

[14] . فِي وَصِيَّةِ النَّبِيِّ ص لِعَلِيٍّ ع قَالَ: يَا عَلِيُّ كَفَرَ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ عَشَرَةٌ ….وَ بَائِعُ‏ السِّلَاحِ‏ مِنْ أَهْلِ الْحَرْبِ . (وسائل الشيعة،ج۱۱،ص۳۱،ح۱۴۱۶۴‏ ).

[15] . عن عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏ مَنْ‏ أَعَانَ‏ ظَالِماً عَلَى مَظْلُومٍ لَمْ يَزَلِ اللَّهُ عَلَيْهِ سَاخِطاً حَتَّى يَنْزِعَ عَنْ مَعُونَتِهِ. (وسائل الشيعة،ج‏۱۶،ص۵۷،ح۲۰۹۶۹ )   

[16] . اللَّهُمَّ إِنيِّ أَعُوذُ بِكَ … أَوْ أَنْ نَعْضُدَ ظَالِماً، أَوْ نَخْذُلَ مَلْهُوفا  (صحيفه سجاديه؛دعای۸ ) 

[17] . فيما كتبه إلى فقيه المدينة، محمّد بن مسلم الزّهري … فما أخوفني أن تكون تبوء بإثمك غدا مع الخونة، و أن تسأل عمّا أخذت بإعانتك على ظلم الظّلمة. إنّك أخذت ما ليس لك ممّن أعطاك، و دنوت ممّن لم يردّ على أحد حقّا، و لم تردّ باطلا حين أدناك … (تحف العقول،ص۱۹۸، الحياة ،محمدرضاحکیمی،ترجمه احمد آرام، ج‏۵، ص: ۳۶۹،ح۱۱)

[18] . ر.ک.تفسیرنمونه،ج۴،ص۲۵۳وج۹،ص۲۶۱وج۱۶،ص۵۷ .