FILE007FILE007FILE007FILE007
  • صفحه اصلی
  • کتاب ها
  • پژوهش ها
  • مقالات
  • نکات و تصاویر
  • درباره ایشان
  • تماس با ما

نگاهی به غذا وتغذیه دراسلام

  • صفحه نخست
  • مقالات
  • نگاهی به غذا وتغذیه دراسلام
نقد وبررسی رموز ششگانه سلامتی آنتوونی
آبان 14, 1398
کسب حلال،ابعاد فقهی و حقوقی وآثارآن(1)
آبان 14, 1398
منتشر شده توسط asanweb در آبان 14, 1398
موضوعات
  • مقالات
برچسب ها
  • آداب خوردن
  • تغذيه
  • رژيم غذايى
  • غذا
  • گروههاى غذايى
  • وعده غذايى

چكيده

حصون ش 15بهار 87

نگاهی به غذا وتغذیه دراسلام

چكيده

غذا و تغذيه در آموزه‏هاى دينى همچون ساير موضوعات، مورد توجه قرار گرفته است. مبدأ پيدايش غذا ازجانب خداوند است كه جهت تندرستى، تداوم حيات و توانمندى در انجام تكاليف به انسان عطا شده است. قريب‏به 250 آيه قرآنى و دهها روايت از معصومين عليهم السلام بر اهميت غذا و تغذيه دلالت مى‏كنند. سؤال اين است‏كه اسلام، خوردن چه نوع غذاهايى را توصيه كرده است؟ چه مقدار بايد غذا خورد؟ اسلام چند وعده براى خوردن‏را توصيه مى‏كند؟ و بالاخره آداب خوردن غذا چيست؟ اينها پرسشهايى است كه مقاله حاضر درصدد پاسخگويى‏به آنهاست.

كليد واژه‏ها: غذا، تغذيه، رژيم غذايى، گروههاى غذايى، وعده غذايى، آداب خوردن.

اهمیت غذا

ياز انسان به غذا، مهم‏ترين و حياتى‏ترين نياز روزمره اوست كه از تولد تا مرگ وى را همراهى‏مى‏كند، و حتى انبيا و اولياء الهى نيز از اين قاعده مستثنى نيستند. [ر. ك، انبياء، آيه 18.]

رشد، طول عمر، تندرستى، آرامش اعصاب و روان، خلق و خوى و رفتار، توانمندى وقدرت، تكثير نسل و توليد مثل و… همه به نوعى وامدار تغذيه سالمند. از اين رو قريب به‏دويست و پنجاه آيه قرآنى و دهها روايت معصومين (عليهم السلام) در مورد غذا و تغذيه واردشده است. همچنين نام‏گذارى پنجمين سوره قرآن به مائده (سفره غذايى)، از صفات خداوند،رزاق و معطم بودن، سوگند خداوند به غذا (والتين والزيتون)، درخواست مائده آسمانى توسطحضرت عيسى [ر. ك. مائده، آيه 114.]  و درخواست غذا توسط حضرت موسى(ع) [ر. ك. قصص، آيه 14.]  هر كدام مهر تاييدى بر اهميت غذاو تغذيه مى‏باشند.

همچنين خداوند براهل مكه به دو چيز منت مى‏نهد: »غذا« و »امنيت« »الذى اطعمهم من‏جوع و آمنهم من خوفِ« [قريش، آيه 3 و 4.]  همان كس كه آنها را از گرسنگى نجات داد و از ترس و ناامنى ايمن‏ساخت.

امام رضا(ع) فرمود: »فانَّ صلاح البدن وَ قوِامَه يَكونُ بِالطَّعامِ والشَّرابِ و فَسادَهُ يَكونُ بهما.« [رساله ذهبيه، ص 185.] سلامتى و پايدارى بدن و همچنين بيمارى آن به غذا و نوشيدنى است.

تاثیر غذا وتغذیه بر اخلاق ورفتار

خداوند بين تغذيه كافران و مومنان تفاوت قائل شده است. در مورد كافران مى‏فرمايد: »والّذين‏كفروا يتمتعون و ياكلُون كَما تاكُل الانعام. [محمد، آيه 12.]  كافران از متاع دنيا بهره مى‏برند و چون چهارپايان‏مى‏خورند. توضيح آنكه حيوانات علف مى‏خورند بى آنكه بدانند از كجا آمده، حلال است ياحرام؟ غصبى است يا مباح؟ كافران نيز غذا مى‏خورند بى‏آن كه به رجس و پليدى و حلال و حرام‏بودن آن توجه داشته باشند. لذا فرجام مشابه‏اى دارند. [ر. ك. تفسير نمونه، ج 21، ص 434.]

ولى مؤمنان كه به تاثير اخلاقى و معنوى غذا توجه دارند، مقيد به رعايت غذاى پاكيزه و حلال‏مى‏باشند. مردى خدمت پيامبر(ص) گفت: دوست دارم دعايم مستجاب شود، حضرت فرمود:»غذاى خود را پاكيزه كن و از هر گونه غذاى حرام بپرهيز.« [تفسير نمونه، ج 14، ص 255.]

لذا به مؤمنان دستور داده شده فقط از غذاهاى پاكيزه و حلال استفاده كنند. »يا ايها الذين آمنواكلوا من طيبات ما رزقناكم [مؤمنون، آيه 51.] ؛ اى مومنان! از روزى پاكيزه كه به شما داديم بخوريد.« و در برخى‏آيات ارتباط تنگاتنگى بين غذاى پاكيزه و عمل صالح ديده مى‏شود. »كلوا من الطيّبات و اعملواصالحاً [نساء، آيه 10.] ؛ از غذاهاى پاكيزه بخوريد و عمل صالح انجام دهيد.« زيرا همچنان كه سخن پاكيزه، عمل‏صالح را به آسمان عروج مى‏دهد، [فاطر، آيه 10.]  غذاى پاكيزه نيز انسان را در جهت كسب كمالات معنوى وحفظ ارزش‏هاى اخلاقى يارى مى‏بخشد و به مانند باران پاكيزه موجب رويش سبزه‏ها و گل‏هاى‏معطر در وجود آدمى مى‏گردد.

اصحاب كهف كه دغدغه حفظ ايمان و معنويت خود را داشتند، وقتى از خواب طولانى بيدارشدند، به دنبال غذايى بودند كه پاك و پاكيزه باشد و سبب خاموش شدن نور الهى در وجود آنان‏نگردد. [ر. ك. كهف، آيه 19.]  بر خلاف غذاهاى خبيث و حرام كه موجب تاريكى قلب، سنگدلى، و از بين رفتن نورايمان مى‏شود. در آيه‏اى از قرآن آمده است: شيطان مى‏خواهد به وسيله شراب (غذاى پليد) وقمار در ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد. [مائده، آيه 91.]

و در آيه‏اى ديگر خوردن مال حرام را آتش خوردن معرفى كرده است: »كسانى كه اموال‏يتيمان را به ستم مى‏خورند (در حقيقت) تنها آتش مى‏خورند.« [نساء، آيه 10.]  و اين بيانگر نقش غذاى حرام وخبيث است كه به روح و روان و ايمان فرد خسارت مى‏زند. امام حسين(ع) با اشاره به يكى از علل‏رفتار پست و ناهنجار كوفيان در كربلا مى‏فرمايد: »قدمُلئت بطونكم من الحرام؛ شكم‏هاى شما ازحرام پر شده است.«

امام رضا(ع) فرمود: »بدان كه نيرو و توان و روح و روان، تابع مزاج بدنها مى‏باشد.« [رساله ذهبيه، منسوب به امام رضا)ع]

توضيح روايت آن كه مراد از نفوس، روح انسان است كه چون مرغى اسير قفس تن اوست.به هر اندازه كه مزاج و جسم او سالم باشد، روح او نيز سالم و كامل تر خواهد بود. روح سالم در بدن‏سالم است. رمز سلامتى روح و جسم در يك قياس منطقى، چنين قابل تبيين است: سلامتى روح،تابع سلامتى تن است، و سلامتى تن تابع غذا و تغذيه سالم، پس سلامتى روح، تابع غذا و تغذيه‏سالم مى‏باشد.

با توجه به پاره‏اى از روايات آثار برخى غذاها بر اخلاق و رفتار آدمى به قرار زير است:

1. اعتدال در خوردن گوشت موجب خوش اخلاقى، اعتماد به نفس و شجاعت مى‏شود وافراط در آن قساوت قلب مى‏آورد.

2. شير، موجب صبورى، مهربانى، آرامش و… مى‏شود.

3. عسل، موجب رشد حافظه، صافى دل و شفا است.

4. انگور، غم و اندوه و افسردگى را به شادابى تبديل مى‏كند.

5. خرما، موجب صبر و حلم وبردبارى مى‏شود.

6. زيتون، حافظه را تقويت مى‏كند.

7. سيب، موجب تقويت اعصاب و رنگ رخسار مى‏گردد.

8. خوردن گوشت خوك، موجب بروز صفات زشت و رذيله مى‏شود.

9. هليم، نشاط عبادت را افزون مى‏كند.

بى‏ترديد تغذيه سالم و منطبق با استانداردهاى اسلامى نقشى بسزا در سلامت جسم و روح‏انسان دارد و او را در طى مسير تكاملى‏اش يارى مى‏دهد.

چه غذایی بخوریم؟

عده‏اى به رژيم گوشتخوارى عقيده دارند، هر چند اين رژيم بطور مطلق وجود ندارد ولى‏طرفدارانى دارد.

عده‏اى بر گياه‏خوارى پاى مى‏فشرند و معتقدند انسان گياه خوار آفريده شده است.

گروهى نيز به رژيم ميوه‏خوارى تأكيد مى‏ورزند، با اين استدلال كه ساختار دستگاه گوارش‏آدمى به هيچ‏يك از دستگاه گوارش گوشتخواران، گياه خواران و دانه خواران شباهت ندارد،انسانها نه خام خوارند و نه نشخوار كننده و نه داراى چينه دان، پس به ناچار ميوه خوارند!

ولى در آموزه‏هاى دينى هيچ‏يك از اين نظريات به تنهايى پذيرفته نيست. اسلام براساس‏نياز انسان و با توجه به محيط، سن، شغل و… براى سبد غذايى او برنامه داده و با تعيين ملاك‏هااستفاده از همه گروههاى غذايى را با اولويت دادن به برخى گروههاى غذايى توصيه كرده است.چه آن دسته غذاهايى كه پس از آفرينش، طبيعى و دست نخورده وارد بدن مى‏شوند. مانندميوه‏ها، سبزى‏ها و چه فراورده‏هاى غذايى كه با دست بشر تغييراتى پيدا كرده‏اند. مانند غذاهاى‏گوشتى، لبنيات، پخت غذاها.

ملاك در استفاده از مواد غذايى مطابق آموزه‏هاى دينى، غذاى طيب، حلال و حسن در مقابل‏غذاى رجس و خبيث، حرام و سوء مى‏باشد. »طيب« به غذاى پاك تكوينى كه با نظام ساختمان‏دستگاه گوارش هماهنگى كامل دارد، اطلاق مى‏شود. لقمه پاكيزه كه وارد دهان مى‏شود، تحت‏اراده خداوند، با اعمال هضم و جذب ترشحات دهان و معده به مواد لازم و مورد نياز بدن تبديل‏مى‏گردد. [ر. ك. اولين دانشگاه و آخرين پيامبر(ص)، ج 4، ص 47 و 48.]  طيّب يعنى سازگار، موافق، نيكو، شايسته و لذت بخش [ر. ك. فرهنگى عربى – فارسى، واژه طيب.]  كه در قرآن كريم به جز غذاى‏حلال در مورد همسر خوب، [نساء: 3.]  زمين پاك، [اعراف: 58.]  سخن شايسته، [فاطر: 10.]  فرزند صالح، [آل عمران: 38.]  زندگى پاكيزه [نحل:]  وشجره [ابراهيم: 27.]  طيبه به كار رفته است.

غذاى حلال غذاى پاك تشريعى است كه خداوند آنچه را به مصلحت انسان ديده حلال كرده‏كه با دستگاه‏هاضمه هماهنگ و متعادل است. وقتى انسان غذاى حلال را با نام خدا آغاز و با شكر الهى‏به پايان مى‏برد، يقيناً آن غذا موجب سلامتى، شادابى و شفابخشى او خواهد شد.

غالباً واژه حلال و طيب چون ايمان و عمل صالح با هم ذكر شده‏اند.

غذاى حسن، برتر از غذاى طيّب و حلال است. خداوند از برخى غذاها مانند: انگور، شير،عسل و… به وصف حسن ياد كرده و غذاى شهيدان را غذاى حسن دانسته است. [ليرزقنهم الله رزقاً حسناً. )حج: 58]

در مقابل غذاهاى طيب، حلال و حسن، غذاهاى رجس و خبيث، حرام و سوء قرار گرفته كه‏براى انسان ضرر و مفسده دارد. نه تنها سلامتى او را به خطر انداخته در خلق و خوى و ايمان او اثرمنفى مى‏گذارد.

در قرآن به خوردن غذاى طيب و حلال سفارش شده و از غذاهاى حرام و خبيث منع شده‏است:

يسئلونك ماذا اُحِلَّ لَهُم قل اُحِلَّ لكم الطيّبات. [مائده، آيه 4.]

از تو (اى پيامبر) مى‏پرسند چه چيز براى آنان حلال است؟ بگو: غذاهاى پاكيزه براى شما حلال‏است.

فَكلوا مِمّا رزقكم الله حلالاً طيّبا و اشكروا نعمت الله ان كنتم ايّاه تعبدون. [نحل، آيه 114.]

پس، از آنچه خدا روزيتان كرده است، حلال و پاكيزه بخوريد و شكر نعمت خدا را بجاآوريد اگر او رامى‏پرستيد.

ولى غذاى پليد براى كافران و ابزار دست شيطان معرفى شده است. »كذلك يَجعَل اللهُ الرّجسَ‏على الّذين لا يومنون.« [انعام، آيه 125.]  اينگونه خداوند پليدى را بر افرادى كه ايمان نمى‏آورند قرار مى‏دهد.

بنابراين طبق آموزه‏هاى دينى انسان مى‏تواند با رعايت غذاهاى حلال و حرام از هر نوع‏غذايى كه پاكيزه و حلال است، اعم از غذاى گوشتى، پروتئينى و غير آن بهره ببرد و از غذاهاى‏حرام، خبيث و مضر براى بدن، پرهيز كند.

چون سلول‏هاى اعضا و جوارح، مانند مغز، قلب، كليه، شش، دست و پا، چشم، گوش، مو،ناخن، پوست و… هر كدام نيازمند غذاى خاص خود است كه تامين اينها از يك گروه غذايى‏مشكل است.

آنان كه خود را از برخى غذاها محروم مى‏كنند، هميشه بيمارند، چون به نياز سلول‏هاى بدن‏پاسخ نمى‏دهند. پيامبر(ص) فرمود: »اثنان عليلان، صحيح محتم و عليل مخلط [وسائل الشيعه، ج 2، ص 409، ج 2495، چ آل البيت.] ؛ دو كس هميشه‏بيمارند، انسان تندرستى كه رژيم مى‏گيرد و از برخى غذاها پرهيز دارد و انسان بيمارى كه همه‏چيز مى‏خورد.«

قرآن انسانهايى را كه برخى غذاها را بر خود حرام مى‏كنند، سرزنش مى‏كند و مى‏فرمايد: »قل‏من حرم زينه الله التى اخرج لعباده والطيبات من الرزق. (اعراف: 32( بگو: چه كسى زينت‏هاى الهى راكه براى بندگان خود آفريده، و روزى‏هاى پاكيزه را حرام كرده است؟!«

در آيه ديگر مى‏فرمايد: »يا ايها الذين آمنوا لا تحرموا طيبات ما احل الله لكم؛ (مائده: 87( اى‏مومنان! غذاهاى پاكيزه را كه خداوند براى شما حلال كرده، حرام نكنيد.«

با توجه به اين توضيحات روشن شد كه در پاسخ به اين پرسش كه »چه غذايى بخوريم؟«روى دو نكته بايد تأكيد كرد؛ نخست استفاده از انواع غذاها و دوم پاكيزه‏خوارى.

گروههاى غذايى

در اين بخش به اختصار به برخى گروههاى غذايى توصيه شده، اشاره مى‏كنيم.

1. گوشت‏ها (پروتئين‏ها)

از ميان چهارپايان، گوشت گوسفند، گاو، شتر، آهو و برخى ديگر از حيوانات حلال است وگوشت چهارپايان درنده خو، داراى دندان تيز و چنگال و ناخن‏هاى تيز مانند شير، پلنگ، روباه،كفتار، شغال، گربه و… حرام است. همچنين گوشت چهارپايان حلال گوشتى كه ذبح اسلامى نشده‏و يا مردار شده‏اند حرام است.

و از حيوانات دريايى، گوشت ماهى‏هاى پولك‏دار و ميگو حلال است. گوشت پرندگان نيزحلال است جز پرندگانى كه فاقد چينه‏دان و سنگ‏دان و خار عقب پا هستند و يا مانند عقاب وكركس داراى چنگال‏اند.

گوشت حيوانات حلال گوشت سرشار از پروتئين است كه نياز بدن را تامين مى‏كند و كمترغذايى مى‏تواند جايگزين آن شود. در آيات و روايات گوناگونى به خوردن گوشت سفارش شده‏است.

»والانعام خلقها لكم… و منها تأكلون (نحل: 5(؛ (خداوند) چهارپايان را براى شما آفريد… و ازگوشت آنها مى‏خوريد.«

در روز عيد قربان كه حاجيان پس از عمال سنگين مناسك نياز به پروتئين دارند خداوند به‏خوردن گوشت قربانى دستور داده است. »فكلوا منه واطعموا البائس الفقير (حج: 29(؛ و از گوشت‏آنها (قربانى) بخوريد، و بينواى فقير را اطعام كنيد.«

در جنگ خندق پس از خستگى سربازان اسلام در حفر خندق، پيامبر(ص) آنان را به‏ميهمانى گوشت كه جابر تدارك ديده بود، دعوت كرد. در روايت آمده كه رسول خدا(ص)فرمود: »خير الادام فى الدنيا و الاخره اللحم [بحارالانوار، ج 62، ص 290، ج 72.] ؛ بهترين خوراكى در دنيا و آخرت گوشت است.«چرا كه گوشت موجب روئيدن گوشت بر بدن، توانمندى، قدرت بخشيدن به بينايى و شنوايى و…مى‏شود. ترك گوشت فساد بدن را در پى دارد. از اين رو رسول خدا(ص) فرمود: هر كس چهل‏روز گوشت نخورده باشد، پس بايد پولى قرض كند و گوشت تهيه كرده و بخورد. [همان، ج 66، ص 65، ح 32.]

نيز امام صادق(ع) فرمود: »هر كس چهل روز خوردن گوشت را ترك كند، خلق و خوى او بدو زشت مى‏شود.« [همان، ص 67، ج 44.]

ليكن بايد از افراط در خوردن گوشت و اعتياد به آن پرهيز كرد. پيامبر(ص) فرمود: »هركس چهل روز (پشت سرهم) گوشت بخورد سنگدل مى‏شود.« [همان، ج 62، ص 294.]

از روايات برمى‏آيد كه خوردن گوشت هر سه روز يك بار مناسب است. ساباطى مى‏گويد: از امام‏صادق(ع) درباره خوردن گوشت پرسيدم؟ فرمود: هر سه روز (يك بار). [محاسن، برقى، ج 2، ص 47.]

ادريس بن عبدالله مى‏گويد: در محضر امام صادق(ع) بودم، از گوشت سخن به ميان آمد،فرمود: يك روز گوشت بخور، يك روز لبنيات و يك روز چيز ديگرى. [همان.]

از ميان گوشت‏ها، به خوردن گوشت گوسفند و آبزيان و پرندگان سفارش شده است. بهترين‏گوشت، گوشت تازه (لحماً طريا) است. و از خوردن گوشت خام و گوشت خشكيده نمك سودنهى شده است.

2. تخم مرغ

حدود 13 روايت در مورد تخم مرغ وارد شده است. زرده تخم مرغ سبك و سفيده آن سنگين‏است. اگر تخم مرغ به همراه گوشت، پياز و روغن زيتون خورده شود، مقوى است ولى خوردن‏آن به همراه ماهى مضرّ است، چنان‏كه اعتياد به خوردن آن نيز موجب لاغرى، لك صورت وبيمارى مى‏شود.

امام صادق فرمود: »تخم مرغ خوراكى سبك است. دل دادگى به گوشت را فرومى‏نشاند وعارضه‏هاى گوشت را هم ندارد.« [بحار الانوار، ج 66، ص 45.]

3. نان، غلات، حبوبات و دانه‏ها

در قرآن به دانه‏ها و غلات تحت عنوان »زرع و حبّ« اشاره شده است. »و هوالذى انشا… الزرع‏مختلفاً اكله (انعام: 141(؛ و اوست خدايى كه (براى شما) انواع زراعت را پديد آورد كه با هم‏متفاوتند. »فانبتنا فيها حبا (عبس: 27(؛ در آن (زمين) دانه‏ها رويانديم.«

دانه‏هاى غذايى، مايه اصلى تغذيه انسان وانواع حيوانات است. دانه‏هايى كه اگريك سال براثر خشكسالى قطع شود، قحطى وگرسنگى تمام جهان را فرا خواهد گرفت. تعبير به»حبّا« به صورت نكره يا دليل بر اهميت اين ماده غذايى است و يا به تنوع دانه‏ها اشاره دارد. [ر. ك. تفسير نمونه، ج 26، ص 49.]

از ميان دانه‏ها، گندم، كامل‏ترين و غنى‏ترين ماده غذايى است كه جاى بسيارى از غذاها رامى‏گيرد. حضرت يوسف براى نجات مردم مصر از هفت سال قحطى به ذخيره‏سازى گندم‏پرداخت. [ر. ك. يوسف، آيه 47.]

نان بهترين خوراكى، مايه بركت و استوارى تن، خوشبو كنده دهان است وبهترين نان، نان‏سبوس دار است كه داراى فيبر مى‏باشد. پيامبر(ص) فرمود: »خداوندا ! براى ما به نان بركت بده‏و ميان ما و آن جدايى ميفكن، اگر نان نبود، نه روزه گرفته بوديم، نه نماز خوانده بوديم ونه‏واجبات خدا را انجام داده بوديم.« [كافى، ج 6، ص 287.]

امام رضا فرمود: »برترى نان جو برگندم، همانند برترى ما بر ديگران است.« [بحارالانوار، ج 66، ص 274.]

»برنج غذايى نيكو، سرد و سالم و مهتر غذاها مى‏باشد.« [ر. ك. همان، ج 624، ص 294.]

4. ميوه‏ها و سبزى‏ها

بيشترين آيات و روايات مربوط به خوراكيها به ميوه‏ها و گياهان تعلق دارد. در سوره عبس آيات25 تا 32 به هشت نوع مواد غذايى گياهى و نباتى پرداخته است كه حاكى از اهميت و اولويت‏نبايات و ميوه‏ها در تغذيه انسانهاست.

تأكيد فراوان برخى آيات روى زمين و روئيدنى‏ها و تقدم ميوه‏ها بر گوشت‏ها [وامددناهم بفاكهة ولحم.]  دليل ديگرى‏بر اولويت اين گروه غذايى بر گوشت‏ها مى‏باشد. همچنين ذكر مكرر خصوص ميوه‏ها از ميان‏غذاهاى بهشتى، به خاطر اهميت ميوه‏ها در تغذيه و نقش آنها در طراوت و شادابى و نشاط انسان‏و هضم و جذب آسان است، كه نه تنها از نظر علمى بلكه، در تجربه عمومى مردم نيز به اثبات‏رسيده است. [ر. ك. تفسير نمونه، ج 22 ص 434؛ ج 23، ص 178.]  ميوه‏هايى چون: انگور، انار، خربزه، خرما، سيب، انجير و… هر كدام از خواص‏زيادى برخوردارند كه در روايات اسلامى‏به آنهااشاره شده است مثلاً: انار، موجب نورانيت قلب و دور كننده شيطان است، معده را پالايش‏مى‏دهد، مقوى و نيروبخش است، غذا را هضم مى‏كند و سبب اعتدال طبع مى‏شود.

انگور از ميوه‏هاى بهشتى و يك غذاى كامل و داروخانه طبيعى است، انجير استحكام بخش‏استخوان‏ها، جلا بخش چشم و دل و برطرف كننده ضعف و فزاينده عقل و آرامش است، خربزه‏شفاى دردها، شستشو دهنده مثانه و معده و داراى هزار بركت مى‏باشد. خرما، شفابخش، قوى‏كننده پشت، افزايش حلم و بردبارى، سير كننده و رفع كننده خستگى و هفتاد و دو خواص‏شفابخش در آن است.

سبزى‏ها نيز علاوه بر زينت سفره از خواص والايى برخوردارند.

پيامبر(ص) فرمود: »سفره‏هايتان را به سبزى زينت بخشيد، زيرا خوردن سبزى با گفتن بسم‏الله، شيطان را مى‏راند.« [كافى، ج 6، ص 298.]

امام رضا(ع) از سفره‏اى كه در آن سبزى نبود، دست كشيد و به غلام فرمود: مگر نمى‏دانى كه من‏از سفره‏اى كه درآن سبزى نباشد، غذا نمى‏خورم! سبزى بياور، غلام رفت و سبزى آورد و برسفره نهاد، پس امام(ع) دست به سفره گشود و به خوردن غذا مشغول شد. [همان، ص 363.]

5. شير و لبنيات

شير از غذاهاى بهشتى است كه در سوره نحل آيه 66 وديگر آيات به آن اشاره شده است. شيريك غذاى كامل و داراى خواص فراوانى است. شير موجب استحكام استخوان‏ها، روئيدن‏گوشت، برطرف كننده ضعف و شفاى هر دردى است كه براى نوشيدن آن هيچ شرط سنى واقليمى وجود ندارد.

امام على(ع) فرمود: نوشيدن شير، شفاى هر دردى – جز مرگ – است. [بحار الانوار، ج 66، ص 95.]

از ميان شيرها به شير گاو توصيه شده است. امام على(ع) فرمود: »شير گاو درمان است.« [همان، ص 103.]

از ميان فراوده‏هاى شير، خوردن پنير به تنهايى مضرّ است و از آن نهى شده است. چنان‏كه‏زياد خوردن آن موجب لاغرى و بيمارى است.

امام صادق(ع) فرمود: »گردو و پنير، چون با هم جمع شوند درمان‏اند، اما اگر از هم جدا شونددرد مى‏شوند.« [كافى، ج 6، ص 34.]

و امام كاظم(ع) در مورد ماست فرمود: »هر كس مى‏خواهد ماست بخورد و ماست او را زيان‏نرساند، با آن هضم كننده‏اى (مثلاً نانخواه [نانخواه، تخمى است زردرنگ و خوشبو، طعم آن اندكى تند و تلخ، گاهى آن را روى نان مى‏زنند.] ( بخورد.« [همان، ص 338.]  چون ماست طبع سرد دارد، افزودنى كه‏طبع گرم دارد به آن اضافه كند، مانند: نعناع، گل محمدى، گلپر و… نانخواه در روايت به عنوان‏مثال آمده است.

چه زمانى  غذا بخوریم؟

چه زمانى بايد غذا خورد؟ و اسلام در خوردن به چند وعده غذا توصيه مى‏كند؟

روايات مربوط به وعده غذايى را مى‏توان به چند دسته تقسيم كرد:

1. برخى روايات به دو وعده اشاره دارند. امام صادق فرمود: »صبحانه و شام بخورو در فاصله ميان آنها چيزى نخور، چرا كه موجب تباهى تن است، مگر نشنيده‏اى‏كه خداوند مى‏فرمايد: و آنان (بهشتيان) صبحگاهان و شامگاهان، روزى ويژه خويش‏را دارند.« [كافى، ج 6، ص 288.]  [مريم، آيه 62.]

2. برخى بر يك وعده و آن هم صبحانه تأكيد دارند، امام صادق(ع) فرمود: »مؤمن را بايسته‏است، تا غذا نخورده، از خانه بيرون نرود، چرا كه اين كار به او استوارى بيشتر مى‏بخشد.« [بحارالانوار، ج 66، ص 341.]

3. برخى ديگر به خوردن شام بويژه براى افراد سالخورده سفارش مى‏كند. رسول خدا(ص)مى‏فرمايد: »خوردن شام را وامگذاريد… من بر امت خويش از اين بيمناكم كه از واگذاردن شام،پيرى به سراغشان آيد، چرا كه شام، موجب نيرومندى پير و جوان است.« [همان، ص 343.]  و برخى روايات به‏شام خوردن پيامبران اشاره دارد.

امام على(ع) فرمود: »شام خوردن پيامبران، پس از تاريكى شب بوده است.« [كافى، ج 6، ص 288.]

امام صادق(ع) فرمود: »شام پيامبران پس از نماز عشا مى‏باشد.« [همان، ص 289.]

4. امام رضا(ع) در روايتى هر 8 ساعت يك بار وعده غذايى را توصيه كرده‏اند. [طب الرضا، ص 15.]

از مجموع اين چند دسته روايات چنين استنباط مى‏شود كه دو وعده غذايى، يعنى اول روز وآخر روز براى خوردن غذا كافى است، و چنانچه در ميان روز گرسنه شد از ميان وعده‏هاى غذايى‏استفاده كند، آنچه در رساله‏هاى عملى درباره استحباب غذا خوردن در اول روز و اول شب وخوددارى از غذا در بين روز و بين شب آمده، [ر. ك. رساله توضيح المسائل، امام خمينى، ص 315، م 2645.]  در تأييد دو وعده تغذيه است. بنابراين نظريه‏غالب مى‏بايست روايت امام رضا(ع) را توجيه كرد.

در كنار اين روايات، به رواياتى بر مى‏خوريم كه بحث گرسنگى و اشتها را ملاك مى‏دانند وسلامتى انسان را در اين مى‏دانند كه تا گرسنه نشده غذا نخورد.

امام على(ع) به امام حسن(ع) فرمود: »بر سر سفره نمى‏نشينى، مگر آن هنگام كه گرسنه‏اى…اگر اين كار را كردى از طبيب بى‏نياز مى‏شوى.« [بحار الانوار، ج 62، ص 267.]

چه مقدار غذا بخوریم؟

افراط و تفريط در رساندن غذا به بدن هر دو ضرر و مفسده دارد. امام رضا(ع) با تشبيه بدن به‏زمين مى‏فرمايد: بدن انسان، بسان زمين پاك و آماده براى زراعت است كه اگر در آبادانى وآبدهى بدان، مراقبت شود، به گونه‏اى كه آب، نه فراوان‏تر از نياز بدان برسد تا آن را غرقاب وباتلاق كند و نه از اندازه كمتر باشد تا آن را به تشنگى گرفتار سازد، آبادانى‏اش استمرار مى‏يابد،اما اگر از آن غفلت شود، به تباهى مى‏گرايد و علف هرز در آن مى‏رويد؛ بدن چنين حكايتى داردو تدبير آن در خوراك و پوشاك چنين است. [همان، 310.]

پرخورى و نيز خوردن پس از سيرى، بدن را باتلاق تجمع ميكرب‏ها مى‏سازد و موجب‏تباهى تن، قساوت قلب، كودنى، دورى از خدا و انواع بيماريها مى‏شود.

پيامبر(ص) فرمود: »مؤمن در يك شكم چيز مى‏خورد و كافر در هفت شكم چيزمى‏خورد.« [كافى، ج 6، ص 268.]

امام على(ع) فرمود: »عادت به پرخورى انواع دردها را به همراه دارد.« [غررالحكم، ص 1363.]

و همچنين فرمود: »از پرخورى پرهيز كنيد، چرا كه مايه تباهى تن است.« [همان، حديث 2742.]

بهترين رمز سلامتى آن است كه انسان با وجود اشتها به غذا از آن دست بكشد.

امام على(ع) به امام حسن(ع) فرمود: »اگر مى‏خواهى سالم بمانى و از پزشك بى‏نياز شوى،چهار امر را رعايت كن 1. اگر ميل به غذا ندارى نخور 2. تا زمانى كه سير نشده‏اى و اشتها باقى‏است دست از غذا بكش 3. غذا را پس از جويدن كامل در دهان، فرو بده 4. قبل از خواب قضاى‏حاجت كن.« [بحارالانوار، ج 62، ص 267.]

رسول خدا(ص) فرمود: »كل وانت تشتهى وامسك وانت تشتهى؛ [بحارالانوار، ج 62، ص 290.]  زمانى كه ميل به غذا دارى،غذا بخور و در حالى كه هنوز ميل و اشتها به خوردن دارى، دست از خوردن بكش.«

مفهوم آيه شريفه »كلو واشربوا ولا تسرفوا« كه در نگاه نخست بسيار ساده به نظر مى‏رسد،امروز در رتبه مهم ترين دستورات بهداشتى (و تغذيه سالم) قرار گرفته است، زيرا طبق تحقيقات‏دانشمندان، سرچشمه بسيارى از بيمارى‏ها، غذاهاى اضافى (داخل معده) است كه به صورت‏جذب نشده در بدن باقى مى‏ماند. اين مواد اضافى هم بار سنگينى است بر قلب و عروق و سايردستگاههاى بدن، و هم بستر آماده‏اى است براى پذيرش انواع عفونت‏ها و بيمارى‏ها. لذا براى‏درمان بسيارى از بيمارى‏ها نخستين گام اين است كه اين مواد اضافى، و به عبارت ديگرزباله‏هاى تن انسان بسوزند و جسم پاكسازى گردد. عامل اصلى تشكيل اين مواد مزاحم، اسراف‏و زياده‏روى در تغذيه و به اصطلاح »پرخورى« است و راهى براى جلوگيرى از آن جز رعايت‏اعتدال در (خوردن) غذا نيست.

مرحوم طبرسى در تفسير مجمع البيان مطلب جالبى نقل كرده است:

هارون الرشيد طبيبى مسيحى داشت كه مهارت او در طب معروف بود. روزى اين طبيب به‏يكى از دانشمندان اسلامى گفت: من در كتاب شما چيزى از طب نمى‏يابم در حالى‏كه دانش مفيدبر دو گونه است: علم اديان و علم ابدان. او در پاسخش چنين گفت: خداوند همه دستورات طبى رادر نصف آيه از كتاب خويش آورده است. »بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد« و پيامبر ما نيزطب را در اين دستور خويش خلاصه كرده است: »معده، خانه بيمارى‏ها است و امساك، سرآمدهمه داروها است و بدنت را از آنچه بدان عادت صحيح داده اى محروم مكن« طبيب مسيحى‏وقتى اين سخن را شنيد گفت: قرآن شما و پيامبرتان، براى جالينوس (طبيب معروف) سخن‏طبيبانه‏اى باقى نگذارده‏اند. [تفسير نمونه، ج 16، ص 156 – 152.]

امام رضا(ع) فرمود: »لو ان الناس قصدوا فى الطعام لاعتدلت ابدانهم [وسائل الشيعه، ج 16، ص 406.] ؛ اگر مردم در خوردن‏غذا ميانه‏رو باشند، بدن‏هاى آنان اعتدال پيدا مى‏كند.«

چگونه غذا بخوریم؟

در روايات معصومين عليهم السلام و فقه اسلامى، تحت عنوان »آداب خوردن و آشاميدن« به‏چگونه خوردن غذا پرداخته كه به آنها اشاره مى‏كنيم:

1. شستن دست‏ها قبل از غذا و خشك نكردن با حوله. پيامبر(ص) فرمود: »شستن دست‏ها،پيش از غذا شفاى تن و مايه بركت در روزى است.« [بحار الانوار، ج 66، ص 356.]

2. در آوردن كفش‏هااز پا هنگام غذا خوردن، رسول خدا(ص) فرمود: »چون غذا نهاده شد،كفش‏هايتان را درآوريد، چرا كه هم رفتارى است زيبا و هم موجب آسايش بيشتر پاهايتان‏مى‏شود.« [همان، ص 416 419.]

3. نام خدا بردن و بسم الله گفتن، امام على(ع) فرمود: »براى كسى كه براى غذاى خود نام خدارا ببرد، ضمانت مى‏كنم كه از آن غذا به هيچ درد و رنجى گرفتار نشود.« [كافى، ج 6، ص 295.]

4. بعد از گذاشتن نان در سفره منتظر چيز ديگرى نماند. [رساله توضيح المسائل، م 264.]

5. شروع غذا با دعا و شكر الهى [بحار الانوار، ج 66، ص 380.]

6. آغاز كردن غذا با نمك

7. با دست راست خوردن، با سه انگشت يا بيشتر وبا دو انگشت نخورد. [رساله توضيح المسائل، م 2645.]

8. پاره نكردن نان با كارد و نگذاشتن نان زير ظروف غذا [همان، م 2646.]

9. آغاز كردن از سبك ترين غذاها، مانند، سوپ، سالاد و… . [بحارالانوار، ج 62، ص 311.]

10. زياد نشستن سر سفره و طول دادن غذا خوردن [رساله توضيح المسائل، م 2645.]

11. خوردن غذاى گرم قبل از سرد شدن [بحار الانوار، ج 66، ص 402.]

12. پرهيز از خوردن غذاى داغ [همان، ص 400.]

13. پرهيز از فوت كردن در غذاها و نوشيدنى‏ها [رساله توضيح المسائل، م 2646.]

14. كراهت پاك كردن كامل گوشت استخوان [همان، م 2646.]

15. پرهيز از خوردن غذا در حال جنابت [بحار الانوار، ج 66، ص 334.]

16. برداشتن لقمه كوچك و جويدن كامل آن [رساله توضيح المسائل، م 2645.]

17. دست كشيدن از غذا قبل از سير شدن كامل.

18. پرهيز ازخوردن در حال سيرى [همان، م 2626.]

19. پايان بردن غذا با نمك

20. خوردن از قسمت جلوى خود [همان، م 2645.]

21. نگاه نكردن به صورت ديگران در موقع غذا خوردن [همان، م 2646.]

22. شستن دست‏ها وخشك كردن با دستمال [بحارالانوار، ج 66. ص 356.]

23. دعا كردن پس از غذا [همان، ص 359.]

24. به پشت دراز كشيدن پس از غذا و پاى راست را روى پاى چپ گذاشتن. [كافى، ج 6، ص 299.]

25. نخوابيدن بلافاصله پس ازخوردن غذا [همان.]

26. خلال يا مسواك زدن پس از غذا [بحار الانوار، ج 66، ص 441.]

27. غسل نكردن با آب سرد پس از خوردن ماهى [همان، ج 62، ص 321.]

28. خوردن چند خرما يا مقدارى عسل (يا چيز گرم) پس از خوردن ماهى قبل از خواب [همان، ج 65، ص 128.]

29. شستن گوشت قبل از پختن

30. نخوابيدن بلافاصله پس ازخوردن ماهى تازه [همان، ج 128 65.]

31. شستن ميوه با آب [كافى، ج 6، ص 350.]

32. خوردن ميوه در فصل خود [بحار، ج 6، ص 296.]

33. خوردن ميوه با پوست (برخى ميوه‏ها) [كافى، ج 6، ص 350.]

34. دور نياختن ميوه پيش از خوردن كامل آن. [رساله توضيح المسائل، م 2646.]

آداب آشاميدن

1. گفتن بسم الله پيش از آشاميدن والحمدالله بعد از آن [همان، م 2647.]

2. آشاميدن به سه نفس و مكيدن آن و سر نكشيدن يكجا [همان.]

3. ايستاده آب آشاميدن در روز ونشسته آشاميدن در شب [بحارالانوار، ج 66، ص 459.]

4. آشاميدن آب به صورت ولرم [كافى، ج 6، ص 314.]

5. ندميدن در آب [بحارالانوار، ج 66، ص 246.]

6. نياشاميدن آب با دست چپ [رساله توضيح المسائل، م 2648.]

7. نياشاميدن آب در بين غذا [بحارالانوار، ج 62، ص 323.]

8. نياشاميدن آب در پى چربى و غذاى چرب [همان، ج 66، ص 456.]

9. نياشاميدن آب از كنار دسته ظرف يا لبه شكسته آن [همان، ص 460.]

10. ياد كردن حضرت اباعبدالله و اهل بيت او و لعن قاتلان او بعد از آشاميدن [رساله توضيح المسائل، م 2647.]

11. نياشاميدن آب سرد پس از خوردن چيز گرم و شيرينى. [بحارالانوار، ج 62، ص 321.]

12. نياشاميدن آب فراوان [رساله توضيح المسائل، م 2648.]

13. نياشاميدن آب سرد در حمام [بحارالانوار، ج 76، ص 70.]

14. بستن دهانه ظرف آب [همان، ج 63، ص 204.]

خلاصه آنكه غذا و تغذيه نقش موثرى در سلامتى و شادابى جسم و جان دارد و مستقيم و غيرمستقيم بر اخلاق و رفتار آدمى تأثيرگذار است به شرط آن كه بدانيم چه غذايى بخوريم؟ چه‏مقدار بخوريم؟ در چه زمانى بخوريم؟ و چگونه بخوريم؟

اشتراک گذاری
0
asanweb
asanweb

مطالب مرتبط

در بین کلیه مذاهب اسلامی، شیعه تنها مذهبی است که نگاهش به ولایت فقیه است. ولایت پذیری شیعه که بر اساس «صلاحیت» شکل می‌گیرد، او را تهدید ناپذیر کرده است.

مهر 3, 1402

ولایت فقیه


اطلاعات بیشتر
شهریور 29, 1402

زینب کبری (س) درمصاف با بنی امیّه درجنگ نرم


اطلاعات بیشتر
خرافه چهارشنبه سوری آخرسال
بهمن 16, 1401

اطلاعات بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلیه حقوق برای نویسنده محفوظ است .

کاری از گروه طراحی آسان وب