چكيده
حصون ش 15بهار 87
نگاهی به غذا وتغذیه دراسلام
چكيده
غذا و تغذيه در آموزههاى دينى همچون ساير موضوعات، مورد توجه قرار گرفته است. مبدأ پيدايش غذا ازجانب خداوند است كه جهت تندرستى، تداوم حيات و توانمندى در انجام تكاليف به انسان عطا شده است. قريببه 250 آيه قرآنى و دهها روايت از معصومين عليهم السلام بر اهميت غذا و تغذيه دلالت مىكنند. سؤال اين استكه اسلام، خوردن چه نوع غذاهايى را توصيه كرده است؟ چه مقدار بايد غذا خورد؟ اسلام چند وعده براى خوردنرا توصيه مىكند؟ و بالاخره آداب خوردن غذا چيست؟ اينها پرسشهايى است كه مقاله حاضر درصدد پاسخگويىبه آنهاست.
كليد واژهها: غذا، تغذيه، رژيم غذايى، گروههاى غذايى، وعده غذايى، آداب خوردن.
اهمیت غذا
ياز انسان به غذا، مهمترين و حياتىترين نياز روزمره اوست كه از تولد تا مرگ وى را همراهىمىكند، و حتى انبيا و اولياء الهى نيز از اين قاعده مستثنى نيستند. [ر. ك، انبياء، آيه 18.]
رشد، طول عمر، تندرستى، آرامش اعصاب و روان، خلق و خوى و رفتار، توانمندى وقدرت، تكثير نسل و توليد مثل و… همه به نوعى وامدار تغذيه سالمند. از اين رو قريب بهدويست و پنجاه آيه قرآنى و دهها روايت معصومين (عليهم السلام) در مورد غذا و تغذيه واردشده است. همچنين نامگذارى پنجمين سوره قرآن به مائده (سفره غذايى)، از صفات خداوند،رزاق و معطم بودن، سوگند خداوند به غذا (والتين والزيتون)، درخواست مائده آسمانى توسطحضرت عيسى [ر. ك. مائده، آيه 114.] و درخواست غذا توسط حضرت موسى(ع) [ر. ك. قصص، آيه 14.] هر كدام مهر تاييدى بر اهميت غذاو تغذيه مىباشند.
همچنين خداوند براهل مكه به دو چيز منت مىنهد: »غذا« و »امنيت« »الذى اطعمهم منجوع و آمنهم من خوفِ« [قريش، آيه 3 و 4.] همان كس كه آنها را از گرسنگى نجات داد و از ترس و ناامنى ايمنساخت.
امام رضا(ع) فرمود: »فانَّ صلاح البدن وَ قوِامَه يَكونُ بِالطَّعامِ والشَّرابِ و فَسادَهُ يَكونُ بهما.« [رساله ذهبيه، ص 185.] سلامتى و پايدارى بدن و همچنين بيمارى آن به غذا و نوشيدنى است.
تاثیر غذا وتغذیه بر اخلاق ورفتار
خداوند بين تغذيه كافران و مومنان تفاوت قائل شده است. در مورد كافران مىفرمايد: »والّذينكفروا يتمتعون و ياكلُون كَما تاكُل الانعام. [محمد، آيه 12.] كافران از متاع دنيا بهره مىبرند و چون چهارپايانمىخورند. توضيح آنكه حيوانات علف مىخورند بى آنكه بدانند از كجا آمده، حلال است ياحرام؟ غصبى است يا مباح؟ كافران نيز غذا مىخورند بىآن كه به رجس و پليدى و حلال و حرامبودن آن توجه داشته باشند. لذا فرجام مشابهاى دارند. [ر. ك. تفسير نمونه، ج 21، ص 434.]
ولى مؤمنان كه به تاثير اخلاقى و معنوى غذا توجه دارند، مقيد به رعايت غذاى پاكيزه و حلالمىباشند. مردى خدمت پيامبر(ص) گفت: دوست دارم دعايم مستجاب شود، حضرت فرمود:»غذاى خود را پاكيزه كن و از هر گونه غذاى حرام بپرهيز.« [تفسير نمونه، ج 14، ص 255.]
لذا به مؤمنان دستور داده شده فقط از غذاهاى پاكيزه و حلال استفاده كنند. »يا ايها الذين آمنواكلوا من طيبات ما رزقناكم [مؤمنون، آيه 51.] ؛ اى مومنان! از روزى پاكيزه كه به شما داديم بخوريد.« و در برخىآيات ارتباط تنگاتنگى بين غذاى پاكيزه و عمل صالح ديده مىشود. »كلوا من الطيّبات و اعملواصالحاً [نساء، آيه 10.] ؛ از غذاهاى پاكيزه بخوريد و عمل صالح انجام دهيد.« زيرا همچنان كه سخن پاكيزه، عملصالح را به آسمان عروج مىدهد، [فاطر، آيه 10.] غذاى پاكيزه نيز انسان را در جهت كسب كمالات معنوى وحفظ ارزشهاى اخلاقى يارى مىبخشد و به مانند باران پاكيزه موجب رويش سبزهها و گلهاىمعطر در وجود آدمى مىگردد.
اصحاب كهف كه دغدغه حفظ ايمان و معنويت خود را داشتند، وقتى از خواب طولانى بيدارشدند، به دنبال غذايى بودند كه پاك و پاكيزه باشد و سبب خاموش شدن نور الهى در وجود آناننگردد. [ر. ك. كهف، آيه 19.] بر خلاف غذاهاى خبيث و حرام كه موجب تاريكى قلب، سنگدلى، و از بين رفتن نورايمان مىشود. در آيهاى از قرآن آمده است: شيطان مىخواهد به وسيله شراب (غذاى پليد) وقمار در ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد. [مائده، آيه 91.]
و در آيهاى ديگر خوردن مال حرام را آتش خوردن معرفى كرده است: »كسانى كه امواليتيمان را به ستم مىخورند (در حقيقت) تنها آتش مىخورند.« [نساء، آيه 10.] و اين بيانگر نقش غذاى حرام وخبيث است كه به روح و روان و ايمان فرد خسارت مىزند. امام حسين(ع) با اشاره به يكى از عللرفتار پست و ناهنجار كوفيان در كربلا مىفرمايد: »قدمُلئت بطونكم من الحرام؛ شكمهاى شما ازحرام پر شده است.«
امام رضا(ع) فرمود: »بدان كه نيرو و توان و روح و روان، تابع مزاج بدنها مىباشد.« [رساله ذهبيه، منسوب به امام رضا)ع]
توضيح روايت آن كه مراد از نفوس، روح انسان است كه چون مرغى اسير قفس تن اوست.به هر اندازه كه مزاج و جسم او سالم باشد، روح او نيز سالم و كامل تر خواهد بود. روح سالم در بدنسالم است. رمز سلامتى روح و جسم در يك قياس منطقى، چنين قابل تبيين است: سلامتى روح،تابع سلامتى تن است، و سلامتى تن تابع غذا و تغذيه سالم، پس سلامتى روح، تابع غذا و تغذيهسالم مىباشد.
با توجه به پارهاى از روايات آثار برخى غذاها بر اخلاق و رفتار آدمى به قرار زير است:
1. اعتدال در خوردن گوشت موجب خوش اخلاقى، اعتماد به نفس و شجاعت مىشود وافراط در آن قساوت قلب مىآورد.
2. شير، موجب صبورى، مهربانى، آرامش و… مىشود.
3. عسل، موجب رشد حافظه، صافى دل و شفا است.
4. انگور، غم و اندوه و افسردگى را به شادابى تبديل مىكند.
5. خرما، موجب صبر و حلم وبردبارى مىشود.
6. زيتون، حافظه را تقويت مىكند.
7. سيب، موجب تقويت اعصاب و رنگ رخسار مىگردد.
8. خوردن گوشت خوك، موجب بروز صفات زشت و رذيله مىشود.
9. هليم، نشاط عبادت را افزون مىكند.
بىترديد تغذيه سالم و منطبق با استانداردهاى اسلامى نقشى بسزا در سلامت جسم و روحانسان دارد و او را در طى مسير تكاملىاش يارى مىدهد.
چه غذایی بخوریم؟
عدهاى به رژيم گوشتخوارى عقيده دارند، هر چند اين رژيم بطور مطلق وجود ندارد ولىطرفدارانى دارد.
عدهاى بر گياهخوارى پاى مىفشرند و معتقدند انسان گياه خوار آفريده شده است.
گروهى نيز به رژيم ميوهخوارى تأكيد مىورزند، با اين استدلال كه ساختار دستگاه گوارشآدمى به هيچيك از دستگاه گوارش گوشتخواران، گياه خواران و دانه خواران شباهت ندارد،انسانها نه خام خوارند و نه نشخوار كننده و نه داراى چينه دان، پس به ناچار ميوه خوارند!
ولى در آموزههاى دينى هيچيك از اين نظريات به تنهايى پذيرفته نيست. اسلام براساسنياز انسان و با توجه به محيط، سن، شغل و… براى سبد غذايى او برنامه داده و با تعيين ملاكهااستفاده از همه گروههاى غذايى را با اولويت دادن به برخى گروههاى غذايى توصيه كرده است.چه آن دسته غذاهايى كه پس از آفرينش، طبيعى و دست نخورده وارد بدن مىشوند. مانندميوهها، سبزىها و چه فراوردههاى غذايى كه با دست بشر تغييراتى پيدا كردهاند. مانند غذاهاىگوشتى، لبنيات، پخت غذاها.
ملاك در استفاده از مواد غذايى مطابق آموزههاى دينى، غذاى طيب، حلال و حسن در مقابلغذاى رجس و خبيث، حرام و سوء مىباشد. »طيب« به غذاى پاك تكوينى كه با نظام ساختماندستگاه گوارش هماهنگى كامل دارد، اطلاق مىشود. لقمه پاكيزه كه وارد دهان مىشود، تحتاراده خداوند، با اعمال هضم و جذب ترشحات دهان و معده به مواد لازم و مورد نياز بدن تبديلمىگردد. [ر. ك. اولين دانشگاه و آخرين پيامبر(ص)، ج 4، ص 47 و 48.] طيّب يعنى سازگار، موافق، نيكو، شايسته و لذت بخش [ر. ك. فرهنگى عربى – فارسى، واژه طيب.] كه در قرآن كريم به جز غذاىحلال در مورد همسر خوب، [نساء: 3.] زمين پاك، [اعراف: 58.] سخن شايسته، [فاطر: 10.] فرزند صالح، [آل عمران: 38.] زندگى پاكيزه [نحل:] وشجره [ابراهيم: 27.] طيبه به كار رفته است.
غذاى حلال غذاى پاك تشريعى است كه خداوند آنچه را به مصلحت انسان ديده حلال كردهكه با دستگاههاضمه هماهنگ و متعادل است. وقتى انسان غذاى حلال را با نام خدا آغاز و با شكر الهىبه پايان مىبرد، يقيناً آن غذا موجب سلامتى، شادابى و شفابخشى او خواهد شد.
غالباً واژه حلال و طيب چون ايمان و عمل صالح با هم ذكر شدهاند.
غذاى حسن، برتر از غذاى طيّب و حلال است. خداوند از برخى غذاها مانند: انگور، شير،عسل و… به وصف حسن ياد كرده و غذاى شهيدان را غذاى حسن دانسته است. [ليرزقنهم الله رزقاً حسناً. )حج: 58]
در مقابل غذاهاى طيب، حلال و حسن، غذاهاى رجس و خبيث، حرام و سوء قرار گرفته كهبراى انسان ضرر و مفسده دارد. نه تنها سلامتى او را به خطر انداخته در خلق و خوى و ايمان او اثرمنفى مىگذارد.
در قرآن به خوردن غذاى طيب و حلال سفارش شده و از غذاهاى حرام و خبيث منع شدهاست:
يسئلونك ماذا اُحِلَّ لَهُم قل اُحِلَّ لكم الطيّبات. [مائده، آيه 4.]
از تو (اى پيامبر) مىپرسند چه چيز براى آنان حلال است؟ بگو: غذاهاى پاكيزه براى شما حلالاست.
فَكلوا مِمّا رزقكم الله حلالاً طيّبا و اشكروا نعمت الله ان كنتم ايّاه تعبدون. [نحل، آيه 114.]
پس، از آنچه خدا روزيتان كرده است، حلال و پاكيزه بخوريد و شكر نعمت خدا را بجاآوريد اگر او رامىپرستيد.
ولى غذاى پليد براى كافران و ابزار دست شيطان معرفى شده است. »كذلك يَجعَل اللهُ الرّجسَعلى الّذين لا يومنون.« [انعام، آيه 125.] اينگونه خداوند پليدى را بر افرادى كه ايمان نمىآورند قرار مىدهد.
بنابراين طبق آموزههاى دينى انسان مىتواند با رعايت غذاهاى حلال و حرام از هر نوعغذايى كه پاكيزه و حلال است، اعم از غذاى گوشتى، پروتئينى و غير آن بهره ببرد و از غذاهاىحرام، خبيث و مضر براى بدن، پرهيز كند.
چون سلولهاى اعضا و جوارح، مانند مغز، قلب، كليه، شش، دست و پا، چشم، گوش، مو،ناخن، پوست و… هر كدام نيازمند غذاى خاص خود است كه تامين اينها از يك گروه غذايىمشكل است.
آنان كه خود را از برخى غذاها محروم مىكنند، هميشه بيمارند، چون به نياز سلولهاى بدنپاسخ نمىدهند. پيامبر(ص) فرمود: »اثنان عليلان، صحيح محتم و عليل مخلط [وسائل الشيعه، ج 2، ص 409، ج 2495، چ آل البيت.] ؛ دو كس هميشهبيمارند، انسان تندرستى كه رژيم مىگيرد و از برخى غذاها پرهيز دارد و انسان بيمارى كه همهچيز مىخورد.«
قرآن انسانهايى را كه برخى غذاها را بر خود حرام مىكنند، سرزنش مىكند و مىفرمايد: »قلمن حرم زينه الله التى اخرج لعباده والطيبات من الرزق. (اعراف: 32( بگو: چه كسى زينتهاى الهى راكه براى بندگان خود آفريده، و روزىهاى پاكيزه را حرام كرده است؟!«
در آيه ديگر مىفرمايد: »يا ايها الذين آمنوا لا تحرموا طيبات ما احل الله لكم؛ (مائده: 87( اىمومنان! غذاهاى پاكيزه را كه خداوند براى شما حلال كرده، حرام نكنيد.«
با توجه به اين توضيحات روشن شد كه در پاسخ به اين پرسش كه »چه غذايى بخوريم؟«روى دو نكته بايد تأكيد كرد؛ نخست استفاده از انواع غذاها و دوم پاكيزهخوارى.
گروههاى غذايى
در اين بخش به اختصار به برخى گروههاى غذايى توصيه شده، اشاره مىكنيم.
1. گوشتها (پروتئينها)
از ميان چهارپايان، گوشت گوسفند، گاو، شتر، آهو و برخى ديگر از حيوانات حلال است وگوشت چهارپايان درنده خو، داراى دندان تيز و چنگال و ناخنهاى تيز مانند شير، پلنگ، روباه،كفتار، شغال، گربه و… حرام است. همچنين گوشت چهارپايان حلال گوشتى كه ذبح اسلامى نشدهو يا مردار شدهاند حرام است.
و از حيوانات دريايى، گوشت ماهىهاى پولكدار و ميگو حلال است. گوشت پرندگان نيزحلال است جز پرندگانى كه فاقد چينهدان و سنگدان و خار عقب پا هستند و يا مانند عقاب وكركس داراى چنگالاند.
گوشت حيوانات حلال گوشت سرشار از پروتئين است كه نياز بدن را تامين مىكند و كمترغذايى مىتواند جايگزين آن شود. در آيات و روايات گوناگونى به خوردن گوشت سفارش شدهاست.
»والانعام خلقها لكم… و منها تأكلون (نحل: 5(؛ (خداوند) چهارپايان را براى شما آفريد… و ازگوشت آنها مىخوريد.«
در روز عيد قربان كه حاجيان پس از عمال سنگين مناسك نياز به پروتئين دارند خداوند بهخوردن گوشت قربانى دستور داده است. »فكلوا منه واطعموا البائس الفقير (حج: 29(؛ و از گوشتآنها (قربانى) بخوريد، و بينواى فقير را اطعام كنيد.«
در جنگ خندق پس از خستگى سربازان اسلام در حفر خندق، پيامبر(ص) آنان را بهميهمانى گوشت كه جابر تدارك ديده بود، دعوت كرد. در روايت آمده كه رسول خدا(ص)فرمود: »خير الادام فى الدنيا و الاخره اللحم [بحارالانوار، ج 62، ص 290، ج 72.] ؛ بهترين خوراكى در دنيا و آخرت گوشت است.«چرا كه گوشت موجب روئيدن گوشت بر بدن، توانمندى، قدرت بخشيدن به بينايى و شنوايى و…مىشود. ترك گوشت فساد بدن را در پى دارد. از اين رو رسول خدا(ص) فرمود: هر كس چهلروز گوشت نخورده باشد، پس بايد پولى قرض كند و گوشت تهيه كرده و بخورد. [همان، ج 66، ص 65، ح 32.]
نيز امام صادق(ع) فرمود: »هر كس چهل روز خوردن گوشت را ترك كند، خلق و خوى او بدو زشت مىشود.« [همان، ص 67، ج 44.]
ليكن بايد از افراط در خوردن گوشت و اعتياد به آن پرهيز كرد. پيامبر(ص) فرمود: »هركس چهل روز (پشت سرهم) گوشت بخورد سنگدل مىشود.« [همان، ج 62، ص 294.]
از روايات برمىآيد كه خوردن گوشت هر سه روز يك بار مناسب است. ساباطى مىگويد: از امامصادق(ع) درباره خوردن گوشت پرسيدم؟ فرمود: هر سه روز (يك بار). [محاسن، برقى، ج 2، ص 47.]
ادريس بن عبدالله مىگويد: در محضر امام صادق(ع) بودم، از گوشت سخن به ميان آمد،فرمود: يك روز گوشت بخور، يك روز لبنيات و يك روز چيز ديگرى. [همان.]
از ميان گوشتها، به خوردن گوشت گوسفند و آبزيان و پرندگان سفارش شده است. بهترينگوشت، گوشت تازه (لحماً طريا) است. و از خوردن گوشت خام و گوشت خشكيده نمك سودنهى شده است.
2. تخم مرغ
حدود 13 روايت در مورد تخم مرغ وارد شده است. زرده تخم مرغ سبك و سفيده آن سنگيناست. اگر تخم مرغ به همراه گوشت، پياز و روغن زيتون خورده شود، مقوى است ولى خوردنآن به همراه ماهى مضرّ است، چنانكه اعتياد به خوردن آن نيز موجب لاغرى، لك صورت وبيمارى مىشود.
امام صادق فرمود: »تخم مرغ خوراكى سبك است. دل دادگى به گوشت را فرومىنشاند وعارضههاى گوشت را هم ندارد.« [بحار الانوار، ج 66، ص 45.]
3. نان، غلات، حبوبات و دانهها
در قرآن به دانهها و غلات تحت عنوان »زرع و حبّ« اشاره شده است. »و هوالذى انشا… الزرعمختلفاً اكله (انعام: 141(؛ و اوست خدايى كه (براى شما) انواع زراعت را پديد آورد كه با هممتفاوتند. »فانبتنا فيها حبا (عبس: 27(؛ در آن (زمين) دانهها رويانديم.«
دانههاى غذايى، مايه اصلى تغذيه انسان وانواع حيوانات است. دانههايى كه اگريك سال براثر خشكسالى قطع شود، قحطى وگرسنگى تمام جهان را فرا خواهد گرفت. تعبير به»حبّا« به صورت نكره يا دليل بر اهميت اين ماده غذايى است و يا به تنوع دانهها اشاره دارد. [ر. ك. تفسير نمونه، ج 26، ص 49.]
از ميان دانهها، گندم، كاملترين و غنىترين ماده غذايى است كه جاى بسيارى از غذاها رامىگيرد. حضرت يوسف براى نجات مردم مصر از هفت سال قحطى به ذخيرهسازى گندمپرداخت. [ر. ك. يوسف، آيه 47.]
نان بهترين خوراكى، مايه بركت و استوارى تن، خوشبو كنده دهان است وبهترين نان، نانسبوس دار است كه داراى فيبر مىباشد. پيامبر(ص) فرمود: »خداوندا ! براى ما به نان بركت بدهو ميان ما و آن جدايى ميفكن، اگر نان نبود، نه روزه گرفته بوديم، نه نماز خوانده بوديم ونهواجبات خدا را انجام داده بوديم.« [كافى، ج 6، ص 287.]
امام رضا فرمود: »برترى نان جو برگندم، همانند برترى ما بر ديگران است.« [بحارالانوار، ج 66، ص 274.]
»برنج غذايى نيكو، سرد و سالم و مهتر غذاها مىباشد.« [ر. ك. همان، ج 624، ص 294.]
4. ميوهها و سبزىها
بيشترين آيات و روايات مربوط به خوراكيها به ميوهها و گياهان تعلق دارد. در سوره عبس آيات25 تا 32 به هشت نوع مواد غذايى گياهى و نباتى پرداخته است كه حاكى از اهميت و اولويتنبايات و ميوهها در تغذيه انسانهاست.
تأكيد فراوان برخى آيات روى زمين و روئيدنىها و تقدم ميوهها بر گوشتها [وامددناهم بفاكهة ولحم.] دليل ديگرىبر اولويت اين گروه غذايى بر گوشتها مىباشد. همچنين ذكر مكرر خصوص ميوهها از ميانغذاهاى بهشتى، به خاطر اهميت ميوهها در تغذيه و نقش آنها در طراوت و شادابى و نشاط انسانو هضم و جذب آسان است، كه نه تنها از نظر علمى بلكه، در تجربه عمومى مردم نيز به اثباترسيده است. [ر. ك. تفسير نمونه، ج 22 ص 434؛ ج 23، ص 178.] ميوههايى چون: انگور، انار، خربزه، خرما، سيب، انجير و… هر كدام از خواصزيادى برخوردارند كه در روايات اسلامىبه آنهااشاره شده است مثلاً: انار، موجب نورانيت قلب و دور كننده شيطان است، معده را پالايشمىدهد، مقوى و نيروبخش است، غذا را هضم مىكند و سبب اعتدال طبع مىشود.
انگور از ميوههاى بهشتى و يك غذاى كامل و داروخانه طبيعى است، انجير استحكام بخشاستخوانها، جلا بخش چشم و دل و برطرف كننده ضعف و فزاينده عقل و آرامش است، خربزهشفاى دردها، شستشو دهنده مثانه و معده و داراى هزار بركت مىباشد. خرما، شفابخش، قوىكننده پشت، افزايش حلم و بردبارى، سير كننده و رفع كننده خستگى و هفتاد و دو خواصشفابخش در آن است.
سبزىها نيز علاوه بر زينت سفره از خواص والايى برخوردارند.
پيامبر(ص) فرمود: »سفرههايتان را به سبزى زينت بخشيد، زيرا خوردن سبزى با گفتن بسمالله، شيطان را مىراند.« [كافى، ج 6، ص 298.]
امام رضا(ع) از سفرهاى كه در آن سبزى نبود، دست كشيد و به غلام فرمود: مگر نمىدانى كه مناز سفرهاى كه درآن سبزى نباشد، غذا نمىخورم! سبزى بياور، غلام رفت و سبزى آورد و برسفره نهاد، پس امام(ع) دست به سفره گشود و به خوردن غذا مشغول شد. [همان، ص 363.]
5. شير و لبنيات
شير از غذاهاى بهشتى است كه در سوره نحل آيه 66 وديگر آيات به آن اشاره شده است. شيريك غذاى كامل و داراى خواص فراوانى است. شير موجب استحكام استخوانها، روئيدنگوشت، برطرف كننده ضعف و شفاى هر دردى است كه براى نوشيدن آن هيچ شرط سنى واقليمى وجود ندارد.
امام على(ع) فرمود: نوشيدن شير، شفاى هر دردى – جز مرگ – است. [بحار الانوار، ج 66، ص 95.]
از ميان شيرها به شير گاو توصيه شده است. امام على(ع) فرمود: »شير گاو درمان است.« [همان، ص 103.]
از ميان فراودههاى شير، خوردن پنير به تنهايى مضرّ است و از آن نهى شده است. چنانكهزياد خوردن آن موجب لاغرى و بيمارى است.
امام صادق(ع) فرمود: »گردو و پنير، چون با هم جمع شوند درماناند، اما اگر از هم جدا شونددرد مىشوند.« [كافى، ج 6، ص 34.]
و امام كاظم(ع) در مورد ماست فرمود: »هر كس مىخواهد ماست بخورد و ماست او را زياننرساند، با آن هضم كنندهاى (مثلاً نانخواه [نانخواه، تخمى است زردرنگ و خوشبو، طعم آن اندكى تند و تلخ، گاهى آن را روى نان مىزنند.] ( بخورد.« [همان، ص 338.] چون ماست طبع سرد دارد، افزودنى كهطبع گرم دارد به آن اضافه كند، مانند: نعناع، گل محمدى، گلپر و… نانخواه در روايت به عنوانمثال آمده است.
چه زمانى غذا بخوریم؟
چه زمانى بايد غذا خورد؟ و اسلام در خوردن به چند وعده غذا توصيه مىكند؟
روايات مربوط به وعده غذايى را مىتوان به چند دسته تقسيم كرد:
1. برخى روايات به دو وعده اشاره دارند. امام صادق فرمود: »صبحانه و شام بخورو در فاصله ميان آنها چيزى نخور، چرا كه موجب تباهى تن است، مگر نشنيدهاىكه خداوند مىفرمايد: و آنان (بهشتيان) صبحگاهان و شامگاهان، روزى ويژه خويشرا دارند.« [كافى، ج 6، ص 288.] [مريم، آيه 62.]
2. برخى بر يك وعده و آن هم صبحانه تأكيد دارند، امام صادق(ع) فرمود: »مؤمن را بايستهاست، تا غذا نخورده، از خانه بيرون نرود، چرا كه اين كار به او استوارى بيشتر مىبخشد.« [بحارالانوار، ج 66، ص 341.]
3. برخى ديگر به خوردن شام بويژه براى افراد سالخورده سفارش مىكند. رسول خدا(ص)مىفرمايد: »خوردن شام را وامگذاريد… من بر امت خويش از اين بيمناكم كه از واگذاردن شام،پيرى به سراغشان آيد، چرا كه شام، موجب نيرومندى پير و جوان است.« [همان، ص 343.] و برخى روايات بهشام خوردن پيامبران اشاره دارد.
امام على(ع) فرمود: »شام خوردن پيامبران، پس از تاريكى شب بوده است.« [كافى، ج 6، ص 288.]
امام صادق(ع) فرمود: »شام پيامبران پس از نماز عشا مىباشد.« [همان، ص 289.]
4. امام رضا(ع) در روايتى هر 8 ساعت يك بار وعده غذايى را توصيه كردهاند. [طب الرضا، ص 15.]
از مجموع اين چند دسته روايات چنين استنباط مىشود كه دو وعده غذايى، يعنى اول روز وآخر روز براى خوردن غذا كافى است، و چنانچه در ميان روز گرسنه شد از ميان وعدههاى غذايىاستفاده كند، آنچه در رسالههاى عملى درباره استحباب غذا خوردن در اول روز و اول شب وخوددارى از غذا در بين روز و بين شب آمده، [ر. ك. رساله توضيح المسائل، امام خمينى، ص 315، م 2645.] در تأييد دو وعده تغذيه است. بنابراين نظريهغالب مىبايست روايت امام رضا(ع) را توجيه كرد.
در كنار اين روايات، به رواياتى بر مىخوريم كه بحث گرسنگى و اشتها را ملاك مىدانند وسلامتى انسان را در اين مىدانند كه تا گرسنه نشده غذا نخورد.
امام على(ع) به امام حسن(ع) فرمود: »بر سر سفره نمىنشينى، مگر آن هنگام كه گرسنهاى…اگر اين كار را كردى از طبيب بىنياز مىشوى.« [بحار الانوار، ج 62، ص 267.]
چه مقدار غذا بخوریم؟
افراط و تفريط در رساندن غذا به بدن هر دو ضرر و مفسده دارد. امام رضا(ع) با تشبيه بدن بهزمين مىفرمايد: بدن انسان، بسان زمين پاك و آماده براى زراعت است كه اگر در آبادانى وآبدهى بدان، مراقبت شود، به گونهاى كه آب، نه فراوانتر از نياز بدان برسد تا آن را غرقاب وباتلاق كند و نه از اندازه كمتر باشد تا آن را به تشنگى گرفتار سازد، آبادانىاش استمرار مىيابد،اما اگر از آن غفلت شود، به تباهى مىگرايد و علف هرز در آن مىرويد؛ بدن چنين حكايتى داردو تدبير آن در خوراك و پوشاك چنين است. [همان، 310.]
پرخورى و نيز خوردن پس از سيرى، بدن را باتلاق تجمع ميكربها مىسازد و موجبتباهى تن، قساوت قلب، كودنى، دورى از خدا و انواع بيماريها مىشود.
پيامبر(ص) فرمود: »مؤمن در يك شكم چيز مىخورد و كافر در هفت شكم چيزمىخورد.« [كافى، ج 6، ص 268.]
امام على(ع) فرمود: »عادت به پرخورى انواع دردها را به همراه دارد.« [غررالحكم، ص 1363.]
و همچنين فرمود: »از پرخورى پرهيز كنيد، چرا كه مايه تباهى تن است.« [همان، حديث 2742.]
بهترين رمز سلامتى آن است كه انسان با وجود اشتها به غذا از آن دست بكشد.
امام على(ع) به امام حسن(ع) فرمود: »اگر مىخواهى سالم بمانى و از پزشك بىنياز شوى،چهار امر را رعايت كن 1. اگر ميل به غذا ندارى نخور 2. تا زمانى كه سير نشدهاى و اشتها باقىاست دست از غذا بكش 3. غذا را پس از جويدن كامل در دهان، فرو بده 4. قبل از خواب قضاىحاجت كن.« [بحارالانوار، ج 62، ص 267.]
رسول خدا(ص) فرمود: »كل وانت تشتهى وامسك وانت تشتهى؛ [بحارالانوار، ج 62، ص 290.] زمانى كه ميل به غذا دارى،غذا بخور و در حالى كه هنوز ميل و اشتها به خوردن دارى، دست از خوردن بكش.«
مفهوم آيه شريفه »كلو واشربوا ولا تسرفوا« كه در نگاه نخست بسيار ساده به نظر مىرسد،امروز در رتبه مهم ترين دستورات بهداشتى (و تغذيه سالم) قرار گرفته است، زيرا طبق تحقيقاتدانشمندان، سرچشمه بسيارى از بيمارىها، غذاهاى اضافى (داخل معده) است كه به صورتجذب نشده در بدن باقى مىماند. اين مواد اضافى هم بار سنگينى است بر قلب و عروق و سايردستگاههاى بدن، و هم بستر آمادهاى است براى پذيرش انواع عفونتها و بيمارىها. لذا براىدرمان بسيارى از بيمارىها نخستين گام اين است كه اين مواد اضافى، و به عبارت ديگرزبالههاى تن انسان بسوزند و جسم پاكسازى گردد. عامل اصلى تشكيل اين مواد مزاحم، اسرافو زيادهروى در تغذيه و به اصطلاح »پرخورى« است و راهى براى جلوگيرى از آن جز رعايتاعتدال در (خوردن) غذا نيست.
مرحوم طبرسى در تفسير مجمع البيان مطلب جالبى نقل كرده است:
هارون الرشيد طبيبى مسيحى داشت كه مهارت او در طب معروف بود. روزى اين طبيب بهيكى از دانشمندان اسلامى گفت: من در كتاب شما چيزى از طب نمىيابم در حالىكه دانش مفيدبر دو گونه است: علم اديان و علم ابدان. او در پاسخش چنين گفت: خداوند همه دستورات طبى رادر نصف آيه از كتاب خويش آورده است. »بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد« و پيامبر ما نيزطب را در اين دستور خويش خلاصه كرده است: »معده، خانه بيمارىها است و امساك، سرآمدهمه داروها است و بدنت را از آنچه بدان عادت صحيح داده اى محروم مكن« طبيب مسيحىوقتى اين سخن را شنيد گفت: قرآن شما و پيامبرتان، براى جالينوس (طبيب معروف) سخنطبيبانهاى باقى نگذاردهاند. [تفسير نمونه، ج 16، ص 156 – 152.]
امام رضا(ع) فرمود: »لو ان الناس قصدوا فى الطعام لاعتدلت ابدانهم [وسائل الشيعه، ج 16، ص 406.] ؛ اگر مردم در خوردنغذا ميانهرو باشند، بدنهاى آنان اعتدال پيدا مىكند.«
چگونه غذا بخوریم؟
در روايات معصومين عليهم السلام و فقه اسلامى، تحت عنوان »آداب خوردن و آشاميدن« بهچگونه خوردن غذا پرداخته كه به آنها اشاره مىكنيم:
1. شستن دستها قبل از غذا و خشك نكردن با حوله. پيامبر(ص) فرمود: »شستن دستها،پيش از غذا شفاى تن و مايه بركت در روزى است.« [بحار الانوار، ج 66، ص 356.]
2. در آوردن كفشهااز پا هنگام غذا خوردن، رسول خدا(ص) فرمود: »چون غذا نهاده شد،كفشهايتان را درآوريد، چرا كه هم رفتارى است زيبا و هم موجب آسايش بيشتر پاهايتانمىشود.« [همان، ص 416 419.]
3. نام خدا بردن و بسم الله گفتن، امام على(ع) فرمود: »براى كسى كه براى غذاى خود نام خدارا ببرد، ضمانت مىكنم كه از آن غذا به هيچ درد و رنجى گرفتار نشود.« [كافى، ج 6، ص 295.]
4. بعد از گذاشتن نان در سفره منتظر چيز ديگرى نماند. [رساله توضيح المسائل، م 264.]
5. شروع غذا با دعا و شكر الهى [بحار الانوار، ج 66، ص 380.]
6. آغاز كردن غذا با نمك
7. با دست راست خوردن، با سه انگشت يا بيشتر وبا دو انگشت نخورد. [رساله توضيح المسائل، م 2645.]
8. پاره نكردن نان با كارد و نگذاشتن نان زير ظروف غذا [همان، م 2646.]
9. آغاز كردن از سبك ترين غذاها، مانند، سوپ، سالاد و… . [بحارالانوار، ج 62، ص 311.]
10. زياد نشستن سر سفره و طول دادن غذا خوردن [رساله توضيح المسائل، م 2645.]
11. خوردن غذاى گرم قبل از سرد شدن [بحار الانوار، ج 66، ص 402.]
12. پرهيز از خوردن غذاى داغ [همان، ص 400.]
13. پرهيز از فوت كردن در غذاها و نوشيدنىها [رساله توضيح المسائل، م 2646.]
14. كراهت پاك كردن كامل گوشت استخوان [همان، م 2646.]
15. پرهيز از خوردن غذا در حال جنابت [بحار الانوار، ج 66، ص 334.]
16. برداشتن لقمه كوچك و جويدن كامل آن [رساله توضيح المسائل، م 2645.]
17. دست كشيدن از غذا قبل از سير شدن كامل.
18. پرهيز ازخوردن در حال سيرى [همان، م 2626.]
19. پايان بردن غذا با نمك
20. خوردن از قسمت جلوى خود [همان، م 2645.]
21. نگاه نكردن به صورت ديگران در موقع غذا خوردن [همان، م 2646.]
22. شستن دستها وخشك كردن با دستمال [بحارالانوار، ج 66. ص 356.]
23. دعا كردن پس از غذا [همان، ص 359.]
24. به پشت دراز كشيدن پس از غذا و پاى راست را روى پاى چپ گذاشتن. [كافى، ج 6، ص 299.]
25. نخوابيدن بلافاصله پس ازخوردن غذا [همان.]
26. خلال يا مسواك زدن پس از غذا [بحار الانوار، ج 66، ص 441.]
27. غسل نكردن با آب سرد پس از خوردن ماهى [همان، ج 62، ص 321.]
28. خوردن چند خرما يا مقدارى عسل (يا چيز گرم) پس از خوردن ماهى قبل از خواب [همان، ج 65، ص 128.]
29. شستن گوشت قبل از پختن
30. نخوابيدن بلافاصله پس ازخوردن ماهى تازه [همان، ج 128 65.]
31. شستن ميوه با آب [كافى، ج 6، ص 350.]
32. خوردن ميوه در فصل خود [بحار، ج 6، ص 296.]
33. خوردن ميوه با پوست (برخى ميوهها) [كافى، ج 6، ص 350.]
34. دور نياختن ميوه پيش از خوردن كامل آن. [رساله توضيح المسائل، م 2646.]
آداب آشاميدن
1. گفتن بسم الله پيش از آشاميدن والحمدالله بعد از آن [همان، م 2647.]
2. آشاميدن به سه نفس و مكيدن آن و سر نكشيدن يكجا [همان.]
3. ايستاده آب آشاميدن در روز ونشسته آشاميدن در شب [بحارالانوار، ج 66، ص 459.]
4. آشاميدن آب به صورت ولرم [كافى، ج 6، ص 314.]
5. ندميدن در آب [بحارالانوار، ج 66، ص 246.]
6. نياشاميدن آب با دست چپ [رساله توضيح المسائل، م 2648.]
7. نياشاميدن آب در بين غذا [بحارالانوار، ج 62، ص 323.]
8. نياشاميدن آب در پى چربى و غذاى چرب [همان، ج 66، ص 456.]
9. نياشاميدن آب از كنار دسته ظرف يا لبه شكسته آن [همان، ص 460.]
10. ياد كردن حضرت اباعبدالله و اهل بيت او و لعن قاتلان او بعد از آشاميدن [رساله توضيح المسائل، م 2647.]
11. نياشاميدن آب سرد پس از خوردن چيز گرم و شيرينى. [بحارالانوار، ج 62، ص 321.]
12. نياشاميدن آب فراوان [رساله توضيح المسائل، م 2648.]
13. نياشاميدن آب سرد در حمام [بحارالانوار، ج 76، ص 70.]
14. بستن دهانه ظرف آب [همان، ج 63، ص 204.]
خلاصه آنكه غذا و تغذيه نقش موثرى در سلامتى و شادابى جسم و جان دارد و مستقيم و غيرمستقيم بر اخلاق و رفتار آدمى تأثيرگذار است به شرط آن كه بدانيم چه غذايى بخوريم؟ چهمقدار بخوريم؟ در چه زمانى بخوريم؟ و چگونه بخوريم؟