دشمنان اسلام پیوسته در میان جوانان شبهه القاء می کنند ، جوانانی که در خانواده مسلمان متولد شده و دارای فطرتی پاک و خدایی هستند ، لکن گرد و غبار شبهات دشمنان، آن را تیره و کدر کرده است . شیوه گرته گیری و غبار روبی، هنری است در خور و شایسته که در یک مبلّغ اسلام و اهل بیت(علیهم السلام) جلوه می کند. بهترین خدمت به بیگانگان شیوه های غلط و ناپسند پاسخگوئی و برخوردهای تند با جوانان می باشد . یا دادن پاسخ های غلط به جای ارجاع به عالم تر از خود، و بدتر از همه به جای پاسخ های اقناعی چوب تکفیر و تفسیق به کار بردن است که نه تنها سبب جذب افراد نمی شود ، که آنان را به دین و مقدسات اسلام بدبین می کند .
حکایتی از شیوه پاسخگوئی دو عالم، شنیدنی و آموزنده است :
مرحوم دکتر محمدجواد شریعت استاد دانشگاه نقل می کند :
در سال 1332 ش، من و عدّه ای از جوانان با خود گفتیم دلیل اینکه باید نماز را عربی بخوانیم چیست ؟ و چرا به فارسی نخوانیم؟ و تصمیم گرفتیم نماز را به فارسی بخوانیم ، این کار را ادامه می دادیم تا این که پدر و مادرمان از جریان آگاه شده ، به فکر چاره افتادند. ابتدا ما را نصیحت کرده و از خواندن نماز به فارسی نهی کردند ، ولی پند آنان بی ثمر بود. تصمیم گرفتند ما را نزد یکی از روحانیون ببرند تا رفع شبهه کند، وقتی به حضور او رسیدیم و آن روحانی فهمید که ما نماز را به فارسی می خوانیم، با لحن اهانت آمیزی ما را کافر و نجس خواند و همین برخورد ناپسند وی ما را در کارمان راسخ و مصمم تر کرد . سرانجام یکی از پدران رفقا به این فکر افتاد که ما را به محضر آیت الله حاج آقا رحیم ارباب(1396-1297 ه.ق) ببرد. با وقت قبلی و در جریان گذاشتن آقا، در روز موعود ما که به پانزده نفر می رسیدیم حضور ایشان رسیدیم ؛ ابتدا سیمای نورانی و خندان ایشان ما را به خود جذب کرد ، پس از پذیرایی رو به والدین ما کرده فرمودند: شما که نماز به فارسی نمی خوانید ، فعلاً تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید. وقتی آنان رفتند ، آیت ا… ارباب رو به ما کردند و فرمودند: بهتر است خودتان را معرفی کنید و سطح و رشته تحصیلی خود را بیان کنید، پس از آن که خود را معرفی و تحصیلاتمان را گفتیم به تناسب رشته تحصیلی از هرکدام ما پرسش های علمی مطرح کرد و از دروسی مانند جبر، مثلثات، فیزیک، شیمی، علوم طبیعی، مسائلی پرسید که پاسخ اغلب آنها از عهده درس های نیم بندی که خوانده بودیم، خارج بود، و همه در پاسخ ها ماندیم . آن گاه ، حضرت ارباب با لحن پدرانه ای پاسخ درست پرسش ها را فرمودند . فهمیدیم حضرت آقا با این پرسش ها می خواستند ما را خلع سلاح کنند و به ما بفهمانند که آن دروس جدیدی که شما می خوانید، و به آن مغرور می شوید، من بهتر از آنها را می دانم ولی مغرور نشده ام .
پس از این که ما را از لحاظ علمی خلع سلاح کرد ، به موضوع اصلی پرداخت و فرمود:
والدین شما نگران شده اند که شما نمازتان را به فارسی می خوانید، آنها نمی دانند که من کسانی را می شناسم که نعوذ بالله اصلاً نماز نمی خوانند، شما جوانان پاک هم اهل دین هستید و هم اهل همّت . من هم در جوانی می خواستم مثل شما نماز را به فارسی بخوانم ، اما مشکلاتی پیش آمد که نتوانستم به این خواسته جامه عمل بپوشانم . اکنون شما به خواسته دوران جوانی من عمل کردید، آفرین بر همّت شما ! ، امّا من در آن روز به اولین مشکلی که بر خوردم ترجمه صحیح سوره حمد بود که لابد شما مشکل را حلّ کرده اید !
اکنون یک نفر از شما که از بقیه مسلّط است به من جواب دهد ،
بسم الله الرّحمن الرّحیم را چگونه ترجمه کرده اید؟
یکی از دانشجویان داوطلب شد و گفت: طبق عادت جاری ترجمه کرده ایم: به نام خداوند بخشنده مهربان.
حضرت ارباب با لبخندی فرمود: گمان نکنم ترجمه درست بسم الله چنین باشد، در مورد بسم ترجمه به نام ، عیبی ندارد ، امّا «الله» قابل ترجمه نیست . زیرا اسم علم(خاص) است برای خدا و اسم علم را نمی توان ترجمه کرد . مثلاً اگر اسم کسی حسن باشد، نمی توان به او گفت زیبا، گرچه ترجمه حسن یعنی زیبا، اما اگر به آقای حسن بگوئیم آقای زیبا حتماً خوشش نمی آید .
کلمه «الله» اسم خاص است که مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق می کنند ، همان گونه که یهود خداوند را «یَهُوَه» و زرتشتیان «اهورا مزدا» می گویند: بنابراین نمی توان «الله» را ترجمه کرد، بلکه باید همان لفظ جلاله را به کار برد .
– خُب (بگویید) لفظ «رحمن» را چگونه ترجمه کرده اید؟
– پاسخ گفت: بخشنده .
حضرت آیت الله ارباب فرمود: این ترجمه بد نیست ، ولی کامل هم نیست . زیرا «رحمن» یکی از صفات خداست که شمول و گستره رحمت و بخشندگی او را می رساند و این شمول در کلمه بخشنده وجود ندارد، در حقیقت رحمن یعنی خدایی که در این دنیا هم بر مؤمن و هم بر کافر رحم می کند و همه را در کنف لطف و بخشندگی خود قرار می دهد…
– خُب «رحیم» را چگونه ترجمه کرده اید؟
– پاسخ گفت: مهربان .
حضرت آیت الله ارباب فرمود: اگر مقصودتان از رحیم من بودم(نام ایشان رحیم است) بدم نمی آمد که اسم مرا به «مهربان» برگردانید . امّا چون «رحیم» کلمه ای قرآنی و نام پروردگار است، نباید آن را غلط معنی کنیم .
باز هم اگر رحیم را به بخشاینده ترجمه کرده بودید، راهی به دهی می بردید؛ زیرا رحیم یعنی خدایی که در آن دنیا گناهان مؤمنان را عفو می کند و صفت «بخشایندگی» تا حدودی این معنی را می رساند .
بنابر آن چه در ترجمه بسم الله الرّحمن الرّحیم گفتید بد نیست ، امّا کامل نیست، و از جمله اشتباهاتی در آن هست، من هم در دوران جوانی چنین قصدی داشتم ولی به همین مشکلات برخودم و از خواندن نماز به فارسی منصرف شدم .
مضافاً که این تنها آیه اوّل سوره حمد بود، اگر به بقیّه آیات بپردازیم موضوع خیلی غامض تر و پیچیده تر خواهد شد .
امّا من عقیده دارم اگر شما اصرار بر این امر دارید ، دست از نماز خواندن فارسی برندارید، زیرا خواندنش بهتر از نخواندن نماز به طور کلّی است .ا
پس از این مباحث
همه دانشجویان شرمنده شده و از حضرت آیت الله ارباب عذر خواسته و گفتند: قول می
دهیم دیگر نماز را به فارسی نخوانیم و نمازهای گذشته را نیز اعاده کنیم . خدا را
سپاس که ما را با چنین شخصی آشنا و افتخار حضورشان را به ما عنایت فرموده و ما را
به طریق راست هدایت و از طریق جاهلانه بازداشت[1].
1- ر.ک . گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران، ج 3، ص356-358،پژوهشکده باقرالعلوم(ع)، نشر معروف، قم، 1382 .