نحوست ماه صفر
برخی عوام چنان ماه صفررا نحس دانسته که هرکاری درآن رامکروه دانسته ودرپایان ماه قائلند که باید درب هفت مسجد راکوبید وبشارت رفتن آن ماه نحس را داد.و به برخی گفته ها واحادیث مجعول ودروغ تمسک می کنند.باکمال تاسف بحث نحوست ماه صفربه برخی نوشته های عالمان دینی هم راه یافته است.
گفتاریک.اقوال عالمان دینی
1.شیخ عباس قمی: ماه صفر معروف و به نحوست است. برای رفع نحوست هیچ چیزی بهتر از صدقه دادن و ادعیه و استعاذات وارد نشده است. (،مفاتیح الجنان،اعمال ماه صفر)
2.
میرزا جواد ملکى تبریزى: نحسی ماه صفر و
به خصوص آخرین چهارشنبه آن یکی ازمسائل معروفی است که البته روایت مخصوصى از ائمه
دین(ع) نداریم که آن راتاییدکند. شایدبتوان گفت:آنچه باعث مشهوربودن این ماه شده
است به جهت رحلت رسول خدا(ص) است که درآخرین چهارشنبه آن واقع گشته است.
همچنین از پیامبر روایت شده است که مىفرماید: «هر کس مرا به پایان ماه صفر مژده دهد، او را مژده بهشت مىدهم.» بنابراین باتوجه به این حدیث،می فهمیم که درواقع ماه صفر،نحس است وبایدبرای رفع آن،کارهایی انجام دهیم.و از این جهت عقول مردم حکم به نحس بودن آن ماه نموده است، (، المراقبات(اعمال السنه) ، ترجمه استادعلی اکبرمیرزایی، انتشارات علویون، ص 57 )
3.علامه سید محمدحسین طباطبایی در ذیل آیه 19ـ20 قمر میفرمایند: «از نظر عقلی نمیتوان دلیلی اقامه کرد که فلان زمان نحس است و فلان وقت سعد، چون اجزای زمان مثل هم هستند و ما هم که بر علل و اسباب مؤثر در حوادث احاطه علمی نداریم تا بگوییم فلان قطعه از زمان نحس است و قطعه دیگر سعد، امّا از نظر شرعی دو آیه در قرآن داریم که ظاهر این آیات و سیاق آنها بیش از این دلالت ندارد و آن ایام خاص (هفت شبانه روز) که عذاب بر قوم ثمود ارسال شد، روزهای نحسی بودهاند، ولی دیگر نمیرساند که حتی همان روزها در هفته بعد و در ماه بعد و… ایام نحس هستند.چون اگر تمام آن ایام نحس باشند در تمام سال، لازمهاش این است که تمام زمانها نحس باشند و همچنین ظاهر آیاتی که دلالت بر سعد بودن ایام دارد به خاطر همراهی آن ایام با امور بزرگ و افاضات الهی و کارهای معنوی است، مثل امضا تقدیر است، نزول ملائکه و روح، انجام عبادات… و اخبار هم نتیجهاش این است که نحس بودن ایام به خاطر کارهای زشتی است که در آن واقع شده است و سعد بودن ایام به خاطر کارهای نیک دینی و یا عرفی است، امّا اینکه قطعهای از زمان خاصیت تکوینی سعد و نحس داشته باشد، قابل اثبات نیست. علامه طباطبایی، المیزان، ،جلد 19، ص 79ـ83 با تلخیص
4.آیتالله ناصر مکارم شیرازی: از نظر عقل محال نیست که اجزا زمان با یکدیگر تفاوت داشته باشند، بعضی دارای ویژگیهای نحوست و بعضی ویژگیهای ضد آن هرچند عقلاً قابل اثبات نیست، ولی از نظر شرعی اگر دلیلی باشد قابل پذیرش است و مانعی برای آن نیست».بعد ایشان در تفسیر نمونه روایات را مورد بررسی قرار میدهد و بهترین راه جمع را میان اخبار مختلف در این باب این میداند که اگر روزها هم تأثیری داشته باشند به فرمان خدا است، هرگز نباید برای آنها تأثیر مستقلی، قائل شد و از لطف خداوند خود را بینیاز دانست وانگهی نباید حوادثی را که غالباً جنبه کفاره اعمال نادرست انسان دارد به تأثیر ایام ارتباط داد و خود را تبرئه کرد. تفسیر نمونه، ج 23، ص 41 و 47 با تلخیص
گفتاردوم. مستند قائلین به نحوست ماه صفر
قائلین به نحوست ماه صفربه دوحدیث ازاهل سنت استنادکرده اند:
یک.حدیث بشارت پایان صفر
از رسول خدا نقل شده:من بشرني بخروج صفر بشرته بالجنة.
“هر کسی به من خبر پایان ماه صفر را بدهد من او را به بهشت بشارت می دهم. ” كشف الخفاء اسماعيل بن محمد جراحي عجلوني ،ج2،ص280،ح2418.
برسی روایت:
الف.روایت ازاهل سنت است ودرهیچ یک ازمنابع روایی شیعه نیامده
است.لذاروایت ضعیف ومجعول است.لذاشیخ عباس قمی هم درمفاتیح به آن اشاره نکرده
است.تنهامیرزاجوادآقاتبریزی درالمراقبات به آن استنادکرده است.
ب. نويسنده از عالمان ديگر اهل سنت نقل
كرده كه اين روايت اصل و اساسي ندارد. قال القاري: في الموضوعات، تبعًا
للصغاني: لا أصل له. ( عجلوني، كشف الخفاء،
بيروت، دار الكتب العلميه، 1408ق، ج2، ص 280).
كشف الخفاء ومزيل الإلباس، إسماعيل بن محمد بن عبد الهادي الجراحي العجلوني
الدمشقي،الشافعی، أبو الفداء (المتوفى: 1162هـ)
الناشر: المكتبة
العصرية،تحقيق: عبد الحميد بن أحمد بن يوسف بن هنداوي،الطبعة: الأولى، 1420هـ –
2000م،دوجلدی.
ج.ميرداماد، محمدباقر،در الرواشح السماوية في شرح الأحاديث الإمامية ، دار الخلافة – قم، چاپ: اول، 1311 ق. ص202،روایت بشارت را ذیل عنوان موضوعات، یعنی روایات جعلی،ذکرکرده است.
دو.حدیث آذار
ازپیامبرخداصلی الله علیه وآله نقل شده که فرمود:« من بشرنی بخروج آذار فله الجنه : هر کس به من بشارت دهد صفر تمام شده است بهشت می رود» .
عده ای معتقد شدند آذار همان صفر است در حالی که آذار از ماههای رومی است و صفر از ماههای قمری است.
مرحوم شيخ صدوق در كتاب علل الشرايع ومعاني الاخبار اين حديث را از ابن عباس چنین نقل می کند: پیامبر اکرم روزی در مسجد قبا در جمع عده ای از اصحابش فرموند: «اول من یدخل علیکم الساعة رجل من اهل الجنه» اولین کسی که هم اکنون بر شما وارد می شود، مردی از اهل بهشت است.چند نفر که این مطلب را شنیدند از یک در مسجد خارج شدند تا از در دیگر وارد شوند و اول کسی باشند که مستحق بشارت به بهشت گردند.
پیامبر که متوجه این موضوع شد ، به عده ای که در مسجد باقی مانده بودند، فرمود: «إنه سیدخل علیکم جماعه یستبقون فمن بشرنی بخروج آذار فله الجنه» یعنی هم اکنون عده زیادی از در مسجد وارد می شوند، تنها کسی که مرا به پایان ماه آذار خبر دهد، او اهل بهشت است. پس آن عده برگشته و وارد مسجد شدند در حالی که ابوذر در بین آنها بود.
پیامبر از آنان پرسید: «فی أی شهرٍ نحن من شهور الرومیه؟ یعنی در کدام ماه از ماههای رومی قرارداریم؟ تنها ابوذر گفت: یا رسول الله از ماه آذار خارج شده ایم. پیامبر فرمود: ابوذر، این را می دانستم ولیکن دوست داشتم اصحاب من مردی را که اهل بهشت است بشناسند.(علل الشرايع،ج1ص176 ومعاني الاخبار، قم، انتشارات اسلامي، 1379ق، ص205.)
بررسی روایت
الف.روایت هیچ ربطی به ماه صفر ونحس وسعدآن ندارد. بلكه اشاره به واقعه اي است كه شأن صدور روايت می باشد.یعنی پیامبرص می خواسته شان ومنزلت ابوذررابه مردم نشان دهد تااورا الگوی خودقراردهند، در غير آن، روایت موضوعيتي ندارد و نشانه مطلبي نيست.
ب.برخی که خواستندازروایت استفاده ابزاری کنند،آذار را تطبیق به صفرکرده اند.ولی ازکجامعلوم که این تطبیق درست باشد ؟
ج. فتنی حنبلی درکتاب احادیث جعلی، تصريح كرده كه اين حديث اساسي ندارد. او می گوید:صغانی به وجه دیگری گفته که روایت “روزچهارشنبه نحس است”جعلی است.همچنین روایت بشارت به خروج ازماه صفرجعلی است.احمدبن حنبل این راگفته است.(قلت رُوِيَ من وَجه آخر الصغاني «يَوْمُ الأَرْبِعَاءِ يَوْمُ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ» مَوْضُوع، وَكَذَا«مَنْ َبشَّرَنِي بِخُرُوجِ صَفَرَ بَشَّرْتُهُ بِدُخُول الْجنَّة» . قَال أَحْمد بن حَنْبَل)
( فتني محمد طاهر بن علي الصديقي الهندي الفَتَّنِي الحنفی مذهب(المتوفى: 986هـ )، تذكرالموضوعات ،الناشر: إدارة الطباعة المنيریه الطبعة: الأولى، 1343 هـ ، 115 )
البته ممکن است به جهت این که روایت به صحابی بزرگ پیامبرص یعنی ابوذر اشاره دارد،فتنی حنبلی روایت را درسداد روایات جعلی شمرده است.
د. این نکته قابل توجه است که این احادیث به زمان پیامبرص اشاره دارد وهیچ ربطی به واقعه عاشورادرماه محرم واسارت اهل بیت علیهم السلام درماه صفرندارد.ومعلوم نیست باچه انگیزه ای جعل شده است.
گفتارسوم. منشا تاریخی نحوست ماه صفر
برخی منشا تاریخی جاهلیت را علت نحس شمردن ماه صفر می دانند نه علت دینی. این منشا تاریخی درجاهلیت چیست؟
پاسخ:چهار ماه از سال قمری ماه حرام شمرده می شوند که عبارتند از: ماه رجب، ذی القعده، ذی الحجه و محرم. عرب در این ماه ها جنگ و کشتار نمی کردند و میان آنها آتش بس برقرار بود. ماه رجب و سه ماه متوالی ذی القعده، ذی الحجه و محرم. موجب می شد بسیاری از کینه ها، عداوت ها و دشمنی های عرب در دلها بماند. لذا یکدیگر را به آغاز ماه صفر که ماه های حرام تمام می شد، تهدید می کردند و با شروع این ماه، جنگ و خونریزی و بدبختی شروع می شد. از این روی عرب جاهلی ماه صفر را ماه نحس و بدبختی می دانست.
لذاگفته اند:واژه صفر از صفراء به معنای زردی (و سرخی) که در لغت رنگ خون است گرفته شده و همه این ماه برای عرب رنگ خون داشت. بنابراین اصل نحس دانستن ماه صفر به واقعه ای تاریخی باز میگردد که عرب می خواست در این ماه تمام آن کینه توزی خود را که در آن 90 روز تحمل کرده، به بار بنشانند و بدی های یکدیگر را تلافی کنند. باتوجه به مطالب یادشده اصل نحس بودن ماه صفر دلیلی ندارد.
گفتارچهارم.علت نامگذاری صفر
صَفَر
(صفرالخیر یا صفر المظفّر) (به عربی: صَفَر) دومین ماه قمری پس از محرم ، در دوران
جاهلیت آن را ناجِر مینامیدند. صفر از ریشه «صفر» به معنی تهی و خالی است. دلیل
نامگذاری به صفر، چون مردم دوران جاهلیت در ماه های محرم از جنگ دست میکشیدند، وبا فرارسیدن ماه صفر به
جنگ روی میآوردند و خانهها خالی میماند؛ از این رو به آن صفر گفتهاند.ویابه
معنی زردی آمده است.
گفتارپنجم.رویدادهای ماه صفر
اوّل ماه
صفر: آغاز جنگ صفین، سال ۳۷ هجری . همچنین بنا بر روایتی سَر بریده امام حسین(ع) را همراه کاروان وارد شهر شام کردند.
دوم ماه
صفر: روز کشتهشدن زید بن علی ع ( ۴۲ ساله) در سال ۱۲۰ ه.ق
هفتم ماه
صفر: بنا بر نقل شیخ مفید و کفعمی، روز شهادت امام حسن مجتبی ع . همچنین طبق
روایتی: زاد روز امام موسی کاظم ع در سال ۱۲۸،
بیستم
ماه صفر: روز اربعین شهادت امام حسین ع و
یارانشان در کربلا.
بیست و
هشتم ماه صفر: رحلت رسول گرامی اسلام ص در سال یازدهم هجری و همچنین بنا بر قول
مشهور، روز شهادت امام حسن مجتبی ع سال ۵۰ هجری.
روز آخر
ماه صفر: بنا بر قول شیخ طبرسی ره و ابن اثیر: شهادت امام علی بن موسی الرضاع در سنّ پنجاه و پنج سالگی سال ۲۰۳ هجری ، توسّط مأمون
عبّاسی.
قابل ذکر این که مطالبى که در تقویم هاى نجومى
در ارتباط با سعد و نحس بودن روزها، به جز قمر در عقرب ،که در روایات آمده است
دلیلى بر آن نداریم.
البته حفظ حرمت اهل بیت ع
درماه صفر برای پیروان آنان لازم است.برای همدردی واحترام به اهل بیت علیهم السلام
واسارت خاندان پیامبرص ورحلت جانسوزآن حضرت وسبط اکبرشان امام حسن مجتبی ع ،باید ازجشن
وشادی درماه صفرپرهیزکرد. وخودرادرمصائب آن خاندان بزرگ، شریک دانست.
گفتارششم..دعاوصدقات درماه صفر
کراهت کارها درماه صفر واعلان پایان آن باکوبیدن هفت درب مسجد هیچ دلیل عقلی ونقلی ندارد وبه معنای متوقف کردن اموری مانند خرید و فروش و سایر فعالیت ها نمی باشد.
شیخ عباس قمی که نحوست ماه صفر را به عرف استناد داده برای رفع آن می نویسد: ماه صفر معروف به نحوست است. برای رفع نحوست هیچ چیزی بهتر از صدقه دادن و ادعیه و استعاذات وارد نشده است.کسی که مایل است از بلاهای نازله در این ماه محفوظ بماند، هر روز ده مرتبه بخواند.چنانچه محدث وغیره فرموده: یَا شَدِیدَ الْقُوَی وَ یَا شَدِیدَ الْمِحَالِ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمِیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنِی شَرَّ خَلْقِکَ یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ و سید دعایی برای هلال این ماه روایت کرده است. (،مفاتیح الجنان،اعمال ماه صفر) پایان ماه صفره.ق.1441مطابق بامهرش1398