(دشمنت را بشناس، آنگاه تصميم بگير)
فهرست
مقدمه ……………………………………………………………………………..۵
فصل اول: ضرورت دشمن شناسى ………۶
گفتار۱. معناى دشمن …………………….. ……………………….۶
گفتار۲. فرق دشمنان و مخالفان …………………………………….۷
گفتار۳. لزوم شناخت دشمن ………………………………………..۸
گفتار۴.دشمنت را بشناس، آنگاه تصميم بگير ………………………۹
گفتار۵.دشمنی نظام سلطه با اسلام ناب وانقلاب اسلامی …….۱۰
گفتار۶.تبعات تاریخی شناخت دشمنان ……………………………..۱۱
فصل دوم. ماهیت و خصلتهاي دشمنان ونظام سلطه .۱۳
گفتار۷.دشمن کیست وچه ماهیت وصفات وویژگی هایی دارد؟ ……..۱۳
۱.خوی استکباری وخودبزرگ بینی ………………………۱۳
۲. جنگ افروزی و فساد گری ………………………….۱۵
۳. کینه ورزی وفتنه گری ……………………………….۱۸
۴.پیمان شکنی…………………………………………….۱۹
۵.فریبکار ……………………………………………………۱۹
۶. پشتیبانی از یکدیگرعليه مسلمانان ……………………..۱۹
۷. فاقد رحم و عاطفه انسانى ……………………………..۲۰
فصل سوّم: روحيات دشمن …………….. ..۲۰
گفتار۸. نقاط ضعف …………………………………………………۲۰
۱. دارای روحيه ضعيف ،مرعوب و ترسان ………………..۲۰
۲. اختلاف و پراكندگى دلها به رغم اتّحاد ظاهرى …………۲۱
۳. ناتوان در مصاف با مردان خدا ………………………….۲۲
۴. اتكا به استحكامات فيزيكى ………………………………۲۳
۵. خطای محاسباتی دشمنان ……………………………….۲۳
گفتار۹.نقاط قوّت ……………………………………………………۲۴
۱. اتّحاد و پشتيبانى از يكديگر………………………………۲۴
۲ . برخوردارى از تجهيزات و تكنولوژى پيشرفته. ……….. ۲۴
۳.برخوداری امپراتوری تبلیغات وجنگ نرم………………..۲۴
فصل چهارم. اقسام دشمنان …………..۲۴
گفتار۱۰.دشمنان خارجى …………………………………………۲۴
گفتار۱۱.دشمنان داخلى …………………………………………….۲۶
فصل پنجم. علل دشمنى نظام سلطه ….۲۸
۱. گسترش اسلام ناب ……………………………………….۲۸
۲.پیشرفت وشکوفایی انقلاب اسلامی ………………………..۲۹
۳. نفى سلطه درهمه عرصه ها ……………………………..۳۰
فصل ششم. اهداف دشمنان ………….۳۱
۱.هدف کلان: فروپاشی نظام …………………………………۳۴
۲.اهداف عملیاتی: مهارانقلاب اسلامی ……………………….۳۴
۳.اهداف راهبردی: الف.تضعیف قدرت نظام اسلامی ………..۳۴
گفتار۱۲.تضعیف ارکان نظام اسلامی …………………………….۳۴
فصل هفتم.راهبردها وشیوه های نظام سلطه ..۴۱
گفتار۱۳.تعريف تهديد سخت وقدرت نرم…………………….۴۱
گفتار۱۴.عوامل سه گانه پیش برنده تهديدات (مالى، نظامى وتبليغات).۴۲
گفتار۱۵.مؤلفههاى تهديدات سخت و تهديدات نرم ………………..۴۷
گفتار۱۶.شیوه هاوتاکتیکهای نظام سلطه درجنگ نرم …………….۵۱
۱. تضعیف و تخریب باورهای دینی ………………………..۵۱
۲. ایجاد اختلاف و تفرقه بین مسئولین و اقشار مختلف …….۵۳
۳. القای ناکارآمدی دین …………………………………….۵۶
۴. تفکیک دین از سیاست (سکولاریسم) …………………….۵۷
۵.تربیت نخبگان و به کارگیری آنان ………………………..۵۸
۶.ترویج آزادی وارداتی ……………………………………۵۹
۷.ابزار نظام سلطه درجنگ نرم …………………………….۵۹
فصل هشتم. گرایش واعتمادبه دشمنان ….۶۰
گفتار۱۷.تفکرعدم گرایش واعتماد به نظام سلطه …………….۶۰
گفتار۱۸. نهی ازگرایش واعتمادبه دشمنان ازمنظرقرآن ………۶۲
گفتار۱۹تفکرگرایش واعتمادبه نظام سلطه ……………………۶۷
فصل نهم.علل گرایش به نظام سلطه ……..۶۸
۱.ازترس کمی قدرت ومعیشت.۲.عزت خواهی.۳.دنیاطلبی……۶۸
فصل دهم.چرایی عدم اعتماد به نظام سلطه ..۷۳
یک.حفظ منافع…………………………………………………۷۳
دو. دین زدایی…………………………………………………۷۵
سه.ستم به خود. ……………………………………………….۷۷
چهار.خطر سلطه همه جانبه. …………………………………..۷۸
پنج.حبط عمل ………………………………………………….۷۸
فصل یازدهم. راهكارهاى مقابله با تهديدات دشمن ..۷۹
توجه به يك اصل:مخالفت با دشمنان ……………………………۷۹
گفتار۲۰.راهكارهاى مقابله …………………………………….۸۰
۱. پدافند غيرعامل …………………………………….۸۰
۲. پدافند عامل …………………………………………۸۱
۳. تقويت نقاط قوّت ……………………………………۸۲
۴. پاكسازى زمينههاى رخنه دشمن …………………….۸۵
۵. تهاجم به زيرساختهاى فكرى دشمن ……………….۸۵
۶. پاسدارى از اصول و ارزشها و اركان نظام اسلامى..۸۵
مقدمه
هرانسان وهرانقلابی دشمن دارد.
شناخت دشمن موجب تداوم و اهداف انقلاب، برنامهريزى صحيح و درست جهت مقابله با دشمن شود ، وكاهش انحراف عمليات، بالا بردن ضريب غافلگير كردن دشمن و غافلگير دشمن نشدن را درپی داشته باشد.
درقرآن وروایات فراوان به دشمن شناسی پرداخته شده است.این نوشته براساس نظرات امام خمینی ره وامام خامنه ای با مبانی قرآنی وروایی دوازده فصل وبیست گفتارتنظیم شده است.
فصل اول: ضرورت دشمن شناسى
دشمن شناسى ازمسائل مهم مکتب دفاعى اسلام است. و در آيات، روايات، سخنان امام خمينى(ره) و مقام معظم رهبرى بر آن تأكيد شده است.
گفتار۱. معناى دشمن
كلمه «دشمن» در لغت به معناى، بدنفس، زشت طبع،[1] بدخواه و خصم.[2] (و در اصطلاح به معناى بدخواه، كينهجو يا در جنگ و ستيز است.[3]
امام خمينى(ره) فرمود:
همه آن اشخاصى كه برخلاف مسير ملّت ما هستند، بر خلاف مسير قرآن و اسلام هستند، برخلاف مسير پيغمبر(ص) و ائمه اطهار(ع) هستند، اينها دارند با هم مجتمع مىشوند وتوطئه مىكنند.[4]
مقام معظم رهبرى فرمود:
دشمن كيست؟ هر كسى كه با حاكميت نظام مستقل مردمى دينى مخالف است، دشمن است. طمعورزان، غارتگران، سودجويان، زراندوزان، زورگويان، وابستگان، مايلين به فساد و كسانى كه از حاكميت فرهنگ دينى زيان شخصى مىبينند، دشمنند.[5] امروز دشمنى اصلى ما در دنيا، صهيونيست و استكبار است.[6]
دشمن كسى است كه برخلاف مسير قرآن و اسلام حركت مىكند و مخالف حاكميت دينى است.انقلاب اسلامی پرچمدارحاکمیت دینی واسلام ناب محمدی ص می باشد.
گفتار۲. فرق دشمنان و مخالفان
مقام معظم رهبرى فرمود:
مخالفان اسلام مىتوانند در اين نظام زندگى كنند؛ كسانى كه اسلام را اصلاً قبول ندارند،مىتوانند در اين نظام زندگى كنند. اسلام نگفته كه هر كس در ظلّ نظام اسلامى زندگى كند، بايد معتقد به اسلام و مبانى اسلام باشد، نه، زندگى بكنند، از حقوق شهروندى و امنيت هم برخوردار باشند… امّا حقّ معارضه و مبارزهى با نظام را ندارند.[7]
برخوردامام علی(ع)باخوارج معترض ومخالف
اميرمؤمنان(ع) درمسجدسخن می گفت. مردي از خوارج فرياد زد: »حكومت تنها براي خداست«- اين سخن كنايهاي به امام(ع) بود، كه چرا مردان را در دين خدا حاكم قرار داده است -امام ع ساکت ماند.نفربعد وبعدی سخن اوراتکرارکردند.وقتی تعدادشان زیادشد.امام(ع)درپاسخ فرمود: سخن حقي است كه از آن اراده باطل شده است. شما بر ما سه حق داريد: شما را از مساجد خدا منع نميكنيم تا نام خدا را در آن ببريد. مادام كه دستتان در دست ماست، شما را از فئي (و بيت المال) محروم نميكنيم. وآغازگر جنگ با شما نیستیم. مگرشما آغازگرباشید. …لَكُمْ عِنْدَنَا ثَلَاثُ خِصَالٍ لَا نَمْنَعُكُمْ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ تُصَلُّوا فِيهَا وَ لَا نَمْنَعُكُمُ الْفَيْءَ مَا كَانَتْ أَيْدِيكُمْ مَعَ أَيْدِينَا وَ لَا نَبْدَؤُكُمْ بِحَرْبٍ حَتَّى تَبْدَءُونَا[8]
سخن امام(ع) با خوارج این است که تا وقتي كه در قبضه حكومت و اطاعت ما هستيد و از ما جدا نشديد وفقط مخالفت می کنید، ما نيز به حقوق مادي و معنوي شما احترام مينهيم.مفهوم اين سخن اين است كه اگر از قبضه حكومت ما خارج شديد، رفتار ديگري با شما خواهيم داشت.[9]
گفتار۳. لزوم شناخت دشمن
تداوم انقلاب اسلامى و ارزشهاى الهى و حفظ نظام و ايستادگى در برابر دشمنان و مستكبران جهانخوار، جز از طريق شناخت واقعى آنان به ثمر نمىنشيند؛ چون شناخت كامل دشمن وداشتن اطلاعات صحيح و درست از او، بهترين راه درست در برنامهريزى، و هدايت و ترسيم كننده نحوه مقابله با اوست و در تأمين نيروها و سازمان و اهداف نقش مؤثّرى ايفا مىكند. يكى ازعلل موفقيت امام خمينى(ره) در مبارزه با استكبار جهانى، شناخت دقيق ماهيت، اهداف وتوطئهها و شيوههاى دشمنى نظام سلطه بود.
امام خمينى(ره):بايد دشمنانتان را بشناسيد، اگر نشناسيد نمىتوانيد دفعش كنيد.[10] لحظهاى نبايد از كيددشمنان غافل بمانيم.[11]
امام خامنه ای:وجود دشمن با به خواب رفتن من و شما كه از بين نمىرود… با ندانستن ما، يا خود را به ندانستن زدن، دشمن از دشمنى خود دست بر نمىدارد.
مراقب دشمن باشيد؛ دشمن را خوب بشناسيد، مبادا از شناسايى دشمن غفلت كنيد.[12]
همچنین میفرمایند: «نظام سلطه را با تمام ابعاد و لایههایش بشناسید و اهداف و راهبردهای واقعی آن را تجزیه و تحلیل کنید. [13]
گفتار۴.دشمنت را بشناس، آنگاه تصميم بگير
پیامبر اکرم (ص) فرمود:به راستی عاقلترین مردم بندهای است که پروردگارش را بشناسد پس او را اطاعت کند و دشمنش را بشناسد پس از او سرپیچی کند. [14]
امام على(ع) فرمود: آن كس كه توطئهها و حوادث را پيشبينى نكند، تأسف خوردن هنگام هجوم توطئه، به او سودى نمىرساند.[15]
همچنين فرمود: همانا برادر جنگ، بيدارى و هوشيارى است. هر كه به خواب رود، دشمن او نخواهد خوابيد. [16]
امام خامنه ای:كسى كه به واسطه نشناختن دشمن، غافلگير توطئههاى دشمن مىشود، بايد خود را سرزنش كند و مقصر بداند، نه دشمن را.هيچكس به خاطر غفلت ستايش نمىشود. اگر بر آدم غافل ضربهاى وارد شد، اولين كسى كه مسئول و مذموم است خود اوست.[17]
گفتار۵.دشمنی نظام سلطه با اسلام ناب وانقلاب اسلامی
امام خمينى(ره) درتوصیف دشمنی نظام سلطه فرمود:
نكته مهمى كه همه ما بايد به آن توجه كنيم و آن را اصل و اساس سياست خود با بيگانگان قرار دهيم، اين است كه دشمنان و جهانخواران تا كى و تا كجا ما را تحمل مىكنند؟ و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند؟ به يقين آن مرزى، جز عدول از همه هويتها و ارزشهاى معنوى و الهىمان نمىشناسند و به گفته قرآن كريم، «هرگز دست از مقاتله وستيز با شما بر نمىدارند مگر اينكه شما را از دينتان برگردانند.»[18] ما چه بخواهيم و چه نخواهيم صهيونيستها و آمريكا و شوروى(سابق) در تعقيبمان خواهند بود تا هويت دينى وشرافت مكتبى ما را لكّهدار كنند.[19]
ريچارد نيكسون، رئيس جمهور اسبق آمريكا، دردشمنی باانقلاب اسلامی مىنويسد:
اسلامِ خمينى و بنيادگرايى اسلامى براى ما خطرناكتر از شوروى است … در جهان اسلام،از مغرب (مراكش) تا اندونزى در شرق، بنيادگرايى اسلامى جاى كمونيسم را به عنوان وسيله اصلى دگرگونسازى قهرآميز گرفته است. تغيير در جهان سوم آغاز شده است وبادهاى آن به مرحله طوفان رسيده است. ما قادر نيستيم آن را متوقف كنيم. نظريه پردازان غربى معتقدند كه آرام ساختن طوفان اسلامى، تنها در سايه استحاله جمهورى اسلامى ايران يا شكست انقلاب اسلامى ميسر است.[20]
گفتار۶.تبعات تاریخی دشمن شناسی
دشمن شناسی در سه برهه از تاريخ آثاروتبعات خود را نشان داده است:
یک. مسلمانان در عصر رسول خدا(ص)، چون آگاه به اهداف و ماهيت دشمنان بودند، و پيروزشدند.
دو. در عصر امير مؤمنان(ع)، مسلمانان به علت عدم آگاهى نسبت به دشمنان، مغلوب شدند.
سه. در عصر امام خمينى(ره)، به علت آگاهی کامل به شناخت دشمنان ونظام سلطه ، پيروزى از آنِ فرزندان انقلاب شد.
سؤال: چگونه مسلمانان در عصر رسول خدا(ص) و امام خمينى(ره) بر دشمنان خود پيروزشدند، ولى در عصر امام على(ع) مغلوب دشمنان خدا گشتند؟
در عصر رسول خدا(ص)، دشمنان خدا ، شناخته شده بودند. مشركان مكّه وبتپرستان جزيرة العرب، به سردمدارى ابوسفيان، ابوجهل و… چهرهاى شناخته شده براى پيامبر خدا(ص) و ياران او بودند. سيزده سال آزار و شكنجه، خاطره تلخى در اذهان مسلمانان به جاى گذاشته بود. با هدايت و رهبرى پيامبر خدا(ص) و نزول آيات الهى بر افشاى چهره دشمنان، كمتر مسلمانى بود كه به رفتار و اهداف شوم وماهیت دشمنان خدا آگاهى نداشته باشد. از اينرو،مسلمانان در تمامى جنگها، با بصيرت به مصاف دشمن مىشتافتند.
امیرمومنان ع فرمود:مسلمانان)شمشیرهاشان بربصیرت استواربود.( حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ ) [21]
در عصر امام على(ع)، دشمنان، داخلى بودند و شناخت چهره و اهداف آنان در پس نقاب اسلام و قرآن، كار سادهاى نبود. اميرمؤمنان(ع) بسيار تلاش كرد ماهيت آنان را به مردم بشناسند. بسيارى از خطبهها و نامههاى نهج البلاغه گوياى اين مسئله است. متأسفانه بيشترمسلمانان به عمق سخنان و هشدارهاى آن حضرت پى نبردند. دشمنان در سه جبهه: ناكثين،قاسطين و مارقين، سازماندهى شده و با شعار قرآن، صحابى پيامبر(ص) و… به جنگ اسلام و قرآن و ولايت برخاسته بودند. بسيارى از مردم، دچار ترديد شده وجبهه دشمن را يارى
می دادند. امام على(ع) فرمود: پرچم اين نبرد را جز آن كه داراى بصيرت و صبر است و از مواضع حق آگاهى دقيق دارد، هيچ كس ديگر نمىتواند به دوش بكشد.[22]
ولی افسوس که مسلمانان نسبت به جبهه باطل بی بصیرت بودند وفریب ظاهردشمنان را می خوردند.
در عصر امام خمينى(ره) مردم با هدايت و رهبرى پيامبرگونه معمار انقلاب امام راحل (ره) ، دشمنان انقلاب اسلامى به سركردگى استكبار جهانى را خوب شناختند، امام خمينى(ره) با دادن لقب «شيطان بزرگ» به آمريكا، براى هميشه ماهيت ضد بشرى او را براى همگان روشن ساخت و ازآن پس شعار «مرگ بر آمريكا» به عنوان تداوم مبارزه درمیان مردم نهادينه شد. مردم ايران با شناختى كه ازاستكبار جهانى و شيطان بزرگ پيدا كردند، هيچگاه رهبر بزرگ انقلاب اسلامى را در مبارزه با دشمنان انقلاب تنها نگذاشتند، و همواره فاتح ميدان شدند.[23]
فصل دوم. ماهیت و خصلتهاي دشمنان ونظام سلطه
گفتار۷.دشمن کیست وچه ماهیت وصفات وویژگی هایی دارد؟
در آموزههاى دينى، براى دشمنان، خصلتهايى برشمرده شده كه ما را با ماهيت ذاتى آنان آشنا مىسازد و در تصميمگيرى و نحوه مقابله با آنان ياريمان مىدهد.
شناخت ماهیت وویژگی دشمنان ونظام سلطه بسیارمهم است.ازمنظرآموزه های دینی آنان ماهیتی شیطانی وغیرانسانی دارند،ازقبیل:
۱.خوی استکباری وخودبزرگ بینی
استکبار یعنی تَمرُد و نافرمانی نمودن و سرکشی و کبریایی کردن است.[24] اظهار بزرگی وتکبّرکند با آنکه اهلش نیست.[25] استکبار یعنی خود را بزرگتروبرتر از دیگران دیدن،نگاه حقارت آمیزبه دیگران،حق را انکار کردن ودر برابردستورات الهی سرکشی کردن، استکبار، صفت شیطانی است که ابلیس وفرعون ها ازآن برخورداربودند.قرآن می فرماید: وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ( بقره:۳۴).
وهمین صفت را به فرعون وقوم اومی دهد: فَاسْتَكْبَرُوا وَ كانُوا قَوْماً عالِينَ ( مومنون:۴۵-۴۷)
نظام سلطه واکنشی خشن نسبت به قرآن وارزشهای الهی وآمران به معروف دارد.
قرآن می فرماید:و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنها خوانده مىشود در چهره كافران آثار انكار مشاهده مىكنى، آن چنان كه نزديك است برخيزند و با مشت به كسانى كه آيات ما را بر آنها مىخوانند حمله كنند! (وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آياتِنا) ( حج:۷۲)
” يسطون” از ماده” سطوت” به معنى بلند كردن دست و حمله كردن به طرف مقابل است، و در اصل- به گفته راغب در مفردات- به معنى بلند شدن اسب، بر سر پاها و بلند كردن دستها است، سپس به معنى بالا اطلاق شده.
در حقيقت هنگام شنيدن اين آيات بينات، تضادى در ميان منطق زنده قرآن و تعصبات جاهلانه آنها پيدا مىشود، و چون حاضر به تسليم در برابر حق نيستند، بى اختيار آثار آن در چهرههاشان نمايان مىشود، بلكه بر اثر شدت تعصب و لجاج” نزديك است برخيزند و با مشتهاى گره كرده خود به كسانى كه آيات ما را بر آنها مىخوانند حمله كنند”!
در حالى كه انسان اگر منطقى فكر كند هر گاه سخن خلافى بشنود، نه چهره در هم مىكشد و نه پاسخ آن را با مشت گره كرده مىدهد، بلكه با بيان منطقى آن را رد مىكند، اين عكس العملهاى نادرست كافران ومستکبران ، خود دليل روشنى است بر اين كه آنها تابع هيچ دليل و منطقى نيستند، تنها جهل و عصبيت بر وجودشان حاكم است.
قابل توجه اينكه جمله »يَكادُونَ يَسْطُونَ« با توجه به اين كه از دو فعل مضارع تشكيل شده دليل بر استمرار” حالت حمله و پرخاشگرى” در وجود آنها است كه گاه شرائط ايجاب مىكرد عملا آن را ظاهر كنند، و گاه كه شرائط اجازه نمىداد، حالت آمادگى حمله در آنها پيدا مىشد و به تعبير ما به خود مىپيچيدند كه چرا قادر بر حمله و ضربه نيستند. [26]
امروزمظهرومصداق بارز استکبار، دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی است که برای جامعه بشری جزفساد وذلت وبازگشت به فرهنگ جاهلیت چیزی نمی خواهند.همان شیطان بزرگی که همه شیاطین را آموزش شرارت وفسادمی دهد.
امام خامنهای فرمود:
امروز آمریکاو صهیونیزم مظهر استکبارند، لیکن هرجا، هرکس، هردولتی و هر مجموعهای که نسبت به دیگران استکبار بورزند، آفتی در جامعه بشری و در نظام زندگی انسان به وجود میآورند. [27]
۲. جنگ افروزی و فساد گری
دشمنان اسلام در زير نقاب دموكراسى، انساندوستى، آزادى و… چهرهاى خشن، سفّاك ووحشى دارند. از اينرو، قرآن كريم آنان را شرالدوّاب (بدترين جنبندگان)[28] ناميده است. تاريخ،نشانگر عملكرد آنان در گذشته و حال است؛ مانند:جنگهاى چندين ساله در اروپا، كشتار و نسلكشى نژاد پرست داران آمريكايى در قاره آمريكا،استعمار و استثمار جهان سوم در قرنهاى پانزدهم تا نوزدهم ميلادى، كشتارهاى سازمان يافته در كشورهاى آمريكاى لاتين و آسيا، جنگافروزى جنگ جهانى اوّل و دوّم، بمباران هستهاى شهرهاى ژاپن، كشتار مردم ويتنام، حمايت از ديكتاتورهاى جهان،[29] اشغال عراق وافغانستان، تحميل هشت سال جنگ بر ايران، حمله به لبنان و فلسطين، سناريوى خاورميانه،
سناريوى شبه قاره هند و شعلهور ساختن آتش جنگ بين هند و پاكستان و…
در بسيارى از آيات قرآن، دشمنان اسلام به شرارت، جنگافروزى معرفى شدند.
قرآن کریم درمورد سلطه طلبی و فساد انگیزی قدرتهای فاسد می فرماید:
پادشاهان هنگامى كه وارد منطقه آبادى شوند آن را به فساد و تباهى مىكشند و عزيزان آنجا را ذليل مىكنند، (آرى) كار آنها همين گونه است. (إنَّ الْمُلُوكَ إِذا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوها وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً وَ كَذلِكَ يَفْعَلُونَ) (نمل:۳۴)
حكومت های استبدادى به هرجا قدم بگذارند مايه فساد و تباهى،قتل وغارت وکشتارهستند.
قرآن در مورد يهوديان جنگ افروز مىفرمايد: هر گاه آتشى براى جنگ بيفروزند، خداوند آن را خاموش مىكند.(كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَاراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّهُ) (مائده: ۶۴)
امام خامنهای در این باره فرمود:
صلح جهان را چه كسى تهديد مىكند؟… كسانى صلح جهان را تهديد مىكنند كه در فاصلۀ بيست سال، دو جنگ ويرانگر جهانى را به راه انداختهاند. صلح جهانى را دولت امريكا تهديد مىكند كه در دهها نقطهى عالم در طول نيم قرن اخير جنگ افروزى كرده و با ملتها و حكومتهاى برآمده از آنها مقابلهى نظامى و در كشورهاى شان دخالت نظامى كرده است. صلح جهانى و مناطق گوناگون دنيا را دولتى مثل امريكا و رژيم صهيونيستى تهديد مىكنند .[30]
جنگ افروزى ، كشورگشايى و توسعه طلبى ، نسل کشی ،غارت گری وایجادفساد وفحشا در خون ورگ نظام سلطه پیوسته جریان دارد. وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً (مائده:۶۴) کلمه يَسْعَوْنَ بافعل مضارع دلیل براستمرارخصلت جنگ افروزی وفسادگری آنان می باشد.
درسوره بقره آیه۲۰۵می فرماید: هنگامى كه روى بر مىگردانند (و از نزد تو خارج مىشوند)، در راه فساد در زمين، كوشش مىكنند، و زراعتها و چهارپايان را نابود مىسازند، (با اينكه مىدانند) خدا فساد را دوست نمىدارد.(وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ) (بقره: ۲۰۵ )
هلاك كردن حرث و نسل به معنى از ميان بردن هر گونه موجود زنده است، اعم از موجودات زنده نباتى، يا حيوانى و انسانى.[31]
آمریکا با بمب اتمی حرث و نسل دو شهر هيروشيما و ناكازاكى را درژاپن نابود کرد. و در این دوران هزاران نفر از مردم افغانستان، عراق، سوریه، یمن ،فلسطین و… نابود شدهاند.تنها درغزه وفلسطین درمدت ۶ماه دهها هزارزن وکودک به خاک وخون کشیده شدند.مدارس،بیمارستان ها،محل اسکان آوارگان و…ویران شد.دریک صبحگاه مدرسه التابعین با۱۴۰۰کودک وزن وسالمندبه هنگام نمازصبح توسط رژیم صهیونیستی درغزه ویران گردید.ودهها انسان مظلوم بی دفاع را به خاک وخون کشید.آن هم باسه بمب اهدایی آمریکا باقدرت تخزیب ۱۵۰۲دهانه و۱۱مترعمق با حرارت ۷هزاردرجه ای. تاریخ این همه جنایت را حتی درجنگ جهانی اول ودوم به خودندیده است!این یک نمونه کوچک است.
۳. کینه ورزی وفتنه گری
امام خمينى(ره) فرمود: در نهاد و سرشت آمريكا و شوروى، كينه و دشمنى با اسلام ناب محمدى(ص) موج مىزند.[32]
قرآن مىفرمايد:اگر كفار به شما دست يابند، دشمنان شمايند (و دشمنى خود را آشكار سازند) و دستها وزبانهاى خود را به بدى بگشايند و دوست دارند كافر شويد. إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ(ممتحنه: ۲)
قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ (آل عمران: ۱۱۹)بگو از خشم و كينه بميريد.
ازاینرو، قرآن دستور قتال تا ریشه کن شدن آنان ازروی زمین صادرکرده است: و با آنها پيكار كنيد تا فتنه (شرك و سلب آزادى) بر چيده شود و دين (و پرستش) همه مخصوص خدا باشد.(وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّه)( انفال:۳۹).
” فتنه” مفهوم وسيعى دارد , هر گونه اعمال فشار را شامل مىشود، لذا گاهى در قرآن كلمه فتنه به معنى شرك و بت پرستى كه انواع محدوديتها و فشارها را براى جامعه در بر دارد گفته شده، همچنين به فشارهايى كه از ناحيه دشمنان براى جلوگيرى از گسترش دعوت اسلام و به منظور خفه كردن نداى حق طلبان و حتى باز گرداندن مؤمنان به سوى كفر به عمل مىآيد” فتنه” اطلاق شده است. [33]
امام خمینی(ره): خيانتكاران، جرثومههاى فساد و غدّههاى سرطانى، به اخلالگرى برخاستند؛ به فتنهگرى برخاستند. [34]
۴.پیمان شکنی.نظام سلطه پیوسته پیمانها وقراردادها رانقض می کند.وهیچگاه خود رامتعهد به پیمانهای بین المللی که خود تصویب کردندنمی داند.فَبِما نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُم»(نساء:۱۵۵).
درسوره انفال آیه۵۶ می خوانیم: همان كسانى كه با آنها پيمان بستى، سپس هر بار عهد و پيمان خود را مىشكستند، و (ازپيمان شكنى و خيانت،) پرهيز ندارند.
الَّذِينَ عَاهَدتَّ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لاَيَتَّقُونَ(انفال:۵۶)
ازاین روخداوند به پيامبرش اعلان مىكند كه هرگاه نشانهاى از پيمانشكنى آنان يافتى، يك طرفه پيمانشان را لغو كن.[35]
۵.فریبکار.دشمنان ونظام سلطه مکاروحیله گروفریبکارند. وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا ( انفال:۳۰)؛ وَ قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِم (رعد:۴۲)؛
۶. پشتیبانی از یکدیگرعليه مسلمانان
دشمنان خدا، على رغم اختلاف باطنى و درونى كه با هم دارند،[36] در حمله به مسلمانان و دين خدا ومبارزه با حق وحقیقت، با يكديگر متحد مىشوند و همديگر را از لحاظ طرح و برنامه، نيرو و مال و تجهيزات پشتيبانى مىكنند.
قرآن مىفرمايد:وَكَانَ الْكَافِرُ عَلَى رَبِّهِ ظَهِيراً (فرقان: ۵۵)
كافران هميشه در برابر پروردگارشان (در طريق كفر) پشتيبان يكديگرند.
وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ (انفال: ۷۳)كافران، برخى يار و پشتيبان برخى ديگر است.
۷. فاقد رحم و عاطفه انسانى
دشمنان اسلام،بویی ازرحم وعاطفه انسانی نبردند.نمونه روشن آن زندان های ابوغریب درعراق،افغانستان،رژیم صهیونیستی و…است.حتی به تعبیرقرآن ملاحظه قوم وخویشی راهم نمی کنند!
كَيْفَ وَإِن يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لاَيَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلاًّ وَلاَ ذِمَّةً (توبه: ۸)
چگونه (پيمان مشركان ارزش دارد)، در حالى كه اگر بر شما پيروز شوند، نه ملاحظه خويشاوندى با شما را مىكنند، و نه پيمان را؟
فصل سوّم: روحيات دشمن
يكى از نيازمندىهاى صیانت ازاسلام ناب وانقلاب اسلامی، شناخت نقاط ضعف و قوّت روحى دشمنان است.
گفتار۸. نقاط ضعف
۱. دارای روحيه ضعيف ،مرعوب و ترسان
دشمنان به علت وابستگى به دنيا، نداشتن هدف والا و الهى، و زيستن در زير چتر وخیمه شيطان، ازروحيهاى ضعيف و پر از ترس و وحشت برخوردارند. بمانند طبل تو خالى پر هياهو و مانند خانه عنكبوت سست و بىبنيانند.
امام خمینی ره:«مسلمانان از هياهو و طبلهاى تو خالى تبليغات ظالمانه نهراسند كه كاخها و قدرتهاى نظامى و سياسى استكبار جهان، همانند لانه عنكبوت سست و در حال فرو ريختن است[37] اينها طبل تو خالى هستند، فرياد مىزنند، عمل نمىكنند.[38]
قرآن باتشبیه نظام سلطه به خانه عنکبوت مىفرمايد: كسانى كه غير از خدا را ولى و معبود خود برگزيدند، همچون عنكبوتند كه خانهاى براى خود برگزيده، و سستترين خانهها، خانه عنكبوت است، اگر مىدانستند”! (مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ) (عنكبوت: ۴۱)
چه مثال رسا و جالبى و چه تشبيه گويا و دقيقى؟! هر حيوان و حشرهاى براى خود خانه و لانهاى دارد، اما هيچيك از اين خانهها به سستى خانه عنكبوت نيست.
اميرمؤمنان(ع) روحیه دشمنان را به غرش رعد و برق، پرهياهو ولى بىباران تشبيه ساخته است:مانند رعد خروشيدند و مانند برق درخشيدند، اما كارى از پيش نبردند و سست گرديدند. (وَقَد اَرَعَدُوا وَاَبرقوا وَمَع هذين الأَمرينِ الفَشل)[39]
نظام سلطه با هیاهو وبزرگ نمایی قدرت خود زنده است.اوبا این شیوه دیگران را ازصحنه بیرون می کند.
دشمنان روحیه ای مرعوب و ترسان دارند.چون به خدامتکی نیستند،به شیطان دل سپرده اند.درآیاتی به این موضوع اشاره شده است.
دشمنان سر بر آستان شيطان فرود مىآورند. شیطان هم در مواقع خطر، آنان را مىترساند و دلشان را خالى مىكند: الشيطان يُخوفّ اَولياءَه (آل عمران: ۱۷۵)
درجنگ بدر ابتداشیطان مشرکان را به جنگ تشویق می کرد.ولی وقتی طلیعه پیروزی مسلمانان را دید،باخالی کردن دل مشرکان آنان را به فرارفراخواند. (انفال:۴۸)
خداوندمی فرماید: به زودى، در دلهاى كافران هراس ايجاد مىكنيم.(سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ )(آل عمران: ۱۵۱) این هراس ووحشت بدان جهت است که آنان به جزابزارمادی پشتوانه ای ندارند.در دنياى امروزقدرتمندان را مشاهده مىكنيم كه از كوچكترين حادثه وحشت دارند. و از كاه كوهى مىسازند زيرا تكيه گاه محكمى در زندگى براى خود انتخاب نكردهاند.
۲. اختلاف و پراكندگى دلها به رغم اتّحاد ظاهرى
دشمنان علی رغم اتحادظاهری وپشتیبانی ازیکدیگر،دلهایشان پراکنده وبا هم اختلاف دارند.وهنگام خطر، همديگر را رها كرده، هر كس به فكر جان خويش است.
جنگشان ميان خودشان سخت است، آنان را متحد مىپندارى و[لى] دلهايشان پراكنده است.(بَأْسُهُم بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وقُلُوبُهُمْ شَتَّى) (حشر: ۱۴)
همچنین درسوره بقره آیه۱۱۳به اختلاف یهود ونصارا ومشرکین اشاره دارد.
۳. ناتوان در مصاف با مردان خدا
ده تن از آنان قادر نيست در مقابل يك رزمنده مؤمن پايدارى كند و فرار را بر قرار ترجيح مىدهند.
درسوره انفالآیه ۶۵می فرماید: اى پيامبر! مومنان را تحريك به جنگ (با دشمن) كن، هر گاه بيست نفر با استقامت از شما باشند بر دويست نفر غلبه مىكنند و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از كسانى كه كافر شدند پيروز مىگردند چرا كه آنها گروهى هستند كه نمىفهمند!(يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ) (انفال:۶۵)
ودرآیه ای دیگرمی فرماید: جز آزارى [اندك] هرگز به شما زيانى نخواهند رسانيد، و اگر با شما بجنگند، به شما پشت نمايند، سپس يارى نيابند.(لَن يَضُرُّوكُمْ إِلاَّ أَذىً وَإِن يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لاَ يُنْصَرُونَ) (آل عمران: ۱۱۱)
۴. اتكا به استحكامات فيزيكى
ازنقاط ضعف دشمنان اميد واتکای آنان به ساز و برگ نظامى، نيرو و تجهيزات و استحكامات است و پيروزى را در پناه ابزارفيزيكى ومادّی مىطلبند.
قرآن می فرماید: [آنان، به صورت] دستهجمعى، جز در مکان ودژهایی كه داراى استحكاماتاند، يا از پشت ديوارها [و سنگرها و…] با شما نخواهند جنگيد.
(لاَ يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعاً إِلاَّ فِي قُرىً مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ) (حشر: ۱۴)
آنها چون از دژ ايمان و توكل بر خدا بيرون هستند جز در پناه ديوارها و قلعههاى محكم جرأت جنگ و رويارويى با مؤمنان ندارند!
۵. خطای محاسباتی
آن صهیونیستِ پولدارِ آمریکاییِ خبیث که گفت من گرجستان را با ۱۰ میلیون دلار توانستم زیر و رو کنم، در سال ۸۸ به فکر افتاد که جمهوری اسلامی را هم اینجوری [کند]. ببینید این خطای در تطبیق و حماقت در شناخت به کجا میرسد که جمهوری اسلامیِ با این عظمت را، ملّت ایرانِ با این عظمت را مقایسه کنند با کشورهای دستِچندم دنیا و بخواهند اثر بگذارند و کار بکنند؛ خب برخورد کردند با دیوار مستحکم اراده و عزم ملّی. امروز هم همینجور است.
گفتار۹.نقاط قوّت
دشمنان نقاط قوّتی هم دارند که عبارتند از:
۱. اتّحاد و پشتيبانى از يكديگر
دنياى كفر به جهت منافع ظاهرى و مادّى مشترك عليه مسلمانان، هماهنگ عمل مىكنند.
جنگ احزاب و هشت سال دفاع مقدس از اين نمونهاند.درجنگ احزاب درعصرپیامبرص همه احزاب مخالف اسلام اعم ازمشرکان ویهودیان واعراب مخالف ومنافقین به میدان آمده بودند.درجنگ تحمیلی ۳۶کشور صدام را ازلحاظ سلاح وتجهیزات واطلاعات وتبلیغات و…پشتوانی می کردند.
قرآن مىفرمايد: كافران، برخى ياران و پشتيبان برخى ديگرند. (وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ) (انفال: ۷۳)
كافران هميشه در برابر پروردگارشان، (در طريق كفر) پشتيبان يكديگرند. (وَكَانَ الْكَافِرُ عَلَى رَبِّهِ ظَهِيراً) (فرقان: ۵۵)
درسوره نساء آیه۵۵ به توطئه جمعى عالمان يهود و مشركان مكه اشاره دارد.
۲. برخوردارى از تجهيزات و تكنولوژى پيشرفته.
۳.برخوداری امپراتوری تبلیغات وجنگ نرم.
فصل چهارم. اقسام دشمنان
دری در فقه اسلامى دشمنان به دودسته تقسیم می شوند:
الف. دشمنان خارجى كه در دارالحرب ودارالكفر زندگى مىكنند. ب. دشمنان داخلى كه در دارالاسلام به سر مىبرند.
گفتار۱۰ .دشمنان خارجى
دشمنان خارجى.(مشركان ،اهل کتاب،استكبارجهانی (آمريكا و صهيونيسم بین الملل)
۱. مشركان: كسانى كه براى خدا شريك قائلند و به خدايان متعدد عقيده دارند؛ مانند بتپرستان عصر جاهليت. اينان كتاب آسمانى ندارند.
۲. اهل كتاب: كسانى كه داراى كتاب آسمانىاند، ولى آن را تحريف كردند و به ضديت اسلامبرخاستند؛ مانند يهوديان و مسيحيان.
برخى، مجوس، يعنى پيروان آئين زرتشت را نيز اهل كتاب مىشمرند، و كتاب آسمانى آنان را «اوستا» مىنامند.
در آيه ۸۲مائده، سه گروه از دشمنان خارجى چنين معرفى شدند: «يهوديان»، «مشركان» و «نصارى».می فرماید: بهطور مسلّم، دشمنترين مردم نسبت به مؤمنان را، يهود و مشركان خواهى يافت؛ ونزديكترين دوستان به مؤمنان را كسانى مىيابى كه مىگويند: «ما نصارى هستيم»؛ اين به جهت آن است كه در ميان آنها، افرادى عالم و تارِك دنيا هستند؛ و آنها (در برابر حق) تكبّر نمىورزند. (لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارى ذلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَاناً وَأَنَّهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ)(مائده:۸۲)
ازمنظرقرآن همه این سه گروه کافرودشمنان اسلام هستند.إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوا مُبِيناً(نساء: ۱۰۱) كافران براى شما دشمنى آشكار هستند.
گروه چهارم، مستكبران هستند كه قرآن بسيار از آنان ياد مىكند. ممكن است استكبار،صفت كافران و مشركانى باشد كه تكبر مىورزيدند و ديگران را تحقير مىكردند، مانند: فرعون ودرباريانش[40] كه پيوسته با پيامبران و اولياى الهى درجنگ وستیزبودند. اكنون دشمنان اصلى نظام اسلامى، آمریکای مستکبر و صهيونيستها هستند. مقام معظم رهبرى، حضرت آية اللّه خامنهاى،فرمود:
دشمن اصلى براى جمهورى اسلامى كيست؟ امروز دشمن اصلى ما در دنيا، صهيونيست واستكبار است. اصل قضيه در دشمنى با اسلام و نظام جمهورى اسلامى و ملت ايران، صهيونيست و استكبار است.[41]
امام خمينى(ره) روحيه استكبارى آمريكا و صهيونيست جهانى را اين چنين معرفى مىكند:
ملّت ما بلكه ملتهاى اسلامى و مستضعفان جهان مفتخرند به اين كه دشمنان آنان كه دشمنان خداى بزرگ و قرآن كريم و اسلام عزيزند، درندگانى هستند كه از هيچ جنايت وخيانتى براى مقاصد شوم جنايتكارانه خود دست نمىكشند و براى رياست و مطامع پست خود، دوست و دشمن را نمىشناسند و در رأس آنان، آمريكا اين تروريست بالذّات دولتى است كه سرتاسر جهان را به آتش كشيده و همپيمان او صهيونيست جهانى است، كه براى رسيدن به مطامع خود جناياتى مرتكب مىشود كه قلمها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارد.[42]
دنيا بايد آمريكا را از بين ببرد، و اِلاّ تا اينها هستند، اين مصيبتها در دنيا هست… الان دربسيارى از جاهاى دنيا، آمريكا آتش افروخته [است].[43]
خطر آمريكا به حدى است كه اگر كوچكترين غفلتى كنيد نابود مىشويد.[44]
گفتار۱۱ .دشمنان داخلى
ب.دشمنان داخلى.( بغات ،محاربان ،مرتدين ومنافقین )
۱. بغات: سركشان، نافرمانان و شورشگران، كه بر امام عادل شورش كرده و جنگ مسلحانه راه انداختهاند. مانند: قاسطين به رهبرى معاويه که به جنگ امیرالمومنین ع شتافت.وآتش افروزجنگ صفین شد.ناكثين به رهبرى عايشه و طلحه وزبيرکه جنگ جمل را راه انداختند، مارقين (خوراج نهروان) در عصر امام على(ع)،[45] لشكر ابن سعد در كربلا كه عليه امام حسین(ع) شمشير كشيدند، و جنگ هشت ساله عراق عليه ايران.
سوره حجرات آيه ۹ ـ ۱۰(وان طائفتان…) ، و سوره توبه آيه ۱۲(و ان نكثوا …) در مورد بغات نازل شده است.[46]
۲. محاربان: اخلالگران و مفسدان فى الارض و اشرار مسلّح، كه به قصد برهم زدن امنيت جامعه، فساد و تبهكارى و ايجاد رعب و وحشت، دست به سلاح مىبرند.
سوره مائده آيه ۳۳ و ۳۴در مورد محاربان نازل شده است.[47]
۳. مرتدين: كسانى كه به جهت تضعيف اسلام، كافر شدند. سوره آل عمران آيه ۱۴۹وسوره مائده آيه ۵۴در اين زمينه نازل شده است.
۴.منافقین:کسانی که باپوشش اسلام دشمنان خارجی را ازهرلحاظ ودرهمه عرصه ها پشتیبانی می کنند. درسوره توبه آیه۷۳ می فرماید:اى پيامبر! با كافران و منافقان جهاد كن، و بر آنها سختگير، جايگاهشان جهنم است و چه بد سرنوشتى دارند. (يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِير)
فصل پنجم. علل دشمنى نظام سلطه
چرا نظام سلطه با اسلام ناب وانقلاب اسلامی دشمنی می ورزد وآن را تحمل نمی کند؟
چندین علت را می توان برشمرد.
۱. گسترش اسلام ناب
پيروزى انقلاب اسلامى كه گسترش اسلام ناب محمدى(ص) در جهان را در پى داشت، پايههاى حكومتهاى ستمگر را به لرزه انداخت و دامنه سلطه و غارتگرى آنان را برچيد و از سويى موجب بيدارى ملتها شد. از اينرو، آنان كه بر مركب ناآگاهى ملتها حكمرانى مىكنند و گسترش اسلام ناب را موجب برباد رفتن همه خواستههاى شيطانى خود مىبينند، به انواع توطئهها و دشمنىها روى آوردند.آنان ازاسلام آمریکایی وابوسفیانی ترس ووحشت ندارند.این اسلام ناب محمدی ع است که خواب ازچشمانشان ربوده است.
امام خمينى(ره) فرمود:
آنچه كه سدّ بزرگ است از براى منافع آنها، و تشخيص دادند، همان اسلام است كه نمىگذارد اجانب استفاده خودشان را بكنند.[48]
قرآن این بدخواهان که نمىتوانند پيشرفت شما را ببينند چنین معرفی می کند: بسيارى از اهل كتاب، از روى حسد و بدخواهى، آرزو مىكردند شما را بعد از اسلام وايمان، به حال كفر بازگردانند؛ با اين كه حق براى آنها كاملاً روشن شده است.( وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِندِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ.) (بقره: ۱۰۹)
از دیدگاه رهبری،یکی از علل اصلی دشمنی اجانب، هماناگسترش اسلامِ ناب در دنیا و به خطر افتادن منافع استعمارگران در جهان می باشد، چرا که آن ها پی برده بودند که اگر اسلام و احکام اسلامی در میان مسلمانان جایگاه واقعی خود را پیدا کند و به دیگر کشورها برسد، منافع آنها به خطر خواهد افتاد. لذا از روز اول بنای مقابله و مخالفت با اسلام و نظام اسلامی را گذاردند. و« همه آنها ازاسلام ناراحتند و رنج می برند و همه آن دولت ها و قدرت هایی که عظمت اسلام را به زیان خودشان می بینند، امروز درمقابل اسلام، صف آرایی کردند» [49]
۲.پیشرفت وشکوفایی انقلاب اسلامی
نظام سلطه ازشکوفایی وپیشرفت نظام اسلامی ناراحت است.تحریم ها وسنگ اندازی های برای جلوگیری ازپیشرفتهاست.ازعقب افتادگی وپس رفت ما خوشحالند.
قرآن مىفرمايد: اگر نيكى به شما برسد، آنها را ناراحت مىكند؛ و اگر حادثه ناگوار و مشكلى براى شما رخ دهد، خوشحال مىشوند. (امّا) اگر (در برابرشان) صبر و استقامت و پرهيزگارى پيشه كنيد،نقشههاى (خائنانه) آنان، به شما زيانى نمىرساند؛ خداوند به آنچه انجام مىدهند، احاطه دارد.(إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا وَإِنْ تَصْبُروا وَتَتَّقُوا لاَ يَضُرُّكُمْ كَيْدُكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْلَمُونَ مُحِيطٌ) (آل عمران: ۱۲۰)
ودرسوره بقره آیه ۱۰۵ می فرماید: كافران اهل كتاب و همچنين مشركان دوست ندارند خير و بركتى از سوى خدا بر شما نازل گردد. (ما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ لَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ).
تاریخ گواه خوبی بر این ادعا است که استکبار جهانی و وابستگانش نسبت به انقلاب ها و نهضت هایی که مبتنی بر مکتب بوده اند سخت دشمنی کرده، حیات وپیشرفت این انقلاب ها را مساوی با زوال و نابودی خود می دانند.
۳ .نفى سلطه درهمه عرصه ها
استقلال ورهایی از سلطه سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی بیگانگان ونظام سلطه،خشم ودشمنی آنان رادر پی دارد. وبه تعبیرامام خامنه ای:«قطع دست بیگانگان و چپاولگران و سلطه گران نامشروع از ایران و ملت و منابع وثروتهای آن»علل این دشمنی شده است[50].
الف. نفى سلطه سياسى، با شعار نه شرقى، نه غربى و حفظ استقلال همه جانبه و تماميت ارضى و آزادى
ب. نفى سلطه اقتصادى،باكوتاه كردن دست غارتگران ذخائر نفتى و ثروت كشور، نفى وابستگى اقتصادى و مصرفگرايى و…
امام خمينى(ره) فرمود: قدرتهاى شيطانى در سطح جهانى براى غارت ملت ضعيف،دست در دست يكديگر گذاشتهاند.[51]
ج. نفى سلطه نظامى،با بيرون راندن مستشاران آمريكايى، تعطيل كردن پايگاههاى نظامى، رهايى از وابستگى تسليحاتى و…
امام خمينى(ره) فرمود: تحميل بيش از چهل هزار مستشار نظامى با هزينههاى سرسامآور،گذشته از اين كه ارتش ما را از حيثيت انداخته، تمامى تعهدات كشور را به دست آنان سپرده [بود ]… ايران را پايگاه نظامى آمريكا كرد [ه بود] … بنابراين، چرا واشنگتن بر ضد انقلاب ملت ايران فعاليت نكند.[52]
د. نفى سلطه فرهنگى،با مبارزه با ظلم، فساد اخلاقى، فرهنگ وارداتى غربى، بىبند و بارى و بىهويتى و جايگزينى فرهنگ انسانى، ارزشهاى دينى و…
مقام معظم رهبرى، حضرت امام خامنهاى، فرمود: اسلام ناب محمدى كه ظلم و انحطاط اخلاقى را در محيط زندگى بشر تحمل نمىكند، براى نظامهايى كه بر پايه ظلم و فساد وانحطاط نباشد، خطرى حقيقى است.[53]
فصل ششم. اهداف دشمنان
نظام سلطه دردشمنی با نظام دسنی وانقلاب اسلامی چه اهدافی را تعقیب می کند؟
دشمنان سه هدف کلان وعملیاتی وراهبردی را دنبال می کنند.
۱.هدف کلان: فروپاشی وبراندازی نظام جمهوری اسلامی.
۲.اهداف عملیاتی: مهارانقلاب اسلامی وتغییرماهیت واستحاله جمهوری اسلامی.
۳.اهداف راهبردی: الف.تضعیف قدرت نرم وقدرت سخت نظام اسلامی.
ب.تغییرنگاه افکارعمومی نسبت به نظام.(یاس آفرینی، تضعیف و تخریب باورهای دینی،القاء عدم کارایی نظام دینی وتغییردستگاه محاسباتی مسئولان.
دشمنان براى رسيدن به این اهداف پلیدازهيچ چيزى فروگذار نيستند.
نخستین هدف آنان نابودى اسلام ناب محمدی(ص) ،فروپاشی وبراندازی نظام جمهوری اسلامی.واگرموفق به براندازی نظام نشدند،آن را مهارکنند،واستحاله وتحریف نمایند.همان کاری که بعد ازرحلت پیامبرص انجام گرفت.پیروان مکتب خلفا و اسلام ابوسفیانی با همدستی یهود،ماهیت اسلام ناب را تغییردادند وطبق منافع خود آن را معرفی کردند.
امام خمينى(ره) فرمود:نقشههاى حساب شده در كار است براى شكستن اسلام، مقصد اصلى اين است كه اينها چون از اسلام سيلى خوردند… لهذا براى آنان، دشمن اصلى اسلام است.[54]
… آنها خوف اين را دارند كه اسلام آن طور كه هست گسترش پيدا كند و به همه كشورهاى اسلام و به همه مستضعفين جهان پرتو افكند. آنها خوف اين را دارند، لهذا از اسلام مىترسند.[55]
مقام معظم رهبرى فرمود:امروز قدرتمندان عالم و اداره كنندگان نظام سلطه جهان، اسلام را خطرى بزرگ مىشمارند و تجديد حيات اسلام ناب محمدى(ص) را در ايران، نه تنها براى منافع منطقهاى، بلكه براى منافع جهانى خود… تهديدى جدّى به حساب مىآورند…[56] و به اين نتيجه رسيدهاند كه بايد دين را از صفحه عالم بزدايند، نه اينكه بهكلى اسم دين را از بين ببرند، بلكه معناى حقيقى و خالص را ـ گرچه به ظواهرش هم احتفاظ بشود ـ از بين ببرند.[57]
امام خامنه ای:هدفهای که آنها[دشمنان] دنبال میکردند، دردرجه اوّل، سقوط انقلاب و سقوط نظام جمهوری اسلامی بود.هدف اوّل، براندازی بود.هدف بعدی این بود که اگر براندازی نظام اسلامی تحقّق پیدا نکند،انقلاب را استحاله کنند؛ یعنی صورت انقلاب باقی بماند، اما باطن انقلاب، سیرت انقلاب، روح انقلاب ازبین برود.[58]
دشمن خواهان براندازی ايمان، وخدا جویی و ارزشهاى الهى، درجامعه اسلامى است.
قرآن كريم در آياتى به اين هدف دشمنان اشاره مىكند:
۱.آنها مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند؛ ولى خدا جز اين نمىخواهد كه نور خود را كامل كند، هر چند كافران ناخشنود باشند. (توبه: ۳۲)
۲. هرگز يهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد، تا (به طور كامل، تسليم خواستههاى آنها شوى).(وَلَنْ تَرْضَى عَنكَ الْيَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ (بقره: ۱۲۰)
۳. آنان مردم را از راه خدا باز مىدارند.(وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ (انفال: ۴۷)؛
نظام سلطه ودرراس آن آمریکا ازاسلام ناب محمدی وانقلاب اسلامی درمقابل اسلام ابوسفیانی وآمریکایی شدیدا ناراحت اند.این ناراحتی راپنهان نمی کنند بلکه علنی آن رابازگو می کنند.
ريچارد نيكسون، رئيس جمهور اسبق آمريكا، مىنويسد:
اسلامِ خمينى و بنيادگرايى اسلامى براى ما خطرناكتر از شوروى است … در جهان اسلام،از مغرب (مراكش) تا اندونزى در شرق، بنيادگرايى اسلامى جاى كمونيسم را به عنوان وسيله اصلى دگرگونسازى قهرآميز گرفته است. تغيير در جهان سوم آغاز شده است وبادهاى آن به مرحله طوفان رسيده است. ما قادر نيستيم آن را متوقف كنيم. نظريه پردازان غربى معتقدند كه آرام ساختن طوفان اسلامى، تنها در سايه استحاله جمهورى اسلامى ايران يا شكست انقلاب اسلامى ميسر است.[59]
امام خمينى(ره) با نگاه تیزبینشان فرمود:
نكته مهمى كه همه ما بايد به آن توجه كنيم و آن را اصل و اساس سياست خود با بيگانگان قرار دهيم، اين است كه دشمنان و جهانخواران تا كى و تا كجا ما را تحمل مىكنند؟ و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند؟ به يقين آن مرزى، جز عدول از همه هويتها و ارزشهاى معنوى و الهىمان نمىشناسند و به گفته قرآن كريم، «هرگز دست از مقاتله وستيز با شما بر نمىدارند مگر اينكه شما را از دينتان برگردانند.»[60] ما چه بخواهيم و چه نخواهيم صهيونيستها و آمريكا و شوروى در تعقيبمان خواهند بود تا هويت دينى وشرافت مكتبى ما را لكّه دار كنند.[61]
گفتار۱۲.تضعیف ارکان نظام اسلامی
دشمنان ونظام سلطه جهت دستیابی به اهداف راهبردی خویش به تضعیف و تخریب ارکان نظام اسلامی مانند: ولايت فقيه، روحانيت، مجلس خبرگان، شوراى نگهبان، سپاه پاسداران، اقدام کردند.اگرارکان نظام تضعیف شد،نظام خودبه خودتضعیف خواهدگشت.
یک.اصل ولایت فقیه به عنوان مهم ترین رکن نظام جمهوری اسلامی است؛ اصلی که نظام اسلامی را یک نظام دینی قرار داده و سببِ امتیاز آن از نظام های موجود دنیا شده است؛ وهمچنان ازنظام وانقلاب اسلامی پاسداری می کند.به همین دلیل این رکن مهم،مورد هجوم وحملات تیرهای زهرآگین نظام سلطه ودشمنان قرار گرفته است.
امام خمینی علت کینه توزی دشمنان با ولایت فقیه را چنین بیان می فرماید:
اگر چنانچه فقيه در كار نباشد، ولايت فقيه در كار نباشد، طاغوت است. يا خدا، يا طاغوت، يا خداست، يا طاغوت. [62]
این فقیه است که زیربار دیگران و تحت نفوذ اجانب نمیرود و تا پای جان از حقوق ملت و از آزادی و استقلال و تمامیت ارضی وطن اسلام دفاع میکند. فقیه است که به چپ و راست انحراف پیدا نمیکند.[63]
مقام معظم رهبری می فرماید.« استکبار جهانی این بار تصور کرد که می تواند روش مؤثرتری را برای مبارزه با انقلاب اسلامی تجربه کند و بر همین اساس پس از مطالعه زیاد به این نتیجه رسید که باید رهبری انقلاب را هدف قرار دهد، زیرا می داند که با وجود یک رهبر مقتدر در ایران اسلامی، همه توطئه های آنها نقش بر آب خواهد شد.. .رهبری یعنی آن نقطه ای که مشکلات لاعلاج دولت به دست او حل می شود، نفس او حقیقت را برای مردم روشن و توطئه دشمن را بر ملا می کند، تبلیغات دروغ و ترفندهای گوناگون دشمن را افشا می کند و به مردم امید می دهد. در برابر توطئه سیاسی بین المللی می ایستد و تمامیت انقلاب را در مقابل توطئه گران قرار می دهد و دشمن را وادار به عقب نشینی می کند، رهبری در برابر اختلاف افکنی های دشمن، مایه الفت و مانع تفرقه می شود و دستها را در دست هم می گذارد.[64]
فرانسیس فوکویاما ،فیلسوف آمریکایی و دارای سابقه در اداره امنیت امریکا و تحلیلگر نظامی در شرکت «رند» در کنفرانسی درسال ۱۳۶۵که در اورشلیم برگزار شد به ترسیم اندیشه سیاسی شیعه پرداخت. او در این کنفرانس که بازشناسی هویت شیعه نام داشت می گوید:
« شیعه پرنده ای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ماست، پرنده ای است که دو بال دارد. یک بال سبز و یک بال سرخ ».«بال سبز این پرنده همان مهدویت و عدالت خواهی اوست چون شیعه در انتظار عدالت به سر می برد، امیدوار است و انسان امیدوار هم شکست ناپذیر است نمی توانید کسی را تسخیر کنید که مدعی است فردی خواهد آمد که در اوج ظلم و جور، دنیا را پر از عدل داد خواهد کرد “
وبال سرخ شیعه، شهادت طلبی است که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فنا ناپذیر کرده است.
شیعه با این دو بال افق پروازش خیلی بالاست و تیرهای زهراگین سیاسی، اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی، اخلاقی و … به آن نمی رسد. آن نقطه که خیلی اهمیت دارد بعد سوم شیعه است.
«این پرنده زرهی به نام ولایت پذیری بر تن دارد که آنها را شکست ناپذیر نموده است» در بین کلیه مذاهب اسلامی، شیعه تنها مذهبی است که نگاهش به ولایت فقیه است؛«ولایت پذیری شیعه که بر اساس صلاحیت شکل می گیرد، او را تهدید ناپذیر کرده است» شما باید ولایت فقیه را بزنید «اگر توانستید ولایت فقیه را بزنید بلافاصله پرنده شیعه افت می کند و سقف پروازش کاهش می یابد و تیرهای شما به راحتی به او می خورد»؛ آن وقت فنا ناپذیری و تهدید ناپذیری هم به طریق اولی از بین می رود.[65]
دو.مجلس خبرگان
ازارکان مهم دیگرنظام مجلس خبرگان است که سه وظیفه مهم برعهده دارد:انتخاب رهبر،عزل رهبر،نظارت بر رهبری.
امام خمینی ره: …و اکنون شما ای فقهای خبرگان وای برگزیدگان ملت ستمدیده در طول تاریخ ستمشاهی و شاهنشاهی، مسئولیتی را قبول فرمودید که در راس همه مسئولیتها است و آغاز به کاری کردید که سرنوشت اسلام و ملت رنجدیده و شهید داده و داغدیده در گرو آن است.[66]
امام خامنه ای:مجلس خبرگان یک مجلسی است که بایدشما وملت بدانندکه این مجلس پشتوانه کشور است برای حفظ امنیت کشوروحفظ استقلال کشوروحفظ آزادی برای کشورواگرمسامحه دراین امربشود یک تقصیری است که ممکن است جبران بعدها نشوداین تقصیر. [67]
سه.تضعیف شورای نگهبان
ازارکان دیگرنظامشوراى نگهبان است. وبه گفته امام خامنه ای:«مانع این است که نظام اسلامی از خطّ دین و اسلام و همچنین از خطّ قانون اساسی- که این در درجهی دوم اهمیت است؛ اما این هم خیلی اهمیت دارد- منحرف شود.» [68]
امام خمینی ره:هشدار مىدهم که تضعیف و توهین به فقهاى شوراى نگهبان امرى خطرناک براى کشور و اسلام است… به شوراى نگهبان تذکر مىدهم که در کار خود استوار باشید و با قاطعیت و دقت عمل فرمایید و به خداى متعال اتکال کنید. [69]
یکی از کارهایی که آنها امروز بجد دنبال میکنند این است که شورای نگهبان را تخریب کنند؛ ببینید برادران و خواهران عزیز! تخریب شورای نگهبان معنا دارد. آمریکاییها از اوّل انقلاب با چند نقطهی اساسی در کشور و در نظام جمهوری اسلامی بشدّت مخالف بودند که یکیاش شورای نگهبان بود؛ سعی کردند، تلاش کردند و از بعضی افراد داخلی غافل و بیتوجّه هم سوءاستفاده کردند بلکه بتوانند بساط شورای نگهبان را جمع کنند -البتّه نتوانستند و نمیتوانند- [70]
چهار.تضعیفحوزه های علمیه و روحانیت
موسسه رند وابسته به پنتاگون در سال ۲۰۰۳م پس از انتشار سندی با عنوان «دنیای اسلام پس از ۱۱ سپتامبر» مطرح میکند که اشتباه ما این بود که فقط در دانشگاهها نفوذ کرده و حوزه را فراموش کردیم.
همچنین مطرح میکند یکی از دلایلی که تا به حال باعث دوام ایران گردیده منبع تامین نیرویی دو گانه است. منابع آکادمیک و حوزوی باعث شده تا ایران برای تامین نیروی خود از آن استفاده کند. به همین منظور سندی با عنوان اصلاحات در حوزه و مسجد را مطرح میکنند.[71]
همفر جاسوس انگلیس(۱۷۱۰م) حدود ۳۰۶ سال پیش وارد ممالک اسلامی شده واز نفوذ به عنوان نقشه راهبردی دولتش برای ضربه زدن به اسلام و روحانیت یادکرده و از آن چنین پرده برمی دارد:«واجب است به وسیله متهم ساختن علماء و نفوذ دادن جاسوسانی در لباس روحانیت کاری کنیم که رابطه مسلمانان با علمایشان قطع گردد. باید جاسوسان ما در لباس علماء جنایات بسیاری مرتکب شوند تا مردم هر عالمی را که می بینند شک و تردید کنند که آیا این عالم است یا جاسوس؟»[72]
بی تردید حضور روحانیتِ آگاه و متعهد ، نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی ایفا کرد. پیش قراولانی که در راه اعتلای کلمة اللّه و احیای اسلام ناب محمدی (ص ) از هیچ کوششی دریغ نکردند. و هر گونه خطری را به جان خریدند. به همین دلیل آماج حملات شدیددشمنان قرارگرفتند.
امام خمینی می فرماید:
مسأله اين است كه با آن روحانى كه جلوى انگلستان را در زمان ميرزاى شيرازى گرفته و جلوى استبداد را در زمان مشروطه گرفته است و جلوى انگلستان را در زمان مرحوم آقا ميرزا محمد تقى گرفته است، و جلوى ابَرقدرتها را گرفته است، با اين مخالفاند توطئه براى اين است، كه اينها در كار نباشند. اينها مىگويند كه روحانيها بروند در مسجدها و همان جا نماز جماعت بخوانند.[73] و اگر آنها(روحانیون) از مردم گرفته بشوند و مردم از آنها گرفته بشوند، آن روزى است كه ابرقدرتها جشن مىگيرند.[74]
رهبرمعظم انقلاب می فرماید.« دشمنان اسلام از مقابله با نظامی که منافع نامشروع استکبار را در منطقه برهم زده است، دست نخواهند کشید و با آن آشتی نخواهند کرد. تجربه های شکست خورده آنان سبب شده است که روش های خود را در مقابله با ملت ایران پیچیده تر کنند و امروز به این نتیجه رسیده اند که برای زدن و کوبیدن انقلاب، باید به سراغ حوزه های علمیه و دانشگاهها و یا یک فرد معمم بروند، تا بلکه از طریق آنها به هدف خود برسند، اما توطئه گران از بیداری حوزه و دانشگاه و هوشیاری بزرگان این کشور غافل بودند.» [75]
فصل هفتم.راهبردها وشیوه های نظام سلطه
نظام سلطه درمصاف با انقلاب اسلامی واسلام ناب، به دوراهبرد: جنگ سخت وجنگ نرم روی آورده است.
امام خمينى(ره) فرمود:
آن سيلى كه به ابرقدرتها زديد در طول تاريخ كسى نزده است. متوقع نباشيد كه آنهابنشينند و تماشاچى باشند. آنها مشغول فعاليت هستند، بتوانند با قواى نظامى به ما حمله مىكنند، نتوانند با تبليغات سوء در داخل كشورمان به ما حمله مىكنند.[76]
در اين كلام گهربار، به هر دو تهديد اشاره شده است. قواى نظامى (تهديد سخت) و تبليغات(تهديد نرم).اين دو نوع تهديد در طول تاريخ جنگ بين حق و باطل، در عصر همه پيامبران، بهويژه درعصر رسول خدا(ص)وتا به امروز جريان داشته وهمچنان ادامه خواهد یافت.
گفتار۱۳.تعریف تهديد سخت وقدرت نرم
تهديد سخت دراصطلاح، به رفتارهاى خشونتآميز مثل:تهاجم نظامى و كودتاوتروراطلاق مىشود.
تهديد نرم به رفتارهاى آرام، مسالمتآميز و دراز مدت اطلاق مىشود كه معادلهايى مانند:براندازى خاموش، سكوت، قانونى، فروپاشى از درون، انقلاب نارنجى، انقلاب گل سرخ، انقلاب رنگى و مخملى براى آن ذكر كردهاند.
«قدرت نرم» در سطح نظامهاى بينالمللى، در مقابل «قدرت سخت»، يكى از انواع قدرتهامحسوب مىشود. تفاوت اين دو نوع از قدرت به نوع ابزار به كارگيرى شده و نوع تأثير آن بازمىگردد.
قدرت نرم به آن دسته از قابليتها و توانايىهاى هر كشور اطلاق مىشود كه با به كارگيرى فرهنگ، آرمانها و يا ارزشهاى اخلاقى به صورت مستقيم و غيرمستقيم، بر منافع يا رفتارهاى ديگر كشورها اثر مىگذارد.
«ژوزف ناى»، از پيشگامان طرح قدرت نرم، در سال ۱۹۸۹ م مىگويد: قدرت نرم، توجه ويژه به اشغال ذهنى كشور ديگر، از طريق ايجاد جاذبه است و زمانى يك كشور به قدرت نرم دست مىيابد كه بتواند «اطلاعات و دانايى» را به منظور پايان دادن به موضوعات مورد اختلاف به كارگيرد و اختلافات را به گونهاى ترسيم كند كه از آنها امتياز بگيرد.[77]
رهآورد تهديد نرم در تاريخ
۱. ايجاد انحراف در نهضت مشروطه ايران و كودتاى ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و روى كار آمدن رضاخان؛
۲. براندازى حكومت شوروى در سال ۱۳۷۰ توسط آمريكا با سه راهكار: «دكترين مهار»،«نبرد رسانهاى» و «سازماندهى نافرمانى مدنى»؛
۳. موفقيت غرب در صربستان، بلاروس، اوكراين و… در به قدرت رسيدن كانديداى موردنظر.
گفتار۱۴.عوامل سه گانه پیش برنده تهديدات سخت و نرم
استكبار جهانى با سه عامل اقدام به تهديدات سخت يا نرم مىكند:
یک. عامل مالى؛
دو. عامل نظامى؛
سه. عامل تبليغات.
مقام معظم رهبرى فرمود:
امروز استكبار در همه جاى دنيايى كه مىخواهد بر او چنگ بيندازد با سه عامل دارد كارخود را پيش مىبرد: … عامل مالى، عامل نظامى و عامل تبليغات.[78]
یک. عامل مالى.به وسيله قدرت مالى:
۱. انسانها را مىخرند و مهره مىسازند.
۲. در اقتصاد اخلال مىكنند.باتحریم وغیره.
۳. ايجاد ناامنى و خرابكارى مىكنند.
۴. از ابزارهاى تبليغاتى مانند رسانهها و روزنامهها پشتيبانى مىكنند.
۵. از جنگ افروز پشتيبانى مالى مىكنند.
كمكهاى مالى آمريكا و برخى كشورهاى غربى و عربى به صدام ورژیم صهیونیستی عليه انقلاب اسلامى و… نمونههاى اين موضوع است.
مقام معظم رهبرى فرمود: در بسيارى از كشورهاى دنيا، اين صدمه بزرگ را به ملتها زدند.[79]
قرآن ازاین عامل دشمنان چنین مىفرمايد: كسانى كه كفر ورزيدند، اموال خود را خرج مىكنند تا [مردم را] از راه خدا باز دارند، پس به زودى [همه] آن را خرج مىكنند. و آنگاه حسرتى بر آنان خواهد گشت، سپس مغلوب شده و شكست مىخورند.إ(ِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَن سَبِيلِ اللّهِ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ) (انفال: ۳۶)
دو.عامل نظامى
۱.وسيله تهديد و ارعاب.
۲.لشكركشى و کشتاروتخریب واشغال كشورها.
۳.پشتيبانى نظامى و تسليحاتى از گروههاى مخالف و تروريستها.
۴.ايجاد وابستگى نظامى و تسليحاتى.
مقام معظم رهبرى فرمود:
تا هر گوشه دنيا دو نفر حرفشان مىشود، ناوگان آمريكا به آن طرف راه مىافتد و تهديد مىكند! سالهاى متمادى است كه ناوگان آمريكا در خليج فارس است.[80]
حضور آمريكا در خاورميانه با شعار «سلاح» بخشى از استراتژى نوين جهانى آمريكا براى اعمال سلطه و نفوذ بر جهان، از جمله خاورميانه و تقويت رژيم صهيونيستى است.[81]
ايجاد وابستگى نظامى و تسليحاتى جهت كنترل قدرت مسلمانان در كشورهاى اسلامى، بهويژه آسیای ميانه، اعمال مىشود.
آسیای ميانه، انبار سلاحهاى آمريكايى و غربى است. از ۳۴% فروش اسلحه در جهان توسط آمريكا، ۷۴/۱۶ درصد آن به خاورميانه مربوط مىشود. روى آوردن كشورها به خريد سلاحهاى گوناگون تا بدانجاست كه در حال حاضر كشور امارات براى نگهدارى اين حجم عظيم تسليحات با كمبود شديد فضا وامكانات مواجه است.
اين سياستها در پشت پرده قرار دادهاى سنگين فروش سلاح پنهان است.مانند:
۱. جلوگيرى از توليد سلاح و تقويت صنايع دفاعى و بومى شدن تكنولوژى سلاح وخودكفايى؛
2۲. ايجاد وابستگى شديد به كارشناسان و مستشاران آمريكايى جهت نگهدارى و تعمير وبهرهبردارى؛
۳. اشتياق به خريد سلاحهاى جديد با تزريق قطره چكانى تكنولوژى پيشرفته در
سلاحهاى جديد؛
۴. مشروعيت بخشيدن به حضور دائمى در منطقه با تأسيس پايگاههاى نظامى، به بهانه آموزش سلاحهاى پيشرفته و پشتيبانى فنّى و تكنولوژيك؛
۵. تحميل هزينههاى هنگفت به كشورهاى خريدار؛
۶. ايجاد رقابت بين كشورها جهت خريد سلاح و داغ كردن بازار تسليحات با القاى ناامنى و ايجاد فضاى رعب و ترس در منطقه.[82]
سه. عامل تبليغات
۱. ترويج فساد و فحشا؛
۲. ترويج عرفانهاى كاذب و تقلبى جهت استحاله انقلاب؛
۳. شايعه پراكنى و ايجاد جنگ روانى؛
۴. القاى نااميدى؛
۵. وارونه جلوه دادن حقايق با شعارهاى فريبنده حقوق بشرودموکراسی؛
۶. سانسور واقعيتها وحقایق؛
۷. سست كردن عزم و اراده مسؤولان و مردم؛
۸. ايجاد اختلاف بين مردم؛
۹. ميراندن احساس تكليف درمیان مردم وبی تفاوت وخنثی کردن آنان؛
۱۰. هدف گرفتن استقلال وعزت ملت ها؛
۱۱. تلاش در بىاعتبار كردن رهبران دينى و انقلابى؛
۱۲. تلاش در تضعيف اركان انقلاب اسلامی بويژه ولايت فقيه.
مقام معظم رهبرى فرمود:
امروز تقريبا همهى رسانههاى تبليغاتى مهم دنيا در انحصار دستگاههاى زرسالارِ
قدرتمندى است كه بر خيلى از حكومتها تسلط دارند. خيلى از آنها صهيونيست و يا ازهمپيمانهاى صهيونيستهايند.[83]
تسلّط فرهنگى، از تسلّط اقتصادى و از تسلّط سياسى هم خطرناكتر است.[84]
دشمنان از ديرباز بر تهديدات نرم بویژه سلطه فرهنگی تأكيد داشتند و فتح اندلس و فروپاشى شوروى بهترين تجربه شيرين براى آنان محسوب مىشود.
مقام معظم رهبرى فرمود:
سالهاست كه امپراتورى خبرى دنيا بمباران وسيعى را بر روى مسئله استقلال به انجام مىرساند و استقلالخواهى را ياغىگرى و بر هم زدن نظم جهان وانمود مىسازد.[85]
براساس برنامههاى دقيق و طراحى شده، قصد دارد عزم ملى و ايستادگى ملت ايران را درمقابل تهديدها و فشارهاى قدرتهاى بينالمللى بشكند.[86]
«امروزاگر دردنیا ظلم وجود دارد، اگرسلطه وجود دارد، امروز اگرتمدن خشن غربی، دنیا را پرکرده است وغارت اموال ملتها به وسیله مراکز جهانی وجود دارد، اینها به خاطر وجود هرج ومرج وانزوای اخلاق انسانی است» [87]
در قرآن كريم، آياتى وجود دارد كه گرايش دشمنان به تهديدات نرم را به نمايش مىگذارد.ازجمله مىفرمايد: كسانى كه دوست دارند زشتىها در ميان مردم شيوع يابد، عذاب دردناكى براى آنان در دنيا و آخرت است.(إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ )(نور:۱۹)[88]
گفتار۱۵.مؤلفههاى تهديدات سخت و تهديدات نرم
الف. مؤلفههاى تهديدات سخت
۱. محدود به جغرافياى خاص.
۲. اغلب، مراكز نظامى و اقتصادى هدف است.
۳. توسط سنگينترين و پر سروصداترين جنگ افزارها مانند: هواپيما، موشك، توپ و…انجام مىگيرد.
۴. تلفات محسوس و احساس برانگيز است.
۵. بیشترنظاميان درمعرضند.
۶. ابزارها محدود و پرهزينه است.
۷. محدود به زمان است.
۸. سركوب نظاميان و اشغال كشور هدف است.
۹. شيوهها و تاكتيكها نوعا شناخته شدهاند.
برخی مواردتهديدات سخت: تحميل هشت سال جنگ همه جانبه به ايران اسلامى، ترور، تخريب،ناامنى، سناريوى ۱۱ سپتامبر و لشكركشى به خاورميانه و در پى آن اشغال افغانستان، عراق،حمله به جنوب لبنان و جنگ ۳۳ روزه با حزب اللّه، حمله به فلسطين و جنگ ۲۲ روزه غزّه،وکشتارزنان وکودکان وبی پناهان درجنگ طوفان الاقصی درفلسطین وغزه،تئورى جنگ تمدنها توسط هانتينگتون و القاى پيروزى تمدن غربى .
ب. مؤلفههاى تهديدات نرم
۱. فرامنطقهاى.
۲. تهاجم به اديان، مكاتب، باورها و مقدسات دينى و ملى.
۳. چون آب زیرساختمان بدون سر و صدا عمل کردن.
۴. تلفات نامحسوس، تدريجى و غيراحساس برانگيز.
۵. درمعرض بودن اقشار جامعه و آسيبپذير.
۶. ابزارها و شيوهها نامحدوده وگسترده، ظريف و كم هزينه.
۷. زمان طولانى و نامحدود[89]
۸. تصرف ايدئولوژى وباورها واستحاله فرهنگى.
۹. شيوهها نوعا ناشناختهاند و متنوع وگاه لذت آفرین وموردپسند؛ مانند: ترويج خرافات، عرفانهاى كاذب، سكولاريزم،اباحهگرى، فساد وفحشاء، مصرفگرايى، تجمّلگرايى و اشرافىگرى.
۱۰.تئوريزه كردن ليبرال دموكراسى توسط تئوريسينهاى غربى:
یک. نظريه فوكوياما: «تئورى پايان تاريخ». اين نظريه درصدد برآمد با حذف سوسياليسم (سقوط شوروى در سال ۱۹۹۱ م.)، ليبرال دموكراسى را به عنوان حكومت ايدهآل به جهانيان معرفى كند.
دو. نظريه مك لوهان: «دهكده جهانى»: جهان به مثابه يك دهكده است و كدخداى آن بايد كسى باشد كه از قدرت تكنولوژى نظامى، اقتصادى و اطلاعاتى برتر برخوردار باشد؛ يعنى سردمداران ليبرال دموكراسى غرب،آمریکا شیطان بزرگ.
سه.ناتوى فرهنگى وجنگ صليبى خواندن لشكركشى به خاورميانه و تهديد ايران توسط بوش رئيس جمهور وقت آمريكا. كه حکایت از یک نبرد فرهنگى گسترده داشت ودر پى آن، اين جريانات رخ داد:
۱. حمله و توهين به مبانى و مقدسات دين اسلام، بهويژه پيامبر اسلام(ص)و قرآن مجيد،
۲. حمايت از جريانهاى مهاجم به مبانى اسلام؛
۳. حمايت از جريان افراطىگرى، مانند وهابىها و طالبان؛
۴. حمايت از جريان سكولار در ايران و تقويت NGOهاى طرفدار آمريكا و حمايت مستقيم از جنبش طرفدار دموكراسى آمريكايى؛
۵. بهرهگيرى از دستگاه كلسيا و پاپ اعظم براى مقابله با اسلام ناب؛[90]
۶. ترويج اسلام آمريكايى؛
۷. تلاش دربىاعتبار كردن رهبران دينى و انقلابى؛
۸. ترويج بىبند و بارى فرهنگى و ابتذال و فساد با میلیون ها سايت و رسانه؛
۹. تهاجم فرهنگى و ناتوى فرهنگى در حجم وسيع با تمام ابزارها و شيوهها؛
۱۰. ايجاد ترديد در باورها و مقدسات دينى.
آمریکایی ها با استفاده از قدرت نرم وجنگ شناختی موفق به تغییر رژیم های سیاسی در کشورهایی چون لهستان،گرجستان، چک اسلواکی، اوکراین و تاجیکستان گردیدند. در تمامی این دگرگونی های سیاسی بدون استفاده از ابزار خشونت و صرفا با تکیه بر قدرت نرم و ابزار رسانه، با تغییر در ارزش ها و الگوهای رفتاری از رژیم های سیاسی حاکم، مشروعیت زدایی گردید و از طریق جنبشهای مردمی و ایجاد بی ثباتی سیاسی، قدرت سیاسی جابجا شد.وهمین شیوه تجربه شده را در مهار اسلام ناب ونظام جمهوری اسلامی دارند تجربه می کنند.
خانم آلبرایت و آقای ریچارد آرمیتاژ «تغییر مسیر» را از اصول کلی حاکمیت آمریکا معرفی کردند و عقلای دو حزب و وفاداران ارزشهای لیبرالی طی جمع بندی صورت گرفته، سندی با عنوان تغییر مسیر را که دو سال به طول انجامید ارائه دادند. همچنین از اعضای ایرانی این کار گروه، میتوان به ولی نصر پسر سید حسین نصر اشاره کرد.
براساس آنچه در این سند مطرح گردیده است؛ آنها معتقدند نباید اجازه الگو شدن ایران را به علت تقابل با غرب داد.
نظام سلطه در جنگ نرم ، تغییر سبک زندگی اسلامی و جایگزین کردن سبک زندگی غربی ها را تعقیب می کنند، تا بااستحاله فرهنگی ،یعنی تبدیل فرهنگ خدا باوری به لیبرالیسم پوچ انگار وشیطان پرستی به اهداف خوددست یابند.
جامعه ای که دچارغفلت ویا اسیرفرهنگ غربی شود ، در هاضمه قدرتهای شیطانی هضم خواهد شد.وبهترین ابزار نظام سلطه درپیشبرد این راهبرد، فضای مجازی بی کنترل است.
گفتار۱۶.شیوه هاوتاکتیکهای نظام سلطه درجنگ نرم
۱. تضعیف و تخریب باورهای دینی (جنگ شناختی)
حفظ هویت فرهنگی و دینی، نشانه ای از شخصیت و هویت واستقلال ملت هاو تضعیف آن نشانه وابستگی ملت ها است. اعتقاد وباوربه خدا ، انقلاب را پدید آورد ونظام نوپای جمهوری اسلامی را برپا کرد و آن را در برابر تهاجمات گوناگون دشمن، مقاوم و پایدارواستوار نمود. به گفته قرآن درسوره فتح آیه۲۹«همانند زراعتى كه جوانههاى خود را ازخاک خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته، تا محكم شده، و بر پاى خود ايستاده است، و به قدرى رشد كرده واستوارشده كه زارعان را به شگفتى وكافران را به خشم آورده است.» اگر دشمنان بتوانند این اعتقاد وخداباوری را از ذهن مردم پاک کنند، مقاومت ها و ایثارها و فداکاری ها هم به دنبال آن از بین خواهند رفت و انقلاب اسلامی با چالش مواجهه خواهدشد.
امام خامنه ای با اشاره به این شیوه نظام سلطه می فرماید:«آنها حاضرنیستند ببینند درمقابل چشمشان پرچم دین و دمکراسی روی یک علم برافراشته شود. سعی آنها این است که بین مردم سالاری و دین فاصله ایجاد کنند.» [91] و براین اساس « تلاش دشمن این است که مردم را ازنظام اسلامی دلسرد و پایه های ایمان و عقیده وعمل دینی را درمردم سست کند.»[92]
نظام سلطه جهت دستیابی به این خواسته اولین، جامعترین و اساسیترین سند راهبردی را از سال ۲۰۰۳ به بعد تحت عنوان «تغییر اذهان» منتشر کرد، قرا رشد این سند ۸۱صفحهای در فاصله زمانی ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۳و به مدت بیست سال، عملیاتی گردد.
مهم ترین شیوه تخریب باورها،ایجاد تردید و شبهه است.تابدین وسیله زمینه انحراف دیگران را فراهم سازند.
امام علی (ع) درباره شبهه میفرماید: «شبهه را از این رو شبهه نام نهادند که شباهت به حق دارد(وحق وباطل را درهم می آویزد ومردم را به تردید می اندازد).[93]
در چنین شرایطی که حق و باطل درهم میآمیزند و شبههها ایجاد میشود، افراد بیبصیرت به خاطر فهم اشتباه، به دام دشمنان می افتند.
۲. ایجاد اختلاف و تفرقه بین مسئولین و اقشار مختلف
از قدیمی ترین و مؤ ثرترین شیوه ها جهت مقابله با یک حکومت و در نهایت براندازی آن، ایجاد تفرقه در بین اقشار گوناگون آن ملّت می باشد.
دشمنان جمهوری اسلامی، از همان آغاز، به این شیوه روی آوردند.وبا ایجادخلق کرد،خلق ترک،خلق عرب،سنی و…به مصاف انقلاب اسلامی شتافتند.وحال آن که ترکی وکردب وعربی ومازتدرانی و…یگ گویش هستند.
این شیوه درتاریخ اسلام ، کارآمدی خود را به اثبات رسانده و باعث شکستن صفوف مستحکم مؤمنان دردوران های گوناگون شده است.
نظام سلطه برای ایجاد تفرقه بین امت ها ازایجاد گروه ها واحزاب بهره می گیرد.
قرآن این شیوه رابه فرعون زمان حضرت موسی ع ومشرکان نسبت می دهد. فرعون برترىجويى در زمين كرد و اهل آن را به گروههاى مختلفى تقسيم نمود، گروهى را به ضعف و ناتوانى مىكشاند.(إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُم(قصص:۴)
درموردمشرکان می فرماید: و از مشركان نباشيد.از كسانى كه دين خود را پراكنده ساختند و به دستهها و گروهها تقسيم شدند و (عجب اينكه) هر گروهى به آنچه نزد آنهاست (دلبسته و) خوشحالند. (وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ (روم:۳۱-۳۲)
همچنین می فرماید: كسانى كه آئين خود را پراكنده ساختند و به دستهجات گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسيم شدند هيچگونه ارتباطى با آنها ندارى.
(إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ (انعام:۱۵۹)
ازاین روخداوند در قرآن مسلمان را به وحدت و دوری از تفرقه سفارش کرده است (وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا) (آلعمران:۱۰۳)
امام علی (ع) در خطبه ۱۲۲ نهج البلاغه یکی از راههای تأثیرگذارو نفوذ دشمنان را تفرقهافکنی میداند. و در خطبه ۱۲۷ تأکید میکند: «… از تفرقه بپرهیزید که موجب آفت است. آن که از جمع مسلمانان جدا شود، بهره شیطان است، چنانکه گوسفند چون از گلّه دور ماند نصیب گرگ بیابان است. آگاه باشید، هر که مردم را بدین شعار بخواند او را بکشید، هرچند زیر عمامه من باشد.»([94]
“تفرقه بینداز و حکومت کن” سیاست انگلیسی ها است.
انگلیسی ها وآمریکایی ها،با ایجاد فرقه ها واحزاب وگروه ها وتکه تکه کردن امت اسلام باعناوین: چپ گرا،راست گرا،اصلاح طلب،اصول گرا،تندرو،میانه روو…به مصاف نظام دینی شتافتند.
امام خمینی ره :و حزبها پیش بیاورند و گروههای فراوان که همه با هم مختلف باشند، و مع الأسف ماها ملتفت نیستیم. عمق مسائل را ما نمیتوانیم
درک کنیم که در ظرف یک سال کمتر، دویست تا گروه در یک مملکت پیدا شدن و دویست تا حزب اظهار وجود کردن، این یعنی چه! این چه بوده، که چیست که اینطور میشود. دویست تا گروه در اینجا پیدا میشود. هرچه گروهها هم زیادتر میشوند اختلافات زیادتر میشود. اصل حزب بازی را، به نظر من که در صدر مشروطیت حزب را در ایران درست کردند، حزب بازی را برای همین درست کردند که نگذارند این ملت با هم آشتی کنند. برای اینکه، حزب را میدیدند که اینجا بنای اینها این است که وقتی این حزب شد حزب عدالت و آن حزب شد حزب دموکرات که در صدر مشروطه بوده، اینها با هم دشمنند. این برای آن میزند، این برای آن میزند. احزاب در خارج اینجور نیستند. اگر نمایش بدهند که اینجور هستند برای اینکه کلاه سر ما بگذارند. اگر نمایش بدهند که اینها اختلاف دارند، اختلاف اساسی ندارند. اینها کلاه سر ما میخواهند بگذارند تا ما اختلاف پیدا بکنیم. مثل یک بچهای ما را حساب میکنند که یک توپ میاندازند میدان که سرگرم کنند مردم را. [95]
امام خامنه ای:دشمنان با تبليغات خود، با جنگ روانى خود، با تلاشهاى موذيانهى گوناگون خود سعى مىكنند بين صفوف ملت ايران اختلاف بيندازند؛ به بهانهى قوميت، به بهانهى مذهب، به بهانهى گرايشهاى صنفى، وحدت كلمهى ملت را از بين ببرند.[96]
۳. القای ناکارآمدی دین
القای ناکارآمدی دین، شیوه ی دیگری جهت از بین بردن هویّت دینی نظام اسلامی است.
می گویند:اسلامِ هزار و چهارصد سال پیش در مورد مسائل امروز برنامه ندارد و اگر هم مطلبی داشته باشد قرائت ها از آن متفاوت است و در تعارضِ با هم، همه ساقط می شوند.فقه ،قابلیت اجرا در همه زمان ها را ندارد و حکومت دینی به معنی اجرای احکام شریعت نیست!
امام خمینی (ره)دروصیت نامه درمورداین شیوه دشمنان میفرماید:
از توطئههاى مهمى كه در قرن اخير، خصوصاً در دهههاى معاصر، و بويژه پس از پيروزى انقلاب آشكارا به چشم مىخورد، تبليغات دامنهدار با ابعاد مختلف براى مأيوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداكار ايران از اسلام است.
گاهى ناشيانه و با صراحت به اينكه احكام اسلام كه ۱۴۰۰ سال قبل وضع شده است نمىتواند در عصر حاضر كشورها را اداره كند، يا آنكه اسلام يك دين ارتجاعى است و با هر نوآورى و مظاهر تمدن مخالف است، و در عصر حاضر نمىشود كشورها از تمدن جهانى و مظاهر آن كناره گيرند، و امثال اين تبليغات ابلهانه و گاهى موذيانه و شيطنتآميز به گونه طرفدارى از قداست اسلام كه اسلام و ديگر اديان الهى سر و كار دارند با معنويات و تهذيب نفوس و تحذير از مقامات دنيايى و دعوت به ترك دنيا و اشتغال به عبادات و اذكار و ادعيه كه انسان را به خداى تعالى نزديك و از دنيا دور مىكند، و حكومت و سياست و سررشته دارى بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوى است…[97]
۴. تفکیک دین از سیاست (سکولاریسم)
سکولاریسم به معنای جدایی دین از سیاست که توسط کلیسا ها به ادبیات جامعه راه یافت.همین تفکر انحرافی توسط برخی از روشنفکران متأثر و وابسته به دنیای غرب و حاکمان دیکتاتوردر دنیای اسلام نیزترویج شد.
امام خمینی (ره)دررداین تفکر انحرافی اعلام کرد:
اسلام دین سیاست است.[ با تمام شئونی که سیاست دارد] این نکته برای هرکس که کمترین تدبّری دراحکام حکومتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلام بکند، آشکارمی گردد.پس هرکه را گمان براین برود که دین از سیاست جداست،نه دین را شناخته است و نه سیاست را.[98]
امام خامنه ای:«دشمنان اسلام درطول یک قرن و نیم گذشته سعی کرده بودند اسلام رابه طورکلی ازعرصه زندگی جامعه بیرون رانده و باطرح نظریه جدایی دین ازسیاست، دینداری رافقط پرداختن به عبادت و اعمال شخصی قلمداد کنند و با حذف اسلام ازصحنه سیاست جهان، کشورهای اسلامی راعرصه غارتگری ها و تاخت و تازهای سیاسی خود نمایند.» [99]
۵.تربیت نخبگان و به کارگیری آنان : وزارت خارجه آمریکا در سال ۲۰۱۰، یک طرح واره نفوذ در سه حوزه: نخبگان، حکومت و عموم مردم ارائه کرد. در این طرح واره هدف اصلی آمریکاییها تمرکز بر روی نخبگان ایرانی بود. ۲۰درصد ازدر حوزه مردم، ۲۰ درصد حاکمیت و ۶۰ درصد دیگر را بر روی نخبگان عملیاتی کردهاند.
آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که برای حضور پایدار و دراز مدت در دنیای اسلام،بویژه جهت مقابله با انقلاب اسلامی ایران، نباید از نیروی نظامی به صورت گسترده استفاده کرد. بلکه باید به دنبال راه کم هزینهتری بود. از این رو «تربیت اندیشمندان آینده جهان اسلام»وبه تعبیری سرسپردگان به غرب را کلید زدند.و به شناسایی و تربیت در حوزههای علمی فناوری و نخبگان پرداختند. کالین پاول وزیرخارجه وقت آمریکادر سال ۲۰۰۳ برای این برنامه آموزشی بودجه ۲۴۵ میلیون دلاری در نظر گرفت.تربیت چنین نیروهایی وابسطه به غرب، اغلب ازطریق شناسایی وتحصیل دردانشگاههای خودشان انجام می گیرد.
این افراد وابسته به عنوان روشنفکرنما، نسل جوان را آماج تیرهای زهرآگین استعمار قرار می دهند و ضمن دفاع از فرهنگ غربی و ره آورد آن، دین و فرهنگ دینی را زیر سؤ ال می برند.
۶.ترویج آزادی وارداتی
از شیوه های دیگر دشمنان ، ترویج آزادی وارداتی (اشاعه بی بند و باری و فساد) می باشد. جریان تاریخی فروپاشی تمدن اسلامی در (اندلس ) سند گویایی است که پرده از حرکات پنهانی دشمنان برمی دارد.ترویج بدحجابی وبی حجابی تا برهنگی ،شراب خواری،قماربازی و….همه ازشیوه ای اندلسی است که نظام سلطه با هزینه های گزاف تعقیب می کند.
۷.ابزار نظام سلطه درجنگ نرم
مهم ترین ابزاردشمنان ونظام سلطه رسانه ها ،نشریات،بویژه فضای مجازی است.آنان با تبلیغات دروغ وفریب وهیاهومی کوشنداهداف خود را پیش ببرند.
امام علی(ع از جنگ تبلیغاتی ورسانه ای دشمنان به رعدوبرق وایجاد سروصدا وهیاهوتعبیر میکند درموردجنگ افروزان جمل فرمود: چون رعد خروشیدند و چون برق درخشیدند، اما کارى از پیش نبردند و سرانجام شکست خوردند! (قَدْ أَرْعَدُوا وَ أَبْرَقُوا وَ مَعَ هَذَیْنِ الْأَمْرَیْنِ الْفَشَلُ) [100]
دشمنان با جنگ رسانه ای در جهت ایجاد رعب و وحشت در بین اقشار مختلف مردم عمل می کنند و با جوسازی و تبلیغات دروغین وجنگ روانی می خواهند دل مسئولین و مردم، خالی کنند وازاین طریق به اهداف پلیدخوددست یابند.
فصل هشتم. گرایش واعتمادبه دشمنان
دو نوع تفکّر در ارتباط با نظام سلطه وجود دارد:
یک.تفکری که می گوید: نباید به نظام سلطه تکیه و به او اعتماد نمود.
دو. تفکریکه میگوید: باید به قدرتهای استکباری ونظام سلطه اعتماد وبه آنان تکیه کرد.
توضیح دوتفکر:
گفتار۱۷.تفکرعدم گرایش واعتماد به نظام سلطه
این تفکر که از قرآن و مکتب اسلام ناب سرچشمه میگیرد،معتقد است که نباید به نظام سلطه تکیه و به او اعتماد نمود و نباید توطئه اورا توّهم شمرد. چراکه نظام سلطه ودشمنان انقلاب فقط به منافع خود میاندیشند و برای حفظ منافع دنیوی خویش به هیچ اصولی پایبند نیستند. «نه قرابتی را مراعات میکنند و نه پیمانی را.»[101]
قرآن دشمنان قسم خورده راچنین معرفی می کند: بطور مسلم يهود و مشركان را دشمنترين مردم نسبت به مؤمنان خواهى يافت. (لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا) (مائدة۸۲)
نظام سلطه وصهیونیسم به رهبری آمریکا،خشن ترین ودشمن ترین انقلاب اسلامی بشمارمی آیند.وارتباط با آنان مانند رابطه گرگ ومیش است.
تفکرعدم گرایش به نظام سلطه آیات قرآن وتاریخ را درپیش رودارد.
حضرت آدم وحوابه شیطان اعتماد کردند ،ازبهشت رانده شدند. دولت های که به نظام سلطه وآمریکا تکیه وبعد توسط همان ها سقوط کردند کم نیستند. لیبی،مصر،کشورهای عربی،اکراین و….
درایران دولت دکترمحمد مصدق به دشمنان اعتمادکرد وسرنگون شد.«رضاخان خان پهلوی » -یک سرباز ساده که نگهبانی اصطبل سفارت هلند را برعهده داشت-با کودتای انگلیسی سوم اسفند ۱۲۹۹ بر سر کار آمد.وقتی به مقاصدخودرسیدند.شهریور ۱۳۲۰ اورا مانند دستمال مصرف شده دور انداختند.پسرش محمدرضا پهلوی سرنوشتی بهترازپدرنداشت.اوکه با نوکری آمریکا،کشور را دراختیارآمریکایی ها گذاشته بود،درآستانه انقلاب اسلامی ازایران فرار کرد واربابش آمریکا حاضرنشداورا به کشور آمریکاراه دهد.
حاکمیت این خاندان منحوس موجب شد که ملت غارت زده ایران چندده سال روی آزادی و استقلال و عزت را نبیند.
اعتماد به دشمنان سلطه مانند بستن دم روباه به شتراست.روباهی گول هیکل شتر را خورده و با او رفیق شد. و برای تحکیم دوستی دُمش را به دُم شتر گره زد.روزی شیری به شتر حمله کرد و شتر رَم کرده بلندشد وپا به فرار گذاشت. روباه به پشت شتر آویزان و مثل پاندول ساعت، این طرف و آن طرف میرفت. رفیقش پرسید؛ این چه حالتی است؟ گفت؛ این نتیجه اعتماد به هیکل درشت و بیبخار است!
این سنت الهی است که هرکس به شیطان وپیروانش اعتمادکند، شیطان او را تحقیر کرده و از او درس عبرتی برای تاریخ میسازد.
خداوند متعال در بخشی از آیه ۲۹ سوره فرقان میفرماید: «وَكَانَ الشَّيطانُ لِلإِنسانِ خَذُولا؛ و شیطان همیشه تحقیرکننده(خوارکننده) انسان بوده است.»
گفتار۱۸. نهی ازگرایش واعتمادبه دشمنان ازمنظرقرآن
قرآن درآیاتی چند مسلمانان را ازگرایش واعتماد به دشمنان مستکبرپرهیزمی دهد.آیات مذکورچنان روشن وگویا هست که نیازی به تفسیرندارد.
۱.يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً مُبِيناً (نساء:۱۴۴)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد كافران را بجاى مومنان ولى و تكيه گاه خود قرار ندهيد آيا مىخواهيد (با اين عمل) دليل آشكارى بر ضرر خود در پيشگاه خدا قرار دهيد؟
۲.يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ الْكُفَّارَ أَوْلِياءَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (مائدة:۵۷)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، افرادى كه آئين شما را بباد استهزاء و بازى مىگيرند از اهل كتاب و مشركان، دوست و تكيهگاه خود انتخاب نكنيد، و از خدا بپرهيزيد اگر ايمان داريد.
۳.يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ وَ إِخْوانَكُمْ أَوْلِياءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمانِ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ( توبة :۲۳)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد هر گاه پدران و برادران شما كفر را بر ايمان ترجيح دهند آنها را ولى (و يار و ياور و تكيه گاه) خود قرار ندهيد و كسانى كه آنها را ولى خود قرار دهند ستمگرند
۴.يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ كَفَرُوا بِما جاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ … إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْداءً وَ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ ( ممتحنة:۱و۲)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد دشمن من و دشمن خويش را دوست خود قرار ندهيد، شما نسبت به آنها اظهار محبت مىكنيد، در حالى كه به آنچه از حق براى شما آمده كافر شدهاند… اگر آنها بر شما مسلط شوند دشمنتان خواهند بود، و دست و زبان خود را به بدى بر شما مىگشايند و دوست دارند شما به كفر باز گرديد.
شان نزول
غالب مفسران تصريح كردهاند كه اين آيات (يا آيه اول) در باره” حاطب ابن ابى بلتعه”، نازل شده است (البته با تفاوتهاى مختصرى) و ما ذيلا آنچه را مرحوم طبرسى در مجمع البيان آورده است، ذكر مىكنيم: جريان چنين بود كه زنى بنام” ساره” كه وابسته به يكى از قبائل مكه بود از مكه به مدينه
خدمت رسول خدا ص آمد، پيامبر ص به او فرمود: آيا مسلمان شدهاى و به اينجا آمدهاى؟ عرض كرد نه، فرمود: به عنوان مهاجرت آمدهاى؟
گفت: نه.
فرمود: پس چرا آمدى؟ عرض كرد: شما اصل و عشيره ما بوديد، و سرپرستان من همه رفتند، و من شديدا، محتاج شدم نزد شما آمدهام تا عطائى به من كنيد و لباس و مركبى ببخشيد.
فرمود: پس جوانان مكه چه شدند؟ (اشاره به اينكه آن زن خواننده بود و براى جوانان خوانندگى مىكرد).
گفت: بعد از واقعه بدر، هيچكس از من تقاضاى خوانندگى نكرد، (و اين نشان مىدهد ضربه جنگ بدر تا چه حد در مشركان مكه سنگين بود).
حضرت ص به فرزندان عبد المطلب، دستور داد، لباس و مركب و خرج راهى به او دادند، و اين در حالى بود كه پيامبر ص آماده فتح مكه مىشد.
در اين موقع” حاطب بن ابى بلتعه” (يكى از مسلمانان معروف كه در جنگ بدر و بيعت رضوان شركت كرده بود) نزد” ساره” آمد و نامهاى نوشت و گفت: آن را به اهل مكه بده و ده دينار و بقولى ده درهم نيز به او داد، و پارچه بردى نيز به او بخشيد.
” حاطب” در نامه به اهل مكه چنين نوشته بود رسول خدا ص قصد دارد به سوى شما آيد، آماده دفاع از خويش باشيد!” ساره” نامه را برداشت و از مدينه به سوى مكه حركت كرد.
جبرئيل اين ماجرا را به اطلاع پيامبر ص رسانيد، رسول خدا، على ع و عمار و عمر و زبير و طلحه و مقداد و ابو مرثد را دستور داد كه سوار بر مركب شوند و به سوى مكه حركت كنند و فرمود در يكى از منزلگاههاى وسط راه به زنى مىرسيد كه حامل نامهاى از” حاطب” به مشركين مكه است، نامه را از او بگيريد.
آنها حركت كردند و در همان مكان كه رسول خدا ص فرموده بود به او رسيدند، او سوگند ياد كرد كه هيچ نامهاى نزد او نيست، اثاث سفر او را تفتيش كردند و چيزى نيافتند، همگى تصميم بر بازگشت گرفتند، ولى على ع فرمود: نه پيامبر ص به ما دروغ گفته، و نه ما دروغ مىگوئيم، شمشير را كشيد و فرمود نامه را بيرون بياور، و الا به خدا سوگند گردنت را مىزنم!” ساره” هنگامى كه مساله را جدى يافت نامه را كه در ميان گيسوانش پنهان كرده بود بيرون آورد، آنها نامه را خدمت پيامبر ص آوردند.
حضرت ص به سراغ” حاطب” فرستاد، فرمود اين نامه را مىشناسى؟! عرض كرد: بلى، فرمود: چه چيز موجب شد به اين كار اقدام كنى؟! عرض كرد اى رسول خدا! به خدا سوگند از آن روز كه اسلام را پذيرفتهام لحظهاى كافر نشدهام، و هرگز به تو خيانت ننمودهام، و هيچگاه دعوت مشركان را از آن زمان كه از آنها جدا شدم اجابت نكردم، ولى مساله اين است كه تمام مهاجران كسانى را در مكه دارند كه از خانواده آنها در برابر مشركان حمايت مىكند، ولى من در ميان آنها غريبم و خانواده من در چنگال آنها گرفتارند، خواستم از اين طريق حقى به گردن آنها داشته باشم تا مزاحم خانواده من نشوند، در حالى كه مىدانستم خداوند سرانجام آنها را گرفتار شكست مىكند، و نامه من براى آنها سودى ندارد.
پيامبر ص عذرش را پذيرفت، (اينجا بود كه آيات فوق نازل شد و درسهاى مهمى در زمينه ترك هر گونه دوستى نسبت به مشركان و دشمنان خدا به مسلمانان داد) [102]
۵. يَأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ الْيهَودَ وَ النَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَ مَن يَتَوَلهَّم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنهْمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِى الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ(مائده:۵۱)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! يهود و نصارى را ولّى (و دوست و تكيهگاه خود،) انتخاب نكنيد! آنها اولياى يكديگرند؛ و كسانى كه از شما با آنان دوستى كنند، از آنها هستند؛ خداوند، جمعيّت ستمكار را هدايت نمىكند.
اولیاء جمع ولی به معنی نزدیکی فوقالعاده میان دو چیز، به سه معنی است: یک: به معنی دوستی و محبت،دوبه معنی سرپرستی،سه به معنی همپیمانی. مراد ولّی در آیه شریفه، دوستی و تمایل روحی واعتماد است.[103]
آیات شریفه به شدت مسلمانان را از گرایش و دوستی با یهود و نصاری ودشمنان و اعتماد کردن به آنان را نهی میکند.کسانی نه به معاهدات پایبندندونه به حلال وحرام وقوانین الهی.
البته این آیات باآیاتی که تعامل با کفاررا اشکال نمی بیند،درتعارض نیست.چون آیات تعامل به کفاری اشاره داردکه استکبارنمی ورزند ودرپی جنگ افروزی وضربه زدن واستعمارمسلمانان نیستند.آیات۸ و۹سوره ممتحنه کامل این مسئله را روشن وبین کفارمستکبرونظام سلطه وکفاربی آذارتفکیک قایل شده است.
۶.درآیه۸ ممتحنه درتعامل با کفاربی آذارمی فرماید: خدا شما را از نيكى كردن و رعايت عدالت نسبت به كسانى كه در امر دين با شما پيكار نكردند و از خانه و ديارتان بيرون نراندند نهى نمىكند، چرا كه خداوند عدالتپيشگان را دوست دارد.(لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ.)
این آیه شریفه ازقطع ارتباط با دنیا وکشورهای کفرنهی نمی کند.چون این کفاردرصدد استعمارمسلمانان نیستند.
۷.درآیه۹درنهی ازگرایش به کفارستمگرمی فرماید:تنها شما را از دوستى كسانى نهى مىكند كه در امر دين با شما پيكار كردند، و شما را از خانههايتان بيرون راندند، يا به بيرون راندن شما كمك كردند از اينكه با آنها دوستى كنيد، و هر كس آنها را دوست دارد ظالم و ستمگر است. (إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ.)
این کفارهمانانی هستندکه نابودی اسلام ناب وانقلاب اسلامی راتعقیب می کنند.مانند:نظام سلطه ودژیم صهیونیستی وچندکشورغربی به رهبری آمریکا.
گفتار۱۹.تفکرگرایش واعتمادبه نظام سلطه
این تفکر و اندیشه میگوید: باید به قدرتهای استکباری ونظام سلطه اعتماد وبه آنان تکیه کرد. نباید با تصمیمها و عملکرد خود، آنان را از خود نرنجانیم. چون آنان دارای قدرت هستند.عزت وقدرت وقتی تامین می شود که زیرپرچم نظام سلطه قراربگیرم.
قرآن این طرز تفکر را به منافقان نسبت میدهد. در سوره نساء آیه ۱۳۹ میفرماید: «آنها(منافقان) کافران را به جای مؤمنان دوست و ولی خود انتخاب میکنند و حال آنکه عزّت از آن خداست.»[104] چون عزّت همواره از علم و قدرت سرچشمه میگیرد، و قدرتهای استکباری هم قدرتشان ناچیز و هم دانششان ناچیز است و کاری از آنان ساخته نیست تا بتوانند برای جامعهای عزّت و سربلندی به وجود آورند.[105]
قدرتهای استکباری هر کجا گام نهادند جز فساد، فحشاء و بیبند و باری، غارتگری، و ناتوان ساختن ملتها وناامنی چیزی به ارمغان نیاوردند. لذا قرآن کریم به مسلمانان هشدار میدهد که عزت خود را در همه شئون فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، دفاعی و… در دوستی با دشمنان اسلام ونظام سلطه نجویید، به خدا تکیه کنید که سرچشمه همه عزّتهاست. (لَا تَتَّخِذُواْ الْيهَودَ وَ النَّصَارَى أَوْلِيَاءَ)
البته زندگی مسالمتآمیز و داد و ستد و پیمان بستن با اهل کتاب و کفار غیر حربی جایز است. چون پیامبر خدا(ص) با کفار پیمانهای دفاعی و… داشت.
آنچه قرآن مسلمانان را از آن پرهیز میدهد و نهی میکند، گرایش قلبی و دوستی و اعتماد و وابستگی و پذیرفتن ولایت آنهاست.
فصل نهم.علل گرایش به نظام سلطه
چرا این تفکرعلی رغم این که می داند نظام سلطه دشمن است ودشمن هم دشمنی می کند.قرآن به مواردی اشاره می کند:
۱.ازترس کمی قدرت ومعیشت.۲.عزت خواهی.۳.دنیاطلبی.
عده ای به جهت ترس ازنابودی وازدست دادن منصب حکومتی وتحریم شدن وازدست دادن معیشت دنیا وعزت خواهی به دامن قدرت های استکباری پناه می برند.
أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنا حَرَماً آمِناً وَ يُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَ فَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَةِ اللَّهِ يَكْفُرُونَ (عنكبوت:۶۷) آيا نديدند كه ما حرم امنى براى آنها قرار داديم در حالى كه مردم را در اطراف آنها (در بيرون اين حرم) مىربايند؟ آيا به باطل ايمان مىآورند و نعمت خدا را كفران مىكنند؟.
شان نزول:
ابن عباس می گوید: ” گروهى از مشركان گفتند: اى محمد! اگر ما داخل در دين تو نمىشويم تنها به خاطر اين است كه مىترسيم مردم (حکومت ستمگرمشرک)ما را بربايند (و ما را نابود كنند) چون جمعيت ما كم است و جمعيت مشركان عرب بسيارند، به محض اين كه به آنها خبر رسد كه ما وارد دين تو شدهايم به سرعت به ما حمله می کنند، و خوراك يك نفر از آنها هستيم! در اينجا آيه شریفه نازل شد و به آنها پاسخ گفت.خدايى كه قادر است در اين درياى متلاطم و طوفانى سرزمين حجاز، حرم مكه را همچون جزيرهاى آرام و امن و امان قرار دهد چگونه قدرت ندارد آنها را در برابر دشمنان حفظ كند؟ و چگونه آنها از اين مردم ضعيف و ناتوان در برابر خداوند بزرگ و قادر متعال وحشت دارند؟!” آيا با اين حال آنها به باطل ايمان مىآورند و نعمت خدا را كفران مىكنند”؟! [106]
طبق این گزاره عده ای عدم ایمان خویش به اسلام ترس ازمشرکان مطرح می کنند. وبرای حفظ خود به دامن آن قدرت ها پناه می برند.
۲.عزّت خواهی وقدرت طلبی
عده ای با این تصوربه قدرت های استکباری پناه می برند تا عزّت پیدا کنند ودرمیان مردم خودی نشان دهند.قرآن این اندیشه باطل را به منافقین نسبت می دهد.می فرماید: همانها كه كافران را، بجاى مومنان، دوست خود بر مىگزينند، آيا اينها مىخواهند از آنان كسب عزت و آبرو كنند با اينكه همه عزتها مخصوص خدا است؟!(الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً) ( نساء:۱۳۹)
آيا راستى این عده مي خواهند آبرو و حيثيت خود را از طريق سینه زدن زیرپرچم نظام سلطه كسب كنند”؟! نمی دانند كه تمام عزتها مخصوص خدا است.
زيرا عزت همواره از” علم” و” قدرت” سرچشمه مي گيرد و قدرتهای استکباری كه قدرتشان ناچيزوعلمشان نيز همانند قدرتشان ناچيز است، كارى از دستشان ساخته نيست كه بتوانند منشا عزتى باشند.
اين آيه به همه مسلمانان هشدار مي دهد كه عزت خود را در همه شئون زندگى اعم از شئون اقتصادى و فرهنگى و سياسى و مانند آن، در دوستى با دشمنان اسلام نجويند، بلكه تكيه گاه خود را ذات پاك خداوندى قرار دهند كه سرچشمه همه عزتها است، و غير خدا از دشمنان اسلام نه عزتى دارند كه به كسى ببخشند و نه اگر مي داشتند قابل اعتماد بودند، زيرا هر روز كه منافع آنها اقتضا كند فورا صميمىترين متحدان خود را رها كرده و به سراغ كار خويش مي روند كه گويى هرگز با هم آشنايى نداشتند، چنان كه تاريخ معاصر شاهد بسيار گوياى اين واقعيت است!. [107]
درآیه دیگرمی فرماید:فَترَى الَّذِينَ فىِ قُلُوبِهِم مَّرَضٌ يُسَرِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نخَشىَ أَن تُصِيبَنَا دَائرَةٌ فَعَسىَ اللَّهُ أَن يَأْتىِ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَيُصْبِحُواْ عَلىَ مَا أَسرَّواْ فىِ أَنفُسِهِمْ نَادِمِين (مائده:۵۲)
مىبينى كسانى را كه در دلهايشان بيمارى است در (دوستى با دشمنان)، بر يكديگر پيشى مىگيرند، و مىگويند: «مىترسيم حادثهاى براى ما اتفاق بيفتد (و نياز به كمك آنها داشته باشيم!)» شايد خداوند پيروزى يا حادثه ديگرى از سوى خود (به نفع مسلمانان) پيش بياورد؛ و اين دسته، از آنچه در دل پنهان داشتند، پشيمان گردند!
دل های بیمارکه با غبار ابهام و تردید نسبت به خدا و معاد، آغشته گردیده از فطرت الهی فاصله گرفته و از صراط مستقیم دور شده و به سمت شیاطین حرکت میکند. از این روی گرایش منافقان به کفار (هم نوعان خود) بیشتر ازدیگران است [108]
در سوره بقره آیه ۱۳ آمده است: «و هرگاه منافقان با شیاطین خویش خلوت میکنند، میگویند: ما با شما هستیم، ما مؤمنان را به سخریه گرفتیم.»[109]
منافقان بیماردل، برای رسیدن به جامعۀ کفر و عشق ورزیدن و همسو شدن با بیگانگان ونظام سلطه بر یکدیگر سبقت میگیرند. آنان فرهنگ و جامعه مسلمانان را مرتجع و فرهنگ و جامعه بیگانگان ودنیای غرب ونظام سلطه را پیشرفته میانگارند. از این رو اصرار میورزند که به دامن کفّار پناه ببرند و آنان را تکیهگاه خود قرار دهند. چون تصور میکنند خوشبختی در کشورهای کفر واستکباری است. (يُسَارِعُونَ فِيهِمْ)
منطق گرایش این خودباختگان و بیماردلان به بیگانگان ونظام سلطه؛این است که میگویند: میترسیم روزی قدرت به دست یهودیان و کفار و نظام سلطه بیفتد و ما گرفتار شویم و هستی خود را از دست بدهیم! و حوادث ناگواری از جانب آنان متوجّه ما شود! (نخَشىَ أَن تُصِيبَنَا دَائرَةٌ) .[110]
درپاسخ به این منطق سفیهانه باید گفت: چرا قدرت خدا را نادیده میگیرید؟وچرا به خدا سوءظنّ دارید؟ چرا احتمال قدرتمند شدن بیگانگان را میدهید و احتمال قدرتمند شدن مسلمانان را نمیدهید؟ آیا این احتمال نمیرود که خداوند با فتح و پیروزی، مسلمانان را به قدرت برساند و چرا احتمال نمیدهید که خداوند قدرتی به مسلمانان عطا کند و آنان را به اوج قدرت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برساند که دشمنان، خود به خود تسلیم آنان گردند و خود را ذلیل و خوار مسلمانان بدانند. (أَن يَأْتىِ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ).آیا عده ای غرب گرا وبیگانه پرست،قدرت وپیشرفت انقلاب اسلامی را نمی بینند؟!قدرت وشکوهی که استکبارجهانی به قیادت آمریکا،شیطان بزرگ را به زانو درآورده وطبل رسوایی ونابودی آنان را به صدا درآورده است ملاحظه نمی کنند؟!.
پناه بردن به دشمنان،سفاهت عقل است.
امام سجاد(ع): و براین باورم كه در خواست نيازمندى از نيازمند ديگر سفاهت رأى و ضلالت عقل است.(چنین انسانی سفیه است)چه بسا- اى خداوند من- ديدهام كسانى را كه عزّت نه از تو طلبيدهاند و به ذلت افتادهاند و جز از خزانه فضل تو توانگرى جستهاند و بينوا شدهاند و آهنگ بلندى كردهاند و به پستى گراييدهاند. پس آن دور انديش كه از سر اعتبار نگريسته و چنين كسان را ديده، در دور انديشى خويش به راه خطا نرفته است و اختيارش به راه صواب رهنمون گشته است. [111]
فصل دهم .چرایی عدم اعتماد به نظام سلطه
سؤال: چرا نباید به نظام های استکباری وآمریکا اعتماد کرد؟
پاسخ: اعتمادبه نظام سلطه واستکبار جهانی پیامده های ناگواری درپی دارد.ازقبیل:
یک.حفظ منافع.نظام سلطه و دشمنان، تنها به منافع خود می اندیشند. دست در دست یکدیگر دارند، از هم پشتیبانی مینمایند، با همفکری و راهاندازی اتاق فکرهای مشترک علیه مسلمانان وانقلاب اسلامی نقشه میکشند، توطئه میکنند، تحریم راه میاندازند، لشکرکشی میکنند و هیچگاه مایل به پیشرفت و رشد مسلمانان نیستند. علیرغم اختلافات داخلی علیه مسلمانان متحد میشوند و پشت هم راخالی نمیکنند. (بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ(مائده:۵۱)
در سوره فرقان آیه ۵۵میفرماید: «کفار در مسیر مقابله با خدا و پیامبر و آیین الهی، یکدیگر را پشتیبانی و تقویت میکنند.»[112] و در سوره انفال آیه ۷۳ میفرماید: «برخی از کفار پشتیبان یکدیگرند.»[113]امروز این اتحاد سیاسی را میبینیم. دولتهای اروپایی، آمریکایی، سازمان ملل، صهیونیست بینالملل، کفّار و مشرکان وقارون های عرب مانندآل سعودو…، همه و همه به سرکردگی استکبار جهانی شیطان بزرگ آمریکا، دست اتحاد به هم داده، برای قلع و قمع مسلمانان و مبارزه با اسلام ناب، دنیا را بهویژه آسیای میانه (خاورمیانه) ازسوریه وعراق ولبنان ویمن گرفته تامردم مظللوم غزه و…را به خاک و خون کشیدند.
و همچنین در مورد پشتیبانی یهودیها از مشرکان میفرماید: «و خداوند گروهی از اهل کتاب (یهود) را که از آنان (مشرکان عرب) حمایت کردند از قلعههای محکمشان پایین کشید.»[114]
امام خمینی در مورد غرب چنین هشدار داد:
غرب به انسان کاری ندارد، غرب… انسان را «وحشی» بار میآورد، یعنی آدمکش[115].
همه غرب زدگی ها ظلمت است، این هایی که توجهشان به غرب است… قبله شان غرب است… این ها در ظلمات فرورفته اند، اولیایشان هم طاغوت است… و از نور به ظلمات وارد شده اند[116].
امام خمینی:ما غرب زدگی را می زداییم، آثار غرب را، تمام آثار فاسده، تمام اخلاق فاسده غربی را، تمام نظرات باطله غربی را خواهیم زدایید، ما یک مملکت محمدی ایجاد می کنیم[117].
امام با هدفی استوار یک نبرد بنیادین با تمدن ماتریالیستی غرب راه انداخت. غرب را کل واحدی می دید که سرمایه داری با مکیدن خون پابرهنه ها ومستضعفان آن را فربه کرده است. تمدن غرب، جاهلیت متمدنی است که خبری از انسانیت ندارد وتوحش محض است.
این چیزهایی که در ممالک دیگر شما خیال می کنید وتمدن است وقتی درست تأمل کنید تمدن نیست بلکه به توحش نزدیک تر است، برای اینکه تمام سلاح های مدرنی که درست کردند همه برای کشتن هم جنس خودشان وقتل عام بشر است[118].
دو. دین زدایی.ثمره گرایش و محبّت نسبت به بیگانگان ونظام سلطه، جزکفر وبیرون رفتن ازدین اسلام نیست؛ هرکس از مسلمانان محبتی از یهود و نصاری و کفار و دشمنان رادر دل داشته و آنان را بر خودی مقدّم بدارد، و بر فرهنگ اسلام برتری بخشد، چنین کسی جزء آنها محسوب میشود و در حقیقت از گروه مسلمانان خارج شده به صف کفار میپیوندد. این شخص بر خود و جامعه ایمانی خویش ستم کرده و خداوند ستمگران را دوست نمیدارد. زیرا باعث تقویت دشمن و تضعیف مسلمانان شده است؛ محبّت و مودت موجب همدلی و نزدیکی دلها و فکرها به هم میشود و اخلاق و افکار را به هم شبیه و هم سو میسازد (وَ مَن يَتَوَلهَّم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنهْمْ (مائده:۵۱)
آنان(مشرکان وکافران) دوست دارند كه شما هم مانند آنها كافر شويد و مساوى يكديگر گرديد، بنا بر اين از آنها دوستانى انتخاب نكنيد. [119]
درسوره بقره آیه۱۲۰این گونه به اهداف دشمنان تصریح دارد: هرگز يهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد تا (بطور كامل تسليم خواستههاى آنها شوى و) از آئين (تحريف يافته) آنان پيروى كنى بگو هدايت تنها هدايت الهى است، و اگر از هوى و هوسهاى آنها پيروى كنى، بعد از آنكه آگاه شدهاى هيچ سرپرست و ياورى از ناحيه خدا براى تو نخواهد بود.
(وَ لَنْ تَرْضى عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لا النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ) ( بقرة:۱۲۰)
درسوره بقره آیه۲۱۷می فرماید:«پیوسته با شما میجنگند، تا اگر بتوانند شما را از آیینتان برگردانند، (و بر شما سلطه کامل پیدا کنند.)»[120]
درسوره آل عمران آیه۱۴۹می فرماید:اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اگر از كسانى كه كفر ورزيدند اطاعت كنيد، شما را به آئين گذشتگانِ كافرتان بر مىگردانند، پس به خسارت و زيانكارى بازخواهيد گشت.[121]
سه.ستم به خود. کسی که به بیگانه اعتماد میکند، به خود ستم کرده و به جبهه ظالمان پیوسته است و خداوند ستمگران را هدایت نمیکند. (إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِى الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (مائده:۵۱)
به دلیل این خسران بزرگ و ستمی که انسان بر خود وجامعه روا میدارد، در آیات و روایات بیشماری از گرایش و محبت و ولایت کفّار و دشمنان اسلام نهی شده است.
در سوره ممتحنه آیه ۹ میفرماید: «کسی که آنان را دوست بدارد، ستمکار است.»[122]
در سوره مجادله آیه ۲۲میفرماید: «هرگز نمییابی کسی را که به خدا و قیامت ایمان دارد با دشمنان خدا و پیامبر طرح دوستی بریزد.»[123]
در سوره آل عمران آیه ۲۸ به صراحت میفرماید: «مومنان، کافران را اولیاء خود نمیگیرند.»[124] چراکه طبق روایات معصوم، هرکس قومی را دوست بدارد، از آنان محسوب میشود. و مرد با همان محشور میشود که او را دوست میدارد.[125]
چهار.خطر سلطه همه جانبه. کفّارونظام سلطه در پی سلطه همه جانبه هستند: سلطهای فرهنگی، سلطهای اقتصادی، سلطهای اعتقادی، سلطهای نظامی و… آنان میخواهند همه مردم را به زیر سلطه خود درآورند، این همه تاکید اسلام به هوشیاری مسلمانان و اخطار به عدم گرایش به دشمنان دین ،بدین جهت است که گرایش،خطر سلطه کفّار را در پی دارد. خداوند در آیات گوناگون خطر سلطه کفّار را بیان کرده است.
پنج.حبط عمل، ثمره پناه بردن به بیگانگان
درسوره مائده،آیه ۵۳ می فرماید:مومنان مىگويند: «آيا اين (منافقان) همانها هستند كه با نهايت تأكيد سوگند ياد كردند كه با شما هستند؟! (چرا كارشان به اينجا رسيد؟!)» (آرى،) اعمالشان نابود گشت، و زيانكار شدند.
( يَقُولُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمُواْ بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانهِمْ إِنهَّمْ لمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُواْ خَاسرِين)(مائده:۵۳)
مومنانی که راه درست را میپیمایند و نسبت به توطئههای بیگانگان و استکبار هوشیارند و از بصیرت کامل برخوردارند، اعمال و رفتار منافقان را که به سوی کفاررفته رصد کرده و زیر نظر دارند و رسوایی منافقان را بازگو میکنند.
منافقان به خاطر نیت ناخالصشان وپناه بردن به بیگانگان، تمام اعمال آنان بر باد رفته و دچار خسران و زیان وصف ناپذیری شدهاند. نه به دنیا رسیدند و نه در آخرت ارزشی پیدا کردند تا از نعمتهای بهشتی چیزی نصیبشان شود!
منافقان که به بیگانگان پناه بردند و سنگ یهود و نصاری و استکبار را به سینه میزدند، کارشان به جایی رسید که هیچ کمکی از طرف آنان نصیبشان نشد، بلکه به دیده تردید و بدبینی به آنان می نگریستند. چون توپ جلوی پای دشمنان افتادند و جز ذلّت و خواری چیزی کسب نکردند. نمونۀ روشنش منافقان دوران انقلاب اسلامی ایران است. وقتی در میان مردم جایی نیافتند به دامن آمریکا (شیطان بزرگ) پناه بردند و نوکری صدام خونخوار را پذیرفتند. اما همین که مأموریت آنان پایان یافت وتاریخ مصرفشان تمام شد حتی اربابشان آمریکا، حاضرنشد آنان را به کشورش راه دهد. (حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُواْ خَاسرِينَ)
منافقان در دنیا زندگی پست و ذلّتگونهای دارند و در آخرت نیز جایگاهشان در قعر جهنّم است.[126]
فصل یازدهم.راهكارهاى مقابله با تهديدات دشمن
توجه به يك اصل،دشمنان ازماتعریف می کنند یابدمی گویند؟
براى اقدام به مقابله با تهديدات دشمن، بايد به يك اصل مهمّ توجّه داشت و آن شناخت نوع حسّاسيت و اهميت دشمن روى يك موضوع است. در اين صورت، بايد نقطه مقابل دشمن عمل شود. اگر او بر چيزى اصرار داشت، معلوم مىشود آن تصميم به نفع دشمن و به ضررماست. اگر گفت: فلان كار خوب است، بدانيم كه آن عمل بد است؛ چون دشمن هيچگاه رشد وبالندگى و خوبى ما را نمىخواهد. امام خمينى(ره)، چه در عمل و چه در سفارشهاى خود، به اين اصل اهميت مىداد:
ما بايد در كارهايى كه دشمنهاى ما مىكنند دقت كنيم، تحليل كنيم، ببينيم كه آنها به چه چيززياد اهميّت مىدهند و انگشت روى چه حيثيتى از حيثيتهاى مسلمين مىگذارند، وبفهميم كه آن چه كه آنها بر آن اصرار دارند، همانى است كه براى مسلمين و براى بشر بداست، ما از گفتار و كردار آنها بايد كشف كنيم كه اينها چه مىخواهند… هر راهى را كهانتخاب كردند ما بايد راه مقابلش را انتخاب كنيم.[127]
مقام معظم رهبرى فرمود:
هر چيزى كه ديديد دشمن روى آن حساسيت نشان مىدهد، شما هم روى آن حسّاس بشويد و بفهميد كه دشمن از اين جا مىخواهد رخنه كند.[128]
گفتار۲۰.راهكارهاى مقابله
۱. پدافند غيرعامل
پدافند غيرعامل يا دفاع بدون سلاح، روشى است كه كاهش آسيبپذيرى زيرساختهاى ملّى و مراكز حياتى و حساس كشور را مد نظر دارد.
تعريف
پدافند غيرعامل، مجموعه اقدامات غيرمسلحانهاى است كه باعث كاهش آسيبپذيرى نيروى انسانى، ساختمانها، تأسيسات و تجهيزات و شريانهاى كشور در مقابل عمليات و حملات دشمن مىگردد.
از مزيتهاى آن مىتوان به «ايجاد آرامش و اطمينان در جامعه»، «كاهش هزينههاى دفاع مسلحانه» و «آمادگى قبلى جامعه با هرگونه تهاجم خارجى و بحرانهاى داخلى» اشاره كرد.
اهداف
ايمنسازى مراكز حياتى و حسّاس كشوربالا بردن قابليت بقا و حفظ كشور در شرايط بحران كاهش آسيبپذيرىهاى كشور و نمايان كردن اقتدار ملّى نهادينه كردن اصول و ضوابط پدافند غيرعامل در كليه طرحهاى منتهى به مراكز
طبقهبندى[129]
مقام معظم رهبرى فرمود: اگر محافظت نظامى (پدافند غيرعامل) نباشد تمامى
دستاوردهاى فرهنگى، اقتصادى، علمى و سياسى در يك نصف روز به هدر مىرود.[130]
۲. پدافند عامل
۱. حفظ و حراست از مرزهاى كشور اسلامى (زمينى، هوايى و دريايى)
۲. ارتقاى توان رزمى مجاهدان و نيروهاى مسلح از طريق آموزش و تربيت و تعالى
مقام معظم رهبرى فرمود:
ما اگر بخواهيم، از آن چيزى كه بين همه آحاد ملت ايران مورد اشتراك است ـ يعنى حيثيت اين كشور ـ دفاع كنيم، بايد در صدد تقويت نيروهاى مسلح باشيم.[131]
۳. بومى كردن تجهيزات و دستيابى به سلاحهاى پيشرفته روز و تكنولوژى
۴. تجهيز به ابزارهاى تبليغاتى پيشرفته، از قبيل: راديو، تلويزيون و اينترنت.
۵. تقويت بنيه علمى و فرهنگى در راستاى نهضت نرمافزارى
امام خمينى(ره) فرمود:
اگر ملّت اين باور را داشته باشد كه ما مىتوانيم در مقابل قدرتهاى بزرگ بايستيم، اين باوراسباب اين مىشود كه توانايى پيدا مىكنند… اين پيروزى كه شما به دست آورديد براى اين [بود] كه باورتان آمده بود كه مىتوانيد.[132]
۳. تقويت نقاط قوّت
ما نقاط قوّتى داريم كه دشمنان از آن بىبهرهاند و كاركرد اين نقاط از هر چيزى برتر است.
برخى مؤلفههاى نقاط قوّت عبارت است از:
۱. معنويت: ايمان، صبر، پايدارى، ياد خدا و توكّل به او و…
امام خمينى(ره) فرمود:
بايد براى شكستن امواج طوفانها و جلوگيرى از سيل آفتها، به سلاح پولادين صبر وايمان مسلح شويم.[133]
از خدا غافل نباشيد، از يك قدرت مافوق الطبيعه… پشتيبان شما يك همچو قدرتى است…كه الان با تمام قدرتى كه آمريكا دارد… باز زورش نمىرسد.[134]
مقام معظم رهبرى فرمود:
يك يك آحاد سپاه، بايد از لحاظ ذخيره معنوى و ايمانى، به آن حدى برسد كه اگر خود اوبه تنهايى ماند و هيچ چيز ديگر با او نماند، قدرت و طاقت و دل و زَهره ايستادگى در مقابل همه دنيا را داشته باشد.[135]
۲. حضور مردم در صحنه، كه تاكنون تمام توطئههاى دشمن را خنثى كرده است.[136]
۳.استكبارستيزى و حفظ فرهنگ ضد استكبارى جامعه با تداوم شعار «مرگ بر آمريكا».بگفته امام خمينى(ره): «تمام گرفتارىهاى ما از اين آمريكاست.»
۴.تكيه بر اسلام ناب و اقتدا به پيامبر اعظم(ص) و امامان معصوم (عليهم السلام) كه هرچه داريم از اينان داريم.
۵.حفظ وحدت و انسجام ملّى و پرهيز از اختلاف؛ چون دشمن اميدوار است تا از طريق ايجاد دو دستگى و اختلاف در ميان ما نفوذ كند.[137]
۶. تكليفمدارى و اتكال به خدا و انجام وظيفه الهى در همه صحنهها.
امام خمينى (ره)فرمود:
قيام براى خداست كه خاتم النبيين(ص) را يك تنه بر عادات و عقايد جاهليت غلبه داد وبتها را از خانه خدا برانداخت و به جاى آن توحيد و تقوا را گذاشت و نيز آن ذات مقدس را به مقام «قاب قَوسين او اَدنى» رساند.[138]
۷. پشتيبانى و فرمانبرى از ولايت فقيه و رهبرى نظام جمهورى اسلامى، كه مانند ديدهبانى بصير، از انقلاب اسلامى و ارزشهاى الهى حفاظت و حراست مىكند.
امام خمينى(ره) فرمود:
«من به همه ملت، به همه قواى انتظامى اطمينان مىدهم كه امر دولت اسلامى اگر با نظارت فقيه و ولايت فقيه باشد، آسيبى براين مملكت نخواهد وارد شد.»[139]
ولىّ فقيه، مظهر اقتدار جامعه، حافظ حقوق مردم، محور جامعه، ضامن ثبات سياستهاى كلان كشور، حامى محرومان و مستضعفان والگوى انسان الهى است.
۸.هوشيارى و بصيرت به اهداف و توطئههاى دشمن
امام باقر(ع) فرمود:فَاِنّ العارِف بِزَمانِه لا يَهجُم عَليه اللّوابس[140]
كسى كه آگاه به مسائل زمان خود باشد، مشكلات به او هجوم نمىآورند.
مقام معظم رهبرى فرمود:
«اگر بصيرت نباشد، شخص در تشخيص جايگاه خود و موقعيت دشمن، اشتباه مىكند وهمانگونه كه متأسفانه در مسائل سياسى، دينى و اجتماعى بارها اتّفاق افتاده است، جبهه خودى را مورد حمله قرار مىدهد.[141]
۹. پاكسازى زمينههاى رخنه دشمن، مانند: اختلافها، ضعفها، زمينههاى فساد،خرافات، غفلتها و اشغال پستهاى كليدى توسط افراد نالايق
۱۰. تهاجم به زيرساختهاى فكرى دشمن.
ابتكار عمل به دست كسى است كه به دشمن حمله مىكند و قدرت تفكّر را از او مىگيرد. بايد با تهاجم به زيرساختهاى فكرى دشمن، او را مشغول كرد و به حالت دفاع كشاند.
۱۱. پاسدارى از اصول و ارزشها و اركان نظام اسلامى.
بايد از شعارهاى انقلاب، اركان انقلاب كه در رأس آن ولايت فقيه است و ارزشهاى اسلامى كه مورد تهاجم دشمن قرار گرفته، پاسدارى و حفاظت شود.
دشمنان به خوبى دريافتهاند تا زمانى كه «ولايت فقيه» بر قلّه نظام جمهورى اسلامى ديدبانى جهان اسلام را بر عهده دارد و مردم به او وفادارند، به هيچ وجه نمىتوانند سلطه خود را تحميل كنند. اين واقعيت براى آنان كاملاً روشن است.
استانلى روم، معاون رييس سازمان امنيت ملى آمريكا، مىگويد:
آنچه تاكنون همه تحريكات ما را براى براندازى نظام جمهورى اسلامى ايران با ناكامى مواجه ساخته است، اعتقاد مردم ايران به ولايت فقيه است.[142]
ادوارد شرلى، از كارشناسان سازمان سيا، مىگويد:
اگر نظام ولايت فقيه در ايران از هم بپاشد آن وقت مىتوان پذيرفت كه جمهورى اسلامى تغيير ماهيت داده و برقرارى روابط ممكن خواهد شد.[143]
۱۲.ایستادگی ومقاومت درمصاف با نظام سلطه
مقاومت برارزشهای دینی درمقابل دشمنان،دستهای نصرت الهی را درپشتمان دارد.وعقب نشینی غیرتاکتیکی غضب وخشم الهی را درپی دارد.
قرآن می فرماید: اى كسانى كه ايمان آوردهايد هنگامى كه با انبوه كافران در ميدان نبرد روبرو شويد به آنها پشت نكنيد. و هر كس در آن هنگام به آنها پشت كند- مگر در صورتى كه هدفش كناره گيرى از ميدان براى حمله مجدد و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان) باشد- (چنين كسى) گرفتار غضب پروردگار خواهد شد وجایگاه او جهنم و چه بد جايگاهى است. (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبارَ وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً إِلى فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ) (ا نفال:۱۵-۱۶) پایان مرداد۱۴۰۳
[1] . لغت نامه دهخدا، واژه دشمن.
[2] . لغت نامه معين، ماده دشمن.
[3] . فرهنگ فارسى، مادّه دشمن.
[4] . صحيفه نور، ج ۷، ص ۴۸.
[5] . دشمنشناسى از ديدگاه مقام معظم رهبرى، ص ۱۱. ۱۹ / ۱۰/ ۱۳۷۹.
[6] . همان، ص ۱۳. ۵/ ۱ / ۱۳۷۵
[7] . دشمنشناسى، ص ۱۸. (روزنامه جمهورى اسلامى، ۱۷ / ۶/ ۱۳۸۰، شماره ۶۴۳۷).
[8]. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۱، ص: ۶۵،ح۱۲۴۳۵ازدَعَائِمُ الْإِسْلَامِ.
[9]. ر.ک.جواهر الكلام،ج۲۱،ص۳۳۲.
[10] . صحيفه نور، ج ۱۲، ص ۱۹۶.
[11] . همان، ج ۲۱، ص ۵۲.
[12] . دشمنشناسى از ديدگاه مقام معظم رهبرى، ص ۳۲، ۲۱/ ۴ / ۱۳۸۷.
[13] .همان.
[14] . إِنَّ أَعْقَلَ النَّاسِ عَبْدٌ عَرَفَ رَبَّهُ فَأَطَاعَهُ وَ عَرَفَ عَدُوَّهُ فَعَصَاه(بحار الأنوار، ج۷۴، ص ۱۷۹)
[15] مَن لَم يَتحرّز مِنَ المَكائِد قَبل وُقوعِها لَم يَنفعهُ الاَسف عِند هُجومِها (غرر الحكم، ج ۲، ص ۷۰۱.)
[16] . اِنَّ اَخَا الحَربِ الاَرِق وَمَن نامَ لَم يَنُم عَنهُ(نهج البلاغه، نامه ۶۲.،ترجمه دشتى؛ص۶۰۳.)
[17] . دشمنشناسى، ص ۳۲. ۲۱ / ۴ / ۱۳۷۸
[18] . وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا (بقره: ۲۱۷)
[19] . صحيفه نور، ج ۲۰، ص ۲۳۷.
[20] . پيروزى بدون جنگ ۱۹۹۹، ص ۶۶.
[21] . نهج البلاغة ( صبحي صالح)،خطبه۱۵۰،ص ۲۰۹.
[22] . نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳.
[23] . جهت آگاهى بيشتر به كتاب آمريكا از ديدگاه امام خمينىره و دشمنشناسى مقام معظم رهبرى مراجعه شود.
[24] . لسان العرب، ماده کبر.
[25] . قاموس القرآن،ج۶، ص۷۴.
[26] . ر.ک.تفسير نمونه، ج۱۴، ص۱۷۰.
[27] . نرم افزار حدیث ولایت ویرایش دوم. بیانات امام خامنهای ۲|۶|۱۳۸۷.
[28] . انفال، آيه ۵۵.
[29] . ر. ك: چهره پنهان غرب در فاجعه غزه، سيامك باقرى، صبح صادق، ۳۰ دى ۱۳۸۷، ص ۷.
[30] . يانات امام خامنهای در اجتماع بسيجيان و سپاهيان لشكر ۲۵ كربلا ۲۹|۶|۱۳۸۲
[31] .ر.ک. تفسیرنمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴، ج۲، ص۷۴-۷۵.
[32] . صحيفه نور، ج ۲۱، ص ۵۲.
[33] .همان ج۷، ص: ۱۶۶
[34] .صحيفه امام، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (س)، تهران، ۱۳۸۹،ج۹، ص۳۷۰-۳۷۱.
[35] . ر. ك: انفال: ۵۹.
[36] . ر. ك: مائده: ۶۴.
[37] . بيانات امام خمينى، ج ۲۰، ص ۱۱۴. ۶/۵/۶۶
[38] . همان، ج ۱۹، ص ۱۹۰.
[39] . نهج البلاغه، خطبه ۹.
[40] . ر. ك: مؤمنون، آيه ۴۶.
[41] . دشمنشناسى، ص ۱۳، ۵/۱/۱۳۷۵ در جمع مردم مشهد.
[42] . صحيفه نور، ج ۲۱، ص ۱۷۲، وصيت نامه سياسى ـ الهى.
[43] . همان، ج ۱۷، ص ۷۳.( ۱۳/۸/۱۳۶۱)
[44] . صحيفه نور، ج۱۲، ص ۱۹.
[45] . ر. ك: نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.
[46] . ر. ك: معجم موضوعى جهاد و دفاع، ص ۱۸۲ و نظام دفاعى اسلام كد ۷/۲۰۵، ص ۱۱۷.
[47] . همان، ص ۱۸۱و ص ۱۲۳.
[48] . صحيفه نور، ج ۲، ص ۱۸۲.
[49] . بیانات در نماز جمعه: ۲۴/۱۲/۱۳۶۳.
[50] . بیانات در دیدار اعضای اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان ۲۶/۲/۱۳۸۲.
[51] . صحيفه نور، ج ۴، ص ۷۲.
[52] . صحيفه نور، ج ۴، ص ۷۹.
[53] . حديث ولايت، ج ۳، ص ۲۰.
[54] . صحيفه نور، ج ۱۳، ص ۱۶۸.
[55] . همان، ج ۱۹، ص ۹۰.
[56] . حديث ولايت، ج ۳، ص ۱۲۲.
[57] . همان، ص ۲۰۴.
[58] . بیانات امام خامنه ای درخطبههای نمازجمعۀ تهران۱۵/۱۱/۱۳۸۹.
[59] . پيروزى بدون جنگ ۱۹۹۹، ص ۶۶.
[60] . وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا (بقره: ۲۱۷)
[61] . صحيفه نور، ج ۲۰، ص ۲۳۷.
[62] . صحيفه امام، ج۱۳،ص۳۹۴.
[63] .درجستجوی راه از کلام امام،دفتر دهم، تهران، امیرکبیر، بی تا، ص۳۶.
[64] . بیانات درتاریخ۵/۹/۱۳۷۶ .
[65] .. گروه حوزه علمیه تبیان منبع حوزه نت.
[66] . دبیرخانه مجلس خبرگان، فصنامه حکومت اسلامی، ج۸، ص۲.
[67] . ۶/۹/۱۳۶۱.
[68] . ۱۴ /۱۱/ ۱۳۷۴ .
[69] . ۲۵ اردیبهشت ۱۳۶۳.
[70] . ۲۸/۱۱/ ۱۳۹۴.
[71] . مؤسسه فرهنگی راسخون، سایت راسخون.
[72] . اعترافات۲، اسناد اسلام ستیزی غرب، عطائی اصفهانی، م.ع، نشر حضرت عباس(ع)،قم، ۱۳۹۰. ص۴۲۲.
[74] . صحيفه امام، ج۱۳،ص۳۹۳-۳۹۴
[75] . بیانات در اجتماع بزرگ نیروی مقاومت بسیج مردمی به مناسبت سالروز تشکیل بسیج:۵/۹/۱۳۷۶
[76] . صحيفه امام، ج ۱۴، ص ۴۹.
[77] . ر. ك: ابزارها در قدرت نرم. رسانهها. مجله و رويدادها. شماره ۱۶، سال ۲۸، ۱۳/۷/۱۳۸۷، ص ۱۸. و براندازى نرم،لطفعلى لطيفى، مجله حصون، شماره ۱۳، ص ۱۲۱.
[78] . دشمنشناسى، ص ۵۰، ۲/۹/۱۳۷۷.
[79] . دشمنشناسى، ص ۵۳.
[80] . دشمنشناسى، ص ۵۳، ۲/۹/۱۳۷۷.
[81] . ر. ك: حديث ولايت، ج ۷، ص ۴۵.
[82] . ر. ك: خاورميانه انبار سلاحهاى آمريكايى، د. محمد جعفر طالبپور، صبح صادق، ۳۰ / ۱۰ / ۱۳۸۷، شماره ۳۸۵،ص ۱۱.
[83] . دشمنشناسى، ص ۶۶، ۲۶/۱۲/۱۳۷۹، خطبه های نماز جمعه.
[84] . همان، ص ۶۸، ۲۴/۸/۷۹در اراك.
[85] . روزنامه كيهان ۱/۱۲/۱۳۸۰، ص ۸.
[86] . روزنامه جمهورى اسلامى ۲۷/۲/۱۳۸۰.
[87]. بیانات رهبری ، ۲۱/۸/۱۳۸۰.
[88] . در اين زمينه رجوع كنيد به: ممتحنه، آيه ۲؛ مائده، آيه ۶۴؛ توبه، آيه ۲۲؛ نساء، آيه ۵۱.
[89] . ر. ك: ناتوى فرهنگى، على سعيدى، مجله حصون، شماره ۱۳، ص ۱۴ ـ ۱۶.
[90] . ر. ك: ناتوى فرهنگى و رسالت ما، على سعيدى، مجله حصون، شماره ۱۳، پاييز ۱۳۸۶، ص ۹ ـ ۱۰.
[91] . بیانات ۱۴/۳/۱۳۸۲.
[92] . بیانات ۲۰ /۳/۱۳۸۰.
[93] . وَ إِنَّمَا سُمِّيَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لِأَنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَ (نهج البلاغة (صبحي صالح)،خطبه۳۸،ص۸۱)
[94] . فَإِنَّ یَدَ اللَّهِ [عَلَى] مَعَ الْجَمَاعَةِ وَ إِیَّاکُمْ وَ الْفُرْقَةَ فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّیْطَانِ کَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ أَلَا مَنْ دَعَا إِلَى هَذَا الشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ وَ لَوْ کَانَ تَحْتَ عِمَامَتِی (نهجالبلاغه، خ ۱۲۷)
[95] . صحیفه امام،ج۱۲،ص۲۵.
[96]. پيام نوروزى امام خامنهای به مناسبت حلول سال ۱۳۸۶.
[97]. صحيفه امام، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (س)،.ج۲۱،ص۴۰۶—۴۰۷.
[98] . تحریر الوسیله ، امام خمینی،ج۱،ص۲۳۴
[99] . به مناسبت بیستمین سالگرد پیروزی انقلاب، ۲۱/۱۱/۱۳۷۷.
[100] . نهج البلاغة،خطبه۹.
[101] . لَا يَرْقُبُواْ فِيكُمْ إِلاًّ وَ لَا ذِمَّة.(توبه:۸و۱۰)
[102] . تفسير نمونه، ج۲۴، ص: ۹.
[103] .ر.ک. المیزان، ج ۵، ص ۳۶۹.
[104] . الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ يَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا.(نساء:۱۳۹)
[105] . ر.ک: نمونه، ج ۴، ص ۱۷۰.
[106] . تفسير نمونه، ج۱۶، ص۳۴۷ ازتفسير در المنثور.
[107] . ر.ک.تفسير نمونه، ج۴، ص۱۷۱.
[108] . ر.ک: المیزان، ج۵،ص۳۷۷.
[109] . وَ إِذَا خَلَوْاْ إِلىَ شَيَاطِينِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نحَنُ مُسْتهَزِءُون.(بقره:۱۳)
[110] . ر.ک.المیزان،ج ۵،ص۳۷۴.
[111] . وَ رَأَيْتُ أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَى الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْيِهِ وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ. فَكَمْ قَدْ رَأَيْتُ- يَا إِلَهِي- مِنْ أُنَاسٍ طَلَبُوا الْعِزَّ بِغَيْرِكَ فَذَلُّوا، وَ رَامُوا الثَّرْوَةَ مِنْ سِوَاكَ فَافْتَقَرُوا، وَ حَاوَلُوا الارْتِفَاعَ فَاتَّضَعُوا، فَصَحَّ بِمُعَايَنَةِ أَمْثَالِهِمْ حَازِمٌ وَفَّقَهُ اعْتِبَارُهُ، وَ أَرْشَدَهُ إِلَى طَرِيقِ صَوَابِهِ اخْتِيَارُهُ. (صحيفة سجادية،دعای۲۸، ترجمه آيتى ؛ ص۱۸۳)
[112] . وَ كاَنَ الْكاَفِرُ عَلىَ رَبِّهِ ظَهِيرًا.(فرقان:۵۵)
[113] . وَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْض.(انفال:۷۳)
[114] . وَ أَنزَلَ الَّذِينَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن صَيَاصِيهِمْ.(احزاب:۲۶)
[115]. ر.ک. صحیفه امام، ج۸، ص۸۲.
[116]. همان، ج۹، ص۴۶۱.
[117]. صحیفه امام، ج۶، ص۲۷۵.
[118]. همان، ج۸، ص۳۱۰.
[119] . وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَواءً فَلا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِياءَ (نساء۸۹)
[120] . وَ لَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ.(بقره:۲۱۷)
[121] يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِينَ (آل عمران:۱۴۹))
[122] . وَ مَن يَتَوَلهَّمْ فَأُوْلَئكَ هُمُ الظَّالِمُون.(ممتجه:۹)
[123] . لَّا تجَدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ…(مجادله:۲۲)
[124] . لَّا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِين.(آل عمران:۲۸)
[125] . من احب قوماً فهو منهم، و المرء مع من احبّ. (تقسیرالمیزان، ج ۵، ص ۳۷۱)
[126] . إِنَّ المْنَافِقِينَ فىِ الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ . (نساء: ۱۴۵)
[127] . صحيفه نور، ج ۱۵، ص ۲۷۷.
[128] . حديث ولايت، ج ۶، ص ۳۱.
[129] . پدافند غيرعامل، اداره كل اطلاعات استان قم، بهمن ۱۳۸۷، ص ۱ و۵.
[130] . ۹/۶/۱۳۸۲.
[131] . حديث ولايت، ج ۶، ص ۱۶۲.
[132] . صحيفه نور، ج ۱۴، ص ۱۹۴.
[133] . صحيفه نور، ج ۲۱، ص ۵۲.
[134] . همان، ج ۱۲، ص ۱۴۴.
[135] . حديث ولايت، ج ۵، ص ۱۸۵.
[136] . ر. ك: همان ج ۶ ص ۳۱.
[137] . آمريكا از ديدگاه مقام معظم رهبرى، مركز تحقيقات اسلامى، ص ۲۴۶.
[138] . صحيفه نور، ج ۱، ص ۳.
[139] . بيانات امام خمينى ره، ج ۹، ص ۱۷۰ (۲۸/۶/۱۳۵۸).
[140] . الصحيح من سيرة النبى ص، جعفرمرتضی،ج ۸، ص ۱۷۹.
[141] . بيانات مقام معظم رهبرى، ۱۵/۱۰/۱۳۸۶.
[142] . براندازى نرم، لطف على لطيفى پاكده، مجله حصون، شماره ۱۳، پاييز ۱۳۸۶، ص ۱۳۳. به نقل از: سياست براندازى.
[143] . همان، ص ۱۳۴. به نقل از: جريان براندازى و استراتژى براندازى خاموش، اداره سياسى سپاه، ص ۲۷.