چكيده مقاله حاضر با عنوان »نقد و بررسى رموز ششگانه سلامتى« بهبيان و نقد و بررسى دستورهاى ششگانهاى مىپردازد كه آقاىآنتونى رابينز، درباره سلامتى انسان پيشنهاد مىكند. دستورهاىياد شده با توجه به آموزههاى دينى (آيات قرآن و رواياتامامان معصوم عليهمالسلام) مورد نقد و بررسى قرار گرفتهو در پايان نكاتى به عنوان نتيجهگيرى بحث ارائه گرديده است.
حصون ش 17
نقد وبررسی رموز ششگانه سلامتی آنتوونی
چكيده
مقاله حاضر با عنوان »نقد و بررسى رموز ششگانه سلامتى« بهبيان و نقد و بررسى دستورهاى ششگانهاى مىپردازد كه آقاىآنتونى رابينز، درباره سلامتى انسان پيشنهاد مىكند. دستورهاىياد شده با توجه به آموزههاى دينى (آيات قرآن و رواياتامامان معصوم عليهمالسلام) مورد نقد و بررسى قرار گرفتهو در پايان نكاتى به عنوان نتيجهگيرى بحث ارائه گرديده است.
واژههاى كليدى: سلامتى، تنفس صحيح، غذا، ميوه، پروتئين،مايعات، معنويت، پاكيزه و حلال.
مقدمه
آنتونى رابينز متولد 1960 در كاليفرنياى آمريكا، مسيحى پروتستان، داراى مطالعات بسيارگسترده در علم روانشناسى، نويسنده و سخنران است. در كتاب »نيروى بيكران« [ترجمه ميترا حبيبى و مهناز صادقى.] شش دستوربه عنوان »رموز سلامتى« بيان كرده است. اين شش دستور از طريق فرماندهى كل سپاه به ردههاابلاغ و درخواست شده تا »عميقاً در اين رابطه به تفكر و همانديشى پرداخته و براىفرهنگسازى و جارى كردن روشهاى علمى و دستورالعملهاى مناسب در تغذيه و ورزشدرونسازمانى سپاه، اقدام نمايند.«
مقاله حاضر در تبيين و نقد و بررسى رموز مزبور تهيه شده است، به اميد آنكه مورد توجهقرار گيرد.
شش دستور رابينز درباره سلامتى انسان عبارتند از:
1. تنفس صحيح، 2. خوردن مايعات، 3. تركيب مناسب غذايى، 4. كنترل مقدار غذا، 5.مصرف ميوه و 6. افسانه پروتئين.
وى اين شش دستور را در سلامتى انسان، مهم دانسته و بر اين باور است كه اين دستورها،جسم را نيرومند و پرتحرك مىسازند. [ر. ك. نيروى بيكران.]
در اين نوشتار بيان مىگردد كه رموز سلامتى منحصر به اين شش دستور نيست، به علاوه كهبرخى از آنها قابل نقد مىباشد.
1. تنفس صحيح
در نگاه رابينز، تنفس صحيح رمز سلامتى است. در باور او گردش صحيح خون، شالوده سلامتىاست؛ خون اكسيژن و مواد غذايى را به تمام سلولهاى بدن مىرساند. جريان خون، محيط داخلىبدن را تشكيل مىدهد و كليد كنترل آن تنفس است. از طريق تنفس، اكسيژن كافى به تمامسلولها مىرسد كه جريان الكتريكى هر سلول را تحريك مىكند. تنفس صحيح، بدن را ازآلودگىها پاك مىكند. اثر تنفس صحيح از هر غذا يا ويتامين بيشتر است. و بعد به عوامل آنچون ورزش از قبيل: پيادهروى، شنا و دويدن اشاره مىكند. [ر. ك. نيروى بيكران.]
بررسى
بديهى است كه تنفس عميق و تنفس صحيح، آن هم در هوايى دور از آلودگى و به ويژه درصبحگاهان، موجب باز شدن غدد لنفاوى و ششها شده، سلامتى و نشاط را براى آدمى به ارمغانمىآورند. در آموزههاى دينى نيز به آب و هوا و فضاى تنفس اشاره شده است. بهروايتى از امام رضا(ع) در رساله ذهبيه اشاره مىكنيم:
واعلم انّ قوّة النّفوس تابعة لامزجة الابدان و ان الامزجة تابعة للهواء و تتغيّر بحسب تغيرالهواء فى الامكنة فاذا برد الهواة مرة و سخن اخرى تغيرت بسببه امزجة الابدان و اثر ذلكالتغير فى الصور فاذا كان معتدلاً اعتدلت الابدان. [طب و بهداشت (رساله ذهبيه]
بدان كه قدرت و نيروى انسانى، تابع مزاجهاى بدنهاست و طبيعت و مزاجها، از آب وهوا تبعيت كرده، با تغيير آب و هوا در مكانهاى گوناگون، تغيير مىكنند. بنابراين باگرمى هوا و سردى آن، مزاجها نيز تحت تأثير قرار مىگيرند. نشان آن دگرگونى درظاهر بدن آشكار مىگردد و با معتدل بودن آب و هوا، طبيعت و مزاجها نيز معتدلخواهند شد.
در اين روايت گرانبها، طبيعتى كه انسان در آن نفس مىكشد، مورد دقت و تأكيد قرار گرفتهاست. تنفس در آب و هواى معتدل، پاكيزه با چشمانداز طبيعى و نيز هماهنگ كردن پوشش بدنبا دماى هوا، از رموز سلامت است.
تنفس در آب و هواى جنگلى و كوهستانى و مناطق پاك و به دور از هر آلودگى انسان راشاداب و زنده مىكند و سلامتى مىآورد، اما در مقابل، تنفس در هواى آلوده و در ميان دود وگاز، چيزى جز بيمارى، عايد انسان نخواهد كرد. به همين دليل مردمانى كه در مناطق روستايى وكوهستانى زندگى مىكنند، عموماً سالمتر از مردمان شهرىاند.
البته »آب و هوا« و »تنفس« به مثابه ظرف و مظروف مىباشند، كه همديگر را تكميل وثمربخش مىنمايند. وقتى ظرف پاكيزه شد، مظروف نيز پاك و سالم خواهد ماند كه در روايتامام رضا(ع)، ظرف يعنى آب و هواى پاكيزه و بهداشت مورد توجه قرار گرفته است.
اجبار و يا تشويق كاركنان به ورزشهاى صبحگاهى در هواى پاكيزه و به ويژه بردن آنان بهمناطقى كه هوا به هنگام صبح، پاكتر است، كمك شايانى به سلامتى، نيروبخشى و پيشگيرى ازبيمارى در آنان خواهد بود.
2. خوردن مايعات
رابينز خوردن مايعات را دومين رمز سلامتى دانسته، عقيده دارد همانطور كه هفتاد درصد سطحزمين از آب پوشيده شده و بيش از هشتاد درصد وزن بدن را آب تشكيل مىدهد. مايعات نيزبايد دست كم هفتاد درصد از جيره غذايى روزانه انسان را به خود اختصاص دهند. افزايش موادزايد در بدن، ايجاد بيمارى مىكند. با مصرف آب كافى مواد زائد را حلّ و از بدن خارج نماييم. اگرآب به قدر كافى مصرف شود مواد زائد و سمّى در آن حلّ و سپس توسط كليه، پوست بدن، رودهو ششها دفع مىشود و فرايند تغذيه فعال مىگردد. [ر. ك. نيروى بيكران.]
بررسى
بىترديد آب مايه حيات و زندگى است. آب غذاى اصلى انسان و جانداران است و منشأ پديدآمدن غذاهاى نباتى و حيوان موجب نشاط و شادابى و سرسبزى است و منشأ پاكيزگى جسم وروح و محيط، و داروى شفابخش.
امام صادق(ع) از پيامبر(ص) چنين نقل مىكند: آب، معده و كبد راتميز، دهان را خوشبو مىكند، دندانها را محكم مىسازد، چشم را قدرت مىدهد و ديده را جلامىبخشد، گناهان را از انسان مىشويد، رگهاى برآشفته و تلخه تحريك شده را فرو مىنشاند، بلغمرا از ميان مىبرد، حرارت را از معده برمىدارد، و سر درد را نيز از ميان مىبرد. [كافى، ج 4، ص 153.]
ولى مهمّ نوشيدن نوع آب است. بهترين آب، آبى است كه قرآن توصيف كرده است.»عَذْبٌ فُراتٌ سائِغٌ شَرابُهُ.« [ر. ك. فاطر، آيه 12.] گوارا، شيرين، خالص، لذتبخش و بىرنگ و بو. چنين آبىبرخوردار از خواصى است كه در بالا ذكر شد. ليكن آبهاى داراى املاح، كلر و موادّ افزودنىمطلوب نيست و نوشيدن در حد افراط آن نه تنها سودى ندارد كه زيانآور نيز مىباشد.
آبهاى هر منطقه از كشور عزيز ما ايران با منطقهاى ديگر از آن، از لحاظ دارا بودن املاح مفيديا مضر و نيز ميزان آلودگى و نياز به پالايش، متفاوت است. لذا تهيه آب آشاميدنىِ سالم و حاوىاملاح لازم براى نيروها، چه در سطح شهر و روستا و يا در محل كار، وظيفه دولت و تشكيلاتسپاه مىباشد. بهدارى سپاه در اين زمينه بيشترين توانايى و مسئوليت را دارد.
امروزه موضوع آب درمانى، مورد تأييد جامعه پزشكى جهانى قرار گرفته، و به مردم توصيهشده روزانه به ميزان مناسبى آب بنوشند و به كودكان خود نيز بنوشانند. اين ميزان را پزشكانبايد مشخص نمايند. كه افراط يا تفريط در آن صورت نگيرد. البته در مواردى، به حسب حالافراد، به نوشيدن كمتر از حد معمول آب نيز اشاره شده است.
البته سواى مسأله آب درمانى، در روايات اسلامى به جرعه جرعه نوشيدن آب در سه مرحلهتوصيه شده و همچنين از نوشيدن آب زياد و افراطى كه موجب دل درد يا كرختى تن شود پرهيزداده شده است.
امام صادق(ع) فرمود: كمتر آب بنوش؛ چرا كه هر دردى را به سوى خودمىكشد. [كافى، ج 6، ص 382؛ بحارالانوار، ج 66، ص 455.]
همچنين فرمود: هر كس كمتر آب مىنوشد، تن درست است. [بحار، ج 66، ص 456.]
منظور آن است كه تند تند آب ننوش.
حضرت امام خمينى(ره) در رساله عمليه فرمود: زياد آشاميدن آب… مكروهاست. [رساله توضيح المسائل، مسأله 2648.]
3. تركيب مناسب غذايى
رابينز معتقد است تركيبات غذايى ناسازگار، موجب هدر رفتن انرژى مىشوند و هر عاملى كهانرژى را كاهش دهد، زمينه را براى ابتلا به بيمارىها آماده مىسازد. اين تركيبات اسيد معده راافزايش مىدهند، غلظت خون را بالا مىبرند و جريان آن را كند مىكنند، در نتيجه اكسيژنكمترى به بافتها مىرسد. مثلاً غذاهاى نشاستهاى مانند: نان، برنج، سيب زمينى، و امثال آنهابراى هضم، به محيط قليايى نياز دارند و غذاهاى پروتئيندار نظير: گوشت، لبنيات و حبوباتبراى هضم نيازمند به محيط اسيدى هستند. طبق قوانين شيميايى، دو محيط متضاد (يعنىمحيط اسيدى و قليايى) نمىتوانند در يك جا به طور همزمان وجود داشته باشند، زيرايكديگر را خنثى مىكنند. [ر. ك. نيروى بيكران.]
بررسى
شناخت تركيب غذايى مناسب و سازگار با بدن، بسيار خوب و ضرورى است، و در برخىروايات نيز به آن اشاره شده است. مثلاً در روايت آمده كه ماهى را با لبنيات نخوريد، چون هر دوسرد هستند، بلكه ماهى را با خرما يا چيز گرمى بخوريد. امّا مثالهايى كه نويسنده محترم زده قابلتأمل است، و بايد توسط متخصّصان تغذيه كه با آموزههاى دينى آشنايند مورد تأييد قرار گيرد؛مثلاً خوردن نان با گوشت، يا خوردن نان با ماست! در آموزههاى دينى، ملاك در خوردن ونخوردن غذايى، طبيعت انسان و طبيعت غذا مدّ نظر قرار گرفته شده و تركيب غذايى بايد بر ايناساس انجام گيرد. هر انسانى مزاج و طبعى گرم يا سرد دارد [ر. ك. طب و بهداشت (رساله ذهبيهص 193.] و هر غذايى نيز داراى طبعى گرم ياسرد است. مثلاً گوشت گوسفند، شتر، مرغ، انواع ادويه، طبعى گرم دارند و گوشت گاو، خروس،ماهى از طبعى سرد برخوردارند. شناخت اين طبيعتها براى تغذيه و تركيب غذاى مناسب لازماست تا انسان بداند چه غذايى به طبيعت او سازگار و براى سلامتى او مفيد و لازم مىباشد و چهغذايى با مزاج او ناسازگار و مضر است تا از آن پرهيز كند.
بنابراين »تركيب غذايى« با توجه به مزاجها مىتواند به عنوان رمز سلامتى مطرح شود.امروزه كارشناسان تغذيه به نتايج ارزشمندى در اين زمينه رسيده و با مطالعات اسلامى و نيزدانشهاى تجربى به استانداردهاى مناسبى دسته يافتهاند. از اين رو بايد در برنامهنويسى غذايىپادگانها، و مراكزى كه براى كاركنان غذا تهيه مىكنند، استفاده برد.
4. كنترل مقدار غذا
رابينز، كنترل مقدار غذا را از ديگر رموز سلامتى انسان دانسته و مىگويد: مطمئنترين راه براىافزايش طول عمر حيوانات، كاهش جيره غذايى آنان تشخيص داده شده است. [ر. ك. نيروى بيكران.]
بررسى
نكته، قياس بين انسان و حيوان كه بر جهانبينى ماديگرايانه تجربى استوار است، و تجويزآزمايشهاى غذايى كه روى حيوانات انجام گرفته، براى انسان، در حقيقت تنزل كرامت ومنزلت انسانيت است!
اما در آموزههاى دينى بسيار به مقدار مناسب غذا توجّه شده است.
در قرآن كريم در يك آيه مهمترين دستور بهداشتى – درمانى را داده است.
وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلاَ تُسْرِفُوا إِنَّهُ لاَيُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ. (اعراف: 31)
و بخوريد و بياشاميد ولى اسراف نكنيد، خداوند اسراف كنندهها را دوست ندارد.
سرچشمه بسيارى از بيمارىها، غذاهاى اضافى است كه به صورت جذب نشده در بدن انسانباقى مىماند. اين مواد اضافى هم بار سنگينى براى قلب و ساير دستگاههاى بدن بهشمار مىآيدو هم منبع آمادهاى براى انواع عفونتها و بيمارىها. عامل اصلى تشكيل اين مواد مزاحم،اسراف و زيادهروى در تغذيه و به اصطلاح »پرخورى« است و راهى براى جلوگيرى از آن جزرعايت اعتدال در غذا نيست. بويژه در عصر ما كه تحرك جسمانى كم شده و بيماريهايى چون:بيمارى قند، چربى خون، تصلب شرائين، نارساييهاى كبد، انواع سكتهها، در اثر افراط در تغذيهفراوان شده است. كه تنها راه مبارزه با آن نيز اعتدال در خوردن مىباشد. مرحوم طبرسى مفسربزرگ در كتب تفسير مجمع البيان مىنويسد: هارونالرشيد طبيبى مسيحى به نام جالينوسداشت كه مهارت او در طب معروف بود. روزى اين طبيب به يكى از دانشمندان مسلمانمىگويد: من در كتاب آسمانى شما مطلبى در مورد طب نمىيابم، در حالى كه دانش مفيد بر دوگونه است: »علم اديان« و »علم ابدان«. او در پاسخ گفت: خداوند همه دستورات طبى را درنصف آيه از كتاب خويش بيان كرده است: »كلوا واشربوا و لا تسرفوا« و پيامبر ما نيز طب وبهداشت را در اين دستور خويش خلاصه كرده است: »المعدة بيت الادواء والحمية رأس كل دواءواعط كل بدن ما عودته.« معده خانه همه بيمارىهاست، و امساك سرآمد همه داروها، و آنچهبدنت را عادت (صحيح و مناسب) دادهاى، آن را از او دريغ مدار. جالينوس گفت:قرآن شما و پيامبرتان براى جالينوس طبى باقى نگذاشته است. [ر. ك. تفسير نمونه، ج 6، ص 154 – 152.]
پيامبر(ص) فرمود: »هر كس به پرخورى عادت كند، سنگدل مىشود.« [بحارالانوار، ج 62، ص 293.]
همچنين فرمود: »… در حالى خوردن را واگذار كه هنوز اشتها به خوردن دارى.« [غررالحكم، ح 2742.]
امام على(ع) فرمود: »از شكم سيرى (و پرخورى) پرهيز كنيد چرا كه…مايه تباهى (و بيمارى) جسم مىشود.« [همان، ص 290.]
بنابراين اسلام بيش از هر مكتب و مذهبى به اعتدال در تغذيه و كنترل غذا اهميت مىدهد.
5. مصرف ميوه
رابينز مىگويد: ميوه كاملترين غذاى انسان است، هضم آن كمتر از هر نوع غذاى ديگر به انرژىنياز دارد، و بيش از هر غذاى ديگر به بدن انرژى مىدهد.
ميوه را بايد در مواقعى خورد كه معده از غذا خالى باشد. چون هضم ميوه در معده نيست، بلكهدر روده كوچك است. ميوه ظرف چند دقيقه از معده به روده كوچك مىرود و در آنجا قند خودرا آزاد مىسازد. اگر پس از غذا، ميوه خورده شود، مثلاً پس از گوشت، سيبزمينى و موادنشاستهاى، ميوه به همراه آن غذا در معده مىماند و شروع به گنديدن مىكند. بهترين ميوه، ميوهتازه يا آب ميوه تازه است. ميوه از غليظ شدن خون و انسداد رگها جلوگيرى مىكند و موجباستحكام ديواره مويرگها مىشود. [ر. ك. نيروى بيكران.]
بررسى
مطلب فوق، مطلب درستى است و با آموزههاى دينى تطبيق دارد. آيات و روايات فراوانى داريمكه به اهميت غذايى ميوه و تناسب آن با بدن توجه مىدهد.
ميوه از غذاى بهشتيان و سازگارترين غذا با ارگانيسم بدن مىباشد كه براى حفظ سلامتى وطول عمر بسيار مفيد دانسته شده است. آيات و روايات فراوانى در اهميت، ارزش و خواصّميوهها وارد شده است. مانند: انار، انگور، انجير، به، خرما، خربزه، خيار، سيب، گلابى و… كه ذكرآنها خود يك مقاله مستقل مىطلبد و از موضوع اين بحث خارج است. تنها به ذكر يك آيه ويك روايت بسنده مىكنيم.
فَأَنشَأْنَا لَكُم بِهِ جَنَّاتٍ مِن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ لَّكُمْ فِيهَا فَوَاكِهُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ.
(مؤمنون: 19)
سپس به وسيله آن (آب باران) باغهايى از درختان نخل و انگور براى شماايجاد كرديم؛ باغهايى كه در آن ميوههاى بسيار است؛ و از آن مىخوريد!
پيامبر اكرم(ص) فرمود: ميوه را به هنگام فصلش بخوريد، كه مايه سلامتى است. [بحارالانوار، ج 66، ص 119.]
6. پروتئين
ششمين رمز سلامتى در باور رابينز، به افسانه پروتئين مربوط مىشود. وى مىنويسد: اينكهمىگويند پروتئين استخوانها را محكم مىكند، نيز غلط است. بلكه حقيقت كاملاً خلاف ايناست. پروتئين اضافى استخوانها را نرم و پوك مىسازد. محكمترين استخوانها مربوط بهگياهخواران است. به دلايل بسيار، مصرف گوشت به خاطر پروتئين، غلطترين كار است. چوندر گوشت مقدار زيادى اسيد اوريك وجود دارد كه يكى از فضولات و مواد زائد يا دفعى بدناست. ديگر آن كه گوشت پر از ميكروبهايى است كه موجب فساد و گنديدگى مىشود.
وجه اشتراك فيثاغورث، سقراط، افلاطون، ارسطو، لئونارد و… گياهخوارى آنان بوده است.
خوردن شير ساير حيوانات از جمله گاو مشكلات بسيارى به بار مىآورد. دكتر ويليام اليسمىگويد: »اگر مىخواهيد دچار آلرژى شويد شير بخوريد، اگر مىخواهيد دستگاههاى بدن شمابد كار كند شير بخوريد.« شير چه خاصيت مهمى براى بدن دارد؟! جز آن كه در معده و رودهكوچك سفت و جامد شده به هر چيز ديگر بچسبد و ايجاد سوء هاضمه نمايد و كار دستگاههاىبدن را مشكل مىسازد. پنير هم همان شير فشرده است. يك ماه خوردن شير و لبنيات را ترككنيد و نتيجه را قضاوت كنيد! [ر. ك. نيروى بيكران.]
بررسى
اين بخش گفته آنتونى رابينز كه آن را »افسانه پروتئين« ناميده و با حمله به گوشت و شير، دعوتبه گياخوارى كرده با مبانى و آموزههاى دينى در تضاد مىباشد، كه به آن مىپردازيم:
يك. اسلام مواد غذايى را به حلال و پاكيزه در مقابل حرام و رجس تقسيم كرده است، نه بهپروتئين و غير پروتئين.
وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ. (اعراف: 157)
غذاهاى پاكيزه براى آنان حلال و غذاهاى ناپاك، حرام است.
دو. از اين رو اسلام رژيم تكخوارى را نمىپسندند، بلكه به همه چيز خوارى از نوع حلال وطيب آن سفارش كرده است.
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ. (اعراف: 32)
بگو (اى پيامبر) چه كسى زينتهاى خدادادى براى بندگانش را و همچنينروزى پاكيزه را حرام كرده است؟!
عدهاى طرفدار »گياخوارى« يا »گوشتخوارى« يا »دانهخوارى« يا »ميوهخوارى«اند ولىاسلام رژيم تكخوارى را مردود مىشمرد و استفاده از همه گروههاى غذايى پروتئينى و غيرپروتئينى را مانند: نان و غلات، گوشتها، شير و لبنيات، حبوبات، مغزها وچربىها، ميوهها، سبزىها و نوشيدنىها را تجويز مىكند.
سه. رژيم گياهخوارى كه مورد تأكيد رابينز است و وجه اشتراك فيثاغورث، سقراط،افلاطون، و ارسطو و… را گياهخوارى مىداند، در آموزههاى دينى و حتى مهندسان تغذيه مردودشمرده شده است و پايه علمى ندارد.
اوّلاً: حضرت موسى كه در مدت آوارگىاش، گياهخوارى مىكرد، جسمى ضعيف و نحيفپيدا كرده بود، لذا به خداوند عرض كرد: خدايا من به آنچه خير برايم بفرستى فقير و نيازمندم. [فقال رب انى لما انزلت الىّ من خير فقير.] مفسران مىگويند: موسى به فقر غذايى دچار شده و خود را نيازمند اطعام خدا مىدانست.
ثانياً: گياهخوارى انسان را لاغر و ضعيف مىكند.
ثالثاً: آيا امكان دارد (از لحاظ توليد و مصرف) كه روزانه چند كيلو سبزى بخرد،آماده كند و مصرف نمايد! و روزانه چند كيلو سبزى بخورد تا نياز بدنش از لحاظ پروتئين تأمينشود! و آيا از لحاظ اقتصادى و زمانبرى مقرون به صرفه هست؟!
چهار. درباره گوشتخوارى كه از نظر رابينز غلطترين كار و در حقيقت ميكروبخوارىاست، بايد گفت: اسلام نه تنها خوردن گوشت را حرام ندانسته بلكه به آن سفارش كرده است.آيات و روايات فراوانى در اين زمينه وجود دارد. ولى حد و حدودى براى آن تعيين كرده و ازافراط و تفريط پرهيز داده است. گوشت به جهت داشتن پروتئين، مهتر غذاها شناخته شده كهموجب روئيدن گوشت در بدن، استحكام استخوانها، افزاينده بينايى و شنوايى، قوّت و توان وبرطرف كننده ضعف و ناتوانى مىشود. به مواردى اشاره مىكنيم:
1. وَالْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ… وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ. (نحل: 5)
خداوند چهارپايان (شتر، گاو، گوسفند) را براى شما آفريد… و از گوشت آنهابخوريد.
2. وجوب قربانى شتر، گاو و گوسفند در ايام حج براى استفاده حاجيان خسته و نيازمند، نشاناز اهميت اين غذاى حلال دارد.
3. ابراهيم خليل براى مهمانان خود، گوسالهاى بريان كرد. (هود: 69)
4. پيامبر(ص) فرمود: گوشت مهتر غذاها در دنيا و آخرت است. [كافى، ج 6، ص 308.]
5. همچنين فرمود: يكى از پيامبران قبل من، از ضعف بدنى به درگاه خداوند شكايت برد،خداوند به او وحى كرد، گوشت و شير را بپز و (بخور) چرا كه من بركت و قدرت را درآنها نهادهام. [بحارالانوار، ج 68، ص 47.]
6. همچنين فرمود: هر كس بر او چهل روز بگذرد و گوشت نخورد، بايد وام بگيرد و گوشتبخرد و بخورد. [كافى، ج 6، ص 309.]
7. امام صادق(ع) فرمود: گوشت از گوشت است، هر كس چهل روز آن راواگذارد، بدخوى مىشود. [بحارالانوار، ج 66، ص 66.]
اينها بخشى از آموزههاى دينى در مورد سهم گوشت در غذاى انسان بود.
آرى در آموزههاى دينى از افراط در خوردن گوشت و اعتياد به آن سخت پرهيز داده شدهاست.
امام على(ع): شكمهايتان را گورستان جانوران نكنيد. [شرح نهجالبلاغه، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 26.]
امام رضا(ع): فراوان خوردن گوشت حيوان وحشى و گاو، خشكى عقل،سرگشتگى فهم، كندى ذهن و فراموشى مىآورد. [بحارالانوار، ج 62، ص 322.] لذا سه روز يك بار، سفارش به خوردنگوشت شده است نه هر روز.
در مورد گوشت برخى حيوانات چنين آمده است:
پيامبر(ص): گوشت گاو درد و گوشت گوسفند درمان است. [بحارالانوار، ج 66، ص 77 و ج 62، ص 296.]
امام رضا(ع): هيچ گوشتى خوشتر از گوشت گوسفند نيست، اگر خداوند گوشتىخوشتر از گوشت گوسفند آفريده بود، همان را فديه اسماعيل قرار مىداد. [كافى، ج 6، ص 310.]
پيامبر(ص): گوشت شتر را جز مؤمن نمىخورد. [بحارالانوار، ج 66، ص 76.]
در قرآن كريم از گوشت پرندگان به عنوان غذاى بهشتيان ياد كرده است: »و لحم طيرٍ مِمّايشتهون.« (واقعه: 21)
و از گوشت آبزيان چون ماهى، گوشت تازه نام برده است: »وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُلَحْماً طَرِيّاً.« (نحل: 14) او كسى است كه دريا را تسخير (شما كرد) تا از آنگوشت تازه بخوريد.
اينها نمونهاى از دهها آيه و روايت در مورد گوشت است كه نه تنها منعى نشده بلكه سفارشبه خوردن آنها نشده است.
پنج. خوردن شير؛ رابينز پس از حمله به گوشتخوارى به شيرخوارى و لبنيات حمله بردهاست كه درست نقطه مقابل آموزههاى دينى مىباشد.
در آموزههاى دينى شير از غذاهاى بهشتى و كاملترين غذا به شمار آمده است. بههمينجهت سفارش كرده كه دو سال تمام مادران كودكان خود را شير دهند.
قرآن در مورد شير و خواص آن چنين مىفرمايد:
وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُم مِمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَناً خَالِصاً سَائِغاًلِلشَّارِبِينَ. (نحل: 66)
و در وجود چهارپايان براى شما (درسهاى) عبرتى است، از درون شكم آنهااز ميان غذاهاى هضم شده، و خون، شير خالص و گوارا به شما مىنوشانيم!
شير سرشار از مواد گوناگون حياتى است، مواد معدنى، مواد قندى، ويتامين و… كه يكمجموعه كامل غذايى را تشكيل مىدهد.
در آيه فوق روى دو ويژگى در شير تكيه شده است، »خالص بودن« و »گوارا بودن«. شيرغذايى است كمحجم و پرانرژى و خالص از مواد اضافى و در عين حال گوارا كه براى هر انسانىدر هر سن و سال، از كودكى تا پيرى، مفيد و سازگار است. يكى از معناى »خلوص«، »پيوند«است، و چون شير براى رشد استخوانها اثر فوقالعادهاى دارد و در موارد شكستگى استخوانها،بسيار توصيه به نوشيدن آن شده، تعبير به »خالصاً« در قرآن شده است. [ر. ك. تفسير نمونه، ج 11، ص 294 – 293.]
امام على(ع) فرمود: نوشيدن شير، شفايى براى هر درد است، جز مرگ. [بحارالانوار، ج 66، ص 95.]
همچنين فرمود: شير گاو، دارو است. [همان، ص 103.]
پيامبر(ص) فرمود: گوشت گوسفند درمان و شيرش درد است. [همان، ج 62، ص 296.]
بنابراين، شير و لبنيات غذايى است كه به آن سفارش شده و براى همه سنين و همه موجوداتعالم مفيد و مؤثر مىباشد. و بهترين غذا براى بيماران، و ناتوانان به شمار مىآيد.
اما آنچه رابينز از آن غفلت ورزيده و به عنوان رموز سلامتى ياد نكرده است.
1. معنويت: معنويت از عوامل بسيار مؤثر و مفيد براى حفظ سلامتى است. تصميم ندارم دراين زمينه و موارد ديگر بحث مبسوط داشته باشم تنها به اجمال اشاره مىكنم.
امام على(ع): »اَلا و انّ من صحّة البدن تقوى القلوب؛ [نهجالبلاغه، حكمت 388.] آگاه باشيد، از عواملتندرستى، تقواى دل است.«
پيامبر(ص): »صوموا تصحّوا؛ [بحارالانوار، ج 59، ص 267.] روزه بگيريد تا سلامت بمانيد.«
2. استفاده از غذاى حلال و پرهيز از غذاهاى حرام و خبيث، مانند: گوشت خوك، شراب،گوشت حيوانات درنده، خزنده و… كه قرآن از غذاهاى حرام به عنوان رجس و پليدى نام مىبردو آنها را ابزار دست شيطان و ضد سلامتى جسمى و روحى مىداند.
در آيهاى مىفرمايد:
»او لحم خنزير فانّه رجسً؛ (انعام: 145) گوشت خوك رجس و پليد است.« و درآيه ديگر مىفرمايد: »انّما الخمر… رجسٌ؛ (مائده: 90) شراب پليد است، آنگاه انسانرا از خوردن آنها منع مىكند. »فاجتنبوا الرجس؛ (حج: 30) از پليدىها پرهيز كنيد.«
3. آداب تغذيه. ممكن است غذاى شما خوب و سالم باشد، اما نحوه تغذيه بد باشد و همينموجب بيمارى و يا بىاثر شدن غذا گردد. امام على(ع) به امام حسن(ع)چنين سفارش كرد:
اگر مىخواهى سالم بمانى و از پزشك بىنياز شوى، چهار امر را رعايت كن: 1. اگر ميل به غذاندارى، نخور. 2. هنوز سير نشدهاى و اشتهايت باقى است دست از غذا بكش. 3. غذا را پس ازجويدن كامل در دهان، فرو بده (و آن را چون خزندگان نبلع). 4. قبل از خوابيدن،قضاى حاجت كن.
4. ورزش. ورزش به عنوان عاملى مستقل در حفظ سلامتى تأثيرگذار است نه به عنوان عملىزمينهساز جهت تنفس عميق كه رابينز به آن پرداخته است. در فقه اسلامى عنوانى به نام »سبق ورمايه« (مسابقه تيراندازى و شنا) وجود دارد كه حاكى از اهميت مسأله در نگاه اسلاممىباشد.
مطالبى كه در كتاب »نيروى بيكران« ذيل عنوان رموز سلامتى آمدهاند، اعم از تنفّس صحيح وعميق، استفاده از مايعات، و به ويژه آب، استفاده از تركيب غذايى مناسب، كم كردن حجم غذا ودورى از پرخورى و نيز مصرف ميوه، غالباً در متون اسلامى نيز مورد توجه و تأكيد قرارگرفتهاند.
امّا درباره نكته ششم و يا رمز ششم يعنى »افسانه پروتئين« به نظر مىرسد نياز به تأمّل جدّى وبازنگرى دقيق باشد؛ چرا كه در متون دينى، از زيادهروى در خوردن گوشت نهى شده، امّا هرگز بهگياهخوارى يا ميوهخوارى صرف توصيه نشده است. مصرفِ گوشتِ تازه اعم از قرمز و سفيد،در حدّ معمول، تأمين كننده بسيارى از نيازهاى بدن مىباشد. توصيه پزشكان و متخصّصان تغذيهبه استفاده مرتب و مداوم از گوشت ماهى يا ديگر آبزيان و نيز گنجاندن گوشت قرمز در سبدغذايى، تأييد مجددى است بر آموزههاى دينى مبنى بر استفاده از طيبات. همچنين است دربارهلبنيات.
امّا رابينز از چند نكته مهم در بحث سلامتى غفلت ورزيده، كه از مهمترين آنها اين موارداست: معنويت و روىآوردن به خدا (كه موجب آرامش روح و روان شده، سلامتى جسم رادر پى دارد)، گزينش مواد حلال و طيّب براى تغذيه و دورى از آنچه خداوند از آنها بهعنوان پليدى نام برده و حتى در چشم مردمانِ نيز پليدى است، مانند خون، و يا حيواناتى چونخوك، سگ، مردار و… . همچنين آداب غذا خوردن و ورزش كه از رموز سلامتى انسان هستند.