نماز و امنیت فردی و اجتماعی 19 مهر95
باسلام.نسخه پاورپونت هم درحال آماده شدن است که بعداارسال می شود.
چکیده
بشر خواستار امنیت است، می خواهد آرامش داشته باشد و در جامعه ای امن زندگی کند، و در پرتو آن به کمال و سعادت راه یابد، اسلام نیز اهتمام فراوان برای امنیت قائل شده است. سؤال این است که امنیت چگونه حاصل می شود؟ و آیا نماز به عنوان رکن اسلام می تواند امنیت و آرامش فردی و اجتماعی به وجود بیاورد؟ این مقاله در پی پاسخ به این سؤال و اثبات این فرضیه است.
کلید واژه ها: امنیت فردی و اجتماعی، نماز، صراط مستقیم، حیات طیّبه، جهادکبیر،شیطان.
* * * * *
مقدّمه
بی تردید بشر در جستجوی امنیت به عنوان یکی از بارزترین الزامات زندگی است، و برای رسیدن به آن به ابزارها و شیوه های گوناگون مادّی و معنوی تمسّک می جوید، و گاه به جنگ و دفاع می پردازد، و حاضر می شود برای حفظ و برقراری امنیت هزینه های مالی وجانی بپردازد، هر انسانی می خواهد آرامش روحی و روانی داشته باشد، بدون ترس و اضطراب زندگی کند، جان و مال و آبرویش مصون بماند، شمیم عطر دلنشین و آرامش بخش خوبی ها، زیبائی ها، مهر و محبّت ها و ارزش های انسانی- الهی فضای جامعه و محیط زیست او را پُر کند، و از ظلم ، دروغ، بی عدالتی ،فریب، کلاهبرداری و دهها رفتار و گفتار ضد ارزشی وضدانسانی به دور باشد. علاوه آدمی در پرتو امنیت به عنوان یک نعمت بزرگ الهی می تواند مسیر کمال و سعادت را بپیماید و از آزادی و تعلیم و تربیت بهره مند گردد.
به همین دلیل اسلام اهتمام فراوانی برای امنیت قائل شده و از آن به عنوان یکی از بارزترین و مهم ترین نعمت ها و شاخصه های حکومت های دینی و انقلابی یاد کرده است. حکومت هایی که نوعاً توسط انقلابها و مبارزه با ستمگران پدید می آیند.
در قرآن درسوره نورآیه55می خوانیم: خداوند به كسانى كه از شما ايمان آوردهاند و اعمال صالح انجام دادهاند وعده مىدهد كه آنها را قطعا خليفه روى زمين خواهد كرد، همانگونه كه پيشينيان را خلافت روى زمين بخشيد. و دين و آئينى را كه براى آنها پسنديده پا بر جا و ريشهدار خواهد ساخت و خوف و ترس آنها را به امنيت و آرامش مبدل مىكند،
علامه طباطبائی(ره) در تفسیر آیة شریفه می نویسد: این آیه مدنی است و وعدة زیبایی به مؤمنان می دهد، آنان به زودی جامعه صالحی مخصوص به خود می سازند که در آن امنیت جایگزین ترس می شود و می توانند آزادانه خداوند را عبادت کنند[1].
درسوره قریش آیه4خداوند به مشرکان مکه منّت می نهند که در جوار کعبه، به آنان امنیت بخشیده است[2].(وَآمَنَهُم مِن خَوف)
وحضرت ابراهیم خلیل برای اهل مکّه،سکنی گزیدگان درکنار کعبه، امنیت طلب می کند(ربِّ إجعَل هذا بَلَداً آمِنَاً– بقره:126)
امیرمؤمنان(ع) شاخصه حکومت خویش را ” امنیت بندگان ” معرفی می کند، می فرماید: خدایا ما برای سلطه جویی و دنیاطلبی به حکومت روی نیاوردیم، بلکه برای به امنیت رسیدن بندگانت خواهان آن شدیم(فیأمن المظلومون من عبادک)[3].
همچنین از شاخصه و ویژگی حکومت حضرت مهدی(عج) برخورداری آن از امنیت است.
اسلام جان و مال و آبروی هر مسلمانی را محترم شمرده[4] تا او در امنیت و آرامش زندگی کند. بنابراین امنیت از زیرساخت های جامعه دینی محسوب می شود که اسلام برای آن احترام فراوانی قائل است. این مقاله درپی تبیین واثبات این فرضیه است: آیانمازمی تواندبه انسان وجامعه امنیت ببخشد؟
امنیت چیست و چگونه حاصل می شود؟
امنیت از ریشة أَ-م-ن به معنای در امان بودن، ایمنی و آسودگی و از میان رفتن هراس و نگرانی است[5]، و مؤمن به کسی گفته می شود که به واسطه ایمان به خدا به آرامش می رسد و به خدا نیز مؤمن گفته می شود، چون اَمن دهنده و آرامش بخش است، امنیت فردی یعنی انسان فارغ از ترسِ آسیب رسیدن به جان یا مال یا آبروی خود یا از دست دادن آن زندگی کندو امنیت اجتماعی نیز حالت فراغت همگانی از تهدیدات است[6].
در آیاتی از قرآن آرامش و امنیت و نداشتن خوف و اضطراب و دلهره را ثمره ایمان و نماز و زکات بر می شمرد، مانند: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (بقره:277) كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز را بر پا داشتند و زكات را پرداختند، اجرشان نزد پروردگارشان است، و نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين مىشوند.
نماز به عنوان مهم ترین رکن ایمان و عمل صالح در ارتباط با امنیت دو عمل انجام می دهد:
اول: جلوی پیدایش بسترها و زمنیه های ناامنی مانند شراب، قمار، ربا، فساد، فحشاء و… را می بندد.
دوم: در روح و روان آدمی، امنیت و آرامش پدید می آرود، ألا بذکرالله تطمئن القلوب.)رعد:28)
درآیه دیگری دراحتجاج با مشرکان، امنیت راازآثارایمان شمرده می فرماید: فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُون الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُون (انعام: 82-81) (راست بگوئيد) كداميك از اين دو جمعيت (بت پرستان و خدا پرستان) شايستهتر به امنيت هستند اگر شما مىدانيد. (آرى) آنها كه ايمان آوردند و ايمان خود را با شرك نياميختند امنيت مال آنها است
به گفته علّامه بزرگوار طباطبائی(ره) آیه شریفه دلالت می کند بر این که ” أمن” و” إهتداء” از خواص و آثار ایمان است، البته به شرط آن که ایمان به وسیله ظلم پوشیده نشود[7].
مراد از ظلم هر گناهی(اعم از شرک و غیرشرک) است که ایمان را فاسد و تباه می سازد[8].
نماز از مؤمن و جامعه ایمانی حفاظت و صیانت می کند و نیز موجب رشد وکمال آدمی می گردد، جوانی که با نماز و مسجد انس دارد، کمتر دنبال خلاف و فساد می رود، جامعه ای که با نماز انس گرفته، ازحصار امنیتی بیشتری برخوردار می باشد.
اهتمام اسلام به نماز
با نگاهی به آموزه های دینی،اهتمامی که به نمازشده شایدکمتربه عبادتی دیگرشده باشد. وظرفیتی که نماز ازآن برخوداراست فوق تصوّر انسان های عادّی است، خداوند در یک شبانه روز ، پنج نوبت صبح، ظهر، عصر، مغرب وعشاء، 17 رکعت نماز راواجب و 34 رکعت نماز مستحبی مقرر داشته است[9].
افزون بر آن، در هر جمعه نماز جمعه و در سال نماز عیدفطر و نماز عید قربان ونمازهای بیشمارمستحبی را مقرر کرده و تأکید حضور در نماز جماعت را داشته که همه حکایت از نقش نماز در زندگی فردی و اجتماعی دارد. کمتر عبادتی به این اندازه مورد تأکید و توجّه شریعت واقع شده است.بالغ برنودوپنج آیه وبالغ برهفت هزارروایت ازمعصومین علیهم السلام پیرامون نمازوجوددارد. به گونه ای به نمازاهتمام شده که از آن به عنوان مرز و فارق بین ایمان و کفر یادشده است[10]
نکته قابل توجّه، حدود 95 مورد در قرآن که نامی از نماز برده شده، هیچگاه نفرموده نماز بخوان، بلکه فرموده نمازرابه پادار (وَ أَقِمِ الصَّلاةَ (هود :114) وازنمازحفاظت وصیانت کنید (حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى (بقره: 238) و این حکایت از نکته ای ظریف دارد که باید نماز را بپاداشت و از آن پاسداری کرد.باتوجه به این نکته کلیدی اگر انسان نمازهای واجب را با حفظ شرایط در طول شبانه روز به خوبی انجام دهد مدال لاخوف علیهم و لاهم یحزنون را به دست خواهد آورد. مدال آرامشبخشی که به نام اولیاء الهی ثبت شده است[11].
سؤال چگونه بپاداشتن نماز امنیت آفرین است؟
پاسخ مولفه هایی درنمازوجودداردکه مارابه چگونگی رهیافت به امنیت در پرتو نماز، رهنمودمی شود.به اختصار به آنها می پردازیم:
1. نماز اتصال به مبدأ نور
نماز، ریسمان محکم الهی بین انسان و خالق و اتصال به نور هستی است، همچنان که یک لامپ با اتصال به مبدأ تولیدنور روشن شده و نور می دهد، انسان نمازگزار نیز باارتباط باخدااز خالق هستی که نورالأنوار است، نور می گیرد.
در قرآن می خوانیم خداوندنورآسمانهاوزمین است: (اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض (نور:35)
در دعای جوشن کبیر آمده است که خداوند نور نورها، روشنایی بخش روشنائی ها، آفریننده نور، تدبیر کننده نور، تقدیرکننده نور و نوری است که همانندش نیست و همه هستی در پرتو نور او پدید می آیند[12]،
هرچنددربرخی روایات الله نورالسموات والأرض به هدایت کننده اهل آسمانها و زمین تفسیر شده، ولی هدایت یکی از خواصّ نور الهی به شمار می آید و منحصر به آن نیست.
نور ویژگی هایی دارد از جمله سرچشمه همه زیبایی ها و لطافت هاست، حیات بخش و رمز بقای همه موجودات است، در پرتو نور بر خلاف ظلمت و تاریکی،همه چیز دیده می شود، نورهم ظاهر است و هم مظهر، نماز، آدمی را به این نور مطلق متّصل میکند و دل مؤمن به واسطه آن روشن میگرددو آلودگیها، تاریکیها، غم و اندوهها و کدورتها از میان می رودوبه جای آنهاآرامش جای می گیرد.
هر انسانی به هر اندازه که با نور الهی مرتبط گردد، به همان نسبت نورانی می شود و روشنایی کسب می کند، همانند پیامبران، ائمه معصومین و اولیاء خدا که بیشترین نور الهی را در وجود خود کسب کرده اند،وبرغم همه مشکلات وبلاهادرآرامش به سرمی برند.جمله الهی رضابرضاک وتسلیمالامرک که ازلبان خشکیده وبدن مجروح امام حسین(ع)درگودال قتلگاه شنیده شدوسخن مارایت الاجمیلاکه حضرت زینب آن خانم داغ دیده درمجلس ابن زیادفرمود،حکایت ازنهایت آرامش آنان برغم آن همه مصیبت دارد.
2. نماز، نردبان حیات طیّبه
نماز نردبان رهیافت به حیات طیّبه و زندگی پاکیزه است.خداونددرسوره نحل آیه 97 می فرماید: هر كس عمل صالح كند، در حالى كه مؤمن است، خواه مرد باشد يا زن، به او حيات پاكيزه مىبخشيم،
حیات طیّبه در پرتو عمل صالح به دست می آید و مهم ترین رکن عمل صالح، اقامه نماز است.
حیات طیّبه چیست؟ حیات طیبه یعنی سبک زندگی وتحقق جامعه ای قرین با آرامش، امنیت ، رفاه، صلح، محبّت، دوستی، تعاون و مفاهیم سازنده انسان، و در امان ماندن از نابسامانیها، و درد و رنجهایی که بر اثر استکبار و ظلم و طغیان و هواپرستی و انحصارطلبی، فریب کاری، و دوری از خدا پدید می آید، و زندگی را تیره و تار می سازد[13].
3. نماز، پناهگاه در برابر شیطان
مهم ترین کارِ شیطان، این پیر هزاران ساله، گرفتن آرامش از انسان وجامعه است. او سوگند یادکرده که انسان را به
کژراهه های ناامنی برده ، او را گمراه ساخته[14]، سرانجام به سوی جهنم بکشاند.
شیطان با دامن زدن و گستراندن فساد وفحشاء، فقر، شراب وقمار، ربا، برهنگی و…، و جلوگیری از ارزشهای دینی وانسانی، بسترهای ناامنی را درجامعه فراهم می سازد.
به همین دلیل خداوند درسوره بقره آیه168-169هشدار می دهد که فریب شیطان را نخورید و از او پیروی نکنید.
چه این که او دشمن آَشکار شماست، او شما را به بدی ها و زشتی ها و انحرافات فرمان می دهد،(و نیز دستور می دهد) آنچه را که نمی دانید به خدا نسبت دهید.
و در آیه دیگر به صراحت بیان می کند که شیطان با فراخوانی شما به بدی ها و فحشاء و به واسطه شراب و قمار در پی ایجاد اختلاف و دشمنی و ایجاد ناامنی و بازداشتن از یاد خدا و نماز است.
إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ (مائده:91) شيطان مىخواهد در ميان شما بوسيله شراب و قمار عداوت ايجاد كند، و شما را از ذكر خدا و از نماز باز دارد.
شیطان از دشمنان سرسخت نماز به شمار می آید، لذا تنها راهکار مقابله با شیطان و شیوه های کاربردی او در ایجاد ناامنی وفساد،برپاداشتن نماز است، وقتی نماز احیاء شود، شراب وقمار، برهنگی و فساد وفحشاء از جامعه رخت بر می بندند و انسان در پناه نماز از شر حملات شیطان مصون و در امان می ماند.
خداوند باعنایت به نقش بازدارندگی نماز ازفسادوناهنجاریها به عنوان بسترهای ناامنی، دستوربه اقامه نمازمی دهد: وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر (عنکبوت:45) و نماز را بر پا دار كه نماز (انسان را) از زشتىها و منكرات باز مىدارد.
امام علی(ع) فرمود: الصَّلَاةُ حِصْنٌ مِنْ سَطَوَاتِ الشَّيْطَانِ [15] نماز پناهگاهی استوار در برابر حملات شیطان است.
ودر روایتی از ناحیه مقدسه حجة بن الحسن(عج) به گزارش محمدبن عثمان عمری(قدس سرّه) می خوانیم:
هیچ چیز مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمی ساید، پس نماز بگذار و بینی ابلیس را به خاک بمال[16].
به همین دلیل است که خداوند برای تمامی شبانه روز یک مسلمان از سحرگاهان که از خواب برمی خیزد تا شامگاهان که به رختخواب می رود برنامه نماز تعریف کرده تا آدمی درمسیرحق قرارگرفته و به دست شیطان اسیر نگردد.
انسانی که درهرشبانه روز در پنج وقت به نماز می ایستد و درمدارتوحیدقرارگرفته و خداوند را تنها معبود و ناصر خود می خواند، شیطان به سادگی نمی تواند بر او چیره شود و آرامش او را سلب کند.نمازهابه گونه ای درشبانه روززمان بندی شده که فرصت راازشیطان می گیرد.
4. نماز،ولایت پذیری و راهی به صراط مستقیم
از عوامل مهم امنیت به تصریح قرآن ولایت پذیری و قرارگرفتن در مدارصراط مستقیم است[17].
نماز از عباداتی است که پیوند مستحکمی با ولایت و صراط مستقیم دارد.
خدا باوران که به نماز می ایستند، پس از ستایش خداوند و استعانت از او، ثابت ماندن در صراط مستقیم را از حضرت حق خواستارند. در هر نماز اهدنا الصراط المستقیم را به صورت جمع” نا” می خوانند.یعنی خدایاماجمعیت نمازگزاررا به صراط مستقیم هدایت کن.
صراط مستقیم چیست؟
درآموزه های دینی صراط مستقیم به ولایت خداوند،پیامبرخدا(ص)،ائمه معصومین(ع)،نماز و عبادات تفسیر شده است. خداونددرسوره یس آیه61 می فرماید:مراعبادت کنید.این راه مستقیم است.
ودر سوره انعام، آیه 153، می فرماید: دستورات و قوانین من صراط مستقیم هستند، از آنها پیروی کنید و از راه های گوناگون و انحرافی پیروی نکنید که شما را از راه حق دور می سازند و به بیراهه می کشانند.
امام صادق(ع) در تفسیر آیه وإنّ هذا صراطی مستقیماً فاتّبعوه … (انعام:153)فرمود: ما اهل بیت، صراط مستقیم هستیم[18].
همچنین فرمود: صراط مستقیم امیرمؤمنان(ع) است[19].
صراط مستقیم یعنی راه کسانی که خداوند آنان را غرق در نعمتها ساخته است. (صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ )در سوره نساء آیه 69 آنان را چنین معرفی می کند:
آنانی که در صراط مستقیم قرار گرفته و خداوند به آنان نعمت ها بخشیده است، از پیامبران، صدیقین، شهداء و صالحان هستند که چه خوب رفیقانی می باشند[20].
اینان بهترین الگوهای سبک زندگی به شمار می آیند که به درستی ما را به مقصد و مقصود هدایت می کنند،
در صراط مستقیم فقط حزب خدا حاکم است به همین جهت صراط مستقیم امن ترین راهی است که به سعادت منتهی می شود بر خلاف راه های غیرمستقیم که شیاطین بر آنها حکومت می کنند[21].
علامه طباطبائی(ره) می فرماید: صراط مستقیم بدون هیچ قید وشرطی رهرو خود را به سوی خدا هدایت می کند و می رساند. چون صراط به معنای راه روشن است، زیرا از ماده صرط گرفته شده که به معنای بلعیدن است و راه و روش گویا رهرو خود را بلعیده و نمی گذارد به این سو و آن سو منحرف شود و کلمه مستقیم یعنی روی پای خود ایستاده و بر امور مسلّط است . پس صراط مستقیم یعنی صراطی که در هدایت مردم و رساندشان به سوی غایت و مقصدشان تخلّف نکند[22].
5. نماز،جهاکبیر
جهادکبیر،نه گفتن به گمراهان و گمراه گرانی است که کارشان فتنه گری، ایجاد ناامنی، شرارت، تبهکاری و… است، از این رو مورد لعن و غضب خداوند قرار دارند[23].
انسان نمازگزار در نمازش از خداوند مسئلت می کند که او را در مسیری که گمراهان وگمراه گران و غضب شدگان و مسخرگان در پیش گرفته اند، قرار ندهد(غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضَّالِّين ). اینان همان حاکمان شهوت و غضب هستند که حاضرند برای منافع دنیوی خود همه چیز را به آتش بکشند، میلیون ها انسان را برده و نابود کنند.ازاین رونمازگزارجبهه خودراازاین گروه جدامی کند. فرقی هم نمی کند که مغضوب علیهم جبهه یهود باشد یا غیر آن. ضالیّن جبهه مسیحیت باشد یا غیر آن. قرآن بارها نسبت به جبهه کفّار و مشرکان و ستمگران و تبهکاران هشدار داده و مؤمنان را از گرایش و نزدیک شدن به آنان پرهیز داده است. وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ (هود:113) و تكيه بر ظالمان نكنيد كه موجب مىشود آتش شما را فرو گيرد و در آن حال جز خدا هيچ ولى و سرپرستى نخواهيد داشت و يارى نمىشويد.
و نمازگزار با توجه به این هشدارها است که بارها در شبانه روز از خداوند می طلبد که در سیطره و مسیر این گمراهان قرار نگیرد.درحقیقت نمازنوعی جهادکبیراست . فَلا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيراً (فرقان:52) از كافران اطاعت مكن و به وسيله قرآن با آنها جهاد بزرگى بنما. جهادکبیر یعنی بااطاعت نکردن وعدم تبعیت وتکیه به بیگانگان ودشمنان درهمه عرصه ها ومیدانها مرزوجبهه خودرابادشمنان تعیین می کندوبامقاومت وایستادگی دربرابرآنان،برعزت وخودباوری واستقلال وامنیت جامعه پای می فشردودست ردبرسینه ضالین ومضلین می زند.
6. نماز، معراج مؤمن
وقتی روح، سبک بال به سوی آسمان و در فضای معنوی عروج وپرواز می کند تا به قرب الهی باریابد، بهترین حالت شادی و لذّت وآرامش را تجربه می کند.
نماز، معراج انسان باایمان است.الصلوةُ مِعراجُ المُؤمِن[24]، این عروج آنقدر لذّت بخش است که اولیای الهی جهت دستیابی به آن مشتاق و مترصّد رسیدن وقت نمازند.
همان گونه که یک هواپیما هرچه بیشتر اوج می گیرد، زمین و زمینیان در نظر خلبان و سرنشینان کوچک و کوچک تر می شوند، انسان الهی نیز در نماز هرچه بیشتر به اوج معنویت می رسد، خدا در نظرش با عظمت و غیرخدا در نظرش کوچک می آید. عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ وَ صَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِمْ (نهج البلاغه، خطبه همام،193) در نماز وقتی روح نمازگزار اوج می گیرد، توجه به مادّیات کمتر و به آرامش خاصی دست می یابد که قابل وصف نیست، مانند درآوردن تیر از پای حضرت امیر مومنان(ع) در نماز بدون آن که متوجه شود.[25]
طیران مرغ دیدی تو ز پای بند شهوت؟ بدرآی تا ببینی طیران آدمیت
7. نماز، گره گشای سختی ها
نماز، کیمیایی است که گره از مشکلات و سختی ها باز می کند و غم ها و ناراحتی ها را به آرامش تبدیل می نماید.
کمک و یاری جستن از نماز در دو آِیه از قرآن آمده است:
واستَعینُوا بِالصَّبرِ والصَّلوة وإنّها لَکبيرَة الّا عَلی الخاشِعین(بقره:45 و 153)
از صبر و نماز یاری جوئید، این کار جز برای خاشعان سنگین و گران است.
در این دو آیه دو راه اساسی برای فائق آمدن برمشکلات و اضطراب ها و دغدغه ها بیان شده است، یکی صبر، استقامت و ایستادگی، دوم نماز. گرچه در برخی روایات صبر به روزه تفسیر شده است، ولی مسلّماً صبر منحصر به روزه نیست[26].
درسیره رسول خدا(ص) آمدههرگاه آن حضرت با مشکلی روبه رو می شد که او را ناراحت می کرد از نماز و روزه مدد می گرفت[27].
امام صادق(ع) فرمود: چه مانعی دارد هرگاه که غم و اندوهی از غم های دنیا شما را فراگرفت، وضو گرفته، به مسجد بروید، نماز بخوانید و دعا کنید، زیرا خداوند دستور داده از صبر و نماز کمک بگیرید[28].
همچنین در مورد سیره امیرمؤمنان(ع) فرمود: كَانَ عَلِيٌّ ع إِذَا هَالَهُ شَيْءٌ فَزِعَ إِلَى الصَّلَاةِ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ- وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ[29]
هرگاه مشکل مهمّی برای علی(ع) پیش می آمد، به نماز برمیخاست، سپس این آیه را تلاوت می کرد: وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ
چراکه همه مشکلات و ناراحتیها و استرسها به دست خداوند برطرف می شود.
8. نماز،نمادهمبستگی و وحدت کلمه
یکی از بسترهای ناامنی در جامعه، اختلاف و تفرقه بین امت اسلام است که شیاطین و دشمنان اسلام نگاه راهبردی به آن دارند و با شیوه های گوناگون و ابزارهای نوین می کوشند مسلمانان را در مقابل یکدیگر قرار داده جامعه را ناامن کنند، نماز یکی از عوامل مهم و کلیدی در مقابله با این سیاست راهبردی دشمنان به شمار می آید. ساختار و الزامات نماز به گونه ای طراحی شده که وحدت و همبستگی بین امّت اسلام را در بر می گیردو بسترهای ناامنی را از جامعه دینی بر میچیند، ازقبیل:
این نوع نگاه و ساختار نمازحکایت ازچه چیزدارد؟ آیا جز برای وحدت کلمه و الفت و مهر ومحبّت وهمبستگی و امنیت بین امّت اسلام؟
9.نماز،پاک کننده آلودگی هاوگناهان
نماز به مثابه کپسول آتش نشانی، آتش های بر افروخته از گناه که امنیّت و آرامش فرد و جامعه را به هم می ریزد، خاموش میسازدوآلودگی هارامی سوزاند.
خداوند در سوره هود، آیه114میفرماید: نماز را در دو طرف روز و اوائل شب بر پا دار، چرا که حسنات، بدی وسیّئات(و آثار آنهارا) برطرف می سازد.( إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات)
امام علی (ع) اين آيه رااميد بخشترين آيه قرآن دانسته است. [30].
بدیهاوگناهان یعنی خروج از اعتدال و کشیده شدن به کژراهه شیطان که موجب از میان رفتن امنیّت و آرامش می گردد، این نماز است که گناهان و سیِئات را از میان برمی دارد و روح و روان را پاک و تطهیر می نماید.
از امیرمؤمنان(ع) چنین روایت شده است : با رسول خدا در مسجد به انتظار نماز بودیم،مردی آمدوگفت یارسول الله گناهی مرتکب شدم.پیامبرازاوروی برگرداند. نماز که تمام شد، همان مرد برخاست و سخنش را تکرار کرد. پیامبر(ص) فرمود آیا با ما نماز نخواندی؟ و برای آن به خوبی وضو نگرفتی؟ عرض کرد آری، فرمود: این کفّاره گناه توست[31].
نماز، پاکیزه نگهداشتن روح و روان از زنگارهای گناه و آلودگی هاست.
آدمی که روزانه پنج بار حمام می کند چرکی بر بدنش باقی نمی ماند، نماز نیز در یک شبانه روزآئینه دل را غبار روبی می کند و گرده زدائی از گناهان[32]، تا به مانند آئینه جمال و جلال خدا را ببیند، و به آرامش و سکینه دست یابد.
10نماز،تکیه گاهی امن
نماز سفینه ای است که آدمی را از کره خاکی و درد و رنجهایش رها می سازد، و به سوی آسمانها پرواز می دهد،
نماز عامل قرب و نزدیک شدن به حضرت حق وبهترین تکیه گاهی است که آدمی راازسرگردانی می رهاند.
نماز پیوسته یاد خدا را همراه دارد، خداوند می فرماید: شما مرا یاد کنید تا من هم شما را یاد کنم، و دستتان را بگیرم، )فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ (بقره:152) یاد خداست که به دل ها آرامش می بخشد، ِ )أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب (رعد:28)
در دو رکعت نماز بالغ بر 12بار با گفتن الله اکبر خداوند را به بزرگی یاد می کنیم و او را مربّی وربّ العالمین می خوانیم.ودررکوع وسجده سربرآستان عظمت وجلال وجبروت اوفرودمی آوریم.
نماز خیمه دین و ستون وتکیه گاه استوارباورهای آدمی به شمار می آید و نخستین عمل مورد محاسبه الهی است که پذیرفتن بقیه اعمال بستگی به پذیرفته شدن آن دارد[33].
نماز به تصریح قرآن مهم ترین عامل پیشگیری از عناصر ضد امنیت و آرامش بشمارمی آید.( إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر (عنکبوت:45)
نماز گوهر و الماس گران قیمتی است که برخی قیمت آن را نمی دانند و با آن معاملة سنگ ترازو می کنند. با نماز به مانند الماس که سخت ترین اشیاء را می برند، می توان مهم ترین مشکلات را حل کرد وامنیت وآرامش رادرجانها وجامعه پدیدآورد.
چه نمازی آرامش بخش است؟
پاسخ: نمازها چند دسته اند:
نمازبی خاصیت، مانند نماز ریایی که چون طبل توخالی است.
ونمازبرای رفع تکلیف که عذاب نشود. یابرای از بین بردن گناهان ویا معراج مؤمن می شود.
همچنین نماز اوّل وقت یا آخر وقت، به جماعت یا فرادا، در مسجد یا در خانه، با خضوع یا بدون خضوع، هر کدام آثار خاص خود را دارد.
به عبارت دیگر برای نماز چهار حالت می توان تصوّر کرد:
نمازیا لفظی است، یا ذهنی، یا کتابی، و یا عینی
اوّل: گاه صِرف خواندن نماز به گفتن الفاظی است که خود نمی داند چه می گوید، مانند گفتن آتش که لفظ آتش کسی را نمی سوزاند، و یا گفتن آب کسی را سیراب نمی کند.
دوم: تصوّر کردن نماز در ذهن نیز بی خاصیت است، مانند تصور آتش در ذهن که نمی سوزاند و یا تصورآب در ذهن که سیراب نمی کند.
سوم: نوشتن نماز روی کاغذ نیز دردی را دوا نمیکند، مانند نوشتن آتش روی کاغذ که نمی سوزاندو یا نوشتن آب کسی را سیراب نمی کند.
چهارم: اثر بخشی نماز به عینیت یافتن آن است. انسانی که به نماز می ایستد، می باید خود را در نماز رها کند، و تمام شش دانگ حواس خود را متوجه آن نماید، به نمازایستادن و ذهن را به هزارجا فرستادن نماز نیست، بلکه در پی انجام کارهای شخصی است.
نمازی اثربخش است که با فهم معنی و اخلاص و خشوع خوانده شود، اگر نمازمان بی خاصیّت است، مشکل از نماز نیست، بلکه مشکل از خود ماست، شیر دارای خواص بسیار بالای غذائی است، اما همین که در ظرف فاسدی ریخته شد نه تنها خاصیتش راازدست می دهد بلکه فاسد شده مضرّ می شود. آیه های قرآن نور و برای مؤمنان شفاء است ، امّا همین نور برای کافران و ستمگران، خسارت آور است(وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلاَّ خَساراً (اسرا:82) )، بنابراین اگر کلمات نورانی نماز بی تأثیر می شود، مشکل از ماست که به جهت ناخالصی در باور و رفتارمان آن را از خاصیت می اندازیم. ظرف فاسد مظروف خودرافاسدمی کند. به لامپ سوخته ای می ماندکه نور و روشنائی نمی دهد.
به گفته قرآن برخی نماز می خوانند ولی آن را ضایع می کنند، چون به دامن گناهان وشهوات افتادند(ٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ( مریم:59)
ابوسعید خدری از پیامبر چنین روایت می کند: پیامبر آیه اضاعوا الصلوة را قرائت کرد و فرمود: پس از شصت سال، کسانی روی کار می آیند که نماز را ضایع می کنند و در شهوات غوطه ور می شوند و به زودی نتیجه گمراهی خود را خواهند دید و بعد از آنان گروه دیگری روی کار می آیند که قرآن می خوانند ولی از شانه های آنان بالاتر نمی رود[34].
اگر مبدأ شصت سال را هجرت پیامبر(ص) بگیریم درست بر عصر یزید منطبق می شود که بر کرسی قدرت تکیه زد و امام حسین(ع) را به شهادت رساند[35]، دوران حاکمیت بنی امیّه و بنی عباس مردم نماز می خواندند ولی از سویی با ولایت امامان معصوم(ع) و مبلغان راستین اسلام فاصله گرفته وبرآستان حاکمیت طاغوت بنی امیّه و بنی عباس سرسپرده بودند. طبیعی است چنین نمازی که درزیرچترطاغوت خوانده می شودنه تنهاخاصیت نداردکه پوششی برای فتنه گری وناامنی جامعه می گردد.
چراکه اقامه نماز با ولایت پذیری طاغوت وولایت ستیزی پیامبر،باخشونت ، رباخواری، بی بندو باری، ولنگاری، شهوت رانی، بی عدالتی، دزدی، دروغ، رشوه و کلاهبرداری، ظلم وستم، و… سازگار نیست.
الزامات نماز
نماز ورود به منطقه و حریم الهی است ، و ملاقات با پادشاه جهانیان و با خالق هستی به گفتگو نشستن است. گرچه درب این خانه برای ملاقات باز است و ایستگاه بازرسی ندارد، ولی مقدمات و شرایطی می طلبد.مانند:
امام صادق(ع) به عبدالله بن جندب کارکرد نماز مقبول درگاه الهی را با ذکر بسترهای امنیت چنین بیان می کند:
ای پسر جندب، خداوند عزّوجل می فرماید: همانا من نماز کسی را می پذیرم که در برابر بزرگواری ام فروتنی کند، و خود را از برای من از شهواتش باز دارد و روزش را در ذکر من به سر آرَد، و بر خلقم بزرگی نفروشد، گرسنه را سیر کند و برهنه را بپوشاند و به آسیب رسیده ترحّم کند و غریب را جای دهد، این است که نورش چون خورشید بتابد، در تاریکی به او نور دهم و در نادانی به او حلم بخشم، به عزّت خودم نگهش دارم، فرشته هایم پاسبانیش کنند، مرا بخواند و پاسخش گویم و از من بخواهد به او عطا کنم، نمونه این بنده نزد من نمونه جنات فردوس است که میوه ای بیش از آن نیست و حالش دگرگون نشود. اقامه نماز یعنی خود را در برابر خدا و مردم و جامعه مسئول بداند و عوامل و بسترهای ناامنی را از میان بردارد[36].
چرا نمازها بی اثر است؟
میلیونها مسلمان در دنیا نماز می خوانند ولی ازآثارنمازشان بی بهره اند.
پاسخ اولاً: نماز از روی حقیقت خوانده نمی شود.حقیقت نمازچیست؟حقیقت نمازولایت پذیری وراست گفتاری ودرست کرداری است. در نماز دادازپرستش واستعانت ازخدامی زنیم وهدایت درصراط مستقیم راخواستاریم، بر پیامبر و خاندان پاکش درود می فرستیم ولی درعمل درمسیر غیرخدا وپیامبرگام می نهیم.
برخی پیامبر(ص) را دور می زنند و دستورات او را نادیده می گیرند، لذا خدا را نشناختند، پس حقیقت خدا را ستایش نمی کنند، بلکه هوای نفس و شیطان را می پرستند.
ثانیاً: حق نماز را به مانند درست خواندن و فهم کلمات ، اول وقت خواندن ، رعایت آداب و شرایط و درست به جا آوردن ارکان نماز، ادا نمی شود. در حدیث قدسی آمده است: بنده من، تو هنگامی که به نماز می ایستی ، من چنان به سخنانت گوش می دهم که گویی همین یک بنده را دارم ، ولی تو چنان غافلی که صدها خدا داری.
برخی با کسالت به نماز می ایستند(ْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى( نساء: 142) و برخی از درستی و آداب و شرایط آن غفلت دارند، (الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُون (ماعون:5) ساهون یعنی غفلت از اول وقت وآداب و شرایط نماز.
ثالثاً: نبود حضور قلب ، نمازگزار می باید در تمام حالات نماز، حضور قلب و توجه به معبود خویش داشته باشد. از نماز همان مقدار پذیرفته می شود که حضور در آن باشد.
حضوریعنی به یاد عظمت و بزرگی خدا بودن و خود را در پیشگاه با عظمت حضرت حق دیدن و خود را مقصر و گناهکار شمردن. حضوریعنی در بین خوف و رجا حرکت کردن و نمازی چون آخرین نماز خواندن . حضوریعنی در گفتن ایاک نعبد و ایاک نستعین صادق بودن و قلب را از موانع قبولی نماز چون خودپسندی، حسد، بزرگ بینی،و… خالی کردن.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: وَ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ صَلَاةَ عَبْدٍ لَا يَحْضُرُ قَلْبُهُ مَعَ بَدَنِهِ. [37] خداوند نماز بنده ای را که دلش همراه تنش نیست نمی پذیرد.
امام صادق(ع) فرمود: کسی که در نمازش سست انگاری کند… 1- خداوند برکت را از عمرش برمی گیرد 2- روزی او را بی برکت می نماید 3- و سیمای صالحین را از صورتش محو و نابود می کند 4- هر عمل و کاری که انجام دهد پاداش نمی گیرد 5- دعایش به سوی آسمان نمی رود و پذیرفته نمی شود6- بهره ای از دعای صالحین نصیبش نمی گردد[38]. در این روایت ارتباط مستقیم نماز با آبادانی دنیا و آخرت بیان شده است.
نتیجه
با نگاهی گذرا به ساختار،مفهوم و الزامات نماز، این نتیجه حاصل شد که نماز به عنوان یکی از واجبات کلیدی دین می تواند امنیت و آرامش فردی و اجتماعی را به ارمغان آورد.
چراکه نماز اتصال به مبدأ نور است ، نردبان حیات طیبه به حساب می آید، مهم
ترین پناهگاه انسان در برابر شیطان است، آدمی را در صراط مستقیم قرار می دهد و از
مسیر کژ راهه های گمراهان دور می سازد ،
سکّوی عروج مؤمن و گره گشای سختی ها و مشکلات است، وحدت کلمه و همبستگی در
نماز نهفته است ، نماز
آن ظرفیت را دارد که
بسترهای ناامنی را از میان بردارد و به عنوان ذکر و یاد خدا امنیت و آرامشی وصف
ناپذیری در عمق و جان نمازگزار فرو ریزد . البته نمازی می تواند چنین آثاری از خود به جای نهد که با تهیه مقدمات و
الزامات خاص و حضور قلب به پاداشته شود. چنین نمازی است که درمیدان نبرد و در زیر آتش لشکریان بنی امیه، به امام حسین(ع) و یارانش آرامش می بخشد.
پایان
پانوشت
1. ر.ک . طباطبایی،سیدمحمدحسین،المیزان،(ترجمه سیدمحمدباقرموسوی همدانی،قم،جامعه مدرسین1374 ، ج15، ص209.
2. ر.ک. مکارم شیرازی،ناصر،تفسیر نمونه،تهران،دارالکتب الاسلامیه1374،ج 27،ص353
3. نهج البلاغه، خطبه131 .
4. پیامبر(ص) فرمود: دشنام مؤمن، فسق و کشمکش و خوردن مالش معصیت و حرمت مالش همان حرمت خونش می باشد(كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، كافي ، تهران، دار الكتب الإسلامية ، 1407 ق. ، ج4، ص88،باب السباب).
5. فرهنگ فارسی، ج1، ص354، واژه امنیت، راغب اصفهانی ،معجم مفردات الفاظ قرآن، ص90، واژه أمن.
[6] . ر.ک. دائره المعارف قرآن کریم،ج4،ص390 .
7. طباطبایی،سیدمحمدحسین،المیزان،همان، ج7، ص279 .
8. همان، ج 7، ص 281 .
9. أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْر (إسزاء:78)
10. قال رسول الله: لیس بین العبد والشرک إلاّ ترک الصلوة، فإذا ترکها اشرک(نهج الفصاحه، کلمات قصار پیامبر(ص)، ص660، ح 2396 .
[11] .ألا إنّ اولیاء الله لا خَوفٌ علیهم وَلا هُم یَحزَنُون(یونس: 63)، آگاه باشید اولیاء الهی نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند.
[12] . یا نورالنّور، یا منوّرالنّور…(مفاتیح الجنان دعای جوشن کبیر)
13. ر . ک ، نمونه، ج11، ص389، ذیل آیه شریفه .
14.قال فبعزّتک ااُغوینّهم اجمعین(ص: 82).
[15]. آمدى، عبد الواحد بن محمد تميمى، غرر الحكم و درر الكلم ،محقق مصطفى درايتى، قم دفتر تبليغات 1366
،ص175، ح3343 .
.[16] فَمَا أُرْغِمَ أَنْفُ الشَّيْطَانِ بِشَيْءٍ أَفْضَلَ مِنَ الصَّلَاةِ فَصَلِّهَا وَ أَرْغِمْ أَنْفَ الشَّيْطَانِ. (شیخ حرعاملی ،محمدبن حسن،وسائل الشیعه،قم،آل البیت1409ه، ج4، ص236، ح5023)
[17]. الا إنّ اولیاء الله لاخوف علیهم و لاهم یحزنون(یونس:63).
18. قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق وبحر القرائب،تهران،وزارت ارشاد1368، ج4، ص485 .
19. طباطبایی،سیدمحمدحسین،المیزان،قم،جامعه مدرسین1417ه،ج1،ص65 .
[20] . الذین انعم الله علیهم من النبیین والصّدیقین و الشّهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا(نساء: 69).
[21] . ر . ک . مجادله(58)، آیه19 و22 .
[22] . ر . ک . طباطبایی،سیدمحمدحسین المیزان(مترجم)، ج1، ص53، ذیل آیه 7سوره حمد .
[23] . ر.ک ، نحل، آیه 106، فتح، آیه6، آل عمران آیه 112 .
24. کلینی محمدبن یعقوب،اصول کافی، ترجمه محمدباقرکمره ای،قم،اسوه1375، ج2، ص796 .
25. قرائتی، محسن، پرتوئی از اسرار نماز ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1369،ص96-100 .
[26] . مکارم شیرازی،ناصر تفسیر نمونه،همان، ج 1، ص218 .
[27] . طبرسی،فضل بن حسن،تفسیر مجمع البیان، ترجمه مترجمان،تهران،فراهانی1360، ج1، ص158 .
[28] . حرعاملی،محمدبن حسن،وسائل الشّیعه،همان، ج8 ، ص129، باب31، استحباب الصلاه عند خوف المکروه وعندالغمّ .
[29] . کلینی،محمدبن یعقمب،کافی،همان، ج3، ص480ف باب صلاه من خاف مکروها .
30. مکارم شیرازی تفسیرنمونه،همان، ج9،ص270.
[31] . عَنِ الْحَارِثِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ: كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي الْمَسْجِدِ نَنْتَظِرُ الصَّلَاةَ فَقَامَ رَجُلٌ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي أَصَبْتُ ذَنْباً فَأَعْرَضَ عَنْهُ فَلَمَّا قَضَى النَّبِيُّ ص الصَّلَاةَ قَامَ الرَّجُلُ فَأَعَادَ الْقَوْلَ فَقَالَ النَّبِيُّ ص أَ لَيْسَ قَدْ صَلَّيْتَ مَعَنَا هَذِهِ الصَّلَاةَ وَ أَحْسَنْتَ لَهَا الطَّهُورَ قَالَ بَلَى قَالَ فَإِنَّهَا كَفَّارَةُ ذَنْبِكَ. در لغت نامه آمده که مراد از اصبت ذنباً یعنی گناهی که حدّ بر آن واجب است(ابن منظور، محمد بن مكرم ،لسان العرب، ج3، ص140، همچنین ابن اثیر مبارک بن محمد در النهابه فی غریب الحدیث والأثر، قم، اسماعیلیان، 1367ش، ج1، ص352) طبرسی،مجمع البیان،همان، ج12،ص142، مجلسی، بحارالأنوار .
33. لم تبق الذّنوب (حرعاملی،وسائل الشیعه،همان،ج4،ص15).
32. امام صادق(ع) فرمود: إن اوّل ما یحاسب به العبد الصلوة فأن قُبلَت قبلت ماسواهاو إن رُدّت ردّت ماسواها(حرعاملی،وسائل الشیعه،همان،ج 4،ص208،ح 4636 .
[34] . طباطبایی،سیدمحمدحسین،المیزان،همان، ج14، ص80 .
[35] . مکارم شیرازی ،تفسیر نمونه،همان، ج13،ص104 .
[36] . یاین جندب قال ا… کلینی،محمدبن یعقمب،کافی،همان، ج4، ص271،ابن شعبه حرانی،حسن بن علی، تحف العقول،ترجمه احمدجنتی،تهران،موسسه امیرکبیر1382، ص318 .
[37] . مجلسی،محمدباقر،بحارالأنوار،بیروت1403ق، ج17، ص106، برقی،المحاسن، ج1، ص261 .
38. من تهاون بصلاته … َالْأُولَى يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ عُمُرِهِ وَ يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ رِزْقِهِ وَ يَمْحُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سِيمَاءَ الصَّالِحِينَ مِنْ وَجْهِهِ وَ كُلُّ عَمَلٍ يَعْمَلُهُ لَا يُؤْجَرُ عَلَيْهِ وَ لَا يَرْتَفِعُ دُعَاؤُهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ السَّادِسَةُ لَيْسَ لَهُ حَظٌّ فِي دُعَاءِ الصَّالِحِين )مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار ج80، ص: 22 وابن طاووس، فلاح السائل، ص22 . (